فیلم هایی که در حسرت میلیاردی شدن ماندند
مطلب حاضر با نگاهی آسیب شناسانه تلاش کرد تا با بررسی علل عدم ورود بیش از ۴۰ فیلم اکران شده در سال ۹۴ به باشگاه میلیاردی ها، مسیر ساخت فیلم های پر تماشاگر و در نتیجه گرم شدن گیشه را برای تولیدات جاری و آینده سینمای ایران تا حدودی هموار کند. امروز آخرین بخش از این مطلب از نظرتان خواهد گذشت.
«P ۲۲»؛ ژانر بدون مخاطب
«P ۲۲» عنوان فیلمی از حسین قاسمی جامی است که اوایل زمستان پارسال پس از «ناهید» در گروه کوروش اکران شد. فیلم با ۱۲ سینما اکران خود را آغاز کرد ولی حتی در آخر هفته ها هم نتوانست فروش روزانه خود را از مرز یک میلیون تومان عبور دهد. این روند در حالی ادامه یافت که پس از یک ماه اکران با کاهش تعداد سینما به سه، با حدود ۱۹۰ میلیون تومان از گیشه کنار رفت. فیلم که توسط حوزه هنری پخش شد، شکست سختی در گیشه خورد و مانور تبلیغاتی نصفه و نیمه سازندگان روی حضور امین حیایی و هادی ساعی در آن، ثمربخش نبود. در این باره می توان پخش سریال پلیسی «آمین» را هم در کمرنگ شدن جذابیت احتمالی همبازی شدن این دو چهره مقصر دانست.
«دلتنگی های عاشقانه»؛ قدیمی مهجور
«دلتنگی های عاشقانه» ساخته رضا اعظمیان، فیلمسازی که هیچگاه در گیشه شانس نداشته، از اواخر تابستان با سرگروهی اریکه ایرانیان پارسال روی پرده رفت و تنها حدود ۱۷۲ میلیون تومان فروخت. رقمی که شاید تنها کفاف هزینه دستمزد بازیگران آن و بخشی از تولید را دارد. فیلم یک درام عاشقانه براساس زندگی یکی از همسران شهید است که در پس زمینه آن، جنگ تحمیلی هم جریان دارد.
«خداحافظی طولانی»؛ تحسین شده کم فروش
فرزاد موتمن هر چند سال ۸۸ فیلم «پوپک و مش ماشاا…» را در گیشه موفق دید، ولی از منتقدان روی خوش ندید، در «خداحافظی طولانی» در وضعی کاملاً برعکس قرار گرفت! «خداحافظی طولانی» او با وجود ریسکی که از ناحیه استفاده از سعید آقاخانی در یک نقش جدی داشت، به شدت از سوی منتقدان و اصحاب رسانه با استقبال مواجه شد و دو سیمرغ بلورین بهترین بازیگری و طراحی لباس و دیپلم افتخار بهترین فیلمنامه را دریافت کرد و کاندیدای کسب جایزه بهترین کارگردان هم بود. «خداحافظی طولانی» به رغم سازندگانش با پشتوانه این جوایز به سرعت اکران گرفت و از نیمه تابستان با سرگروهی اریکه ایرانیان روی پرده رفت.
فیلم با آنکه پخش کننده قدرتمندی مثل هدایت فیلم را به خود می دید و تایم عیدفطر هم همواره جزو مقاطع پرطرفدار اکران بوده، اما نتوانست بیش از ۱۰ سینما را از آن خود کند. فیلم از حیث رقبای اکران با «گینس»، «آتیش بازی» و «نهنگ عنبر» رودررو شد و طبعاً سینماداران همیشه کمدی را به یک درام تلخ اجتماعی ترجیح داده اند. ضمن آنکه پذیرش کمدینی مثل سعید آقاخانی در یک نقش جدی، اصولاً برای مخاطب ایرانی قابل قبول نبوده است و «من دیه گو مارادونا هستم» هم به همین سبب گیشه سردی را سپری کرد. (در این باره می توان «دهلیز» را هم مثال زد که رضا عطاران را در یک نقش جدی به خدمت گرفت و نتیجه خوبی نگرفت). فیلم موتمن تنها کمی بیشتر از ۱۳۰ میلیون تومان فروخت و علی رغم شایستگی هایش از پرده وداعی تلخ کرد. موتمن کارگردانی شسته رفته ای داشت و الحق بازیگرانش را هوشمندانه در خدمت فیلم در آورد و داستان هم با غافلگیری جذاب فینالش، همه مصالح یک فروش قابل قبول را القا می کرد که متأسفانه نتیجه نداد.
«روباه»؛ مشکل پر و پا گاندای ضعیف
اگر «روباه» بهروز افخمی را با وجود زمان طولانی نمایش اش در شبکه ویدئویی دیده باشید و علاقه مند به فیلم های جاسوسی- پلیسی هم هستید، قطعاً آن را دوست خواهید داشت. آن هم در این ژانر که آثار موفق محدودی را در سینمای ایران می توان برایش مثال زد. افخمی همه تلاش خود را برای ساخت یک اثر نفس گیر و خوش سر و شکل معطوف ساخت این فیلم کرده و از معدود نقاط ضعف آن شامل استفاده ناشیانه از پرده آبی و انعکاس تصاویر عوامل پشت دوربین در کادر که بگذریم، فیلم ارزش تماشا دارد.«روباه» اتفاقاً اکران نوروزی هم گرفت و در گروه سینمایی فرهنگ روی پرده رفت. این فیلم حدود ۲۰ سینما در اختیار داشت و بیش از یک ماه هم روی پرده بود، اما در نهایت تنها چیزی نزدیک به ۱۲۷ میلیون تومان سهم آن از گیشه شد. در این باره شاید حضور بازیگری مثل حمید گودرزی را که سال هاست دیگر جایگاه سابق خود را ندارد به عنوان نقش اول «روباه» باید از دلایل شکست آن برشمرد. جلال فاطمی و آرش مجیدی دیگر بازیگران اصلی فیلم هم اگر چه حضور قدرتمندی دارند، اما شانسی در گیشه ندارند.
«بیداری»؛ بدشانسی دیگر موتمن
فرزاد موتمن هنوز از شوک فروش اندک «خداحافظی طولانی» بیرون نیامده بود که اواسط زمستان امسال با اکران فیلم دیگرش «بیداری» آن هم پس از شش سال، شکست مضاعفی را در گیشه تجربه کرد. فیلم با دو ستاره اش نیکی کریمی و حامد بهداد در گروه سینمایی اریکه ایرانیان با ۱۶ سینما کار خود را آغاز کرد. فروش کلی فیلم بعد از یک ماه اکران نتوانست از مرز ۱۱۲ میلیون بگذرد و اواخر نمایش خود حتی روزانه دویست تومان هم فروش نداشت.
«حکایت عاشقی»؛ ناکام بزرگ
ساخته احمد رمضان زاده با ستاره ای مثل بهرام رادان و حواشی تأخیر در اکرانش، سرانجام از اواخر آذر ۹۴ روی پرده رفت و تنها ۹۸ میلیون فروش کرد که بسیار ناچیز بود و بی تردید هزینه های تولیدش را هم جبران نکرد. به ویژه آنکه وقتی بدانیم کارگردان فیلم در یکی از نشست های نقد و بررسی آن با گلایه شدید از رادان درباره او گفته بود: «بازیگر اصلی من که برای بازی در این فیلم، چند صد میلیون تومان دستمزد گرفته است، حتی یکبار هم در مراسم های مختلف فیلم حضور نیافت! در حالی که می توانست لااقل به خاطر موضوع فیلم (بمباران شیمیایی حلبچه) چند خط یادداشت در مظلومیت مردم این منطقه بنویسد…!». او همچنین از نبود یک جریان صحیح تبلیغاتی و حمایتی برای فروش بهتر فیلم نیز انتقاد کرد.
«متل قو»؛ فیلمفارسی بی هویت
راستش رقم فروش ۸۲ میلیون و هفتصد هزار تومانی که «متل قو» با ۱۳ سینما در کمتر از یک ماه به دست آورد هم به دلیل کیفیت بسیار نازل فیلم، از سرش هم زیاد بود! این ساخته مسعود نوابی که اکران دوم عید را گرفت، به خیال جذب مخاطب عام با یک قصه آبکی و گروهی از بازیگران نفروش روی پرده رفت و خوشبختانه با هوشیاری قشر سینمارو در هویت اصلی اش مواجه شد.
فیلم یک ملغمه از چند قصه بی در و پیکر است که می خواهند خودش را ملودرامی عاشقانه با مایه های کمدی جا بزند و به وضوح، قصد تقلید از مثلاً «آتش بس» را دارد. فیلم با سرگروهی اریکه ایرانیان اکران شد که بیشتر ساخته های به نمایش در آمده در این گروه طی سال گذشته محکوم به شکست بودند. حتی نام کنجکاوی برانگیز فیلم هم به کمکش نیامد و شکست سنگینی را رقم زد. دانیال عبادی در مقام بازیگر نقش اول فیلم که در کارنامه سینمایی اش انبوهی از این ساخته های شکست خورده را به ثبت رسانده (از جمله «کالسکه»، «دریا کنار»، «مجرد ۴۰ ساله»، «کریستال» و…) چهره ای نبود که به داد گیشه فیلم نوابی برسد. به ویژه آنکه فیلم پس از دو سال هم اکران شده بود، اما به نظر می رسید با ذهنیت دهه ۷۰ ساخته شده است و به شدت قدیمی می زد.
«نزدیکتر»؛ شکست خورده، متأسفانه!
مصطفی احمدی، دستیار کارگردانان سرشناسی مثل سعید سهیلی، تهمینه میلانی، فرزاد موتمن و…، نخستین فیلمش را سال ۹۳ ساخت و اواخر زمستان پارسال در فصل موسوم به مرده اکران روی پرده دید. فیلم با چهره هایی چون پارسا پیروزفر، پگاه آهنگرانی، صابر ابر، ستاره اسکندری و… روی پرده رفت ولی به فروشی در حدود ۸۱ میلیون و سیصد و سی هزار تومان بسنده کرد.
فیلم با فیلمنامه ای از بهرام توکلی از همان ویترین نشان می داد که مخاطبان جدی تر و خاص سینما را نشانه گرفته است و سینماهای آن بیش از ۱۵ سینما هم نبود. فیلم در تبلیغات هم کم رمق عمل کرد و حتی تلویزیون با سنگ اندازی در پخش تیزرهای آن از جمله حذف تصویر و نام پگاه آهنگرانی در روند شناسایی فیلم خلل ایجاد کرد. احمدی فیلم خوش ساختی هم تحویل داد و اتفاقاً فیلمنامه ای در اختیار داشت که ابهامات و پیچیدگی های کمتری در قیاس با نوشته های دیگر نویسنده اش دارد. بازی ها در خدمت فیلم هستند و فضاسازی قصه در جهت همراهی با اعضای خانواده که بعد از مدت ها با پسرشان مواجه شده اند، عمق و معنا دارد. با این حال بخت با فیلم یار نبود و گیشه را با اندوه ترک کرد.
«بوفالو»؛ یک اکران آزاد
«بوفالو» دومین ساخته کاوه سجادی حسینی که از نهم دی پارسال در گروه آزاد اکران شد، با حدود ۸۰ میلیون فروش جزو شکست خورده های سال قبل بود. کارگردانی که نخستین فیلمش «شب بیرون» هم با اکران در گروه هنر و تجربه گیشه قابل عرضی نداشت. «بوفالو» با ۱۰ سینما آغاز به کار کرد و بعد از یک ماه به دلیل پایین آمدن کف فروش و تقلیل تعداد سینماها به هفت، به کار خود پایان داد.
فیلمی که بیشتر نوعی شیفتگی فیلمساز را نسبت به انتخاب نام «بوفالو» القا می کند و وجه تسمیه آن با رفتار کاراکتر اصلی فیلم بهرام بوفالو با بازی پرویز پرستویی که آن حیوان و این کاراکتر هر دو طماع و خودخواه هستند. در کلیت اما فیلم با گره افکنی های ضعیف و ریتم کند خود تماشاگر را به شدت از رکود حاکم بر اثر خسته می کند، حتی حضور بازیگری در کسوت پرستویی هم نتوانست به گیشه فیلم کمک کند.
نظر کاربران
این بخش رو اخر اکران ها برو خوبه
هزینه تولید و تهیه کننده دولتی بود بنویس