۲۵ غول پرفروش برتر قرن بیست و یکم (۲)
این آمار براساس باکس آفیس Mojo و بدون توجه به در نظر گرفتن تورم بعد از سال ۲۰۰۰ مرتب شده است. ممکن است این فهرست با اعمال تورم تغییر مختصری داشته باشد.
فصل اکران بلاک باسترها با اکران ادامه سومین فیلم پرفروش تمام دوران یعنی اونجرز: عصر اولتران در خارج از آمریکا با شتاب خوبی آغاز شد. با خودمان فکر کردیم این حقیقت را در نظر بگیریم که این گونه هنری ارزشمند که دوستش داریم نه تنها یک جور کسب و کار محسوب می شود بلکه در نهایت نوع پر سودی از آن نیز هست.
بنابراین فرمول «بهترین های قرن بیست و یکم» خودمان را این بار برای پرفروش ترین فیلم های قرن حاضر به کار می گیریم و به تماشا می نشینیم که ببینیم در این فصل فروش تابستانی، این ۲۵ غول پرفروش چطور از حیث کیفیت در برابر هم صف آرایی می کنند.
بر طبق آمار سایت Box Office Mojo (و بنابراین بدون در نظر گرفتن تورم بعد از سال ۲۰۰۰) تمام پرفروش ترین های دوران در دهه های ۲۰۰۰ و ۲۰۱۰ قرار دارند. شاید به زودی لیست مشابهی در نظر بگیریم که تورم در آن لحاظ شده باشد، آ« وقت شاید شاهد لیست متفاوتی باشیم.
اما این شما و این رده بندی ما از ۲۵ فیلم پرفروش ۱۵ سال اخیر.
رتبه ۱۹ جدول: هابیت: نبرد پنج سپاه- ۲۰۱۴
- فروش: ۹۵۵ میلیون دلار
- جایگاه فروش در قرن بیست و یکم: ۲۳
وقتی سری فیلم های «ارباب حلقه ها» در آغاز قرن جدید از راه رسیدند، مملوسیت، هوش و انسانیت شان، تسکینی بود برای هواداران داستان های بی فانتزی، آن هم بعد از نمایش ادامه های بی جانی که از جنگ ستارگان ساخته شد و ناامیدشان کرد. ولی به طور کلی، فیلم های هابیت نشان دادند که پیتر جسکون هم با ضربه خوردن از همان مشکلاتی که «تهدید شبح» و دیگران دچارش شدند، به همان میزان قادر است هواداران را ناامید کند.
اما حتی جورج لوکاس هم در «انتقام سیث» سر و ته کار را به شکل هنری تری جمع کرد تا پیتر جسکون در «نبرد پنج سپاه» که پایانی بود پرسر و صدا و سنگین و بی روح برای مجموعه فیلم های هابیت فیلم قطعا همان کار یرا کرده که در متن آمده، با نبردی حماسی در انتها، اما در مقایسه با روزهای خوب جسکون، به لحاظ تصویری درهم و برهم و تا حدزیادی در حد هعمان فیلم های راباب حلقه هاست منهای بازدهی احساسی آن ها. مارتین فریمن در نقش بیلبوبگینز عالی باقی می ماند اما شخصیتش بیش تر اوقات به حاشیه رانده می شود که این یکی حتی از بقیه هم ناامید تلخ تری است.
رتبه 18 جدول: دزدادن دریایی کارائیب: در انتهای دنیا- 2007
- فروش: 963 میلیون دلار
- جایگاه فروش در قرن بیست و یکم: 20
در زمان خودش، با بودجه ایی ۳۰۰ میلیون دلاری، گران ترین فیلمی بود که تا به حال ساخته شده بود (پیش از این که دنباله این هم وخیم ترش یعنی «سوار بر امواج ناشناخته» این رکورد لرزان را بشکند)
دزدان دریایی سوم، جایی بود که اتکای بیش از اندازه ین فرانچایز بر شخصیت جک اسپارو (با بازی جانی دپ) خودش را نشان داد. شخصیتی که در فیلم نخست تبدل به نقش مکملی مریض احوال و خودخواه و درشان شده بود. نامزدی اسکار را به دست آورده و خیلی اهمیت داشت. این جا به خوبی گسترش پیدا کرده و برای دومین نامزدی خیز برداشته بود؛ اما به نظر می رسید این بار و در آخرین ماجراجویی گور وربینسکی، تنها راهیی کهمی شد او را داخل داستان چپاند، در نظر گرفتن قصه ای فرعی بود که در آن چند اسپارو با همدیگر صحبت کنند- فیلم حتی از تظاهر به این که به رابطه عاطفی کم رمق بین کیرا نایتلی و ارلاندو بلوم علاقه ای نشان دهد هم سر باز زد. اگرچه قطعا همین حالا هم پرخرج محسوب می شود و این که می توان گفت آن مسئله غافلگیرکننده نامیرا بودن اسپارو ارزش اش را داشت اما بیش تر از همه این ها، روتین، خیس آب و بی نمک بود و با زمان ۱۶۹ دقیقه ای اش، بسیار طولانی.
رتبه 17 جدول: هابیت: نابودی اسماگ- 2013
- فروش: 960 میلیون دلار
- جایگاه فروش در قرن بیست و یکم: 21
معروف است که فیلم های «هابیت» ابتدا قرار بود تنها دو قسمت باشند. پیش از آن که پیتر جکسون متوجه شود برای ساخت قسمت سوم هم به قدر کافی متریال دارد. کمپانی برادران وارنر هم خشوحال بود از این که یک میلیارد اضافه یا بیش تر به جیب خواهد زد؛ اما اثر تصمیم او در قسمت دوم یعنی نابودی اسماگ که حول چند تکه مشخص از این سه گانه جدید با مقادیر زیادی اضافه کاری می گذشت، احساس شد.
سکانس بشکه ها خیلی جذاب بود درست و اسماگ که حرکاتش به وسیله بندیکت کامبریج ساخته و پرداخته شد فوق العاده بود، اما در هر دور مورد، سکانس ها به واسطه اتکای بیش از حد روی CGI و دوربین شناوری که پیتر جکسون هرگز در سه گانه اربا حلقه ها نیاز به آن حس نکرد، از کار خود بازماندند. اضافه شدن اونجلین لیلی و لوک ایونس به قصه و جغرافیای سرزمین میانی خیلی خوب از آب درآمد اما هنوز به نظر می رسید فیلم، کمی عجولانه پیش رفته.
رتبه 16 جدول: هری پاتر و یادگاران مرگ- قسمت اول- 2010
- فروش: 960 میلیون دلار
- جایگاه فروش در قرن بیست و یکم: 22
مثل خیلی از فیمل هایی که این جا در میان لیست ما تنها و افسرده افتاده اند، مشکل مان با یادگاران مرگ یک کم مشابه هابیت هاست. عمل نیامدن این فیلم نتیجه تلاش برای تبدیل ماده خام کم به تعداد زیادی فیلم است. تنها باری که مجموعه هری پاتر تسلیم ایده تقسیم یک کتاب به دو فیلم شد (و کتاب هم طولانی ترین کتاب مجموعه نبود) با این که سایر عوامل حاضر و آماده بودند- دیویدیتس در راه تبدیل شدن به مورداعتمادترین کارگردان مجموعه بود؛ بازیگرها در بهترین حالت شان بودند؛ جلوه های بصری به اندازه مضمون اثر دراماتیک بودند- این قسمت با پایانی پا در هوا و بخشی بی جان به پایان می رسد، جایی که سه نوجوان جادوگر فصه، مشغول خانه بازی در جنگل هستند. فیلم فقط پیش زمینه ای است برای فیلم بعدی و چقدر مایوس کننده که به این تاکتیک به طرزی بسیار قابل پیش بینی به دید حرکتی پول ساز نگاه می شود.
رتبه 15 جدول: هابیت: یک سفر غیرمنتظره- 2012
- فروش: 1.170 میلیارد دلار
- جایگاه فروش در قرن بیست و یکم: 16
به یادآوردنش سخت است اما زمانی، به خطر تصور بازگشت به سرزمین میانه آن هم به دست پیتر جکسون، هیجان زده بودیم. با اولین فیلم از مجموعه هابیت، زمانی که همه دست از آواز خواندن کشیدند و ماجرا شروع شد، تقریبا کارش را انجام و تعدادی سکانس عالی تحویل مان داد، مثل قسمت «معماهای درون تاریکی»؛ اما با اینکه بازیگران جدید مثل مارتین فریمن و ریچارد آرمیتاژ به خوبی انتخاب شده بودند، فیلم از ریتم خارج بود و به جای فرآیند خلاصه کردن هوشمندانه ای که در مورد «اربابت حلقه ها» و تبدیل کردنش به سه گانه ای که ورای قاب های تصویر هم زندگی کند، با روده درازی بر پایه کتابی طرفیم که کم تر از یک چهارم آن (ارباب حلقه ها) است.
هم چنین لذت بردن از فیلم برای کسانی که آن را در حالت ۴۸ فریم در ثانیه دیده اند، توسط نوآوری فوق واقعیت، مشتری جمع کن و پرزرق و برق فریم بالا در ثانیه جکسون مختل شد. «سفر غیرمنتظره» بهترین فیلم در بین هابیت هاست اما هنوز هم سایه کم رنگی است از سلف سطح بالایش.
رتبه 14 جدول: دزدان دریایی کارائیب، صندوقچه مرد مرده- 2006
- فروش: 1.660 میلیارد دلار
- جایگاه فروش در قرن بیست و یکم: 12
نه به خوش ساختی فیلم قبلی اش است و نه مانند فیلم های بعدی اش، پف توخالی.اولین دنباله دزدادن دریایی «صندوقچه مرد مرده» هنوز هم تا حدی آشفته است. اما باز هم به حد کافی از جذابیت فیلم اصلی در دل خودش دارد که بتواند دل چسب باشد. فیلم با همکاری دوباره دپ، بلوم و نایتلی، آن ها را در رقابت برابر برای نبرد با دیوی جونز (بیل نایی) ترسناک با صورتی شبیه هشت پا قرار می دهد، مخلول اعجاب انگیز CGI که به مدد اجرای جذاب ترحم انگیز بیل نایی و چند ترفند جادویی جلوه های ویژه، می تواند در کنار گالوم (ارباب حلقه ها) و سزار (خیزش سیاره میمون ها) در تالار مشاهیر مخلوقات موش کیچری قرار بگیرد. داستان بیش از اندازه درهم پیچیده است و پر از اشتباه (حضور کوتاه تعدادی آدم خوار که قدیمی و نژادپرست به نظر می رسند).
با وجود این هنوز این احساس وجود دارد که همه از دیدن فیلم لذت برده اند. به خصوص در آن صحنه دوئل روی چرخ های آبی که اعتبار بالایی به وجه اکشن مجموعه فیلم ها داد و یادآور این بود که گور وربینسکی می داند چه کار می کند.
رتبه 13 جدول: یخ زده- 2013
- فروش: 1.472 میلیارد دلار
- جایگاه فروش در قرن بیست و یکم: 4
پرفروش ترین انیمیشن تمام دوران بد برداشت نکنید، فیلم بسیار خوبی است اما در قیاس با استقبال فراوان و گیج کننده اش در میان عموم و شاید چون هیچ کدام از ما کودکی به آن سن نداریم- و بنابراین دی وی دی آن را ۴۰ بار تماشاش کردیم- این حجم از ستایش را کمی بیش از اندازه می دانیم. تردید نیست که سویه احساس و عقلی این داستان عشق خواهرانه در جای درستی قرار دارند، آهنگ ها به جا و نمادین هستند، لحن انیمیشن و صدا عالی کار می کنند، بنابراین فیلم به عنوان فیلم کودک جایش آن بالا در کنار بسیاری از آثار کلاسیک دیزنی است؛ اما استانداردهای مان برای انیمیشن آن قدر بالا رفته اند که انتظار نداریم مجبور باشیم تا دیگر عبارت «به عنوان یک فیلم کودک» را به چیز الصاق کنیم.
رتبه 12 جدول: هری پاتر و فرقه ققنوس- 2007
- فروش: 940 میلیون دلار
- جایگاه فروش در قرن بیست و یکم: 24
ولین تجربه کارگردانی دیوید یتس در مجموعه هری پاتر است و این احساس وجود دارد که خیلی چیزها درست در جای خودشان قرار گرفته اند. فیلم از لحاظ لحن، حال و هوای تیره و شومی را اتخاذ کرد که باقی مجموعه هم تا حد زیادی با آن ادامه یافت. حالا دیگر بازیگران اصلی و به حد تازه ای از بلوغ رسیده اند که داستان های فرعی نوجوانانه را بیش تر باورپذیر می کند و با یادماندنی تر از همه، اگرچه منصفانه نیست که از بین آن همه بازیگر انگلیسی که در مجموعه فیلم ها کاری کارستان کردند، یک نفر را انتخاب کنیم اما ایملدا استانتون در این فیلم بدل به شاید جذاب ترین شرور نفرت انگیز فیلم های هری پاتر شد.
دلورس آمبریچ چون یک کمار نیمه وقت یا جادوگری با چشمان دیوانه وار یا موهای دیوانه وار نبود حتی ترسناک تر هم جلوه می کرد و سر و وضع صورتی و مریض احوالش و سلیقه پیرزنی اش در دکور تا حدی از او شروری ملموس ساخته بود و برای مجموعه هری پاتر یکی از فراموش نشدنی ترین و مشخص ترین شخصیت های اصلی را به ارمغان آورد.
رتبه 11 جدول: آواتار- 2009
- فروش: 2.887 میلیارد دلار
- جایگاه فروش در قرن بیست و یکم: 1
موفقیت خیره کننده جیمز کمرون با آواتار، بزرگ ترین فیلم تمام دوران که فروش فیلم ها در قرن بیست و یکم را به نوعی بازاریابی کرد، با درنظر گرفتن این واقعیت که بعد از فروش ۱.۲ میلیاردی تایتانیک در سال ۱۹۹۷، هیچ فیلمی نتوانست حتی ذره ای به رکورد دو میلیارد دلار نزدیک شود، حتی اعجاب انگیزتر هم می شود. البته این موفقیت تا حد زیادی هم مرهون وجود فناوری- حالا همه گیر شده- سه بعدی (و سود ناشی از افزایش قیمت بلیت آن) است، درواقع شاید بزرگترین دلیل این که بچه های پنج ساله در هر خانواده ای یک کشور پر از عینک های سه بعدی پلاستیکی دارند.
در مرد داستانی در سطح داستان مسیحانی/ افسانه میحط زیستی آواتار، چیز جدیدی نیست؛ که یعنی بعد از این که سایر بلاک باسترهای سه بعدی نشان دادند کنار هم قرار گرفتن فرآیند جذاب ساختن دنیایی متفاوت و تمام عیار با قصه گویی غیرمعمول نشدنی نیست و فقط خیلی عجیب است، زرق و برق کار به تدریج رنگ باخت و بیشنهاد این رویه را برای دنباله های پیش رو به کمرون دادند. با این حال، وقتی پای این قدر پول در میان است، کسی واقعا نمی تواند آن را متهم کند به اثری تماشایی و توخالی.
ارسال نظر