«حق رای زنان»، فیلمی برای فمینیست ها
مورخان همچنان مشکوکند که آیا خشونت جنبش حق رای زنان توجیه شده است یا نه؟ این فیلم به شکل ستودنی بر جنبش حق رای زنان در طبقه کارگر متمرکز است اما متاسفانه قصد ندارد که تغییرات جدیای را ایجاد کند.
جنبش حق رای زنان به صورت جدی در انگلستان قرن ۱۹ میلادی آغاز شد. شاخه نظامی آن توسط امیلین پانکهرست تاسیس و رهبری شد و از سال ۱۹۰۳ تحت عنوان اتحادیه سیاسی و اجتماعی زنان فعال است.
نکته غیر معمول و با ارزش این است که فیلم بر داستان زنی از طبقه کارگر تمرکز کرده و به سراغ زنانی در طبقه متوسط و یا مرفه جامعه که افراد مشهور و نامدار این جنبش بودند و آن را هدایت میکردند، نرفته است. ماجراهای مسیر پیموده شده توسط خانواده پانکهرست میتواند بهانه خوبی برای ساخت یک مینی سریال باشد.
این واقعیت کار فیلم را برای فروش در گیشه بسیار سادهتر میکرد زیرا اگر فیلم در مورد اشخاصی میبود که اکنون بسیار شناخته شدهتر هستند، تصمیمات برای جهتگیری فیلمنامه و آزاد بودن دست نویسندگان را بسیار محدود میکرد. در عوض کاراکتر مود آن امتیازاتی را ندارد که زنان مرفه در قبال حضور در این جنبش داشته و از آن بهره مند بودند.
او نه همسر حمایتگری دارد و نه قدرت مالی و حتی توان پرداخت وثیقهای که در صورت بازداشت شدن او را پس از یک روز از زندان آزاد سازد و میتوان گفت او قادر نیست که حتی یک روز کار نکند چرا که به دستمزد روزانهاش محتاج است.
زندگی طبقه کارگری در آن زمان به وضوح و با جزییات در فیلم شرح داده شده، عملکردی که با نقشآفرینی درخشان کری مولیگان سر و شکلی بسیار قابل درک و هدفمند به خود گرفته است و به خصوص در لحظات رویارویی شخصیت مود با پسرش مخاطب را تحت تاثیر قرار میدهد.
ملیت
از سویی دیگر تماشاگران ممکن است از این که لوید جورجِ فیلم لهجه ولزی ندارد ناامید شوند اما از لحاظ تاریخی چنین عملکردی درست است. زیرا بر اساس اسناد تاریخی تنها نخست وزیر ولزی انگلستان، گرچه در خانه با لهجه ولزی صحبت میکرد اما سعی داشت در محیط کار و در سطح جامعه لهجهاش را پنهان کند.
از همین رو وی در دهه ۱۹۱۰ کاملا با لهجه انگلیسی سخن میگفت و گزارشات نشان میدهند که جورج به آهنگ و لهجه ولزی قویتری در خلال دهه سی که حساسیتها از روی عملکرد وی برداشته شده بود، دست یافت.
روابط نژادی
نقل قولهای زیادی از سوی پانکهرست همچنان نقل میشود اما یکی از مشهورترین سخنان وی که تیم تبلیغاتی فیلم آن را روی لباسهای مختلف چاپ کرده بودند، شهرت بیشتری دارد و میگوید «من ترجیح میدهم که یک شورشی باشم تا یک اسیر».
این سخنها و شخصیت کاریزماتیکی که پانکهرست داشت خود یک جبهه پرشور به راه انداخت، مخصوصا در آمریکا، جایی که جنبش حق رای زنان، رگههای صریحی از نژادپرستی داشت. بعضی از اعضای نژادپرست جنبش حق رای زنان حتی ادعا کردهاند که دادن حق رای به زنان سفیدپوست برای حفاظت از برتری نژاد سفیدپوستان حیاتی است.
در بریتانیا، در حالی که حق رای زنان غیر سفیدپوست جنبش گسترده و قابل توجهی داشت و شخصیتی چون شاهزاده سوفیا دولیپ سینگ نیز جزوی از آن بود ولی کارایی لازم در این زمینه را نداشت زیرا این وجه قضیه اغلب توسط طرفداران امپراتوری و دیدگاههای نژادپرستانه درون جنبش نادیده گرفته میشد.
امیلین پانکهرست خطابهای تکاندهنده برای زنان در سال ۱۹۱۲ داد که یکی از بندهایش به این موضوع میپرداخت و میگفت: نداشتن حق رای به معنای مخوفترین شکل بردهداری است گرچه این مهم در مقایسه با بردهداری سیاهپوستان بیاهمیت است.
تروریسم
شخصیتهای مخالف رای دادن زنان در فیلم مانند همیشه جمعی از خائنها و طرفداران خشونت هستند اما در جریان رخ دادن اتفاقات واقعی تعداد زیادی از اعضای مهم جنبش مخالف اعمال خشونت بودهاند.
در همین حین، مود با امیلی ویلدینگ دیویسون ( ناتالی پرس) همراه میشود، کسی که البته باید متذکر شد که یکی از به یادماندنیترین نقش آفرینیهای فیلم را به نمایش گذاشته و در مسیر جنبش حق رای زنان نیز تاثیر بسزایی داشته است.
شخصی که مورخان هنوز در مورد این که آیا خود را کشته است یا نه به توافق نرسیدهاند. مسالهای که در فیلم به شکل مبهمی به آن اشاره شده و در نهایت نسبت به وقایع فیلم میتوان اذعان داشت که وی خود را کشته است.
دیویسون شخصیت جذابی دارد، او حتی از مود نیز پیشی میگیرد و با شعار، هرگز تسلیم نشو و هرگز از جنگیدن دست بر ندار، سرنوشت نامعلومی برای خود رقم میزند. البته بماند که این شعار ممکن بود تاثیرگذارتر باشد اگر مخاطبین شعار اصلی فیلم «در جستوجوی کهکشان» را به یاد نمیآوردند.
آرا
هنگامی که جنگ جهانی اول در سال ۱۹۱۸ به پایان رسید افراد این کمپین که در آن زمان حدود ۴۰ نفر عضو اصلی بود اقدامات مستقیم خود را به حالت تعلیق درآورد. زیرا نسبت به تلفات جنگ در آن زمان نزدیک به چهل درصد از مردان بریتانیایی هنوز نمیتوانستهاند رای بدهند.
از سویی صلاحیت افراد و مخصوصا زمینداران با دارایی آنها مورد تایید قرار میگرفت و حداقلهایی به معنای واقعی کلمه برای رای دادن وجود داشت، به این معنا که حتی گاوداران باید ثابت میکردند که در سال حداقل ۱۰ پوند اجاره و یا به ارزش ۱۰ پوند زمین دارند.
بعد از جنگ، چنین حس میشد که رد کردن حق رای برای نوجوانانی که در جبههها خدمت کرده بودند، غیرقابل پذیرش خواهد بود.
از این رو کلیت اتفاقات رخ داده و خواسته مردم پس از جنگ جهانی اول در سال ۱۹۱۸ باعث شد که جوانان بالای ۲۱ سال حق رای داشته باشند و همچنین از جهتی دیگر زنانی که بالای ۳۰ سال باشند، عضو دستگاه دولت محلی و یا با یک عضو آن ازدواج کرده باشند و دارای اموال شخصی و یا فارغالتحصیل از دانشگاه باشند، بتوانند در این فعالیت مشارکت کنند.
کمپینهای گوناگون و مختلف حمایت از حق رای زنان در طول تاریخ بدون شک نگرش خود را تغییر دادند اما مورخان همچنان به این که آیا فعالیتهای خشونت بار اولیه جنبش حمایت از حق رای زنان به تحقق یافتن این مهم کمک کردهاند با شک و تردیدهای زیادی روبهرو هستند.
فیلم از پرداختن به این موضوع با پایان دراماتیک مراسم بزرگداشت دیویسون در سال ۱۹۱۳ طفره میرود. زیرا در نهایت زنان انگلیسی مدتها بعد یعنی در سال ۱۹۲۸ توانستند به صورت مساوی با مردان حق رای خود را به دست آورند.
حکم
ارسال نظر