«رَپِر»ها در «خندوانه» چه میخواهند؟
آیا خنده ای که با تمسک به پخش و تلفیق سبک های موسیقی رپ و راک با شادی مردم ایجاد می شود، از جنس «نشاط انقلابی» مد نظر مقام معظم رهبری است که باید سازندگی، تکاپو و پویایی را به دنبال داشته باشد؟
يکي از گزاره هاي اثرگذار در تصميم گيري دستگاههاي فرهنگي، فضاي سياسي و رويکرد دولت حاکم بر کشور است. به این ترتیب معمولاً در فرایند تائید یک پدیده هنری مانند یک سبک موسیقی، ابتدا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي پيش قدم شده و پس از آن صداوسيما با آن هم نوا می شود.
چه بسا که بارها دیده شده که ابتدا محصولات و آثاری مورد تائید وزارت ارشاد قرار می گیرد و پس از مدتی مشابه آنها در تلویزیون نیز به نمایش در می آید. اما گویا درباره موسیقی از نوع «رپ» این فرایند در حال طی کردن یک مسیر معکوس است!
نبايد فراموش کرد صداوسيما به دليل داشتن پوشش سراسري وظيفهاي بس مهمتر از وزرات فرهنگ و ارشاد داشته و به عنوان مرکزي مهم در حوزه فرهنگ سازي عمومی رسالتي خطير در تربيت و هدايت جامعه اسلامي را بر عهده دارد.
هم اکنون عمده مخاطبان صدا وسيما را خانوادههاي مذهبي و متدين تشکیل می دهند و با وجود انواع رسانه های تصویری و مجازی اقشار زيادي از مردم جامعه بيننده برنامههاي صداوسيما نيستند.
بنابراین منطقی نیست که به بهانه جذب حداکثري و ساخت برنامه براي تمامي آحاد جامعه از اصول فرهنگ بومی و اسلامی عدول کرده و با هدف جذب طبقه سکولار و بورژوا، قلوب و اذهان مومنين مخاطب آلودگی های گوناگون دیداری و شنیداری قرار بگیرد، امري که متاسفانه در حوزه موسيقي شامل حال صداوسيما ميشود.
برای درک بهتر این موضوع می توان به ويترين اين خط مشي صداوسيما در زمان کنونی اشاره کرد، برنامه پر بیننده خندوانه به سازندگي رامبد جوان.
بدون شک خنداونه يکي از برنامه هاي موفق در حوزه سرگرمي محسوب ميشود که گروه ها و طیف های گوناگونی از مردم را به سمت خود جذب کرده است. اما در برنامه رامبد جوان بدون در نظر گرفتن تاثیرات روانی، هنجارهای رسمی حوزه موسیقی کشور و داشتن نگاهي عميق به فلسفه حلال و حرام بودن سبک های مختلف موسيقي، انواع مدل و تمهاي موسيقي به پخش در می آید، در حالی که بسياري از اين موسيقيها هم اکنون اجازه فعاليت رسمي از سوي وزارت ارشاد را نداشته و به عبارتي دقيق تر توسط مميزيهاي گوناگون جواز لازم را کسب نکردهاند.
در شرایط فعلی موسیقی کشور، خندوانه به مثابه خط شکني است که هيچ گونه مانع و سدي در برابر خود نداشته و با تمسک به مقولاتی نظير شادي و ايجاد سرگرمي، قطعات سبک رپ و در مواردی راک به سادگی در آن پخش می شود.
فراگیر بودن و محبوبیت این برنامه در کنار وجه سرگرمی و شادی آن است که با دراختیار روزانه ۶ تا ۸ ساعت از پخش شبکه نسیم تاثیراتش را مضاعف می کند.
گرچه استفاده از موسيقي عامه پسند که ريشه آن در اهداف اقتصادي و جذابيت بيشتر است در کشش برنامه خندوانه دخالت دارد اما عقلانيت و دوراندیشی اجازه نميدهد تا به بهانه جذب حداکثري مخاطب، هرگونه آهنگي به پخش درآید چرا که تبعات بلند مدت آن به هيچ عنوان قابل جبران نخواهد بود.
رپ (Rap) گونهای از موسيقي است که در آن گفتار و کلام به صورت ريتم دار جريان دارد و اولين بار توسط سياه پوستان فقير امریکايي در دهه ۱۹۶۰ ميلادي در شهر نيويورک ايجاد شد. رپ در نگاه معترضان نوعی سلاح براي اعتراض به تبعیضهای نژادی بود. خاستگاه رپ اعتراضي موسيقيايي به مشکلات ايجاد شده توسط دولت مردان امریکا بود.
از ديد فني برخی رپ را مبتذلترين و سخيف ترين نوع موسيقي دانسته اند، گرچه سبک رپ نیز علي رغم تمامي ابتذالاتي که در ذات خود دارد ميتواند به ابزاري مفيد براي انتقال مفاهیم و احساسات تبدیل شود؛ البته اين مقوله نيازمند داشتن عمق فکري از سوی رپر(Rapper) است.
در ايران رپ فارسي عموماً بطور زيرزميني فعاليت ميکند و مضامين آن سرشار از بيعفتي در کلام است که همين امر فعاليت رپ در جمهوري اسلامي را با مشکلات زيادي روبرو کرده است.
با وجود اینکه معدودی از رپرهای ایرانی تلاش کرده اند هنجارهای بومی و عرفی جامعه را در آثار خود حفظ کنند اما این مطلب شامل حال تمام رپرها بویژه افرادی جویای نام نشده و کم نیستند رپرهایی که سخیف ترین عبارات را تحت عنوان هنر! و موسیقی! در فضای مجازی، پارتی ها و ... منتشر می کنند.
فارغ از فعاليت رپرهاي ايراني و آينده اين سبک موسيقي در کشور، سوال اینجاست که حمایت علنی برنامه خندوانه از موسیقی رپ بر چه اساسي صورت می گیرد و اين موسيقي بر طبق چه رويکردي در شبکه نسيم در حال پخش است؟ به ویژه اینکه این سبک موسیقی از دستگاه های رسمی ذیصلاح هنوز مجوز رسمی ندارد.
اما چرا باید به نوع پخش قطعات رپ و یا بعضاً راک(Rock) در برنامه خندوانه خرده گرفت؟
برای درک اهمیت و تبعات حمایت آشکار صدا و سیمای جمهوری اسلامی از سبک رپ به ویژه در دوران پساتوافق کافی است نگاه مختصری به دیپلماسی موسیقی یا دیپلماسی موزیکال داشته باشیم:
دیپلماسی موسیقی یکی از زیرمجموعه های دیپلماسی هنری است که در قاعده دیپلماسی فرهنگی تعریف می شود و مانند مجموعه های بالادستی ذیل دیپلماسی عمومی(Public Diplomacy) قرار می گیرد. دیپلماسی عمومی به برنامه های تحت حمایت یک دولت اشاره دارد که هدف از آنها اطلاع رسانی و یا تحت تأثیر قرار دادن افکار عمومی در کشورهای دیگر است.
ابزار اصلی آن نیز انتشار متن، تصاویر متحرک، مبادلات فرهنگی، رادیو و تلویزیون و اینترنت است. بر این اساس دیپلماسی موسیقی نوعی از دیپلماسی است که هدف آن ترسیم چهره مطلوب از یک کشور و فرهنگ آن نزد مردم سایر کشورها با استفاده از ابزار موسیقی است.
جسيکا گينو هخت، استاد تاريخ بين المللي درباره هدف این نوع دیپلماسی می گوید: «هدف ديپلماسي موزيکال (که ممکن است شامل هر ژانر موسيقي شود) روي احساسات شنونده خارجي است. اميد است که اين نوع ديپلماسي علاقه و همنوايي بوجود آورد. يا شايد يک پيوند غير کلامي خلق نمايد که باعث بهبود در مقاصد سياسي شود.
ديپلماسي موزيکال صرفا مستلزم فرضيه موسيقي جهت مقاصد سياسي نميشود، بنظر ميرسد که از موسيقي مانند هر فرم بيان فرهنگي ديگري ميتوان براي اهداف سياسي استفاده کرد. ديپلماسي موزيکال تاريخ طولاني دارد و بعلاوه کشورهاي پيشرفته و هنرپيشههاي غيردولتي، مکررا ديپلماسي موزيکال را براي رقابت يا فراخوان رواج دادهاند.»
ایالات متحده یکی از کشورهایی است که بیشترین سرمایه گذاری را در حوزه دیپلماسی موسیقی صورت داده و بیشترین بهره را از آن برده است. نخستین بهره برداری های امریکا از موسیقی به عنوان سلاحی در عرصه منازعات فرهنگی و سیاسی به دوران جنگ سرد باز می گردد.
وزارت خارجه امریکا به همراه سازمان اطلاعات مرکزی(سی.آی.ای) در عصر جنگ سرد اقدام به اعزام گروه های موسیقی سبک جاز به کشورهای مختلف آسیایی، افریقایی و ... جهت مقابله با نفوذ شوروی و ترویج سبک زندگی امریکایی، در کنار سایر فعالیت های دیپلماسی فرهنگی کردند.
برای مثال در سال ۱۹۵۵ برنامه ای تحت عنوان مسیر ضرب آهنگ در مرکز لینکلن و توسط گروهی موسیقی دان های سبک جاز آغاز شد، این گروه بخشی از سفیران فرهنگی امریکا در سراسر جهان بودند.
تا سال ۲۰۰۵ برنامه ضرب آهنگ در بیش از ۱۰۰ کشور اجرا بود. هیلاری کلینتون در برنامه ای تلوزیونی که به بررسی عملکرد این برنامه می پرداخت، می گوید: «من فکر ميکنم مواقعي وجود دارد که موسيقي بهتر از يک سخنراني قادر به انتقال ارزشهاي آمريکايي است.»
مسئول واحد مبادلات فرهنگي و علمي دفتر امور فرهنگي و آموزشي وزارت امور خارجه امريکا درباره تاثیر دیپلماسی موسیقی می گوید: «موسيقي از موانعي همچون زبان، مذهب، سياست و ... عبور ميکند ...
هر چند که ما در عرصه ديپلماسي به مباحثات سياسي و ارتباطات رسمي نياز داريم اما علاوه بر اينها بايد بتوانيم در سطح انساني يکديگر را بشناسيم. ... ما در تلاش بوديم تا توجه مخاطبان بيشتر، بالاخص جوانان را جلب کنيم، جاز فوقالعاده است اما سبکهاي فوقالعاده ديگري نيز وجود دارند که نشانگر توان فرهنگي در آمريکا هستند.»
ارتباطات فرامليتي از طريق موسيقي هدف نهايي مسير ضربآهنگ بهشمار ميرود. اليس، مدير اجرايي واحد موسيقي جاز در مرکز لینکلن در این باره معتقد است: «آنچه مردم در حوزه ديپلماسي عمومي و ديپلماسي فرهنگي انجام ميدهند زيرساختهايي را ايجاد ميکنند که ديپلماسي رسمي ميتواند بر آن بنياد نهاده شود.
به نظر من اين امر يکي از مهمترين تفاوتهاي ديپلماسي فرهنگي در سال ۲۰۱۰ با همين ديپلماسي در سالهاي دهه ۱۹۶۰ ميلادي است. در شرايط کنوني آموزش از مهمترين اجزاي برنامه مسير ضربآهنگ بهشمار ميآيد. ما با اين ابزار نميخواهيم فرهنگ آمريکا را به ديگران معرفي کنيم بلکه ميخواهيم از تمامي موانع گذر کرده و ارتباط لازم را با مردم ديگر سرزمينها برقرار کنيم.»
دیپلماسی موسیقی یکی از ارکان پیروزی امریکا در جنگ سرد بود، تجربه ای که در قبال کشور کوبا نیز پیاده شد و در سال های اخیر ابعاد آن روشن شده است.
اسنادی که در سال های اخیر برملا شده، نشان می دهد که سازمان توسعه بینالمللی ایالات متحده امریکا(USAID) چطور با هدف ارائه کمکهای به اصطلاح بشردوستانه و در واقع مداخلهجویانه در کشورهای خارجی، خوانندههای کوبایی را به طور محرمانه به کار گرفته و از آنها علیه دولت کوبا استفاده میکرده است.
در این پروژه محرمانه که طی سالهای ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۱ اجرا شده، خوانندههای زیرزمینی کوبایی بدون آن که مطلع باشند در دام برنامههای سازمان توسعه بینالمللی ایالات متحده افتاده و در اشعار و ترانههای خود احساسات ضد دولت کوبا را ترویج میکردهاند.
برای مخفی ماندن رد امریکا در اعطای پول به خوانندههای کوبایی، از زنجیرهای از واسطهها استفاده شده است به طوری که یک شرکت پیمانکاری مستقر در واشنگتن وجوه نقد را از طریق یک بانک لیختن اشتاینی به یک گروه صربستانی میداده و این گروه که تحت پوشش شرکتی با نام پاناما Panama فعالیت میکردند، وجه را به خوانندگان کوبایی منتقل میکردند.
امروز و در دوران پسا توافق با تغییر در مناسبات سیاسی کوبا و ایالات متحده، برخی رسانه ها خوستار پیاده سازی این تجربه موفق در شوروی و کوبا، در جمهوری اسلامی ایران شدند.
سینتاپی اشنایدر سفیر سابق امریکا در هلند میگوید: «موفقیت دیپلماسی فرهنگی در طول جنگ سرد، این توقع را از ایالات متحده بوجود آورد که در دوران بیداری پس از یازده سپتامبر نیز به منظور افزایش فهم و درک بین آمریکا و دنیای عرب- اسلام، به دیپلماسی فرهنگی روی بیاورد. ...
دیپلماسی فرهنگی جنگ سرد حاوی درسهای با ارزشی برای چالشهای امروزی میباشد. همانند بسیاری از کشورهای خاورمیانهای؛ مخصوصاً ایران و عراق، روسیه سنت ادبی متمایزی داشت که به هویت ملی آن کشور بسیار نزدیک بود.»
در سال ۲۰۰۸ اندیشکده امریکایی بروکینگز در گزارشی با اشاره به گسترش موسیقی هیپ هاپ(Hip hop music) در میان جوانان مسلمان از دولت امریکا خواست از این فرصت، برای ایجاد روابط مسالمتآمیز با توده مسلمانان استفاده کند.
بدین ترتیب، موسیقی هیپ هاپ به گزینه سیاست خارجی آمریکا برای مدیریت افکار و ایجاد روابط راهبردی با مسلمانان جوان، تبدیل شد؛ چرا که نه موسیقی راک و نه متال، دارای چنین قابلیتی (نفوذ در جامعه مسلمانان) نبودند. لازم به یادآوری است که سبک رپ یکی از اجزای موسیقی و در واقع فرهنگ هیپ هاپ است.
حال بهتر می توان درباره تاثیرات فرهنگی استفاده از موسیقی رپ و در مواردی راک در برنامه خندوانه سخن گفت، به ویژه قطعات بی محتوایی که به دفعات تکرار می شوند!
در دوره ای که یکی از اهداف قطعی دشمنان ملت ایران استفاده از تمام عناصر هنری و فرهنگی جهت نفوذ و رخنه در فضای کشور و تصرف قلب و مغز آحاد مردم است، آیا این مصلحت است که یک برنامه پرطرفدار تلویزیونی علی رغم سیاست حاکم بر ساختارهای رسمی کشور، یک سبک غیرمجاز را ترویج کرده و زمینه تثبیت جایگاه و موقعیت آن را مهیا کند؟
بی شک صرف دور کردن مردم از ماهواره و نگهداشتن مخاطب، توجیه پخش موسیقی رپ نیست، چه برای حمایت از تیم ملی والیبال باشد و چه تمجید از رامبد جوان و یا ابراز محبت به وطن!
در گذر زمان مردم جناب خان و بهنام و نیما و نارگیل را فراموش می کنند، اما آنچه که باقی می ماند، قلب و مغز کودکان و نوجوانانی است که هر شب یک قطعه رپ را تکرار کرده اند، قلب و مغز زنان و مادرانی است که دختران و زنان محجبه را در میان مهمانان برنامه خندوانه دیده و به علت اعتماد به صداوسیما پای آن نشسته اند و هر شب همراه فرزندانشان یک قطعه رپ را شنیده و برای آن دست زده اند.
آنچه که باقی می ماند انبوهی از خوانندگان ناسالم زیرزمینی است که داعیه دار مجوز رسمی می شوند، افرادی که در دهه گذشته مانع بهره برداری از پتانسیل های سبک رپ در راستای منافع ملی کشور بوده اند.
گفته می شود شکست شوروي از امریکا هنگام فروپاشی آن و یا قدم گذاشتن یوري گاگارین بر ماه رخ نداد، بلکه این شکست زمانی بود که مردم مسکو ساعتها در صف افتتاح شعبه ي مک دونالد در مسکو به انتظار نشستند.
حال در دوران پسا توافق ساعت ها ایستادن در صف امضای آلبوم یک خوانند راک و یا مطالبه عمومی برای مجوز دادن به سبک رپ، چه نتایج فرهنگی را به دنبال خواهد داشت؟
در پایان باید گفت خندوانه برنامه ای است پرطرفدار و محبوب که بینندگانش را می خنداند، خنده ای که بیشتر شادی است تا نشاط و وجه تغافل در آن پررنگ تر است. ایجاد "نشاط انقلابی" در آحاد جامعه از جمله مسئولیت هایی است که رهبر معظم انقلاب در حکم انتصاب ریاست فعلی سازمان صداوسیما بر دوش این رسانه نهاده اند.
نشاط، نوعی از شادمانی و سرور است که در خود پویایی، جنب و جوش، تقلا و تکاپو را دارد؛ به این ترتیب نشاط انقلابی نوعی شادمانی سازنده است و جامعه ای که نشاط انقلابی دارد، جامعه ای پویا و رو به جلوست.
این در حالی است که شادی و خنده ای که خندوانه با تمسک به انواع روش های درست یا نادرست ایجاد می کند صرفاً برای خندیدن است، مردم با یادآوری برنامه شب گذشته خندوانه در محیط کار یا زندگی خود می خندند اما این خنده از جنس نشاط انقلابی نبوده و سازندگی، تکاپو و پویایی را به دنبال ندارد.
از طرف دیگر این برنامه بدون توجه به تبعات فرهنگی مخرب اقدام به پخش و تلفیق سبک های موسیقی رپ و راک با شادی و خنده مردم می کند. امری که اگر نسبت به اصلاح روند آن تدبیری اندیشیده نشود چیزی جز حرکت در مسیر خواسته های دشمنان ملت ایران نیست.
بیان این موارد به قصد خدشه وارد کردن و یا نادیده گرفتن تلاش دست اندرکاران برنامه خندوانه صورت نمی گیرد، بلکه از باب امر به معروف و نهی از منکر است، به امید اینکه گردانندگان برنامه مسیر حرکت خود را به سمت نهادینه سازی نشاط انقلابی در جامعه با استفاده از ابزارهای درست تغییر دهند.
نظر کاربران
آهان حالا ببینید میتونید یه ایراد بنی اسراییلی ازین برنامه هم بگیرید اینم مثل چندتا برنامه دیگه که سرشون به تنشون می ارزید جمعش کنید یا نه؟
پاسخ ها
اینجا ایـران است ! ازنظر مسئولین شادی هم حرام است ، در نتیجه خندوانه هم حرام است
واقعا براتون متاسفم همین
بعد عمری یه برنامه خوب داره پخش میشه دیگه نمیدونید به چه بهانه ای بهش گیـر بدین ! واقعن دیگه مسخرشو درآوردید ،اکثر مردم به خاطر این برنامه یه ساعت ماهوارشونو خاموش میکنن حالا شما میاین از رپ و راک ایرادای مزخرف میگیرین ؟؟ بابا بس کنید دیگه هر روز یه بهانه ... طرف داره تمام زحمتشو میکشه تا مردم یه ساعت شاد باشن ... نسل هرچی برنامه خوبه داره از ریشه کنده میشه رادیو هفت که نابود شد ، ماه عسلم که نابود شدنش یکی از اهدافتونه حالا اینم ازین !اونوخت میگین مردم چرا ماهواره نگا میکنن بس کنید تورو خدا
به نظرمن اين حرفها بيشتر ازروي حسادته ،اقبال افسري ديكه كيه
واقعاً جای تاسف داره که بحث و جدل کنیم رو مسائل بی اهمیتی به مانند این؛کل مردم جهان رپ گوش میدن،پس همگی به ابتذال کشیده شدن؟همگی از مسیر درست زندگی شون خارج شدن؟آیا جهانیان راه اشتباه رو در پیش گرفتند و ما درست میریم؟
24 ساعت ده ها کانال رادیویی وتلویزیونی در اختیار شما
هرچه شور انقلابی ومفاهیم عالیه دیگر را آموزش بدین ترا بخدا
به یک برنامه که باعث شادی مردم شده گیر ندین
باشه عزیز هموطن بوس بوس
بابا تورو خدا اجازه بدید ی کم شادی کنیم اگه بجای خندوانه گریه وانه پخش می شد و همش مردم گریه می کردند کاملا برنامه بی عیبی بود بسه بزارید کمی شاد باشیم
بزارید یک ساعت از شور و نشاط انقلابی دور باشیم میتونید؟ حسود هرگز سودی نمیبرد ، در ضمن اون رپی که شما معرفی کردی ، سراسر حرف رکیکه ، تو آهنگ های خندوانه حرف رکیک شنیدی؟
خب میگیم فصل بعد آهنگران بیاد
حااااااااااااااااااااااالم از دیدن و شنیدن صدای این رامبد جوان 50 ساله بهم میخوره
پاسخ ها
ماهم حالمون ازتو بهم میخوره بچه جون
دوباره یکی دلواپس شد؟؟؟!!!
فاتحه.....
به شما چه مگه بده رپ رو ذهن نوجوان تاثیر بذاره اصلا چه ربطی داره مگه میخواد چه تاثیری بذاره !!!