محمود گبرلو: با گذشتهام متفاوتم
در این گفتوگو از گبرلو، خانوادهاش و جهانبینی این روزهایش بخوانید؛ این گفتوگو «آن»هایی دارد كه شما را غافلگیر خواهد كرد.
مجله زندگی ایده آل : بعد از پایان مجموعه اول برنامه «هفت» كسی فكر نمیكرد برنامه سرپا باقی بماند و بینندگانش را از دست ندهد. اما این اتفاق افتاد . مجری تازه برنامه، بینندهها را غافلگیر كرد؛ چه در نوع پوشش و چه در كشاندن سینماگران با عقاید و رفتارهای متفاوت به برنامه «هفت»؛ از حاتمیكیا گرفته تا مسعود كیمیایی و رخشان بنیاعتماد کسی فکرش را هم نمیکرد که یك روز پایشان را به یك برنامه تلویزیونی بگذارند.
این رویكرد تازه از مجری تازه تاثیر گرفته بود. گبرلو به خوبی توانسته بود سلایق سیاسی و سینماییاش را بر كسی تحمیل نكند و بگذارد بیننده تصمیم بگیرد. دانهدرشتهای سینما یكییكی به برنامه آمدند و بینندهها دنبال كانال تازه و برنامه دیگر نرفتند. این مرد منصف این روزهای تلویزیون، مثل هر مرد ایرانی موفق دیگری اهل خانواده است؛ آنطور كه توانسته خلقوخوی مذهبی و ایرانی خود را به آنها هم منتقل كند. روزهای اولی كه گبرلو به تلویزیون آمده بود همه نگران بودند تا برنامه نگاه یك سویه پیدا كند اما این اتفاق نیفتاد و این روزها همه نگرانند كه نگاه تعدیل شده و منصف برنامه با تغییر مجری دگرگون شود و برنامه از نفس بیفتد. بیشتر دانستن درباره مجری برنامه «هفت» به عهده شماست. در این گفتوگو از گبرلو، خانوادهاش و جهانبینی این روزهایش بخوانید؛ این گفتوگو «آن»هایی دارد كه شما را غافلگیر خواهد كرد.
چه شد آقای گبرلو مجری برنامه هفت شد؟
انتقادات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در مقطعی از برنامه هفت منجر به تغییر و تحول در برنامه شد. در خانه كنار خانواده نشسته بودم كه یكی از مدیران تلفنی گفت شما برای برنامه هفت انتخاب شدید... به همین سادگی
دوره قدیم و جدید را كه میشود نقد كرد؟
فكر میكنم مقایسه، كار درستی نیست. حدود سه سال و خردهای از آن جریان گذشته است. طبیعتا وقتی سه سال و خردهای از آن برنامه گذشته باشد این موضوع در ذهن مردم كمرنگ میشود. من هم خیلی مایل نیستم گذشته را مرور كنم. اصلا گذشته تمام شد و رفت...
در حال حاضر در چه شرایطی قرار دارید؟
بسیار متفاوت شده، روز به روز تغییر كردهایم. خود من هم بسیار تغییر كردهام. كلی تجربه و اطلاعات در حوزه سینما و تلویزیون به دست آوردهام و مهمترین نكته اینكه روز به روز به مردم نزدیكتر شدهام. مردم برنامه را نقد میكنند.
چه چیزی در آقای گبرلو عوض شده و چقدر این نگاه در حوزه سینما و تلویزیون پختهتر شده؟
به نظرم گبرلو سه سال پیش یك منتقد و روزنامهنگار وابسته به یك طیف و گروه خاصی بود و بیشتر نگاه سیاسی، اجتماعی و فرهنگی داشت. اما زمانی كه به تلویزیون آمد طبیعتا استراتژی خود را تغییر داد. هر فرد دیگری هم جای گبرلو میآمد باید این كار را انجام میداد. با توجه به تعهدی كه هر فرد نسبت به حوزه خدماتش دارد باید استراتژی متناسب با همان فضا را اتخاذ كند.
ما الان یك گبرلو در سال ۹۴ داریم و یك گبرلو در سال ۹۱ در لحظه انتخاب شدنش برای برنامه هفت؛ آن زمان آقای گبرلو دید محدودتری داشت؟ میخواهم بدانم كه این تغییر از بالا به پایین انجام شد یا از خود آقای گبرلو به بالا.
از پایین به بالا
و خودتان این را خواستید؟
كاملا. البته از بالا به پایین حمایت صورت گرفت اما حركت و تغییر از پایین به بالا و از طرف خودم صورت گرفت. آقای ضرغامی یك استراتژی در سطح كلان تعیین كرد. با عنوان جذب حداكثری اهالی سینما. گبرلو براساس اصول و ارزشها و با توجه به اینكه در رسانه ملی است برای خودش یك استراتژی جدیدی را طراحی و آن را به تصویب رساند.
منظور شما این است كه نوع نگاه در دوره مدیریتی جدید عوض شده؟
هنوز صحبتی با من نشده است. یك بار من خدمت مدیرمحترم شبكه سه رسیدم و در مورد برنامه هفت صحبت كردم. ایشان هم گفتند من هم در مورد هفت نظراتی دارم. من هم استقبال كردم و هنوز منتظرم جلسهای برگزار شود تا نظراتشان را بشنویم. البته گفت و شنود زیادی با مدیر گروه برای هماهنگی بیشتر دارم.
آقای گبرلو در طول سه سال گذشته به یك نقطهای رسیده كه در این بازه زمانی نقطه مطلوب صدا و سیما بوده اما ممكن است در حال حاضر نقطه مطلوب صدا و سیما نباشد.
به نظر من برنامه هفت برنامه بسیار خوبی است. در سه سال گذشته هفت توانسته بستری را برای همه اهالی سینما- از هر طیف و گروهی- مهیا كند تا بتوانند صحبت كنند. اینكه یك رسانه ملی تریبون را به اهالی سینمایی میدهد كه محبوب و مورد علاقه مردم هستند تا در برنامه هفت حضور پیدا كنند، اتفاق بسیار خوبی است. از سوی دیگر بسیاری از اختلافهای اهالی سینما با همین گفتوگوها حل میشود. بابت این قضیه حس بسیار خوبی دارم و هر شنبه منتظر بازخوردهای خوب آن هم هستم. باوجود اینكه برنامه ۱۲شب به بعد پخش میشود، مخاطبان بسیار زیادی دارد. مخاطبان هفت حتی اگر برنامه را هم نتوانند ببیند از روی سایت آن را دانلود میكنند.
به خاطر اینها كه گفتید هزینه هم دادهاید؟
بله هزینه پرداخت کردهام. چون فكر میكنم هدفی كه دارم برایم مقدس است، به این هدف اعتقاد دارم و حاضرم برایش هزینه هم بدهم. اصلا هم پشیمان نیستم. چون اعتقاد دارم برای سینمای ایران خدمت میكنم و سینماگران هم دارند برای مردم دل میسوزانند؛ اگر هم نقدی میكنند به این دلیل است كه از شرایط محدودی كه برخی افراد از روی سلیقه شخصی برایشان ایجاد كردهاند، گلهمند هستند.
شما در طول اجرای برنامه هفت در این سه سال هیچ گاه احساس نكردید كه جایی اشتباه كردهاید؟
شاید ولی همه مسائل با مشورت و دقت نظر كامل اجرا میشود. حتی انتخاب مهمان برنامه. اختلاف من با برخی مخالفان این است كه نمیدانند سینما محل گفتوگو و اندیشه است، نه محل توهین و افترا. سینما جایی برای گفتوگو است و نه جنگ و جدل و دعوا. منتقدی كه بیسواد باشد به دنبال این جنگ و جدلهاست. سینما سراسر اندیشه است. هر كسی ممكن است با دیدن یك فیلم كل مسیر زندگیاش تغییر كند.
بخشی از سینما اندیشه است اما بالاخره باید جذابیت هم داشته باشد؛ شاید اگر جذابیت بیشتری ایجاد كنیم اندیشه هم بهتر دیده شود؟
به جرات میگویم كه اكثر مخاطبان سینما بدون استثنا درگیر برنامه هفت هستند. حتی كسانی هم كه مخالف هستند و میگویند برنامه جذاب نیست هر جمعه برنامه هفت را میبینند. اتفاقی كه پنهان است این است كه كسی كه در برنامه غیرواقعی حرف میزند از دستش عصبانی میشوید. بعد به برنامهساز اعتراض میكنید و میگویید كسلکننده است؛ در صورتی كه برنامهساز وظیفه دارد كه بستر را مهیا كند تا صاحبنظران سینما حرفشان را بزنند؛ از فیلمی خوشتان نمیآید بعد میبینید مهمان برنامه آمده و از آن فیلم تعریف میكند.
در نهایت هم از برنامهساز شاكی میشوید و اعتراض میكنید. ما برنامه را به سه قسمت تقسیم كردهایم. قسمت اول گفتوگو با اهالی سینماست؛ قسمت دوم برنامه كمی تخصصیتر است؛ مثل نقد و تحلیل فیلم و بخش سوم هم میزگردی است برای متخصصان و برای آنهایی كه اهل سینما هستند. برای تنوع هم كلیپ یا آیتمهایی متنوع در برنامه پخش میكنیم.
رابطه شخص آقای گبرلو با اهالی سینما در روند ساخت برنامه هفت تاثیر نداشت؟
هنرمند در سینما برای من بهشدت قابل احترام است؛ حتی اگر من فیلمش را قبول نداشته باشم یا اگر ایدئولوژی و نگاه فیلمساز را قبول نداشته باشم كه طبیعی هم است. هر انسانی مدافع برخی فیلمهاست، از آن حمایت میكند و دوستش دارد. ممكن است یك فیلمساز را دوست نداشته باشم یا از دیدن یك فیلم عذاب بكشم اما با خودم عهد كردم وقتی در برنامه هفت مینشینم، بیطرف به مردم بگویم كه اولا به اهالی سینما كه اهل فكر و اندیشه هستند و لحظات خوبی را برای ما فراهم میكنند باید احترام بگذاریم.
ثانیا حرفها را با دقت گوش بدهیم؛ بعد قضاوت كنیم چون اینها دارند نسل آینده ما را تربیت میكنند. من این را به فرزندان خودم هم گفتهام كه هرجا هنرمندی را دیدید نگاه نكنید كه چه اثری خلق كرده و چه میگوید؛ اول احترام بگذارید، بعد حتما اثر را ببینید و بعد از دیدن اثر راجع به آن حرف بزنید و گفتوگو كنید. ما حق نداریم راجع به یک فیلم حكم بدهیم. وقتی فیلمی را دیدیم، باید آن را تحلیل كنیم؛ اگر با اندیشههایمان همخوان بود باید از آن حمایت كنیم وگرنه آن را نقد میکنیم.
در گذشته هم اینطور بودید؟
گبرلو از ابتدا هم اینگونه بود؛ اعتقادی داشت و پای آن ایستاد. من اعتقاد داشتم در برخی جاها نسبت به سینمایی كه به نام سینمای انقلاب اسلامی كه نشات گرفته از اندیشههای امام (ره) است ظلم شده و باید بیشتر به آن توجه شود و الان هم پای حرفم هستم. من معتقدم ما سینمای نوینی داشتیم كه نتوانستیم چندان آن را پرورش دهیم.
تا به حال نشده كسی به شما انتقاد كند كه چرا فلان فیلمساز را تحویل نگرفتید؟
نه، اصلا چنین چیزی نبوده است. فیلمسازی بوده كه من با اثرش مخالف بودم اما وقتی رو به روی من نشسته با عزت و احترام صحبت كردم. فیلمسازی هم بوده كه در برنامه حتی به من توهین كرد اما من با لبخند از آن گذشتم.
چه كسی؟
دوست ندارم اسم فرد خاصی را بیاورم. بازتابی که بین مردم داشت، همه به او گفتند كه اشتباه كردی. یكی از چیزهایی كه در برنامه برایم مهم است فرمول صحبت كردن، فرم نشستن و... است كه به آن دقت میكنم. وزارت خارجه كتابی دارد به نام آداب تشریفات كه چگونه بنشینید، حرف بزنید، لبخند بزنید و... من این كتاب را خواندهام، كلاسهای اجرا و فن بیان استاد میكاییل شهرستانی را شركت كردهام. از نظر اساتیدی همچون اكبر عالمی و فریدون صدیقی بهره بردهام تا یاد بگیرم چطور گبرلویی مطلوب برای یك برنامه مهم سینمایی باشم.
این همه حرف و آدم روی شما تاثیر نداشته؟
بهشدت تاثیر گذاشته و نگاه من را اصلاح كرده است و به یك انصاف و عدالت بیشتر رسیدم. متوجه شدم كه خیلی باید همدیگر را تحمل كنیم و كنار هم بنشینیم. این به نظر من متاثر از همین تفكر شیعی ماست. ما نمیتوانیم همان آدمی باشیم كه ۵ سال پیش بودیم. این حرف، حرف غلطی است و انسان باید بسته به شرایط و نظریه جدید، خودش را تغییر دهد. البته آدم باید پای اصول خودش بایستد؛ مثلا در یك مقطعی با یك فیلمساز مخالفیم و میگوییم ما فیلمش را قبول نداریم و این فیلم برای جامعه مناسب نیست. حال بعد از ۱۰ سال شرایط جامعه تغییر میكند و آن فیلمساز بهترین فیلمساز میشود و کار فیلمساز بعدی ممكن است برای جامعه ما مناسب نباشد.
شما به هفت هیچ ایرادی را وارد نمیدانید؟
هنوز خیلی راه داریم تا به آنچه كه مطلوب ماست برسیم. انتقادم این است كه وقتی برخی مهمانان به برنامه میآیند باوجود اینكه ۶۰ تا ۹۰ دقیقه وقت داده میشود كه تئوریپردازی كنند، بدون مطالعه و تحقیق میآیند و حرفهای سطحی و كمعمق میزنند. همین موضوع سبب میشود كه مخاطب از برنامه خسته و متنفر شود. در اینجور وقتها مردم گلهشان را به ما میگویند و از من انتقاد میكنند. به نظرم برنامه باید به سمتی برود كه از قبل به مهمانان بگوید قبل از اینكه به یك میزگرد یا بحث دونفره بروند، حتما مطالعه، تحقیق و مدرك و سند داشته باشند. در برنامه مدعی این نشوند که من اصلا فیلم ایرانی نمیبینم اما منتقد فیلم ایرانی هستم.
اینكه انتقاد از هنرمندان بود، انتقاد شما از خود برنامه هفت چیست؟
نقد برنامه كار منتقدان است اما خواستهها و برنامههایی دارم كه اگر بتوانم در برنامه پیاده كنم خیلی خوب است؛ مثلا مشكل بزرگی كه داریم این است كه سینمای ایران با مردم ارتباط نزدیك ندارد؛ بهطور مثال ویژگی فوتبال این است كه شما در مقابل ۱۰۰ هزار نفر بازی میكنید و چون با عكس العمل مردم رو به رو میشوید باید سعی كنید درصد خطای خود را پایین بیاورید. در سینما عکس این قضیه حاکم است؛ یعنی اول فیلم را میسازید و اندیشههای خود را اعمال میكنید و بعد مردم اثر را میبینند و به قضاوت میپردازند که هنگام قضاوت حرفشان چندان شنیده نمیشود.
خیلی دوست دارم كه یك فیلمساز در برنامه كنار مردم بنشیند سپس فیلم را مورد تحلیل قرار دهیم. یعنی فقط به منتقد اكتفا نكنیم و مخاطب مردمی هم در برنامه حضور پیدا كند. این به نظرم موقعیت طلایی برای سینمای ایران خواهد شد و سینما را از ورشكستگی و كمبود تماشاگر نجات خواهد داد. استراتژی ما در برنامه هفت این است كه مخاطبان سینمای ایران گسترش پیدا كند و اصلا به دنبال كاهش مخاطب نیستیم. یكی از راههای كاهش مخاطب این است كه به مردم القا كنیم كه فیلمهای سینمای ایران ضعیف و سطحی هستند و نباید آنها را دید. من این را اصلا دوست ندارم و احساس میكنم در این شرایط ما موظفیم مردم را به سمت سینمای ایران بیشتر سوق بدهیم.
به همین دلیل است كه گاهی مخالفم كه یك منتقد در برنامه حاضر شود و فقط نقد منفی كند. برعكس اگر ما یك فیلم را تحلیلی عمیق کرده، نگاه تماشاگر را نسبت به فیلم گسترده كنیم سبب جذب مخاطب میشود. از دو منتقد برای فیلمی از بهرام توكلی دعوت كردم كه مهمانان به جای نقد به تحلیل فیلم پرداختند و مخاطبان زیادی پیامك دادند كه ما دوباره رفتیم و فیلم را دیدیم. من این را دوست دارم و به نظرم ما در سینمای ایران باید اینگونه عمل كنیم.
نقدهایی درباره برنامه هفت وجود دارد كه میگوید این برنامه خیلی پشت میزی است؛ با آنكه سینما اتفاقات زیادی دارد و میتوان آیتمهای بیشتری پخش كرد. این را قبول دارید؟
این موضوع دلیل منطقی دارد. زیرا قراردادی كه ما با تلویزیون داریم این است كه ۲۰ درصد برنامه باید آیتمسازی باشد و مابقی زنده. این قانون برنامههای گفتوگومحور تركیبی است. به نظرم در نقد هر برنامهای باید به استراتژی، اهداف و حتی قرارداد آن هم نگاهی بیندازید. مثل این است كه شما یك مجله اجتماعی دارید اما دائم به شما بگویند چرا سیاسی نمینویسید؟ برنامه هفت یك برنامه سینمایی گفتوگومحور است با سیاستهایی كه صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران دارد.
من سعی میكنم تمام انتظارات را برآورده كنم. اما واقعیت این است كه همه انتظارات را كه نمیتوان برآورده كرد. تلویزیون برای یك برنامه گفتوگومحور به صورت دقیقهای پول میدهد و این پول باید هزینه تمام عوامل را بپردازد. ما تا سقف هزینهها میتوانیم پیش برویم؛ مثلا ما نمیتوانیم از شهرستان گزارش تهیه كنیم زیرا هزینه تهیه گزارش شهرستان نداریم. چون حق ماموریت و رفتن به شهرستان و... اصلا در این برنامه دیده نشده؛ بنابراین امكان تهیه گزارش از شهرستان وجود ندارد.
یكی دیگر از موضوعاتی كه درباره هفت مطرح است این است كه این برنامه برای مخاطبان نیست و درحقیقت برای مدیران ساخته شده است. یعنی در حقیقت هفت برنامه سینمایی مدیران است و برای مخاطبان نیست. این را میپذیرید؟
به نظر من هفت بسیار مردمی است؛ شما مردم را مقداری كم سطح میبینید. مردم بسیار فهیم هستند و همه میزگردها را بادقت میبینند. من زمانی از فرودگاه مشهد میآمدم، یكی از افراد نیروی انتظامی كه آنجا حضور داشت به من گفت عجب میزگردی راجع به بازار جهانی فیلم داشتید، بحثهای جالبی كردید و ما مطالب خوبی فهمیدیم. خب این موضوع چه ارتباطی با این فرد دارد؟ تصور میكنم اشتباه شما این است كه فكر میكنید مردم فقط «شو» دوست دارند.
نه، مردم صاحب فكر هستند و بحث دوست دارند. ما باید در كارهایمان مردم را ارتقا داده و به سمت كارهای عالیتر سوق دهیم. چرا میگویید مردم دوست ندارند؟ مردم دوست دارند. مردم قرار نیست همیشه كله معلق زدن یا قهقهه را ببینند. مردم دوست دارند حرفهای عمیق را از هنرمندان بشنوند.
به نظر من ارزیابی شما محدود است. اگر یك نفر در خیابان به شما میگوید برنامه شما خوب بوده این قابل تعمیم به دو میلیون نفر نیست.
ما باید ملاكهایی برای ارزیابی یك برنامه داشته باشیم. شما مجله را چطور ارزیابی میكنید؟ یا از طریق پیامك یا نظرسنجی یا دكه و... من برای ارزیابی برنامه پیامك، مجامع عمومی سینمایی و پایگاههای مردمی را دارم. شما بعد از برنامه با من به یك پایگاه مردمی مثلا یك مركز خرید بیایید و رفتارهای مردم را ببینید. طیفهای وسیعی ساعتها با من صحبت میكنند و من حرفهای مردم را میشنوم.
چند درصد از مخاطبان هفت صاحب فكر هستند؟
همه مخاطبانم. اصلا نمیتوان گفت مخاطبین هفت صاحب فكر نیستند. این توهینآمیز است.
وقتی از كودك ۱۰ ساله تا مرد ۷۰ ساله، از كارگر تا استاد دانشگاه مخاطب برنامه شما هستند، چطور انتظار دارید همه به یك اندازه صاحب فكر باشند؟
همه مردم صاحب فكر هستند اما درصدشان تفاوت دارد. متخصصین سینما، علاقهمندان به سینما، دانشجویان، مردمی كه سینما را دوست دارند و... اینها سطح برداشتشان از صحبتها متفاوت است اما نمیتوان گفت صاحب فكر نیستند. قبول ندارم یك برنامه تخصصی كه درباره اقتصاد سینما صحبت میكند به عموم مخاطب چندان ارتباطی نداشته باشد زیرا مردم كه نمیتوانند راجع به اقتصاد سینما تصمیم بگیرند. اما نمایندگان مجلس یا مدیران سینما باید برنامه را ببینند.
شما دوست داشتید برنامه هفت چه زمانی پخش میشد؟
شبكه سه ولی ساعت ۱۰ شب جمعه.
شما در این ساعت مخاطب دارید؟
من مخاطب خودم را دارم و خیلیها هستند كه جمعه شب منتظر برنامه هفت هستند.
برای بچه ۱۵ سالهای كه رفته سینما و یك فیلم خاص را دیده چه چیزی دارید؟
من در برنامه هفت نقد فیلم دارم. بازیگران آن فیلم را دعوت میكنم.
كمی هم از خانوادهتان برایمان بگویید ؟چند فرزند دارید؟
۲ فرزند دارم. یك پسر ۲۶ ساله كه فوق لیسانس حقوق بینالملل دارد و یك دختر ۱۵ ساله كه در سطح دبیرستان است.
پس شما با دو نفر زندگی میكنید كه نگاه آنها با نگاه شما فرق میكند. این تغییر را تحمل میكنید و با فرزندانتان دوست هستید؟
همیشه سعی كردم با فرزندانم دوست باشم. البته من و همسرم تقریبا در اندیشه و نگاه شبیه هم هستیم و افكارمان خیلی نزدیك به هم است و فاصله زیادی با هم نداریم. گاهی اوقات كه در مورد تربیت بچهها با هم صحبت میكنیم در این فكر هستیم كه چطور با آنها رفتار كنیم؟ آیا باید مثل خودمان باشند؟ در نهایت به این تحلیل رسیدیم كه باید یك نگاه واقعبینانه داشته باشیم؛ مثلا پسر من هیچوقت جنگ را ندیده و سختیهای آن دوران را نچشیده ولی میتوانیم یك چیزهایی را در درونش ایجاد كنیم تا لااقل انسان سالم و صادقی باشد.
بتواند كار و تلاش و پیشرفت كند. از طرفی من با همسرم راجع به این صحبت میکنیم كه افق بچههای ما در سالهای آینده چه خواهد بود؟ ۲۰ سال بعد پسر و دخترم كجا خواهند بود؟ براساس آن یك مسیری را تعیین میكنیم اما طبیعتا نمیتوانیم به دیدگاههای اعتقادی خودمان بیتوجه باشیم. بالاخره ما پدر و مادر هستیم و باید فردا پاسخگو باشیم كه بچههایمان را به چه صورت تربیت كردیم. این را متوجه هستیم كه بچههای ما شبیه ما نخواهند بود. اصلا و ابدا.
ولی میتوانند نشات گرفته از اندیشههای ما یك مسیر جدیدی را برای زندگی خودشان تعیین كنند؛ مثلا در یك مقطعی از زمان برای پسرم در ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان خیلی تلاش كردیم كه در فضای آموزشی مطلوب نگاهمان تربیت پیدا كند ولی وقتی وارد دانشگاه شد خودش مسیرش را مشخص كرد. پسر من در انگلیس مدرك فوقلیسانش را گرفت ولی به ایران برگشت. وقتی دلیل برگشتش را پرسیدم گفت من در فضای انگلیس نمیتوانم زندگی كنم. زندگی ایرانیها را بیشتر دوست دارم. من فكر كردم مسیر سلامتی را برای خودش انتخاب كرده و این برای من خیلی ارزشمند است.
همه فیلمهای ایران را دوست دارید كه ببینند؟
بله. ۹۰ درصد مایلم كه ببیند. ۱۰درصد فیلمها سطحی، كمعمق و پیش پا افتاده است كه اجازه نمیدهم وقتش را برای آنها تلف كند. اما بقیه فیلمها را اجازه میدهم ببیند.
میگویند سینما یك مسیر تربیتی است. برای خودتان هم همچنین تاثیری داشته است؟
من آرامش خودم را با فیلمدیدن به دست میآورم. هر وقت احساس خستگی میكنم یا شرایط روحی خوبی ندارم یك فیلم تماشا میكنم. واقعیت این است كه ما با فیلم دیدن میتوانیم به زندگی جدیدی برسیم. به یك روش جدید در شخصیتپردازی خودمان برسیم و برای همین است كه با فیلم دیدن لذت میبرم. من در زندگیام از خیلی فیلمها الگوبرداری و با آنها زندگی كردم. گاهی رویاهای من شخصیت فیلمها بوده.
رابطهتان با همسرتان چطور است ؟
میگویند پشت هر مرد موفقی یك زن موفق است و این یك واقعیت است. من مراحل زیادی را طی كردم كه به اینجا رسیدم و این مرهون زحمات همسرم هست كه پشت همه سختیها ایستاد. من معمولا پنجشنبه و جمعه درگیر برنامه هفت هستم که روزهای استراحت خانواده به خصوص خانم خانه است. پنجشنبه و جمعه كه وقت استراحت و گردش است من به خانوادهام نمیتوانم رسیدگی كنم. در این ۳ سال همسرم همیشه من را بدرقه میكند كه به سر برنامه بروم و ساعت سه، چهار صبح شنبه كه به خانه میروم منتظرم نشسته و درباره برنامه صحبت میكنیم.
مثلا چه فیلمهایی یا چه شخصیتهایی؟
حالا مصداقی وارد نشویم بهتر است.
اگر از برنامه هفت بروید ناراحت میشوید؟
نه. اصلا! من نمیتوانم خودم را تحمیل كنم. اینها دیگر بستگی به سیاستهای تلویزیون دارد ولی از لحاظ منتقد و روزنامهنگار معتقدم كه این كار از لحاظ حرفهای غلط است. یك برنامهای را كه حدود ۴ سال است با مخاطبان خودش ارتباط برقرار میكند و ارزیابیها نشان میدهد محبوب مخاطبانش است چرا میخواهیم تغییر دهیم؛ مگر اینكه واقعا در ارزیابی كارشناسی به این موضوع برسیم كه برنامه موثر و تاثیرگذار نبود و منفی و بیخاصیت بوده که حتما این برنامه باید تغییر كند.
شما توانستید تغییری در سینما ایجاد كنید؟
صددرصد. بهترین تغییر این است كه آرامش و فضای گفتوگو را در سینما و حتی در جامعه ایجاد كردم. شما خیلی از فیلمسازها و منتقدها را میشناسید كه نمیتوانند در بیرون با هم حرف بزنند ولی در برنامه هفت رو به روی هم مینشینند و با هم در مورد طیفهای مختلف صحبت میكنند. كدام برنامهای را سراغ دارید كه یك روحانی محبوب و متدین و بعد بزرگترین صاحبنظران سینما همچون کیمیایی به آن برنامه بیایند.
فكر میكنید رمز موفقیتتان چیست؟
بهترین روشی كه من به كار بردم خلوص است و بعد استقلال کامل در برنامه. من ۳۳ سال است منتقد و روزنامهنگار این كشور هستم استقلال خودم را دارم و حرف خودم را میزنم. دیدگاه خودم را دارم. دیگر اینكه نسبت به همه اهالی سینما در طیفهای مختلف با احترام رفتار كردم. هیچ وقت به كسی نگفتم تو آدم بدی هستی و من از تو خوشم نمیآید هیچ وقت این اصطلاح و ادبیات را به كار نبردم.
تا حالا شده توبیخ شوید؟
نه !! توبیخ نكردند اما خیلی زبان تشكر را هم ندارند متاسفانه این خصلت برخی ایرانیان هست. ما هدفمان این است كه به سینما و كشور خدمت كنیم و خدمت از این بالاتر كه هنرمندان در فضای رسانه ملی، راحت و صریح همه حرفهایش را میزنند. این یك افتخار است و ما به سینمای ایران خدمت میكنیم.
فرزندان شما اهل سینما هستند؟
پسرم بیشتر روحیه اقتصادی دارد ولی دخترم به شدت به فیلم علاقه دارد.
شما فیلمی را كه قرار است ببیند انتخاب میكنید؟
در یك مقطعی دخترم را راهنمایی میكردم و به عنوان منتقد فیلم كنارش بودم و در مورد فیلمها حرف میزدیم. اغلب با خودم به سینما میبردمش. زمانی متوجه شدم كه شاید دخترم با فیلمهایی كه من مخالفم، موافق باشد. بنابراین این اجازه را به او دادم كه خودش مسیر فیلم دیدنش را انتخاب كند. الان فیلم را خودش انتخاب میكند و من تحمیل نمیكنم. ضمن اینكه فكر میكنم اگر مسیر را برای فرزندان تعیین بكنیم بهتر از آن است كه یك نگاهی را به آنها تحمیل كنیم.
من وقتی دیدم دخترم علاقهمند به سینما است وصلش كردم به منتقدی كه كلاسهای نقد فیلم دارد. رفت تا در سینما فیلم را خوب بفهمد و سبك سینماگران ا بشناسد و نگاه را سینماگر را بفهمد و وقتی فیلم را میبیند، فیلم فقط تفریح و سرگرمی نباشد بلكه بتواند از نگاه دیگر هم درك كند.
فیلمی هست كه اجازه ندهید ببینند؟
بله. فیلمهایی كه از لحاظ مسائل تربیتی و اخلاقی مضر باشد به دخترم میگویم كه این فیلم مناسب شما نیست.
فیلمی در ایران هست كه این شرایط را داشته باشد؟
پس از انقلاب نه اصلا وجود ندارد.
نظر کاربران
وزیر شعار اوایل انقلاب در شهر بندرگز بسیار بسیار از آن سالها فاصله گرفته است و.....................