خواندنی ها با برترین ها (۲۴)
در این شماره از خواندنی ها با رمانی درباره شمس و مولانا، کتابی در نقد آثار ابراهیم گلستان، فیلم نامه تازه منتشر شده از احمد شاملو و... آشنا شوید.
برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره از خواندنی ها با رمانی درباره شمس و مولانا، کتابی در نقد آثار ابراهیم گلستان، فیلم نامه تازه منتشر شده از احمد شاملو و... آشنا شوید.
ملت عشق
- الیف شافاک
- ترجمه ی ارسلان فصیحی
- انتشارات ققنوس
- چاپ اول:94
خیلی وقت پیش بود. به دلم افتاد رمانی بنویسم. جرئت نکردم بنویسمش. زبانم لال شد، نوک قلمم کور. کفش آهنی پایم کردم. دنیا را گشتم. آدم هایی را شناختم، قصه هایی جمع کردم. چندین بهار از آن زمان گذشته. کفش های آهنی سوراخ شده؛ من اما هنوز خامم، هنوز هم در عشق همچون کودکان ناشی...
مولانا خودش را «خاموش» می نامید؛ یعنی ساکت هیچ به این موضوع اندیشیده ای که شعری، آن هم شعری که آوازه اش عالمگیر شده، انسانی که کاروبارش، هستی اش، چیستی اش، حتی هوایی که تنفس می کند چیزی نیست جز کلمه ها و امضاهایش را پای بیش از پنجاه هزار بیت پر معنا گذاشته چطور می شود که خودش را «خاموش» بنامد؟
کائنات هم مثل ما قلبی نازنین و قلبش تپشی منظم دارد. سال هاست به هر جا پا گذاشته ام آن صدا را شنیده ام. هر انسانی را جواهری پنهان و امانت پروردگار دانسته ام و به گفته هایش گوش سپرده ام. شنیدن را دوست دارم؛ جمله ها و کلمه ها و حرف ها را... اما چیزی که وادارم کرد این کتاب را بنویسم سکوت محض بود.
اغلب مفسران مثنوی بر این نکته تأکید می کنند که این اثر جاودان با حرف «ب» شروع شده است. نخستین کلمه اش «بشنو!» است. یعنی می گویی تصادفی است شاعری که تخلصش «خاموش» بوده ارزشمندترین اثرش را با «بشنو» شروع می کند؟ راستی، خاموشی را می شود شنید؟
همه ی بخش های این رمان نیز با همان حرف بی صدا شروع می شود. نپرس «چرا؟» خواهش می کنم. جوابش را تو پیدا کن و برای خودت نگه دار.
چون در این راه ها چنان حقایقی هست که حتی هنگام روایت شان هم نباید از پرده ی راز درآیند.
میراث (فیلم نامه)
- احمد شاملو
- انتشارات نگاه
- چاپ اول: ۹۴
این کتاب در اصل قرار بوده رمانی بر اساس زندگی احمد شاملو باشد. فیلم نامه ای است که شاملو پس از دست رفتن متن اولیه رمان بر اساس آن می نویسد. شرح ماجرا را از زبان خود نویسنده بخوانید:
«پیش از پرداختن به جواب سؤال تان چند کلمه ای هم درد دل کنم در باب یک کتاب دیگر. شرح حالی رمان گونه که من بسیار عزیزش می داشتم و تکه هایی از آن زیر عنوان موقت میراث در کیهان شب جمعه به چاپ رسیده بود (شهریور۵۲). خیال چاپ مستقلش را به سر نداشتم.
بیشتر دوست داشتم حالا حالاها... حک و اصلاح و کم و زیادش کنم. فصل آخرش را داشتم تمام می کردم. پنج شش صفحه ای باقی مانده بود که به اصطلاح «طرح اولش» تمام بشود. رمان این طور است: معمولاً یک بار می نویسید و می گذرید، بعد مرورش می کنید و اگر راضی تان نکرد همه اش را از نو بنویسید چیزهاییش را می زنید و چیزهایی به اش اضافه می کنید و به هر حال امکان دارد آخرین نسخه به کلی چیز دیگری از آب دربیاید. اما قرار نبود کار نوشتن آن کتاب به این مفتی ها به آخر برسد. چیزی بود که می شد تا آخر عمر رویش کار کرد.
آقای محترمی آمد با من گفتگوی مفصلی کرد و گفتگو به پیش نکشیدن بخشی از آن کتاب منجر شد و این بخش چنان در آن گفتگو جا افتاد که قرار شد عیناً نقلش کند. موقع خداحافظی گفت کتاب را بدهید از آن قسمتش کپی بردارم. آیدا گفت خود من این کار را می کنم. من برای آن که حریف از سخن آیدا نرنجد گفتم اشکالی ندارد، ببرید خودتان کپی بگیرید...
آقای علیرضا میبدی بی هیچ تعارفی دست نویس کتاب مرا برد و دیگر پس نیاورد. نمی توانم برای بیان این که با این کارش چه لطمه ای به من زده است کلماتی پیدا کنم. لطمه ی هیچ کدام (از بین رفتن آثار دیگر) به اندازه ی از دست دادن میراث در من اثر نگذاشت.»
فراتر از مربی (کاوشی در ذهن مربیان بزرگ جهان)
- مایک کارسون
- ترجمه ی محمد سردار نیا
- انتشارات لوح فکر
- چاپ اول: ۹۴
فوتبال به عنوان یک ورزش و فراتر از آن به عنوان یک صنعت از نظر گستردگی مخاطبان و تماشاگران، میزان حمایت و قابلیت ایجاد هیجان، پدیده ای منحصر به فرد است. یک مسابقه ی به یاد ماندنی می تواند برای چند نسل زنده کننده خاطراتی فوق العاده همراه با لحظاتی پر از شور و اشتیاق باشد. در عین حال از سویی دیگر می تواند موجب غم و اندوه شود و حتی به نحو غم انگیزی با خشونت و فجایع انسانی همراه باشد. فوتبال در سراسر جهان ، هم می تواند موجب اتحاد مردم از نژادها، ملیت ها و مشاغل مختلف از پیر و جوان گردد و هم موجب جدایی و اختلاف شود.
این کتاب برای تمام مدیران فوتبال مفید است چه آنهایی که هم اکنون در این حوزه مشغول به فعالیت هستند و چه آن هایی که آرزوی خدمت کردن در آن را دارند. بینش و خرد جمعی حدود ۳۰ نفر از برجسته ترین مربیان جهان در این کتاب بررسی شده است. از سوی دیگر مخاطبانش فقط محدود به اهالی فوتبال نیست بلکه همه ی مدیران و رهبرانی که در حوزه های متنوع کسب و کار اعم از مشاغل دولتی، مؤسسات غیر انتفاعی و عرصه های هنری، هدایت افراد و تیم ها را بر عهده دارند، نوشته شده است.
و در سطحی بالاتر، کتاب بدون تردید برای طرفداران فوتبال، مردان و زنانی که عاشق مسابقات هستند به رشته تحریر درآمده است.
زمانه و آدم هایش (نقد داستان های ابراهیم گلستان)
- عسگر عسگری حسنکلو
- نشر اختران
- چاپ اول: ۹۴
داستان های گلستان نیز، هر یک به گونه ای تصویری از تحولات انسان و جامعه ی ایرانی را در دوره ی معاصر بازتاب می دهند. مسئله ی مهم برای گلستان نفس داستان نوشتن نیست؛ بلکه آنچه برای او مهم است، این است که تصویری هنری از زمانه و آدم هایش را در قالب داستان بسازد؛ به همین دلیل وقایع مهم تاریخ معاصر ایران، گرایش های مختلف اجتماعی - سیاسی و تفکرات گوناگون مطرح در جامعه ی ایرانی در داستان های او کاملاً هنرمندانه و با جسارتی مثال زدنی بازتاب یافته اند.
اکنون، ۶۵ سال پس از چاپ اولین کتاب گلستان، آذر، ماه آخر پاییز، با تأمل در این کتاب و دیگر کتاب های او به خوبی می توان دریافت که واقعیت اجتماعی چگونه از دریچه ذهن هنرمند او به اثر هنری تبدیل شود تا فاصله های زمانی را از میان بردارد و تصویری ماندگار از تحولات جامعه را پیش چشمان مان به نمایش درآورد.
در کتاب حاضر شش اثر داستانی گلستان که به صورت کتاب منتشر شده اند، مورد بررسی قرار گرفته است.
آندری تارکوفسکی و راهش (تجسم زمان)
- گردآوری و ترجمه: مهران سپهران
- نشر چشمه
- چاپ اول: زمستان ۸۹
شاید تارکوفسکی فرای ارزشی که در جهان سینما به عنوان سینماگری فیلسوف دارد، در ایران ارزشی مضاعف برای مخاطبان سینمای مؤلف داشته باشد. زیرا در اواخر دهه ی شصت فیلم های تارکوفسکی از معدود آثار جدی سینمای جهان بود که در ایران از تلویزیون پخش می شد و اکران سینمایی داشت.
این کتاب مجموعه ای از مقالات به قلم خود آندری تارکوفسکی است که علاوه بر این مقالات از دیگر نویسندگان درباره او و سینمایش در این کتاب به چاپ رسیده است.
برشی از آخرین مصاحبه ی تارکوفسکی
فیلم های آخر من بر پایه شهود بنا شده اند و ارتباطی با کودکی و گذشته ندارند. این فیلم ها، به حال حاضر، به اکنون بیشتر نزدیک اند. من توجه را به «شهود» بر می گردانم. خاطرات کودکی هیچ گاه کسی را هنرمند نکرده اند؛ کافی است به داستان های آنا آخماتووا، یا به مارسل پروست رجوع کنید. از طریق چند مفهوم نقش کودکی را منتقل می کنیم؛....
هر هنرمندی در طول زمانی که روی کره ی خاکی زندگی می کند، تکه های از حقیقت تمدن بشری را به جای می گذارد. خود ایده جستجو و یافتن برای هنرمند (به نظر من) بسیار مشقت بار است.
این ایده مثل جمع کردن قارچ وحشی در جنگل است. گاهی اوقات هست و گاهی اوقات نیست. حتی در این مورد پیکاسو می گوید: «من نمی جویمش، من درونش هستم»
ارسال نظر