گفتوگو با ساعد سهیلی، بازیگر «رخ دیوانه»
ساعد سهیلی در سینما بهاصطلاح آقازاده بوده و برای اولینبار با بازی در فیلمی که پدرش سعید سهیلی کارگردانی آن را برعهده داشت وارد دنیای سینما شد.
«رخ دیوانه» چندمین فیلمی است که شما در آن نقش پسری جوان را ایفا کردهاید که متعلق به طبقه پایین جامعه است. برای مثال ما در «کلاشینکف» و «چند متر مکعب عشق» هم این پسر طبقه پایین را میبینیم. خیلی از بازیگران وقتی در چند فیلم، نقشهای یکسانی را ایفا میکنند به تکرار مکررات میپردازند. ولی نکته قابل توجه در خصوص شما این است که هیچ کدام از کاراکترهایی که نقششان را ایفا کردهاید به لحاظ شخصیتپردازی به دیگری شباهت نداشت و هر کدام مسیر جداگانهای را به نسبت دیگری طی میکرد. فکر میکنید چه مقدار از موفقیت شما در این زمینه مربوط به تفاوت میان فیلمنامه و چه مقدار آن مربوط به توانمندی شخص ساعد سهیلی است؟
بابت لطفی که نسبت به من دارید خیلی از شما سپاسگزارم. خداراشکر که من شانس بزرگی در مسیر بازیگری داشتم که فیلمنامههایی به دست من میرسید که خیلی جای کار داشت و بسیار محکم و درست پایهگذاری شده بود. البته همیشه سعی کردهام در انتخاب فیلمنامههایی که پیشنهاد میشود نهایت دقت و تمرکز را داشته باشم. در خصوص «رخ دیوانه» از ابولحسن داودی خیلی تشکر میکنم. چرا که ایشان به من اعتماد کردند و تا حد زیادی دست مرا در ارائه ایدههایی که برای کاراکتر «مسعود» در نظر داشتم باز گذاشتند. اما در مورد سوال شما باید بگویم که به نظر من این خیلی مهم نیست که شخصیتی که قرار است نقشش را بازی کنم چقدر پول در جیب دارد یا متعلق به کدام نقطه از ایران است. به اندازه تمام آدمهایی که در این جهان زندگی میکنند برای شخصیتپردازی کاراکتر وجود دارد.
کاراکتر «مسعود» چگونه شکل گرفت؟ آیا همیشه برای ارائه نقشهایتان یک مابهازای بیرونی در نظر میگیرید؟
قطعا وقتی بازی در یک نقش پیشنهاد میشود یا باید یک شخصیت را از قبل دیده باشم تا از آن وام بگیرم و یا به سراغ تحقیق و جستوجو درباره آن کاراکتر و نوع شخصیتی که باید داشته باشد، بروم. خوشبختانه مسعود را تا حد زیادی میشناختم و نمونههای زیادی دیده بودم که میتوانست مرا در ارائه این نقش کمک کند. فکر میکنم سختترین مرحله کار بازیگری مربوط به زمان پیش تولید یک اثر است. چون در این مرحله بازیگر باید به دنبال پیدا کردن شخصیتی مطابق با کاراکتری باشد که قرار است نقشش را ایفا کند و نسبت به آن کاراکتر به شناختی کامل برسد.
یکی از دلایل موفقیت «رخ دیوانه» پرداختن به موضوع امروز جامعه ما در خصوص روابط متشکل از شبکههای اجتماعی بهخصوص فیس بوک است. آیا برای نزدیکتر شدن به فضای این فیلمنامه سعی نکردید بر فضای مجازی و روابط نشات گرفته از شبکههای اجتماعی تمرکز بیشتری داشته باشید؟
در دنیای امروز همه ما بهنوعی با شبکههای اجتماعی در ارتباط هستیم و اینطور نبود که بهخاطر این فیلمنامه سراغ فضا مجازی بروم. قبلا در جریان اینگونه شبکهها بودم و فکر میکنم نسل ما، ارتباط تنگاتنگی با شبکههای اجتماعی دارد. چیزی که در رسیدن به کاراکتر «مسعود» موثر واقع شد، جلساتی بود که با آقای داودی برگزار میشد و ما توانستیم در این جلسات به هماهنگی و ریتم مشخص برسیم و تا حدود زیادی این مشورتها در خلق کاراکتر «مسعود» کمک کرد.
چه مواردی را سعی کردید به «مسعود» اضافه کنید که قبلا در فیلمنامه وجود نداشتند؟
معمولا بازیگر با خودش ایدهها و نگاه جدید میآورد ولی اینکه بخواهم بهصورت جزئی اشاره کنم که چه چیزی را من به این کاراکتر اضافه و کم کردم، درست نیست. اگر هر بازیگر این نقش را بازی میکرد یک مسعود دیگری ارائه میداد که آن هم میتوانست درست باشد. به هر حال نگاه من و نگاه کارگردان با هم تلفیق و نتیجه آن چیزی شد که در حال حاضر میبینیم. البته خوشبختانه فیلمنامه خوب «رخ ديوانه» باعث شد كار براي بازيگران راحت شود.
شیوه هدایت بازیگر ابولحسن داودی چگونه بود؟ فکر میکنید تا چه میزان موفقیت شما در این نقش به هدایت ایشان بر میگردد؟
خیلی زیاد. شاید ۹۰ درصد موفقیتی که در راستای این نقش داشتم به هدایت درست آقای داودی برمیگردد. اعتماد به نفسی که ایشان به بازیگرانشان میدهند و دستشان را در ارائه ایدهها باز میگذارند تا حد زیادی میتواند به موفقیت بازیگر کمک کند و این موضوع برایم تجربهای جدید بود که در «رخ دیوانه» با آن روبهرو شدم.
در «رخ دیوانه» همه کاراکترها تقریبا به یک اندازه نقشآفرینی دارند و ما داستان همه آنها را به موازات هم میبینیم. به نظر شما چه میشود که میان این همه کاراکتر، کاراکتر مسعود که شما نقش او را بازی کردید به چشم داوران میآید. فکر میکنید چه شرایطی باید توسط یک بازیگر رعایت بشود که در موقعیت مشابه بتواند نقش متفاوتی از خود بهنمایش بگذارد؟
ممنونم از لطفی که دارید. البته فکر میکنم همه بازیگران این فیلم بر اساس فیلمنامه و کاراکتری که برایشان طراحی شده بود توانسته بودند کارشان را به درستی انجام دهند و همین موضوع هم باعث شد فیلم «رخ دیوانه» به موفقیت برسد و با استقبال خوبی روبهرو شود. خیلی سعی میکنم که تمرکزم را بر روی شخصیتی که بازی میکنم نگه دارم و به نظرم یکی از اصلیترین اتفاقات در اجرای درست یک کاراکتر تمرکز داشتن است.
اولین گره داستان «رخ دیوانه» توسط مسعود ایجاد میشود. مسعود جریانی را مطرح میکند که نه تنها دوستانش آن را باور میکنند، بلکه مخاطبان نیز آن را میپذیرند و داستان جدیدی برایشان مطرح میشود. ما تا قبل از اینکه مسعود چنین دروغی را به دوستانش بگوید، شناختی به این شکل روی او نداشتیم که بتوانیم بر اساس آن پیشبینی کنیم که مسعود عادت به سرکار گذاشتن دیگران و دزدی دارد و با این دقت میتواند از پس این موضوع برآید. فکر نمیکنید لازم بود قبل از اینکه چنین دروغی توسط مسعود مطرح بشود، ما آشنایی بیشتری در خصوص رفتارهای این کاراکتر میداشتیم؟
به نظرم لازم نبود. واقعیت این است که ما رفتهرفته در طول فیلم با شخصیت مسعود آشنا میشویم و پیمیبریم که او ویژگیهای مختص به خودش دارد. علاوه بر اینکه نقشهها و فکرهای اصلی توسط کاراکتر شکوفه پایهگذاری شده بود و همانطور که در فیلم هم مطرح میشود به مسعود نمیآمد که بخواهد با چنین دقتی نقشههایی تا این اندازه درست طراحی کند. شاید مسعود بر اساس عقدههایی که داشت میخواست به نوعی از ماندانا که دختر پولداری بود انتقام بگیرد و برای همین بازی را آغاز کرد تا بتواند از این طریق آنها را سرکار بگذارد. این موضوع با یک سرکار گذاشتن شروع شد و رفتهرفته تبدیل به مسالهای جدی شد و او را وارد جریان پیچیدهتری کرد.
ارسال نظر