درباره «خانه دختر» و داستان ملتهب اش
از جایی که فضای معما گونه ی فیلم آغاز می شود تلاش بیننده برای کسب رازمرگ بهار شدت می یابد ،چراهای گوناگونی به ذهن فشار می آورند چرا دختری در روز عروسی اش فوت میکند اما پدرش تمایلی برای گرفتن یک ختم باشکوه ندارد ؟چرا خانواده ی دختر آن اندازه که باید اندوهگین نیستند؟
شاه حسینی که بیشتراو را با آثار تلویزیونی اش میشناسیم موفق شده حامد بهداد را در نقشی که استعداد عصیان زیادی دارد کنترل کند و حرکات اگزجره ی او را در چهارچوب داستان قرار بدهد، از همین رو بازی بهداد کمی متفاوت نشان می دهد. دومین موفقیت کارگردان ایجاد تضاد در احساسات بیننده با استفاده از فضاسازی روز عروسی می باشد، ما با دو کاراکتر جوان فیلم با بازی (پگاه آهنگرانی و باران کوثری)در فضای روز عروسی دوست مشترکشان (رعنا آزادی ور) همراه می شویم ،خرید عروسی، نصب پرده ،فضای شاد ابتدای فیلم، دنیایی شاد و بی عیب و نقص را پیش رویمان می گذارد. در دقایقی که گمان می کنیم دلیل پرداخت چنین داستانی چیست؟ نقطه عطف و گره ی اساسی فیلم با خبر مرگ مشکوک عروس در روز عروسی اش اتفاق می افتد ،فیلم از این نقطه به بعد وارد ژانر معمایی می شود تا اواسط فیلم که دوباره تغییر فضا می دهد و این بار با اثری تلخ و گزنده و با انتقادات کمتر دیده شده ی اجتماعی مواجه ایم .
از جایی که فضای معما گونه ی فیلم آغاز می شود تلاش بیننده برای کسب رازمرگ بهار شدت می یابد ،چراهای گوناگونی به ذهن فشار می آورند چرا دختری در روز عروسی اش فوت میکند اما پدرش تمایلی برای گرفتن یک ختم باشکوه ندارد ؟چرا خانواده ی دختر آن اندازه که باید اندوهگین نیستند؟
واکنش نامزد او: منصور چرا انقدر بهت زده است؟ حالا غم مرگ بهار به کلی فراموش شده است و راز مرگ او مهمترین مساله ی داستان است، این روال با تمرکز داستانی که داستانک های فرعی و خرده روایتی ندارد ادامه پیدا می کند، فیلم خلوت شاه حسینی که به نظر تلاش شده تا حد زیادی بر فیلمنامه استوار باشد در نیمه های کار تغییر لحن می دهد ورود به دنیای اسرار مگوهای تاثیر گذار جامعه ی سنت زده تماشاچی را شوکه می کند،از همین نقطه به بعد فیلم حساسیت بر انگیز می شود مادر و خاله ی منصور با بازی رویاتیموریان و بهناز جعفری و با نشانه هایی مثل: دستکش تیموریان، نوع پوشش او و مقنعه ای که در فرمی کاملا مذهبی پیچیده شده، عروس را برای آزمایش بکارت در موقعیتی غافلگیرانه به مطب دکتر می برند و...
تقابل خانواده ای مذهبی که نیت خیر دارند با دختری شبه مدرن که دغدغه های دیگری دارد، زندگی منصور را که حاضر است دروغ بشنود اما هر چیزی را نشنود، در معرض فاجعه قرار می دهد، بهار که با نوع پوشش و طرز رفتارش درمی یابیم کمتر پایبند به مذهب است اخلاق را رعایت می کند و ما این را با نشانه در می یابیم، سکانسی که منصور قصد گرفتن دست های بهار را دارد و با امتناع او مواجه می شود و دلیل بهار مبنی بر نامحرم بودن آنها از جمله نشانه های موجز اما گویای فیلم است، به طوری کلی از بارزترین نکات فیلمنامه و کارگردانی نوع شخصیت پردازی سازندگان آن است. توجه کنید به دیالوگ های ردو بدل شده بین دوستان بهار که جشن عروسی تفکیک شده را به امل بودن خانواده ی داماد نسبت می دهند در اینجا هم شخصیت پگاه آهنگررانی پردازش شده و هم نشانه ای از دنیای داستانی فیلم را دریافت می کنیم.
نظر کاربران
بهار نبود سمیرا بود خخخخ
بهار نه سمیرا.
بازی حامد بهداد افتضاحه من اصلا خوشم نمیاد
اول نقد شما رو خوندم....بعد با شوق فیلم رو دیدم. و منتظر یه داستان بکر بودم از ناگفته های جامعه که دغدغه مردم جامعه رو به تصویر بکشه. اما هیچکدوم اتفاق نیوفتاد!! هر چه هم که سعی میکردم بخش های سانسور شده رو تصور کنم و به فیلم اضافه کنم اما بازم اونی که باید میشد نشد!!! دریافت من پس از تماشای با دقت فیلم این هست که علی رغم توصیفات دلپذیر از این اثر البته مخصوصا بدون سانسور اون.. اما در خیلی از جاهای داستان خلاف چیزی که واقعا در جامعه وجود داره رو میبینیم!! و اتفاقا فیلم پر هست از قضاوت های نابجا....
این رو ازین بابت میگم که من هم از طبقه متوسط ، نیمه مذهبی و نیمه سنتی جامعه هستم. و مثلا نمیتونم بپذیرم که عروس و دامادی با رفتار و مسلک و مناسباتی که بین سمیرا و نامزدش هست و اتفاقا میبینیم که هیچکدوم چندان مذهبی هم نیستن...اما چطور صیغه همدیگر هم نیستن!!! و تا روز قبل از عروسی هم حتی دست همدیگه رو نگرفتن!!!! همین چیز به ظاهر ساده نشون میده که گاهی نویسنده های ما در یسری مسائل آشنایی حقیقی با عرف جامعه و مسائل رایج بین اقشار مختلف جامعه ندارند. به همین دلیل هست که 99 درصد داستان فیلم های ما تبدیل شده به استثناهایی که قرااار هست یروزی یه دردی رو ازین جامعه درمان کنه!!! اما دریغ که هنوز مهم ترین دغدغه های مردم منتظر زاویه دید درست و جدیدی از فیلمسازان هوشمندتری هست که قصد دارن برای این جامعه فیلم بسازند نه یک جامعه خیالی!!!!
از این فیلم هیچی نفهمیدم
به نطر من پدر خانواده بعد از مرگ همسرش یک ادم بی حس میشود (طبق گفته ی ستاره )
و در این خانه مردهای زیادی رفت و امد میکردند به چند دلیل
1-چون در دادگاه پدر از منصور میپرسد تو به این دختر دست زدی اگه زده باشی میفهمم کاره کیه
که میخواد بفهمه منصور قضیه رو میدونه یا نه
2- وقتی دختر ها از جلوی در اتاق رد میشوند می ایستند و چند ثانیه نگاه میکنند
3-اسم فیلم که به همین موضوع اشاره داره
4-و بنگاه داره که میگه میدونستم شما از جا میرید
5-و...