«هیس! عشق خواب است» با پوران درخشنده
پوران درخشنده از هیس هایی که در زیر پوست شهر چه برای دختران و چه برای پسران جریان دارد و جریان فیلمسازیاش درباره این مسایل صحبت کرد.
پوران درخشنده که به تازگی فیلمش در پنجمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم «مالاتیا» به نمایش درآمد درباره بازخوردهای «هیس! دخترها فریاد نمیزنند» در اکرانهای خارجی و مباحثی که در پی داشته است و همچنین دغدغه های خود در فیلم جدیدش «هیس! عشق خواب است» سخن گفت و اینکه این فیلم و حتی فیلم های بعدی اش با تاکید بر «هیس!» قرار است از پنهان کاری هایی بگوید که در زیر پوست شهر و در لایههای اجتماع وجود دارند اما به رازهای مگو و به نوعی به هیسهای مکرر تبدیل شدهاند.
پوران درخشنده همچنین درباره ایدههای خود در «هیس! عشق خواب است» گفت و اینکه این داستان غیر از دغدغه های اولیه موضوع مهاجرت را هم در خود دارد.
گفتگو با پوران درخشنده را بخوانید:
فکر میکنم به تازگی از سفر بازگشتهاید و تا آنجایی که ما نقدها را پیگیری میکردیم بازخوردهای خوبی هم این فیلم در خارج از کشور داشت. مخصوصا اینکه این فیلم توسط یک فیلمساز زن ساخته شده است و شاید آنها فکر میکردهاند که این مسایل در ایران به نوعی تابو است یا یک کارگردان زن سمت این موضوعات نمیرود.
- خوشبختانه بازخوردهای خوبی داشتیم. من هم گهگاه سایت خبرگزاری مهر را نگاه میکردم و این اخبار را میدیدم که بازتاب دادهاید.
فیلم جدیدتان هم از «خانم، مال معرفی کنید» تغییر نام داد. آیا این نامگذاری جدید برای این بود که به فیلم «هیس! دخترها فریاد نمیزنند» شباهت بیشتری پیدا کند.
- خیر. این نامگذاری بیشتر برای این بود که من احساس کردم معضلات و مشکلات اجتماعی ویژه ای داریم که میتوانند زیر این عنوان «هیس!» گنجانده شوند. به نوعی یک «هیس» همیشگی وجود دارد. این هیس در زندگی خصوصی، خانوادگی، اجتماعی و در بسیاری از مسایل و یا حتی پنهانکاریها و بی صداقتیها وجود دارد. من به این ترتیب فکر کردم میتوانم سلسلهای از فیلمها را بسازم که با هیس همراه باشد اما برایم این مهم است که چگونه میتوان این هیس را از یک مونولوگ به دیالوگ تبدیل کرد.
تمام مسایلی که در جامعه وجود دارد مونولوگ هستند و به گفتگوی دو نفره نمی رسد زیرا در گفتگو کسی حاضر نیست صدای دیگری را بشنود و هر کسی میخواهد حرف خود را بیان کند. بنابراین دیالوگ برقرار نمیشود و چراغهای رابطه همچنان تاریک میماند تا اینکه همچون دملی سر باز می کند و تنها آن وقت است که ما میفهمیم که این نتیجه همان هیس بوده است که تاکنون ادامه پیدا کرده و نتوانسته به دیالوگ تبدیل شود.
شما گفتید میتوان این فیلمها را به شکل چند گانه دید و قطعا دغدغههای اجتماعی زیادی را میتوان در سلسله این فیلمها مورد توجه قرار داد. آیا شما در فیلم «هیس! عشق خواب است» به جز مسایل طلاق، مهریه و مالی که بین زن و مرد تقسیم میشود ایده سومی هم دارید؟
- بله ایده سوم من نگاهی به یک معضل دیگر اجتماعی یعنی مهاجرت است. این موضوع مدتهاست که پروندهاش در ذهن من باز است و به بحران هویت میپردازد. بعد از این هم میخواهم درباره سالمندی و آلزایمر سخن بگویم.
درباره پوران درخشنده این تفکر وجود دارد که دوربینش بیشتر روی مسایل بانوان زوم است، اما شما میخواهید فیلمی درباره تجاوز به پسربچهها هم بسازید و سکوت در این باره را بشکنید.
- بله هیس بعدی من درباره پسرها با همین موضوع که گفتید خواهد بود و در سلسله آن فیلمها قرار میگیرد تا اینها به شکل یک مجموعه دیده شوند چون من پیش از این قولش را به مردم دادهام. در این مدت هم سرگذشتهای زیادی برایم رسیده است.
مردم مرا محرم خود دانسته و از ناگفتههایی برایم نوشتهاند که برای هیچ کس نگفتهاند و به من اعتماد کردهاند. آنها در نامه هایشان گفتهاند که به طور مثال نمی دانند چرا میخواهند اعتماد کنند و حرفهایشان را به من بیان کنند و اینکه دوست دارند این سخنان فقط بین آنها و من باقی بماند. از این نوع دیالوگ ها در این نامه ها بسیار بوده است و من دلم میخواهد که بتوانم به این موارد بپردازم که به نوعی همان هیس و راز مگویی است که اگر فاش شود شاید فرصت دوباره نگاه کردن به یکدیگر را داشته باشیم.
شما سه دهه است بدون ادعا و حاشیه و سهمخواهی فیلمهای خود را ساختهاید و حالا میخواهم بدانم انتظار شما به عنوان کسی که سینمای اجتماعی ایران مدیون شماست، انتظارتان از دولت چیست؟ شما هیچ گاه مشکل یا حاشیه ای برای نظام ایجاد نکردهاید در حالیکه ما گاهی دیدهایم که یک فیلم کم ارزش گاهی برای اکران حاشیههای زیادی ایجاد میکند و حتی ممکن است وزارت ارشاد را تا پای استیضاح وزیر بکشاند.
- من همیشه سعی کردهام به خاطر مردم از حق خودم بگذرم و احساس کردهام که حق مردم خیلی مهمتر از حق من است و من تنها کاری که میتوانم بکنم این است که از حق مردم حرف بزنم و آنچه که در لایه های زیرین پوست شهر وجود دارد بنابراین انتظار من این است که شرایط به گونه ای مهیا شود که بتوانم کارم را انجام دهم و به آنچه که دغدغه و مساله اصلی من است بپردازم و در نهایت امنیت روانی و آرامش جامعه را فراهم کنم.
من میخواهم نشان دهم که چگونه میتوان به این امنیت روانی برسیم و چطور میتوان به نوعی در رفتار و کارهای خود بازنگری کنیم. به طور مثال پدر و مادری که از یکدیگر جدا میشوند با خود فکر نمیکنند که سرنوشت فرزند دختر یا پسرشان چه میشود. این فرزندان هم به پدر و هم به مادر نیاز دارند و حالا چه کسی مسئول سرنوشت و آینده اینهاست، هیچ کس هم بار مسئولیتی اتفاقاتی را که در جامعه رخ میدهد به دوش نمیگیرد. همه به تدریج تنها میشوند و من بسیار نگران آینده این افراد هستم. فکر میکنم اگر کاری از دست من برمیآید حتما باید آن را انجام دهم و تنها انتظارم این است که این موضوع و مساله در فیلمهایم دیده شود.
برای من مهم این بود که فیلم «هیس! خترها فریاد نمیزنند» و مساله آن در کشور خودم بیشتر دیده شود. در خارج از کشور درباره موضوع این فیلم خیلی بحث میشود و به یک موضوع برایشان تبدیل شده است. آنها به من میگویند که علاقه دارند این فیلم را در آموزش و پرورش و در انجمن اولیا و مربیان نمایش دهند اما من تاکنون ندیدهام که آموزش و پرورش کشورم به دنبال من بیاید و از من بخواهد این فیلمی را که برای بچههاست در یک مدرسه و یا در یک انجمن اولیا و مربیان نشان دهد یا حداقل کمک کنند که فیلم بعدی را راحتتر بسازم.
یا حداقل منابع تحقیقاتی را در اختیار شما قرار دهند.
- بله من به سختی منابع تحقیقاتی خود را بدست میآورم و دوست دارم که این منابع راحتتر در اختیارم قرار بگیرد. چندی پیش شخصی از من درخواست کرد که فیلم بعدیام را درباره خیانت بسازم و من گفتم که سوژه درباره همین موضوع دارم اما نیاز دارم که حمایت شوم و اینقدر اذیت نشوم. چرا نباید درباره این موضوعات حرف بزنیم؟ البته باید سخن گفتن از این موضوعات با ملایمت و با حفظ حرمت باشد. ما باید موضوع را مطرح کنیم اما در عین حال اخلاق هم باید رعایت شود.
گاهی این موضوعات پنهان میمانند چون هنوز برای جامعه به یک مساله تبدیل نشده است.
- به همین دلیل هم من میگویم که چیزی که در زیر پوست شهر وجود دارد، یک مساله است و به طور شایعی جریان دارد چرا نباید نسبت به آن عکس العمل نشان دهیم. این واکنش وظیفه همه ماست، وظیفه سینما فقط سرگرمی نیست بلکه باید حرفی برای گفتن داشته باشد و زمانیکه فیلم بر پرده سینما تمام میشود تازه باید در ذهن مخاطب آغاز شود. این چیزی است که من به دنبالش هستم و حالا هم میخواهم فیلمی سختتر از «هیس! دخترها فریاد نمیزنند» بسازم چون این فیلم و اکران آن در ایران و جهان به من نشان داد که بار مسئولیت من خیلی بیشتر است و سینما ابزار بسیار بسیار قدرتمندی است که میتواند معضلات بسیاری را با مطرح کردن آن معضل و نشان دادن جایگاه آن حل کند. این معضلات نباید به شکل یک تابو باقی بماند و باید درباره آنها صحبت شود؛ با این حال تاکید می کنم که باید نگاه متعهدانه را حفظ کرد.
باید نشان دهیم که این وظیفه ماست که در این باره حرف بزنیم، من به عنوان فیلمساز سالها درباره موضوعات اجتماعی کار کردهام و حالا اگر خاموش بشوم و سخن دیگری بگویم به وظیفه خود عمل نکرهام. بنابراین فکر میکنم مسایلی که در کارهایم از آنها میگویم درباره پسرها و همچنین فیلم «هیس! عشق خواب است» موقعیت های جاری جامعه است که هیچ گاه ما به این شکل به سراغ آنها نمیرویم.
این ریشه در فرهنگی دارد که شخصیت فرزندان دختر و پسر ما را میسازد، باید از همان ابتدا وظایف مشترک دختر و پسر را به آنها یادآوری کرد یا یک مسله مهم این است که ما فرزندانمان را برای زندگی مشترک آماده نمیکنیم و بعد این اشتباهات باعث پیش آمدن دخالتها میشود. همچنین به پنهانکاریهایی منجر میشود که همان هیسها را در پی خواهد داشت اما هیس تا کی؟ بنابراین اعتقاد من این است که باید دیالوگ برقرار کنیم و البته سخن خود را به گونه ای بیان کنیم که نتیجه بخش باشد.
من احساس میکنم بسیاری از خانواده ها پی بردهاند که نباید فرزند خود را رها کنند و اگر خانوادهها احساس مسئولیت بیشتری درباره فرزندان خود و برای امنیت روانی و آرامش آنها داشته باشند من احساس میکنم در کارم موفق بودهام.
خانم درخشنده به نظر شما در بیان این واقعیتهای اجتماعی مرزی وجود دارد؟
- برای خود من این مساله همیشه به این شکل بوده است که مرزی را رعایت کردهام. من فکر میکنم گفتن بهتر از نگفتن است اما در نهایت مرزی را برای خود قرار میدهم و آن همان اخلاقیات است.
ارسال نظر