جدال بهرام افشاری و جواد عزتی؛ به نفع خودشان، به ضرر مردم!
دومین موج رونق سینمای ایران پس از اکران نوروزی با اکران عید فطر آغاز شده است. در کنار تمساح خونی که اکران نوروزی بود، «سال گربه» اکران عید فطر را رونق داد.
برترینها: دومین موج رونق سینمای ایران پس از اکران نوروزی با اکران عید فطر آغاز شده است. در کنار تمساح خونی که اکران نوروزی بود، «سال گربه» اکران عید فطر را رونق داد. «سال گربه» سال گذشته به کارگردانی مصطفی تقیزاده و تهیهکنندگی سعید خانی در سکوت خبری ساخته شده و در آن بهرام افشاری، سارا بهرامی، هومن برقنورد، شبنم قربانی، نوشین تبریزی و رضا رشیدپور بازی کردهاند. همین رقابت باعث شده مطلبی در روزنامه همشهری با عنوان «سال تمساح یا سال گربه؟» به قلم ناصر احدی به ابعاد مختلف این دو فیلم بپردازد. در ادامه با ما همراه باشید.
پنجه تیز «سال گربه»
با طالعبینی چینی یا هندی، با کفبینی یا آینهبینی، با فال چای یا فال قهوه، با فال آونگ یا فال تاروت و خلاصه با هر جادو و جمبل و تردستی و شعبدهای که بخواهید از تیکتیک عقربههای ساعت جلو بیفتید و آینده را بخوانید، فقط به یک نتیجه میرسید: فرقی نمیکند در چه دوره و زمانهای باشیم و در روی کدام پاشنه بچرخد، بخت کمدیها همیشه بلند است و طالعشان میمون. خواب آشفته کمدیها خیلی زود تعبیر میشود و با ملغمهای از بزنوبکوب و حرکات موزون و شوخیهای خط قرمزی به تنِ رؤیاهای سبز و آبی تهیهکنندگان و سرمایهگذارانِ کمدیها جامه واقعیت میپوشانند و همانقدر که باعث انبساط خاطر تماشاگران میشوند، به منبسطشدن حساب بانکی سازندگانشان کمک میرسانند.
در طالع هر کمدیای هم که شمایل و رخسار بهرام افشاری افتاده باشد، حکایت از فزونی و فراوانی گیشه دارد و رفع نگرانی و تشویش تهیهکننده. مجموع این شرایط هم برای مدیران و تصمیمگیرندگان سینما فرخنده است و مبارک. وقتی سینمادار راضی، تهیهکننده راضی، پخشکننده راضی و تماشاگر راضی، مدیر و مسئول راضی، دیگر کسی حال خود «سینما» را نمیپرسد. فعلا رکوردهاست که میشکند و آمار است که حرف اول را میزند. کمدی «سال گربه» که چهارشنبه هفته پیش با بازی بهرام افشاری در اکران عید فطر روی پرده آمد، تعبیر یکی از همان رؤیاهاست برای رکوردشکنی و جاگرفتن در فهرست پرفروشترینها و پرتماشاگرترینها.
«سال گربه»؛ دم دستی، از هم گسیخته و تصنعی
زهرا عباسی در هنرآنلاین مینویسد: ایده اولیهی «سال گربه» کسی است که میخواهد به هر قیمتی که شده معروف شود. تقیزاده برای پیادهسازی ایدهاش شخصیتی آفریده که بر عکس ایده اولیه نیازی به تلاش برای رسیدن به خواستهاش ندارد. او به جهانگیر غزنوی شخصیت اصلی فیلمش، همان کسی که خواهان معروفیت است، از ابتدای فیلم که همزمان با تولد اوست قدرت جانسختی میبخشد. خصیصهای که بدون تلاش او را در معرض شهرت قرار میدهد.
آنچه که بیش از هر چیزی سال گربه را به سمت دمدستی بودن سوق میدهد صحنههای هندی است که یکهو آسمان و زمین را بهم میریزد تا بگوید «خطر بودن در کنار جهانگیر» محیرالعقول است. مثل سکانس تدفین جهانگیر و به یکباره زنده شدنش که شروع سریال «راز بقا» از سعید آقاخانی را تداعی میکرد. همان بهمریختگی، همان بازیگر، همان پا گذاشتن روی تصویر میت.
چیزی که در این فیلم اذیتکننده است بار سنگین طنزی است که بر دوش بهرام افشاری قرار دارد. وابستگی خلق طنز به شخصیت این بازیگر و شناخت مخاطب از بازی او فرصت ادراک را از مخاطب میگیرد. خندهی مخاطبان اغلب در موقعیتی است که با بازی فرمی و متعلق به این بازیگر روبهرو هستند.
استفاده از بازیگر چهره و استعداد طنزش به خودی خود حُسن و ضعف محسوب نمیشود؛ اما با نگاهی جامعتر به این نتیجه خواهیم رسید که تمرکز بر روی بازیگرمحوری باعث خواهد شد سطح کیفی کمدی هر روز بیش از پیش رو به افول برود. مسئلهای که بعد از چندین سال گیشهسواری کمدی انتظار میرود چارهاندیشی شود.
واکنش مخاطبان یه این فیلم چه بوده؟
«سرباز شمیران» درباره این فیلم نوشته: دیشب رفتم یک از این پردیسها، فیلم کمدی سال گربه رو ببینم. به نظرم فوق العاده بود، البته منظورم رفتار پرسنل پارکینگ سینما بود.
پرپل کولا هم انگار راضی نبوده: دیشب رفتم سینما فیلم سال گربه رو دیدم طنز بود اما وایبش منفی بود.
ارقام «تمساح خونی»، فاتح گیشه
یک خبرگزاری یا یک رسانه که خبر رکوردشکنی فیلمی را منتشر کند، دیگر تمام است. خبرها پشتهم ریسه میشوند و رسانهها صف میکشند تا همان خبر را با آبوتاب بیشتر یا کمتر به مخاطبشان تحویل دهند. بالاخره اعجاز عدد، رقم و درصد، هر چشمی را خیره میکند. کمیت که بالا باشد، دیگر زیر سؤالبردن کیفیت سخت میشود.
حالا هم خبر روز سینما، خبر رکوردشکنی «سال گربه» ساخته مصطفی تقیزاده و به تهیهکنندگی سعید خانی است. از همان روز اول نمایشش، خورشید سعد و اختر فرخ «سال گربه» تابان و پرفروغ بود. خبرگزاری دولت (ایرنا) گزارش داده که «سال گربه» در نخستین روز نمایشش ۳۲هزار نفر را به سینما کشاند و این آمار یعنی بیشترین میزان جذب مخاطب در نخستین روز اکران پساکرونایی سینماهای ایران. در ادامه همین گزارش آمده: «رکورد یک دهه بیشترین تعداد مخاطب روز نخست سینماها، در اختیار فیلم «مطرب» با ۳۴هزار مخاطب قرار دارد. حتی فیلم «هزارپا»، در روز نخست نمایش خود، ۲۲هزار مخاطب داشت.
دیگر فیلمهای پرمخاطب یک دهه اخیر سینمای ایران نیز کمتر از این میزان مخاطب را در روز نخست تجربه کردند. بنابراین به این نتیجه میرسیم که «سال گربه» پس از «مطرب» دومین فیلم یک دهه اخیر سینماهای کشور است که توانسته بیشترین میزان مخاطب را طی روز نخست نمایش خود داشته باشد.» همین گزارش دلیل فروش بالای روز نخست این فیلم را اکران آن در تعطیلات عید فطر عنوان کرده است.
درحالیکه رقیب جدی این فیلم یعنی «تمساح خونی» ساخته جواد عزتی در میانه اسفند به روی پرده رفت که همه بهدنبال سروسامان دادن به امور آخر سالشان بودند و چند روز بعد هم ماه رمضان شروع شد. تعداد تماشاگر روز اول اکران «تمساح خونی» 18هزارو200نفر بود در 187سالن. پیش از «تمساح خونی»، «گشت۳» در ۲۶آبان۱۴۰۰ در روز نخست اکرانش ۲۱هزار نفر تماشاگر داشت. حالا این رکورد را «سال گربه» مال خود کرده است.
تمساح خونی مقابل تمام تعریفها
واقعیت این است که علیرغم تعریف و تمجیدهای پرشمار فضای مجازی و رسانهها فیلم تمساح خونی چیز زیادی برای عرضه نداشت. فیلم شاید ریتم خوب داشته باشد، اما خب میخواست چه بگوید؟ اصلا این فیلم چه نسبتی با زمانه خودش دارد؟ اصلا بهرهای از روح جمعی مردم زمانش دارد؟
صرف این که این فیلم در برخی از معدود لحظات میخنداند، آیا یعنی فیلم موفقی است؟ این که این همه رسانه به مردم آدرس غلط میدهند و از آن طرف شیتیل میگیرند که بگویند به به و چه چه، واقعا چه بر سر مردم میآورد؟ دوستان این مردم به یادداشتهای من و شما اعتماد میکنند، پول خرج میکنند و به سینما میآورند، آخرش هم که هیچی!
واکنش کاربران به تمساح خونی چه بوده؟
گاد بروس نوشت: فیلم تمساح خونی که جواد عزتی درست کرده حتی لایق زرشک طلایی هم نیست.
واعظ شیرین سخن هم همین نظر را دارد: دیشب فیلم تمساح خونی رو دیدم، میتونم بگم افتضاحترین فیلمی بود که میشه رفت دید.
نظر کاربران
بنظرم یزره زیادی دارید سخت میگیرید به این فیلمها میگن پاپ کورنی دیگه مشخصه میری یک ساعت ونیم وقتت بگزره وبخندی کسی هم توقع فیلمی در حد پدرخوانده و یا همشهری کین را نداره الانم دیگه با احترام به فیلمی مثل اجاره نشین ها کسی از اون نوع طنز خنده اش نمیگیره و همین ملغمهای از بزنوبکوب و حرکات موزون و شوخیهای خط قرمزی هستش که خنده داره
پاسخ ها
با نظرت خیلی خیلی موافقم تمساح خونی از نظر کارگردانی خیلی خوب عملکرد داشته و بازی بازیگراش یه نوع جدید و بجا و شوخی های به اندازه و تنوع داشت توی فیلم های کمدی سینما ایران ، اگه قرار فقط سبک های تکراری کمدی ایران ساخته بشه که کسی خلاقیت خودش نشون نمیده ، یکی باید بیاد این وسط یک تنوعی بدا و پر مخاطب بود بقیه هم تو همون طیف با ديدگاه و ایده خودشون فیلم میسازن ، خداروشکر تمساح خونی هم پر مخاطب بود ، اگه کسی خوشش نیومد حتما اختلاف سلیقه . اگه فیلم های سینما کشور های دیگه هم ببینم متوجه میشیم فیلم حتما نباید یه مفهمومی کلی آخر فیلم داشته باشه ، اگه توجه کنیم مفهوم های جزئی تو خود فیلم داره و فضا خوبی برای ببیننده ایجاد میکنه .
گفتید پاپ کورن، حتا ارزش هنری و شادی بهشی اون پاپ کورنی که موقع دیدن فیلم سال گربه خوردیم بیشتر از خود فیلم بود، من خیلی فیلم کمدی دیدم این فیلم حتا با تعریف طنز تو نمایش های سیاه بازی هم طنز نبود. باور کنید بعد دیدن این فیلم گفتم کاش دو تا لیوان پاپ کورن دیگه گرفته بودم تو لابی سینما نشسته و خورده بودم ولی این فیلم رو ندیده بودم اونم با مامانم، مامانم منو به سلیقه و شعورم قبول داره فکر کنم ازم ناامید شد🥴🤭
اکثر فیلمهای پرجایزه ای که دیدم کسل کننده و با پایان بندی نامفهوم بودن. هدف از دیدن فیلم لذت بردن هست. من تمساح خونی رو دیدم و تقریبا در تمام طول فیلم میخکوب بودم. آیا این دلیل خوب بودن فیلم است یا جایزه از دست افرادی که آرمانگرایانه قضاوت می کنند؟!
پاسخ ها
دلیلش توقع پایین شما هست اگه کسی بنز سوار بشه بعد بیاد پراید سوار بشه اون موقعه میفهمه پراید چه آشغالی ولی اگه کلان با پراید و پیکان سر کار داشته باشی پراید میخکوبت میکنه .
پرفروشترین فیلمای هالیوود اپنهایمر و باربی و تاپ گان مال ما سال گربه و تمساح خونی و ویلای ساحلی😂 تفاوت را احساس کنین
من سال گربه رو ندیدم ولی تمساح خونی رو دیدم عالی بود من نمی فهمم ما توی سالن سینما در مشهد مشخص بود همه راضی بودن