فرهاد اصلاني، «اسد خفته»!
در ادامه در گفتوگويي با فرهاد اصلاني بازيگر شخصيت «اسد خفته» سريال شاهگوش را مورد بررسي قرار داديم.
در ادامه اين بار در گفتوگويي با فرهاد اصلاني بازيگر شخصيت «اسد خفته» سريال شاهگوش را مورد بررسي قرار داديم. به هر حال فرهاد اصلاني جزو چند بازيگر موفق و برتر سينما و تلويزيون ماست كه در طول دوران بازيگرياش با نقشهاي متفاوت، نشان داده توانايي و استعداد خلق نقشهاي خاص را در هر قصهاي با هر ژانري دارد.
با نگاهي به كارنامه فرهاد اصلاني از «روسري آبي» (رخشان بنياعتماد)، سفر به چزابه (رسول ملاقليپور)، و عشق فيلم (ابراهيم وحيدزاده) گرفته تا نقشهاي خوشرنگ و لعابش در فيلمهاي پاداش سكوت (مازيار ميري)، يه حبه قند (رضا ميركريمي) سيزده ۵۹ (سامان سالور) و ... ميتوان دريافت او پس از سالها كار تئاتر و بازي براي بزرگان سينما و تلويزيون، امروز با اشراف كامل، يك نقش را طراحي و جلوي دوربين ميبرد؛ اصلاني را در فيلم «من مادر هستم» فريدون جيراني و «زندگي خصوصي» به خاطر بياوريد. به جرأت ميتوان گفت او در خلق يك شخصيت بسيار فكورانه عمل ميكند، كاراكتر و جاي او را در قصه و اجتماع ميشناسد و جدا از قصه و فيلمنامه، خوب ميداند چه فاكتورهايي را بايد به شخصيت روي كاغذ اضافه كند تا از آن يك كاراكتر ماندگار باقي بگذارد.
او در فيلم «خرس» خسرو معصومي (كه البته هنوز اكران نشده است) ايفاگر شخصيت مردي سنتي با رفتارهاي ماليخوليايي بود و در «پل چوبي» با استايل متفاوت يكي از سران با نفوذ نظامي را با ريزهكاريهاي تمام به نمايش گذاشت.
بازيگر فيلم سينمايي «به خاطر پونه» كه براي سال جديد و انتخاب پيشنهادهايش در سينما افكار جديدي در سر دارد، در چندمين همكارياش با داود ميرباقري اين بار ايفاگر «شاهگوش» سريال او بوده است.
وي كه پيش از اين براي شبكه ويدئويي سريال «ساخت ايران» محمدحسين لطيفي را هم تجربه كرده است، در تلويزيون هم با مجموعههايي چون «كيف انگليسي»، «پليس جوان»، «وفا»، «راه بيپايان»، «گاو صندوق»، «آشپزباشي» و ... پركار بوده است. بدون شك حضور درخشان او در سريال تاريخي «مختارنامه» با نقش «ابنزياد» يكي از نقاط عطف كارنامه هنري اين بازيگر محسوب ميشود. با او در خصوص «شاهگوش» به گپ و گفت نشستيم.
* آثار توليد شده در شبكه نمايش خانگي هر كدام با ويژگيهايي خاص از جمله بازيگران چهره، كارگردانان به نام و ... توليد شده؛ امّا تمام آنها به يك موفقيت نسبي در جذب مخاطب دست پيدا نكردند، توفيقي كه براي سريال «شاهگوش» رخ داد...
ـ بله... خدا را شكر.
*چه فاكتورهايي را در موفقيت و اقبال اولين تجربه داود ميرباقري براي رسانه خانگي مؤثر ميدانيد؟ خود داود ميرباقري ، فيلمنامه، تيم بازيگري يا ...
ـ من معتقدم مجموعهاي از اين عوامل در موفقيت يك اثر نمايشي از جمله «شاهگوش» مؤثر هستند. واقعاً خود آقاي ميرباقري يكي از فاكتورهاي اصلياند كه تبحر بسياري در كارگرداني و نوشتن دارند. به هر حال ايشان سابقه بسيار درخشاني در ذهن مردم دارند و توان ايشان در ساخت يك اثر نمايشي بر كسي پوشيده نيست. از سوي ديگر موضوعي كه در سريال «شاهگوش» مطرح ميشود، موضوعي جديد و نو است. رويكردي كه اين سريال به پليس و فعاليتهاي پليسي دارد هم براي مردم جذاب است. به هر حال پليس ما در كف خيابان ديده ميشود و براي مخاطب قابل لمس است...
*ضمن اينكه حالا از خطوط قرمز پرداختن به اين حرفه نيز عبور شده است.
ـ بله ضمن اينكه موضوعات مطروحه در اين سريال نيز جذابيتهاي خاص خودش را براي تماشاگر دارد. از منظر ديگر بايد بگويم تيم سازنده و توليد كنندگان اين سريال نيز به نظرم بسيار با انگيزه و فعال ظاهر شدند. اگرچه رهبري آقاي ميرباقري را نيز در اين امر بايد دخيل دانست. عوامل توليد سريال شاهگوش هم تمام سعي و تلاش خود را به كار بستند تا كار نصفه و نيمه نباشد. به موقع پخش شود تا مردم بتوانند طبق يك برنامهريزي مدون ديويديها را دريافت كنند و ببينند. مردم هم اعتماد كردند.
*فرهاد اصلاني در اين چند سال اخير حضور موفق و پررنگي را در سينما تجربه كرده است و به جرأت ميتوان گفت يكي از مهرههاي موثر در اقبال آثار بوده است؟ شما چطور و با در نظر گرفتن چه خصوصياتي براي حضور در سريال «شاهگوش» با توجه به نحوه توليد و پخش آن نظر موافق نشان داديد؟
ـ اين برميگردد به همكاريهاي بسيار خوبي كه من در طول اين سالها با داود ميرباقري داشتم. به جرأت ميتوانم بگويم كارهايي را كه با ايشان انجام دادم، براي من مايه نعمت و عزت بوده است. از سويي ايشان پيشنهاد حضور در سريال «شاهگوش» شد و من هم با افتخار پذيرفتم. طبق نظر ايشان در خصوص شيوه اجراي نقش پيش رفتيم و من هم بسيار راضي هستم.
*و امّا شخصيت «اسد خفته» و فانتزيهايي كه شما در جنس بازيتان براي ايفاي اين كاراكتر تمام جدي در مقام رئيس يك كلانتري به كار بستيد...
ـ واقعاً بحث، بحث طنز نبود؛ به ويژه در خصوص اين نقش كه رئيس كلانتري بود و جايگاهش طوري نبود كه بتوانيم با آن شوخي كنيم. ممكن است كه تا حدودي فضاي طنز بر كليت كار جاري شده باشد امّا نكته اصلي مد نظر خود آقاي ميرباقري اين بود كه پيام و حرف كار به درستي مطرح و منتقل شود. در واقع به نقد كشيدن اقشار مختلف به واسطه تصادفي كه در قصه سريال «شاهگوش» رخ ميدهد هدف اصلي آقاي ميرباقري بود. امّا در خصوص شخصيت «اسد خفته» بايد بگويم من هم بايد تلاش ميكردم تا از اين قافله عقب نمانم. پس تلاش كردم من هم در همان هارموني كار كنم. در واقع اگر شما احساس ميكنيد رگههايي از طنز در بازي من وجود دارد برميگردد به اينكه تلاش كردم جنسي از بازي را براي اين نقش در نظر بگيرم كه در آن هارموني جواب بدهد و بيرون نزند.
*یک جنس کمدی و طنز خاص در بازی فرهاد اصلانی و شاید در لایه های زیرشخصیت شما وجود دارد که اینجا احتمالاً مراقبت شده مورد استفاده قرار گرفته است.
ـ بله همین طور است و واقعاً بیش از این هم در خصوص این نقش خاص نمی شد خطر کرد. به هر حال اسد خفته رئیس این مجموعه است و در غیر اين صورت شاید نتیجه آن طور که مدنظرمان بود اتفاق نمی افتاد.
*نکته ای که در انتخاب تیم بازیگری داود میرباقری معمولاً مشهود است، علاقه او به انتخاب اهالی تئاتر و سپردن نقش های اصلی به افرادی است که از صحنه نمایش می آیند. از سریال تاریخی میرباقری که بگذریم، او برای سریال «یلدا» و حالا «شاهگوش» هم با همین دیدگاه بازیگرانش را انتخاب کرده است. چقدر این مسئله را در گرم و جذاب در آمدن بازیها در مجموعه آثار او و به ویژه «شاهگوش» موثر می دانید؟
ـ من فکر می کنم وقت این بود نسل جدیدی که در تئاتر خوش درخشیدند حالا بیایند و در آثار تصویری دیده شوند. تعدادی از این تیم تئاتری پیشتر با آقای میرباقری کار کرده و خیلی خوب امتحان پس داده بودند. تعداد دیگری هم به این مجموعه اضافه شدند و نتیجه اش مورد اقبال او و البته مردم واقع شد. درست می گویید علاقه او به استفاده از بازیگران تئاتر در آثارش مشهود است و شاید این مسئله برگردد به اینکه خود او هم از دنیای تئاتر و در واقع یک جورهایی کارش را از تئاتر شروع کرد و خود را وامدار تئاتر می داند. اگر شما دقت کرده باشید ايشان در نگارش فیلمنامه های تاریخی نیز بسیار زیاد به نمایش های ایرانی اشاره داشته است. ضمن اینکه در سریال «شاهگوش» هم در لحظاتی شما متوجه تاثیر هنر نمایش بر نویسنده و کارگردان اثر می شوید.
*سریال «شاهگوش» به عنوان یک مجموعه زمان بر، وقت مفصلی را از شما گرفته است و در واقع با توجه به حضور مستمر کاراکتر «اسد خفته» اجازه نداده در هیچ فیلم سینمایی حضور داشته باشید. با این حال از نتیجه حاصل از این کار راضی هستید. بازخورد مدنظرتان را از سریال «شاهگوش» گرفتید؟
ـ همانطور که به درستی اشاره کردید به خاطر زمان طولانی حضور در این سریال من نمی توانستم سر کار دیگری بروم یا در سینما قدم موثری بردارم، امّا با تمام این حرف ها راضی هستم و امروز حس خوبی دارم.
*از سينما چه خبر؟ برنامه بعديتان براي حضور در سينما چيست؟
ـ من تعدادي كار در نوبت اكران دارم. فيلم خانم بنياعتماد را دارم، كار آقاي جيراني هست، فيلم آقاي سعيد سهيلي را دارم. كار حسين فرخبخش است. اميدوارم اين فيلمها در شرايط خوبي اكران شوند. در سال جديد بيشتر در حال تمركز هستم تا موقعيتم را در شرايط جديد بسنجم و سپس انتخاب كنم. امّا قطعاً در سال جديد سينمايي كه من به طرف آن خواهم رفت سينماي مستقلتري است و اگر قرار باشد مرا سال جديد در فيلم سينمايي ببينيد اين نوع از سينما خواهد بود.
*در واقع ملاحظه داريد تا در انتخاب بعديتان مراقبت ويژه داشته باشيد؟
ـ بله چون راهي جز اين وجود نخواهد داشت.
*به نظر شما ميتوان بخشي از موفقيت امروز «شاهگوش» را به افت محسوس آثار تلويزيوني هم مرتبط دانست؟ اتفاقي كه ميتوان گفت بسياري از بزرگان از جمله داود ميرباقري را به سمت رسانههاي خانگي سوق داده است.
ـ بله، قطعاً بيتأثير نيست. در هر صورت تلويزيون مشخصاً يك مقدار راه خودش را سوا كرده و به نظر ميرسد خيلي به مخاطب اهميت نميدهد. تلويزيون ما بيشتر تبديل شده است به برنامههاي گفت و گو محور كه اتفاقاً شكل مونولوگ هم دارد. شما ميبينيد كه اكثر كارهاي توليدي نازل و تكراري هستند. يك جورهايي ميتوان گفت آثاري كه در شبكه ويدئويي كشور توليد ميشوند، در حال كمك كردن به تلويزيون است.
*و اگر در پايان صحبتي مانده...
ـ آرزو ميكنم سريال «شاهگوش» تا پايان همين طور مسير درستش را ادامه دهد و مردم هم از اين كار راضي باشند. اين كار پس از «ساخت ايران» تجربه دوم حضور من در شبكه ويدئويي خانگي بود و از بابت موفقيت آن خدا را شكر ميكنم.
نظر کاربران
من اسد خفته نيستم اكه هرسه تونو ....خخخخخخخ باهمين سوتي بشت صحنه راغب شدم سريال را ببينم