۱۱۰۹۸
۵۰۲۵
۵۰۲۵
پ

بزرگان دوبله ایران

چنگيز جليلوند و خسرو شکیبایی و پل نیومن!

قبل از انقلاب عده‌اي مي‌خواستند گوينده شوند اما انجمن گويندگان اجازه اين كار را نمي‌داد و مي‌گفتند ما الان به اندازه كافي عضو داريم و اگر يك عده جديد بخواهند بيايند درآمد باقي بچه‌ها كم مي‌شود. در اين جمع مشتاق، خسرو شكيبايي هم حضور داشت و من هم از صداي او خيلي خوشم آمده بود به همين دليل از ايشان در فيلم «شعله» استفاده كردم.

چنگيز جليلوند و خسرو شکیبایی و پل نیومن!
چنگيز جليلوند و خسرو شکیبایی و پل نیومن!

هنرمندان آن زمان شايد اگر اول دوبلور مي‌شدند و با فوت‌و‌فن گويندگي آشنا مي‌شدند، بعد مي‌رفتند سراغ بازيگري خودشان مي‌توانستند به جاي خودشان صحبت كنند اما چون اين هنر را بلد نبودند، نمي‌توانستند به جاي خودشان صحبت كنند. يكي از بهترين بازيگران آن زمان «بهروز وثوقي» با اين‌كه خودش دوبلور بود اما هيچ‌وقت به جاي خودش صحبت نمي‌كرد چون به قول كارگردان‌ها صداي خودش روي چهره‌اش نمي‌نشست و من هم از آن گويندگاني بودم كه به جاي او صحبت مي‌كردم. دوبله براي فيلم‌هاي فارسي يك حال و هواي ديگري دارد به‌تازگي يك فيلم سينمايي به نام «جرم»‌ساخته مسعود كيميايي را دوبله كرديم كه خيلي هم خوب شد. البته من قبل از اين فيلم يك همكاري ديگر با كيميايي داشتم و آن هم در فيلم «سفر سنگ» بود؛ فيلمي كه پرفروش‌ترين فيلم ايشان شد و من در آن به جاي سعيد‌راد صحبت كردم.


صداي چنگيز جليلوند يكي از قديمي‌ترين صداهاي ماندگار سينماي ايران است؛ صدايي كه براي هرايراني يادآور خاطرات خوب فيلم‌هاي قديمي است. وقتي صحبت‌هايش را شروع مي‌كند، ناخودآگاه تصوير بازيگرهاي ايراني و خارجي كه او به جاي‌شان صحبت كرده در ذهن همه‌جان مي‌گيرد. او به جاي خيلي از بازيگران خارجي مانند «پل نيومن»، «مارلون براندو»، «ريچارد برتون» و «كرك داگلاس» و نيز به جاي خيلي از بازيگران ايراني مانند: مرحوم فردين، بهروز وثوقي، ناصر ملك‌مطيعي و منوچهر وثوق صحبت كرده و به بازي اين بازيگرها حال و هواي ديگري داده كه هنوز بعد از گذشت ساليان سال اين حال و هوا تازه و عالي است.


درس را رها كردم تا دوبلور شوم

سال دوم تحصيل در دانشگاه علوم بودم و در رشته تاريخ و جغرافيا درس مي‌خواندم كه به خاطر علاقه‌ام به دوبله درس خواندن را رها كردم، البته آن موقع حساب و كتاب كردم و ديدم درنهايت دبير مي‌شوم با ماهي حدود هزار تا هزار و ۵۰۰ تومان حقوق در حالي‌كه من همان موقع كه گام‌هاي اول دوبله را برمي‌داشتم ماهانه هزار و ۶۰۰ تا هزار و ۷۰۰ تومان درآمد داشتم و چون خيلي اقتصادي فكر مي‌كردم و پيشكسوتان خودم را مي‌ديدم كه ماهانه ۴-۳ هزار تومان درآمد دارند درس را كنار گذاشتم و همين مسئله باعث شد هميشه در حسرت اين باشم كه چرا مدرك دانشگاهي ندارم. بعدها كه بچه‌هايم براي ادامه تحصيل به خارج از ايران رفتند من هم براي اين‌كه همراه آن‌ها باشم به آمريكا رفتم و خوشبختانه شهري كه در‌ آن زندگي مي‌كرديم در ايالت تگزاس، يك شهر دانشگاهي بود، من هم در كنار خانواده‌ام يك رستوران را‌ه‌اندازي كردم كه ديوارهايش مملو بود از عكس‌هاي هنرپيشه‌ها و فيلم‌هايي كه در آن‌ها به جاي بازيگران صحبت كرده بودم. تعدادي از استادان و مديران دانشگاه‌هاي آن ايالت از مشتريان هميشگي من بودند و هميشه باتعجب به تابلوها نگاه مي‌كردند و مي‌پرسيدند: «مگر مي‌شود يك نفر به جاي اين همه ‌آدم صحبت كند؟! اصلا دوبله يعني چه؟! » و من براي آن‌ها توضيح مي‌دادم. بالاخره با آن‌ها خيلي صميمي شدم و آن‌ها مرا تشويق به ادامه تحصيل كردند و نشان به آن نشان كه ۸ سال طول كشيد تا توانستم فوق‌ليسانس مديريت بازرگاني بگيرم.


بازگشت دلپذير

وقتي ساكن آمريكا بودم خيلي به من پيشنهاد شد كه در فلان شبكه يا برنامه كار كنم و من با اين‌كه خيلي اين كار را دوست داشتم قبول نكردم، چون مي‌دانستم هركاري كه بكنم كمتر از آن كاري است كه در ايران انجام داده بودم. وقتي به ايران برگشتم دوست داشتم يك هتل يا رستوران در وطنم تاسيس كنم، چون تز دانشگاهي‌ام در رابطه با مديريت هتلداري و رستوران بود و علاقه‌مند بودم يك رستوران مكزيكي در ايران داشته باشم. وقتي به ايران آمدم آقاي جعفري، مديرعامل شركت قرن 21 را ديدم، وسوسه شدم و دوباره كار دوبله را شروع كردم و خوشبختانه از وقتي به ايران برگشتم استقبال خوبي از من شد، طوري‌كه بچه‌هاي من از آن‌جا زنگ مي‌زنند و مي‌گويند: «ما نمي‌دانستيم پدر ما آن‌قدر مشهور است!» و از آن‌موقع به بعد احترام بيشتري به من مي‌گذارند، مردم هم همين‌طور. قبل از انقلاب زياد مطرح نبودم اما از زماني‌كه برگشته‌ام آن‌قدر مورد توجه و استقبال مردم قرار گرفته‌ام كه خودم باورم نمي‌شود، همان سال‌هاي اول كه برگشته بودم براي تمام جشن‌ها و جشنواره‌ها دعوت شدم. مردم كه مي‌شنيدند من برگشته‌ام، زنگ مي‌زدند و با من حرف مي‌زدند يا به ديدن من مي‌آمدند.


50 سال پيش،‌گوينده خوبي شدم

از ۱۸ سالگي بازيگري را با ۲ فيلم «آقاي شانس» و «آرشين مالالان» يا (بزاز دوره‌گرد) شروع و بعد هم در فيلم «دختر همسايه» و «بندر گاه‌ عشق» بازي كردم بعد از آن هم به سراغ گويندگي و دوبله رفتم. وقتي دانشجو بودم يك استوديو روبه‌روي دانشگاه‌مان بود به نام «آژير فيلم» كه آقاي «ساموئل خاچكيان» و «واعظيان» و دكتر «شاهرخ رفيع» آن را تاسيس كرده بودند. آن زمان من شب‌ها با آقاي وحدت تئاتر كار مي‌كردم، ايشان به من گفتند: «صداي خوبي داري بيا و دوبله كار كن» و من را معرفي كردند به همان استوديو و خلاصه بعد از يك تست استخدام شدم با ماهي ۲۵۰ تومان حقوق و با مكافات كار دوبله را ياد گرفتم؛ كم كم با مديران دوبلاژ آشنا و به استوديوهاي ديگر كشيده شدم. يك سال كه گذشت قراردادم را فسخ كردم و گفتم ماهي ۲۵۰ تومان به درد نمي‌خورد و ۲۵۰ تومان رفت تا رسيد به ماهي ۳هزار تومان آن هم بعد از يك‌سال، در ضمن رل‌هاي اول را به من مي‌دادند. اين داستان مربوط به اواخر سال ۱۳۳۹ است و در سال ۱۳۴۰ ديگر يك گوينده خوب شده بودم.


همه نقش ها را حرف مي‌زنم

آن زمان آن‌قدر سرم به دوبله مشغول بود كه زياد به بازيگري فكر نمي‌كردم، من طي 18 سال كار گويندگي تا سال 57 حدود 4هزار فيلم خارجي و حدود 700 فيلم ايراني را دوبله كردم و به جرات مي‌توانم بگويم كه اگر در سال 200 فيلم ساخته‌ مي‌شد من در 150 تاي آن صحبت مي‌كردم و وقتي براي اين‌كه درگير بازيگري شوم نداشتم. در بسياري از فيلم‌ها، به جاي 2 نقش يا حتي چند نقش صحبت مي‌كردم و 2 كاراكتر كاملا جدا مي‌ساختم، مثلا در فيلم «باباشمل» هم به جاي فردين حرف زدم و هم به جاي ناصر ملك مطيعي! حتي اگر در گوشه و كنار فيلم يك نقش كوچولو هم بود كه نياز به صدا داشت من صحبت مي‌كردم. البته الان در ميان دوبلورها خيلي مد شده است كه اگر نقش يك يا 2 را صحبت مي‌كنند ديگر از محالات است كه نقش‌هاي كوچك را قبول كنند. من خيلي از اين امتناع كردن دوبلورها شنيده‌ام و هميشه در اين‌جور مواقع مي‌گويم بدهيد من آن را صحبت مي‌كنم تا كار مدير دوبلاژ راه بيفتد. متاسفانه بچه‌هاي دوبلور امروزه دوست ندارند به جاي تيپ‌هاي مختلف حرف بزنند در صورتي‌كه تيپ گويي از همين نقش‌هاي كوچك به وجود مي‌آيد.


چنگيز جليلوند و خسرو شکیبایی و پل نیومن!

دوستي من و خسرو شكيبايي

قبل از انقلاب عده‌اي مي‌خواستند گوينده شوند اما انجمن گويندگان اجازه اين كار را نمي‌داد و مي‌گفتند ما الان به اندازه كافي عضو داريم و اگر يك عده جديد بخواهند بيايند درآمد باقي بچه‌ها كم مي‌شود. در اين جمع مشتاق، خسرو شكيبايي هم حضور داشت و من هم از صداي او خيلي خوشم آمده بود به همين دليل از ايشان در فيلم «شعله» استفاده كردم. آن زمان كه بچه‌هاي دوبلور به دليل كم بودن دستمزدها اعتصاب كرده بودند و كار نمي‌كردند، يك موسسه از من خواست با دستمزد ۲ برابر دوبله فيلم «شعله» را قبول كنم من هم ديدم وقتي يك موسسه اين مسئله را قبول مي‌كند كم كم باقي موسسات هم قبول مي‌كنند و دوبله اين كار را قبول كردم. خسرو شكيبايي و چندنفر از دوستانش در اين كار به من كمك كردند حتي به جاي «آميتا پاچان» يكي از آن بچه‌ها حرف زد كه الان اسمش را به ياد ندارم. آن زمان به خسرو گفتم: «اگر تو در حيطه تئاتر در بازيگري بيشتر فعاليت كني موفق‌تر خواهي شد چون صداي تو در دوبله يك صداي شاخص است و هروقت به جاي يك هنرمند صحبت كني همه سريع مي‌گويند اين صداي خسروشكيبايي است.» صداي او واقعا جالب و زيبا بود. او به من گفت: «تو مطمئني» و من هم به او گفتم:« آره، برو دنبال بازيگري.» بعد هم من از ايران رفتم و شنيدم كه او در بازيگري براي خودش سالاري شده است. روحش شاد.


چنگيز جليلوند و خسرو شکیبایی و پل نیومن!

وقتي «پل نيومن» يا «مارلون براندو» و «برت لنكستر» كه سال‌ها من به جاي آن‌ها صحبت مي‌كردم، فوت كردند صبح زود خبرنگارها در استوديو جمع مي‌شدند تا من راجع به آن‌ها صحبت كنم. وقتي « برت لنكستر» و «ريچارد برتون» فوت كردند واقعا يك روز پريشان و ناراحت بودم چون سال‌ها با آن‌ها همذات‌پنداري كرده و به شكلي با آن‌ها زندگي كرده بودم.


من از پل‌نيومن جلوتر بودم

معتقدم، بعضي از فيلم‌هاي ايراني اگر دوبله شوند كيفيت بهتري پيدا مي‌كنند چون دوستان بازيگري وجود دارند كه از نظر بيان قدري ضعيف هستند. فيلم «جرم» را به 2 صورت در سينماها اكران كردند در بعضي از سينماها به صورت دوبله و در برخي به صورت صدا سرصحنه كه مثل اين‌كه از دوبله آن بيشتر استقبال شده است. چه عيبي دارد اگر در فيلم‌هاي الان وقتي هنرمند از نظر بيان ضعف دارد، دوبلور به جاي آن حرف بزند كه از ارزش فيلم كم نشود؟! حتي وقتي كه اين اتفاق مي‌افتد تماشاچي مي‌گويد: «بازيگر چقدر خوب بازي كرده و هيچ‌وقت نمي‌گويد گوينده چقدر خوب حرف زده است.» باز هم به نام بازيگر تمام مي‌شود و گوينده‌ها كنار هستند. به نظرم الان سينما خيلي به دوبله نياز دارد. درگذشته كه ما فيلم‌هاي خارجي را دوبله مي‌كرديم به تصديق بسياري از هنرمندان و منتقدان، هنر دوبله حتي از هنر بازي بازيگران جلوتر بود مثلا در فيلم «گربه روي شيرواني داغ» اين اتفاق بسيار واضح بود. من در اين فيلم به جاي «پل نيومن» صحبت كردم.

اختصاصی مجله اینترنتی برترین ها Bartarinha.ir

چنگيز جليلوند و خسرو شکیبایی و پل نیومن!


پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج