مهران مدیری، سعید آقاخانی را تحویل نمیگیرد؟
سعید آقاخانی امسال با ساخت سریال «روزهای بد به در» برای نوروز ۹۳ تا حدی توانست انتظار مخاطبان از یک کمدی شسته و رفته را برآورده کند.
روزنامه هفت صبح: سعید آقاخانی امسال با ساخت سریال «روزهای بد به در» برای نوروز 93 تا حدی توانست انتظار مخاطبان از یک کمدی شسته و رفته را برآورده کند. البته همه آنهایی که سریال «دزد و پلیس» این کارگردان را دیده اند خوب می دانند هنوز هم آن مجموعه، جزو بهترین کارهایش به حساب می آید و با هیچ یک از آثار کارنامه کاری اش قابل مقایسه نیست.
او ماه رمضان امسال، سریال ناموفق «خروس» را روی آنتن برد؛ سریالی که خودش معتقد است دلایل بسیاری در شکست آن موثر بود. آقاخانی با اینکه به خاطر بازی در آیتم پرطرفدار «سعید و خان دایی» مجموعه «ساعت خوش» برای مخاطبان شناخته شد اما هیچ گاه بعد از آن در کارهای مدیری حضور پیدا نکرد. امسال هم که مدیری برای «شوخی کردم»، از همه بازیگران مجموعه های مختلفش دعوت کرد باز هم خبری از آقاخانی نبود. وقتی علت این مسئله را از او پرسیدیم با خنده و شوخی گفت که مدیری دعوتش نکرده و تحویلش نگرفته. مشروح این مصاحبه را بخوانید.
قبل از شما قرار بود محمد حسین لطیفی، «روزهای بد به در» را بسازد و برزو نیک نژاد هم طبیعتا بخشی از فیلمنامه را با توجه به سبک لطیفی جلو برده بود. آن زمان هم دوره ای بود که شما درگیر آماده سازی فیلم «لامپ ۱۰۰» برای جشنواره فجر بودید و طبیعتا زمان زیادی هم نداشتید. چه شد قبول کردید این پروژه را در آن شرایط و زمان کم بسازید؟
- این کار قرار نبود آنقدر عجله ای ساخته شود. ما تقریبا از دی ماه در جریان کار قرار گرفته بودیم اما به خاطر مشکلاتی که داشتیم یک مقدار دیر یعنی از پنج بهمن کلید زدیم. البته ابتدا هم قرار بود من فیلمنامه دیگری را به قلم محمدرضا فاضلی بسازم نه متنی که در اختیار آقای لطیفی بود تا اینکه شبکه ترجیح داد اول این فیلمنامه ساخته شود و فیلمنامه آقای فاضلی در ماه های آینده کار شود.
فیلمنامه تا حدی با سبک و سیاق کمدی محمدحسین لطیفی نوشته شده بود. زمانی که آن را خواندید حس نکردی با جنس کمدی شما چندان همخوانی ندارد و باید تغییراتی در آن اعمال کنید تا شبیه کمدی های خودتان شود؟
- یعنی فرق می کرد واقعا با کارهای دیگر من؟
بله. یعنی در واقع می شد رد پای فیلمنامه نویس را به وضوح در کار دید.
- شاید فضاسازی اش به اینصورت بوده. خود نویسنده در نوشتن، فضاسازی خاصی انجام داده بود که من براساس آن حرکت کردم. در واقع سعی نکردم جنس کمدی را شبیه کارهای خودم کنم. خودش نزدیکم بود و تلاشی برای این کار نکردم.
پس موقعی که فیلمنامه را خواندید اصلا احساس نکردید جنس کمدی و موقعیت های آن باید یک مقدار تغییر کند تا با حال و هوای کارهای شما همخوانی داشته باشد؟ ضمن اینکه فضای کار شباهت زیادی به حال و هوای «دودکش» هم داشت.
- چرا این اتفاق که به هر حال می افتد. اگر برزو این متن را به من نمی داد و به هر کارگردان دیگری می داد، طبیعتا همین اتفاق می افتاد. لحن کار معمولا دست کارگردان دیگری می داد، طبیعتا همین اتفاق می افتاد. لحن کار معمولا دست کارگردان است. هر کارگردانی یک تغییرات جزیی روی کار می دهد. البته نه اینکه تغییر زیادی روی آن انجام داده باشم. مثلا بداهه های لحظه ای و کوتاه به آن اضافه کردم یا اینکه یک مقدار نوع ارتباط آدم ها با یکدیگر را تغییر دادم و طبیعی تر گرفتم. کار خیلی خاصی رویش انجام ندادم. این را هم باید بگویم که «دودکش» را کامل ندیدم.
در مصاحبه ای گفته بودید که لحن برزو نیک نژاد به عنوان نویسنده، یکی است و تغییر خاصی نکرده است. بنابراین طبیعی است که یک جور شباهت هایی بین کارهایش به چشم بخورد. حالا سوال اینجاست که شما به عنوان کارگردان، بیشتر ترجیح می دهید روی چارچوب فیلمنامه حرکت کنید یا دوست دارید سریال هایتان حتما امضای خودتان را داشته باشد؟
- اگر فیلمنامه خوب باشد خب قطعا تلاش می کنم همان فیلمنامه را اجرا کنم و پایم را از چارچوب کار خوب و با کیفیت بیرون نگذارم چون به نظرم اگر بخواهم دست توی آن ببرم، اینطوری کیفیت اثر هم پایین می آید.
پس برای همین زمان «دزد و پلیس» کاملا مشخص بود که فیلمنامه را پیمان قاسم خانی نوشته است!
- خب معمولا پیمان و محراب، فانتزی کار می کنند و من جنس کمدی هایم بیشتر رئال است. برای همین هم ترکیب این دو یک جور فانتزی خوبی شده بود. اینجا هم نوع فضاسازی برزو در کار خیلی زیباست. من خیلی حس نمی کنم با کارهای قبلی ام تفاوت داشته باشد. فقط یک مقدار جنس سکانس بندی ها و دیالوگ نویسی ها و فضاسازی ها تغییر کرده. اینها هم ویژگی هایی است که هر نویسنده برای خودش دارد. به خاطر همین هم گفتم ممکن است یکسری شباهت هایی بین «روزهای بد به در» و «دودکش» وجود داشته باشد.
خب چرا هومن برق نورد را برای این نقش انتخاب کردید؟ نمی ترسیدید با توجه به شباهت فضای دو سریال، انتخاب یکسان بازیگران، بیشتر به این شباهت دامن می زند؟
- خب شباهت بیشتر شود مگر چه اتفاقی می افتد؟
یعنی فکر می کردید برق نورد، بهترین گزینه ای است که می تواند نقش پرویز را بازی کند؟
- این انتخاب براساس صحبتی بود که از ابتدای کار با برزو انجام دادیم. او گفت دارم براساس هومن این کاراکتر را می نویسم. خب وقتی این اتفاق افتاد من هم استقبال کردم چون هم بازی هومن را دوست دارم هم خودش را. وقتی پای کیفیت کار میان باشد دیگر به اینکه این ممکن است شبیه کار دیگری شود فکر نمی کنم. تا وقتی که مخاطب دوست داشته باشد، می توان یک کاری را بارها تکرار کرد. می شود پایتخت ۱۰ را هم ساخت چون مردم، آن کاراکترها و بازیگران را دوست دارند. می توان پشت بند «دودکش»، «روزهای بد به در» و چندین سریال دیگر باز هم در همین فضا و همین لحن کار کرد، مگر اینکه مردم دیگر ازش خسته شوند.
یعنی حوصله مردم بیشتر از صلاحدید عوامل، تعیین کننده است؟
- یک زمانی بود کارهای آپارتمانی و ۹۰ شبی مدام از تلویزیون پخش می شد. مردم خیلی دوستش داشتند اما از یک جایی به بعد، از رونق افتاد. این از رونق افتادن به معنای این نیست که عوامل از آن خسته شدند، نه عوامل خسته نمی شوند، میزان مخاطب را نگاه می کنند. وقتی میزان مخاطب کم می شود آن را می گذارند کنار. این کار هم به نظرم هیچ ایرادی ندارد. می شود با سبک برزو نیک نژاد، صدها کار دیگر انجام داد تا زمانی که مردم بگویند خب خسته شدیم و دیگر دوست نداریم.
هومن برق نورد، پیش از این در سریال های مختلف، از «ساختمان پزشکان» گرفته تا «چک برگشتی» و «دزد پلیس» و «دودکش» نقش های کمدی گوناگونی بازی کرده بود.پیدا کردن کاراکتر کمدی جدید آن هم در این مدت زمان کوتاه، خیلی سخت بود که تصمیم گرفتید برای صدایش باز هم روی لحن صحبت کردن داوود زی «دزد و پلیس» دست بگذارید؟ البته این شخصیت وجهه هایی از شخصیت فیروز دودکش را هم گرفته بود.
- این شباهت میان صداها فکر نمی کنم تا آن اندازه که شما می گویید مشهود بوده باشد. جالب است که تا حالا مردم چنین حرفی نزدند و چنین نظری نداشته اند که صدای پرویز شبیه داوود زی بوده.
ولی خودتان قبول دارید که این شباهت وجود دارد؟ تکان دادن سر را هم برای ایجاد تفاوت با کاراکترهای قبلی اضافه کردید؟
- تکان سر را خود هومن تصمیم گرفت که جزو شخصیت اش باشد. من هم اتفاقا خیلی نگران بودم که چیز خوبی از آب درنیاید اما بعدا دیدم شیرین شد. در واقع تصمیم گرفتیم با گریم یک مقدار شخصیت هومن را به لحاظ ظاهری تغییر دهیم که حالا اگر صدا هم یک مقدار تکراری بود بتواند از کاراکترهای قبلی فاصله بگیرد.
سریال «دزد و پلیس» یک کار کاملا ویژه ای در کارنامه کاری شما بود و تا حد زیادی انتظارها را از شما بالا برد. بعد از آن با اینکه انتظار می رفت سراغ کار ویژه ای در قد و قواره دزد و پلیس بروید، یکمرتبه سراغ سریالی مثل «خروس» رفتید که امسال در نظرسنجی سریال های رمضانی جایگاه خوبی نداشت. چرا؟
- «خروس» اتفاقا کار بدی نبود. اما برای ۱۳ قسمت نه بیشتر. ما برای ۱۳ قسمت آن را ساختیم و قرار بود نوروز پخش شود. آن را تحویل تلویزیون دادیم اما برای نوروز پخش نشد و تبدیل شد به ۲۲ قسمت ۲۵ دقیقه ای. تایم هایی که مخاطب کاملا آنها را گم می کند. الزاما این نیست که شما وقتی یک کار خوب داشته باشی بتوانی آن را هر ساعت و هر زمانی که دلت خواست پخشش بکنی. اینها در واقع به برخی از عدم مدیریت ها در تلویزیون برمی گردد. من بارها ازشان خواهش کردم که به این سریال دست نزنند و بگذارند به همان شیوه پخش شود ولی متاسفانه انجام نشد. در واقع ضعف و اشکال مدیریتی است.
نمی ترسیدید این اتفاق یک بار دیگر سر «روزهای بد به در» تکرار شود؟
- نه. به خاطر اینکه شبکه سه بود خیالم راحت تر بود. مطمئن بودم که نوروز پخش می شود. مثلا یادم می آید که آقای تختشید خودش حساسیت داشت که کدام کار مناسب عید است کدام یکی نیست. اگر کاری مناسب عید نبود اصلا سراغش نمی رفت و می گذاشت برای بعد از عید پخش می کرد نه اینکه آن را بگذارد برای ماه رمضان و خودش را هم زیر سوال ببرد ولی این اتفاقی که برای «خروس» افتاد باعث شد کار نابود شود. قسمت اول و دوم را اگر دیده باشید، کار کاملا درست بود. در واقع حمید لولایی باید از قسمت پنجم وارد داستان اما در تقسیم بندی جدید، از قسمت یازدهم وارد شد. آدم، قصه را گم می کرد یک سکانس هایی می دیدم که احساس می کردم قبلا پخش شده. نمی گویم همه اش تقصیر آنها بود اما شاید ۷۰-۶۰ درصد ماجرا مربوط به این می شد.
غیر از «نقطه سر خط» و «خوش نشین ها» سایر سریال های شما برای مناسبت های عید و رمضان ساخته شده. همه می دانند که کار مناسبتی، معمولا عجله ای و با شتاب ساخته می شود. با اینحال چرا اصولا تمایل دارید سراغ ساخت کارهای مناسبتی بروید؟
- نمی دانم واقعا. انگار بخت من را هم با سریال های مناسبتی گره زده اند. اتفاقا خودم هم خیلی دوست دارم موقعیتی پیش بیاید که بتوانم سر فرصت سریال بسازم ولی متاسفانه اگر همین الان هم پیشنهادی برای عید بدهیم باز هم دو ماه مانده به ما می گویند بفرمایید بسازید.
مهران مدیری که امسال برای مجموعه «شوخی کردم»، بیشتر بازیگران مجموعه های کمدی دو دهه گذشته اش را کنار هم جمع کرد. از شما هم برای این کار دعوت کرد؟
- نه، اصلا به من نگفت. من را تحویل نگرفت. (می خندد)
نظر کاربران
حالا دیگه این سعید خان هستن ک باید مدیری رو تحویل بگیرن یا نگیرن!ایشون ک واس خودشون آقایی هستن!ایشالا پاینده وسلامت باشن!کارهای ایشون بسیار زیبا و جالبتر از کارهای مدیری ست!
کجا همه رو جمع کرده بود نه حمید لولایی بود نه عطاران نه صحت و نه ارژنگ امیرفضلی و ... پس همه هم نبودن بلکه ترکیبی از بازیگران طنز هفتاد و هشتاد بودن