از قوانين مورفي چیزی شنیدهاید؟
لبخند بزن فردا روز بدتري است!
در ترافيكگير كردهايد و احتمالا دير به يك قرار مهم ميرسيد. آنقدر اعصابتان خرد شده است كه فكر ميكنيد همه ماشينهايي كه در خطهاي ديگر هستند در حال حركت هستند و فقط شما در صفي از خودروهاگير افتادهايد كه اصلا و ابدا جلو نميروند.
در ترافيكگير كردهايد و احتمالا دير به يك قرار مهم ميرسيد. آنقدر اعصابتان خرد شده است كه فكر ميكنيد همه ماشينهايي كه در خطهاي ديگر هستند در حال حركت هستند و فقط شما در صفي از خودروهاگير افتادهايد كه اصلا و ابدا جلو نميروند. در يك تصميم ناگهاني با هزار مكافات صفتان را عوض ميكنيد اما دو ماشين كه جلوتر ميرويد باز هم ترافيك قفل ميشود. شانس بدتان را لعنت ميكنيد و هر چه از دهنتان در ميآيد ميگوييد. در اين لحظه باز هم فكر ميكنيد همه صفهاي خودروها در ترافيك در حال حركت هستند و شما باز در صف ماشينهايي كه حركت نميكنند گير افتادهايد. در همين لحظه است كه شما بهشخصه يكي از قوانين مورفي را كشف كردهايد! باور كنيد در قوانين مورفي همه چيز براساس بدشانسي و بدبياري است!
پرونده اين شماره درباره قوانين مورفي است. اگر از قبل با اين قانون آشنا باشيد، يا بعد از خواندن اين پرونده، ممكن است فكر كنيد اين موضوع بيشتر به يك طنز شبيه است تا يك مطلب علمي روان شناسي. شايد هم درست فكر كنيد. به هرحال قوانين مورفي آن قدر كه مشهورند، از سوي صاحبنظران علوم مديريت و روان شناسي جدي گرفته نميشوند. ولي تئوريهاي اين چنيني، مثل قانون پاركينسون كه البته اين يكي كمي جديتر از قانون مورفي است و در شمارههاي آينده دربارهاش مطالبي خواهيم داشت، گاهي در مديريت و مخصوصا مديريت زمان به كار ميآيند.
صابون قوانين مورفي به تن همه ما خورده است. هميشه اتفاقهايي ناخواسته كه تا قبل از آن هيچ كس فكرش را هم نكرده بود، بروز ميكند و باعث اخلال در برنامهها ميشود. يك مثال ساده كه براي همه اتفاق افتاده: هر روز غذا ميخوريد و ذرهاي به روي لباستان نميريزد اما روز اولي كه لباس تميزتان را پوشيدهايد، سس غذا روي لباستان ميريزد! قانون مورفي در حالت كلي ميگويد: «اگر قرار باشد چيزي خراب شود، ميشود.» و نتيجهاي كه بايد در مديريت از آن گرفت اين است: «برنامهريزي بايد داراي آنچنان ضريب اطمينان و امنيت كاري بالا باشد و تمام شرايط غيرمحتمل درنظر گرفته شود كه زور قانون مورفي به آن نرسد.»
به اين جملهها دقت كنيد:
- هيچ كاري به آن سادگي كه بهنظر ميآيد نيست.
- تمام كارها بيشتر از آن چيزي كه شما فكر ميكنيد وقت ميگيرند.
- هر راه حلي كه براي مشكلات ارائه ميشود، خودش مشكلات جديدي بهوجود ميآورد.
خب. لازم به توضيح نيست كه اين قوانين چطور ميتوانند به برنامهريزي و مديريت كمك كنند. بازهم فراموش نكنيد همه ما در زندگيمان به قواعد مديريت نيازمنديم. چه كسي ميتواند ادعا كند كه مديريت يك خانه از مديريت يك وزارتخانه كم اهميتتر است؟! پس به همه خانمهاي خانهدار هم توصيه ميكنيم پرونده اين شماره را بخوانند.
سال ۱۹۴۹، پايگاه نيروي هوايي ادوارد، كاليفرنيا. اينجا جايي است كه سرگرد ادوارد مورفي همراه با گروه «استَپ» روي پروژه MX۹۸۱ كار ميكنند. هدف اين پروژه تعيين مقاومت انسان در برابر سقوط ناگهاني است و سرگرد ادوارد مورفي بهعنوان مهندس توسعه در فنون اندازهگيري با دكتر استپ دوست و همسايه قديمياش در اين پروژه همكاري ميكند. اين آزمايش روي يك واگن كه موشكي براي سرعت گرفتن و چندين ترمز هيدروليك براي ايستادن روي آن سوار شده بود انجام ميشد. سروان استپ يكي از داوطلبهاي انجام اين آزمايش بود اما عدهاي به دقت دستگاههايي كه ميزان نيروي وارد شده به استپ را اندازه ميگرفتند شك داشتند. سرگرد مورفي پيشنهاد ميكند براي اين منظور از يك كششسنج الكترونيكي كه به واگن متصل ميشد استفاده شود. دستيار آقاي مورفي اتصالات اين دستگاه را به واگن انجام داد و آزمايش با يك شامپانزه انجام شد. ادوارد مورفي متوجه ميشود كه دستيار خنگش همه سيمهاي حسگر را اشتباه وصل كرده و به اين خاطر حسابي عصباني ميشود. در اوج عصبانيت جناب مورفي جملهاي ميگويد كه بسياري آن را تولد قوانين مورفي ميدانند. او درباره دستيارش گفت: «اگر يك راه براي خراب كردن چيزي وجود داشته باشد، او همان يك راه را پيدا ميكند».مورفي آنقدر از اين موضوع شاكي شد كه با وجود پيشنهاد اعضاي گروه براي اصلاح پروژه و انجام دوباره آزمايش، او پايگاه نيروهاي هوايي ادوارد را به خاطر اين مسئله ترك كرد. جمله مورفي خطاب به دستيارش در ميان اعضاي گروه به اين صورت خلاصه شد: «هر چيزي كه بتواند خراب شود، خراب ميشود.»
عدهاي از افراد اين پروژه كه از رفتن مورفي از گروه به خاطر يك مسئله پيش پا افتاده شاكي بودند براي مسخره كردن بدبينيهاي مورفي نام او را روي اين قانون گذاشتند اما نشست خبري دكتر جان پائول استپ ناگهان قوانين مورفي را به ميان مردم برد.اين سرهنگ نيروي هوايي در اين نشست با خبرنگاران اعلام ميكند كه ضريب امنيتي خوب اين پروژه تحقيقاتي مديون اعتماد كامل آنها به قوانين مورفي است! درحاليكه خبرنگاران از شنيدن نام ناآشناي قوانين مورفي چشمهايشان گرد شده بود، جناب استپ ميگويد: «براساس اين قانون، تمام شرايط نامحتمل براي شكست پروژه را درنظر گرفتيم و به همين خاطر توانستيم با كمترين خطر به موفقيت برسيم.» اين نشست خبري جنجالي بهصورت ناگهاني باعث ميشود كه قوانين مورفي در ميان مردم مشهور شود. كارخانههاي توليدكننده تجهيزات هوايي در تبليغات خود براي نشان دادن ميزان امنيت محصولاتشان از اين جمله استفاده كردند و بهتدريج جمله ساده ادوارد مورفي تبديل به يك ضربالمثل معروف در فرهنگ غرب شد كه تا امروز هم باقي مانده و هنوز پرطرفدار است.
- اگر در توده يا كپهاي بهدنبال چيزي بگرديد، چيزي كه بهدنبالش هستيد در ته آن قرار دارد.
- هيچ كاري آنطور كه بهنظر ميرسد ساده نيست.
- لبخند بزنيد فردا همه چيز بدتر خواهد شد.
- وقتي در ترافيكگير كردهاي خطي كه تو در آن هستي ديرتر راه ميافتد.
- هر كاري دو برابر آنچه بايد وقت ميبرد؛ مگر اينكه آن كار ساده بهنظر برسد كه در آن صورت سه برابر وقت ميگيرد.
- هر چيزي كه بتواند خراب شود خراب ميشود؛ آن هم در بدترين زمان ممكن.
- اگر چيزي را در برابر حماقت احمقها مقاوم بسازي، احمق باهوشتري پيدا ميشود و كارت را خراب ميكند.
- درصورتي كه شانس انجام درست يك كار ۵۰-۵۰ باشد، احتمال غلط انجام دادن آن ۹۰ درصد است.
- اتوبوس، قطار، هواپيما و... هميشه ديرتر از موعد حركت ميكنند؛ مگر آنكه شما دير برسيد. در اين صورت درست سر وقت رفتهاند.
- اگر بهنظر ميرسد همه چيزها خوب پيش ميرود حتما چيزي را از قلم انداختهاي.
- احتمال بد پيش رفتن كارها نسبت مستقيم با اهميت آنها دارد.
- هر وقت خودت را براي انجام دادن كاري آماده كردهاي ناچار ميشوي اول كار ديگري را انجام دهي.
- اشياي قيمتي اگر سقوط كنند در مكانهاي غيرقابل دسترسي مثل كانال آب ميافتند.
- ۸۰ درصد امتحانات پايان ترم براساس كلاسي است كه در آن غايب بودهاي.
- وقتي قبل از امتحانات نكات را مرور ميكني، مهمترينشان ناخواناترينشان است.
- هرگاه به دروغ به رئيس خود بگوييد كه علت تاخير شما پنچر شدن چرخ ماشينتان بوده، روز بعد چرخ ماشين شما پنچر خواهد شد.
- هرگاه چيزي را دور بيندازيد، به محض آنكه ديگر به آن دسترسي نداشته باشيد به آن نياز پيدا خواهيد كرد.
- هروقت كه دستتان روغني باشد نوك دماغتان شروع به خارش خواهد كرد.
- هرگاه كفش نو را براي نخستين بار به پا كنيد همه پايشان را روي آن خواهند گذاشت!
- هيچ كاري به آن سادگي كه بهنظر ميآيد نيست.
- تمام كارها بيشتر از آن چيزي كه شما فكر ميكنيد وقت ميگيرند.
- چيزي كه ممكن است خراب شود، خراب ميشود.
- اگر احتمال خراب شدن چند چيز وجود داشته باشد، آن يكي خراب ميشود كه بيشترين خسارت را بزند.
واقعيت اين است كه همه قوانين مورفي از روي بدبيني ساخته شدهاند. شايد هم يك دليل مشهور شدن اين قوانين اين بوده است كه غربيها آن را بهعنوان يك مسكن براي بدبياريها و بدشانسيهايشان شناختهاند و احساس ميكنند استفاده از اين قوانين حتي بهعنوان شوخي ميتواند براي چند دقيقهاي دلشان را خنك كند!
قوانين مورفي اكنون آنقدر زيادند كه حساب و كتابش از دست همه خارج شده است اما حداقل ميشود به معروفترين آنها نگاهي انداخت تا زندگي در نيمه خالي ليوان را تجربه كرد. احتمالا شما با خواندن اين قوانين احساس ميكنيد خيلي از آنها را تجربه كردهايد. نگران نباشيد شما بدشانس نيستيد بلكه اين قوانين هستند كه از روي بدبينيها و عقايد مردم در زندگي روزمره ساخته شدهاند.
قوانين مورفي اكنون آنقدر زيادند كه حساب و كتابش از دست همه خارج شده است اما حداقل ميشود به معروفترين آنها نگاهي انداخت تا زندگي در نيمه خالي ليوان را تجربه كرد .
- همه خوبها تصاحب شدهاند، اگر تصاحب نشده باشند، حتما دليلي دارد.
- هر چه شخصي بهتر و مناسبتر باشد، فاصلهاش از تو بيشتر است.
- شعور ضربدر زيبايي ضربدر در دسترس بودن، مساوي عددي ثابت است كه اين عدد هميشه صفر است. هيچ وقت نميشود كسي را پيدا كرد كه همزمان هر ۳ مورد را داشته باشد!
- ميزان عشق ديگران نسبت به تو نسبت عكس دارد با ميزان علاقه تو به آنها.
- چيزهايي كه يك زن را بيش از هر چيز به مردي جذب ميكند همان چيزهايي هستند كه چند سال بعد او بيشترين تنفر را از آنها پيدا خواهد كرد.
- وقتي همسر يك مرد با او به تفاهم ميرسد كه از گوش كردن به او دست بر دارد!
- احتمال روبهرو شدن با يك آشنا، وقتي كه با كسي هستيد كه مايل نيستيد با او ديده شويد افزايش مييابد.
- منطق عبارت است از يك روش سيستماتيك براي رسيدن به يك نتيجه غلط!
- تمامي اكتشافات و اختراعهاي بزرگ دنيا بر اثر اشتباه بهوجود آمدهاند.
- مهمترين ايميلي كه قرار است به شما برسد گم ميشود.
- اگر يك برنامه كامپيوتري مفيد باشد، بايد آن را عوض كرد!
- اگر براي باز كردن يك فايل، نرمافزار پيچيدهاي روي سيست مت نصب كني، آخرين باري خواهد بود كه چنين فايلي به دستت ميرسد!
- CD مشتري هيچ وقت در سيستم تو خوانده نميشود!
- اگر بخواهيد به كسي ثابت كنيد كه دستگاهي كار نميكند در همان لحظه شروع به كار خواهد كرد.
- بهترين لحظهها براي عكاسي زماني بهوجود ميآيد كه شما آماده نيستيد!
- هميشه مهمترين عكسها تار ميشوند.
- يك لنز تميز و خشك مثل آهنربايي براي غبار و رطوبت است.
- وقتي كه به ۶ دكمه احتياج داريد، حداكثر ۵ دكمه در قوطي دكمهها پيدا خواهيد كرد.
- وقتي عجله داريد، سوراخ سوزن بيش از اندازه كوچك است.
- سوزن گمشده هميشه توسط همسر يا فرزندتان، وقتي كه با پاي برهنه در حال راه رفتن در اتاق هستند پيدا ميشود.
- مادر هميشه راه بهتري براي انجام كارتان پيشنهاد ميكند؛ البته بعد از اينكه كار را به سختي انجام داده باشيد.
- موفقيتها به وسيله مادرتان حاصل شدهاند، شكستها تقصير خودتان است!
- هر چقدر مادر بردن چتر را بیشتر به شما توصيه كرده باشد، احتمال بارش بيشتر است.
- نصيحت مادرانهاي كه با بيتوجهي از كنار آن رد شدهايد، مهمترين توصيه زندگيتان بوده است.
- اگر به مادرتان بگوييد كاري براي انجام دادن نداريد، او هميشه برايتان كاري پيدا خواهد كرد!
آدمهايي وجود دارند كه معتقدند هر چيزي كه اتفاق ميافتد دست سرنوشت است. در اين تفكر انسان هيچ قدرت انتخابي ندارد و براي او اتفاقاتي ميافتد كه از پيش تعيين شده است. اگر قوانين مورفي را هم بررسي ميكنيد متوجه ميشويد كه اين ضربالمثلهاي معروف در ميان غربيها ريشه در همين مسئله دارد و در همه آنها اتفاقات به نيرويي نسبت داده ميشود كه فراتر از اختيار انسان است. قوانين مورفي را خيليها زماني به كار ميبرند كه دچار بدشانسي و بدبياري شدهاند و در واقع اين شوخي مرهمي براي اتفاقات كوچك و بدي است كه هر روز ممكن است براي هر آدمي اتفاق بيفتد. خيليها از اين موضوع غافل هستند كه كليد خوش شانسي يا بدشانسي در افكار، رفتار و برنامههاي زندگي آدمها پنهان است. به عقيده روانشناسان آدمهايي كه بهعنوان خوششانس مشهور هستند كساني هستند كه فكر راحت و بازتري دارند و به جاي ديدن چيزهايي كه فقط در جستوجويش هستند، همه چيزها و فرصتهايي را كه در اطرافشان وجود دارد، ميبينند. بههمينخاطر بايد مطمئن بود اگر كسي واقعا به اين قوانين اعتقاد داشته باشد بدون شك بدشانسيها و بدبياريها برايش اتفاق ميافتد. اين ذهن انسان است كه او و زندگياش را ميسازد. به همين خاطر است كه توصيه ميشود هميشه بايد مثبت بود!
هر چند عدهاي از طرفداران جناب مورفي براي اثبات اين قوانين كار را به قوانين ترموديناميك هم كشاندهاند. طبق قانون دوم ترموديناميك هر فعاليت طبيعي موجب افزايش آنتروپي (درجه بينظمي) ميشود و جهت و گرايش طبيعت هم به سوي بينظمي است. در ترموديناميك، اين قانون وجود دارد كه هر سيستمي به سمت بينظمي ميل ميكند و طرفداران مورفي هم ميگويند بر همين اساس چيزي كه ممكن است خراب شود، خراب ميشود!
علاوه بر قوانين مورفي براي معتقدان به بدشانسي قوانين مترادف ديگري هم در جهان وجود دارد. قوانين مورفي معمولا در ميان آمريكاييها به كار ميرود و قوانين مشابهي به نام ساد ميان انگليسيها مشهور است.
قوانين ساد در يك كلام ميگويد كه بخت و اقبال يك شخص پيش از اين تعيين شده است. معروفترين قانون ساد اين است: «از دست دادن شنوايي براي همه ناگوار است اما اين اتفاق دقيقا براي آهنگساز مشهوري چون بتهوون رخ ميدهد.» انگليسيها هم به خاطر مسائلي ترجيح دادهاند كه نام قوانين مورفي را جايگزين ساد کنند.
نظر کاربران
به نظرمن آدم باید + فکر کنه همیشه.اینطوری زندگی به آدم لبخندمیزنه.
پاسخ ها
کلا باهات موافقم هدی جون
albate age zendegi ejaze bede
برو بابا با این تفکرات مسخره زندگی از حالت استاندارد خارج میشه