۳۲۹۱۰
۱ نظر
۵۰۱۳
۱ نظر
۵۰۱۳
پ

بهترین سن بچه دار شدن و فاصله زمانی مناسب بین بچه ها

بهترین سن بچه‌دار شدن کی است؟ بین دوبچه باید چقدر اختلاف سنی باشد؟ بچه‌هایی با فاصله سنی‌کمتر از ۳ سال و بیش از ۵ سال چه مشکلاتی خواهند داشت؟ در این گزارش همراه ما باشید.

بهترین سن بچه دار شدن و فاصله زمانی مناسب بین بچه ها

برترین ها: فاصله سنی بین كودك اول و دوم دغدغه ذهنی اغلب پدر و مادران جوانی است كه خیال دارند لذت دوباره پدر و مادر شدن را تجربه كنند. این فاصله سنی علاوه بر این‌كه می‌تواند شیوه تربیتی والدین را تحت تاثیر قرار بدهد بر روابط بچه‌ها نیز تاثیرگذار است. «حکیمه قادری» کارشناس ارشد روانشناسی و مشاور کودکان فاصله سنی ۳ تا ۵ سال را به همه پدر و مادران جوان توصیه می‌كند چرا كه معتقد است كم بودن این فاصله سنی همان‌قدر دردسرساز است كه زیاد بودن آن. برای دانستن چون و چرای این توصیه در این گزارش همراه ما باشید.

بهترین سن بچه دار شدن و فاصله زمانی مناسب بین بچه ها

وقتی هم‌سن بچه‌های‌تان هستید

فاصله سنی پدر و مادر با بچه‌ها نباید آنقدر كم باشد كه خانواده رسما به هم‌زیستی مسالمت‌آمیز ۳ كودك در كنار هم تبدیل شود. وقتی زن و شوهری در سن خیلی پایین بچه‌دار می‌شوند یعنی قبل از این‌كه آمادگی روحی و ذهنی برای پدر و مادر شدن را داشته باشند و قبل از این‌كه به بلوغ كافی برای والد شدن برسند، شرایط خانواده درست مثل این می‌شود كه ۳ كودك مشغول زندگی در كنار هم هستند. به همین دلیل بازی‌ها و درگیری‌های روانی در میان آن‌ها بیشتر دیده می‌شود. مثلا پدر نمی‌تواند با دخترش كنار بیاید و مادر هم نمی‌تواند بین این دو در نقش یك والد موفق ظاهر شود. در این خانواده‌ها لجبازی‌های دسته جمعی و دعوا بین پدر و مادر و كودكان اغلب بیشتر از سایر خانواده‌ها به چشم می‌خورد. از سوی دیگر ساختار خانواده دستخوش تغییر می‌شود. چرا كه قاعده بر این است كه برای اجرای بهتر سبك‌های فرزندپروری والدین باید در بالای هرم خانواده جا بگیرند و فرزندان در قاعده آن؛ این در حالی است كه در این شرایط به خاطر اختلاف سنی كم بین والدین و كودكان، غالبا چنین ساختاری شكل نمی‌گیرد.

وقتی دیر بچه‌دار می‌شوید

ویژگی‌های شخصیتی افراد در سنین مختلف تغییر می‌كند و در هر دوره مشخصات و نیازهای خاص خودش را دارد. بر اساس همین قاعده معمولا افرادی كه در سنین بالای ۳۵ و ۴۰ سال پدر و مادر شدن را تجربه می‌كنند والدشان نسبت به دیگران بسیار پررنگ‌تر ظاهر می‌شود. به همین دلیل اغلب حساس‌ترند و حتی بیش از اندازه حمایت‌گر می‌شوند. به عبارت دیگر یا خیلی حمایت‌گرند یا خیلی احساسی. حال آن‌كه حمایت افراطی خواه‌ناخواه مانع رشد بخشی از توانمندی‌ها در كودك می‌شود. كودك در این شرایط نمی‌آموزد كه چطور به توافق و تفاهم برسد. نه گفتن و نه پذیرفتن را یاد نمی‌گیرد و در عین حال ریسك‌پذیری و نیروی جسارت‌ورزی در او پایین می‌آید. از سوی دیگر پدر و مادر در این سن اغلب همه چیز را در سبد كودك‌‌شان می‌گذارند و همین باعث می‌شود ناخودآگاه ترس از دست كودك را به او منتقل كنند. در نتیجه كودك با اضطراب جدایی رشد می‌كند. این‌ پدر و مادرها به دلیل والد بودن بیش از حدشان بسیار كنترل‌گرند در نتیجه بیش از حد معمول، مراقب فرزندشان هستند. همین رفتارهای افراطی به طور ناخودآگاه كودك را از مسیر طبیعی رشد منحرف می‌كند.

با هم رفیق می‌شوند نه رقیب

فاصله سنی مناسب بین دو كودك نه تنها شرایط تربیتی برای والدین را ساده‌تر می‌كند و در رفتار آن‌ها تعادل برقرار می‌كند بلكه ارتباط دو كودك را هم راحت‌تر می‌كند. زمانی كه فاصله سنی بین بچه‌ها زیاد نباشد آن‌ها ناخودآگاه یاد می‌گیرند كه چطور باهم كنار بیایند. مشاجره و ناسازگاری بین آن‌ها كمتر می‌شود و در صورت بروز هم خود آن‌ها به خاطر قرار داشتن در یك رده سنی شیوه‌های كنار آمدن با یكدیگر را بدون نیاز به دخالت والدین می‌آموزند. آن‌ها با هم تحت تاثیر رفتار كاملا یكسان تربیت می‌شوند و همان‌طور كه قبلا هم اشاره شد یاد می‌گیرند كه چطور با هم رفیق باشند نه رقیب.

برای خودتان یا فرزندتان؟!

این یك اصل است كه والدین زمانی باید تصمیم به بچه‌دارشدن بگیرند كه خوشبختی‌شان به حدی رسیده كه برای تقسیم آن با نفر سومی احساس نیاز می‌كنند نه این‌كه برای پیدا كردن راه‌حلی برای مشكلات حل نشده‌شان تصمیم به بچه‌دار شدن بگیرند. این قاعده‌ای است كه در مورد فرزند اول حكم می‌كند اما در مورد تجربه لذت پدر و مادر شدن برای بار دوم باید یك سوال مطرح شود و آن هم این كه والدین بچه را برای خودشان می‌خواهند یا كودك اول. اگر برای خودشان بخواهند خب طبیعی است كه صبر می‌كنند تا كودك اول بزرگ شود به قولی از آب و گل دربیاید و خودشان هم چند سالی استراحت كنند و هر وقت دلشان كودك دیگری خواست بچه‌دار شوند. این شرایط برای پدر و مادر كاملا ایده‌آل است اما در رابطه بین فرزندان مشكل ایجاد می‌كند. فرزند دوم می‌آید كه به سیستم خانواده كمك كند نه فقط به پدر و مادر. وقتی اختلاف سنی بین بچه‌ها زیاد باشد كودك اول به یك والد دوم در خانواده تبدیل می‌شود و مدام تحت تاثیر این گوشزد‌ها قرار می‌گیرد كه« تو بزرگ‌تری،تو كوتاه بیا و...» و ناخودآگاه بخشی از مسئولیت مراقبت و حفاظت از بچه دوم به كودك اول سپرده می‌شود به نوعی كه كودك اول یك باره تبدیل به یك والد می‌شود. شرایطی كه عواقب آن هم كودك دوم را تهدید می‌كند و هم كودك اول را.

بیشتر از 3 سال؛ كمتر از 5 سال

بهترین فاصله سنی بین فرزند اول ودوم ۵ سال است. به عبارت دیگر بهتر است این فاصله كمتر از ۳ سال و بیشتر از ۵ سال نباشد تا هم سیستم خانواده تقویت شود هم فرزندان در معرض آسیب‌های احتمالی قرار نگیرند. این فاصله سنی كمك می‌كند تا بچه‌ها هر دو در یك رده سنی و از یك نسل باشند در نتیجه می‌توانند با هم دیگر رفاقت كنند نه رقابت. از سوی دیگر بچه‌ها با فاصله سنی مناسب‌تر می‌توانند با هم رفیق‌تر باشند و توافق و تفاهمی كه اغلب در دوره نوجوانی به خاطر ماهیت ارتباط با بزرگ‌ترها محدود می‌شود و نمی‌توانند با پدر و مادرهای‌شان داشته باشند، با همدیگر تجربه كنند.

كودك اول آسیب‌پذیرتر است

اگر فاصله سنی دو كودك كم باشد آسیب‌های روانی احتمالی كودك اول هم به مراتب كمتر می‌شود. در برخورد با فرزند اول والدین بسیار كمال‌گرا هستند چه در مورد تربیت روحی روانی و چه در زمینه مراقبت‌های جسمی. به عبارت دیگر باید و نبایدها در مورد فرزند اول بسیار زیاد است در حالی كه در مورد كودك دوم به این نتیجه می‌رسند كه خیلی از رفتارهای قبلی، حساسیت‌های بی‌مورد بوده بنابراین بسیاری از این رفتارها با تولد كودك دوم در مورد هر دو فرزند كنترل می‌شود. این در حالی است كه وقتی فاصله سنی دو بچه زیاد است فرزند اول زمان طولانی‌تری تحت تاثیر آسیب‌های ناشی از حمایت‌ها و سخت‌گیری‌های افراطی پدر و مادر قرار می‌گیرد. اما وقتی این فاصله طبیعی باشد به دلیل تقسیم توجه والدین بین دو كودك آسیب‌های روانی ناشی از توجه بیش‌از حد در مورد كودك اول ناخودآگاه كنترل می‌شود.

كمتر از 3 سال هرگز

همانقدر كه فاصله سنی بیشتر از ۵ سال می‌تواند در رابطه بین دو كودك مشكل آفرین باشد فاصله سنی كمتر از ۳ سال هم دردسرساز است. وقتی این فاصله كمتر از ۳ سال است آرامش روحی و روانی فرزند اول به خطر می‌افتد. چون رابطه بین فرزند و والدین هنوز از نظر عاطفی به طور كامل شكل نگرفته است كه پای فرزند دوم به میان می‌آید. ساده‌ترین آسیب هم زمانی بروز پیدا می‌كند كه كودك اول به خاطر تولد كودك دوم از شیر مادر گرفته می‌شود. شاید كودك از نظر نیاز جسمی نیاز به تغذیه با شیر مادر نداشته باشد و خوردن شیر مادر تا یك سال و ۶ ماهگی برای او كافی باشد اما از نظر تامین منبع عاطفی، این سن زمان مناسبی برای گرفتن كودك از شیر آن هم به خاطر تولد كودك بعدی نیست. در حقیقت ما قبل از تصمیم برای تجربه دوباره پدر و مادر شدن باید اجازه بدهیم كه تعلق خاطر و امنیت عاطفی كودك اول كاملا شكل بگیرد و به ثبات برسد، سپس برای تولد كودك دوم برنامه‌ریزی كنیم.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • بدون نام

    خانم حکیمه قادری شما این اطلاعات رو از کجا آوردید ؟ کودک اگر کمتر از 18 ماه از شیر مادر تغذیه کنه آسیب میبینه؟ آیا شما چیزی در مورد تثبیت دهانی شنیده اید؟

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج