طنز؛ آبمیوهگیری خودش اومده فرهنگش نیومده
تبلیغات بخش خیلی مهمی از بازاریابیه و کسی که محصولی رو تبلیغ میکنه، قطعا میخواد اون محصول رو بفروشه! منتهي از اونجایی که تعداد کمی از وسایل و تکنولوژیها مثل اتومبیل، موبایل، جیپیاس، اینترنت، دوربین عکاسی، آبمیوهگیری سه کاره و....
تبلیغات بخش خیلی مهمی از بازاریابیه و کسی که محصولی رو تبلیغ میکنه، قطعا میخواد اون محصول رو بفروشه! منتهي از اونجایی که تعداد کمی از وسایل و تکنولوژیها مثل اتومبیل، موبایل، جیپیاس، اینترنت، دوربین عکاسی، آبمیوهگیری سه کاره و حتی مسواک، خودش اومده ولی فرهنگش نیومده، تبلیغاتشون هم با ریسک بالایی همراهه و برای اثرگذار بودن باید برن تو دل مخاطب.
یکی از این موارد تبلیغات اپراتورهای تلفن همراهه. از دو سه سال پیش یه سری پیامک به وسیله بعضی از اپراتورهای تلفن همراه (الکی مثلا ما ۵۰ تا اپراتور مختلف داریم!) ارسال میشد که نه زمانش مناسب بود، نه محتواش، نه جامعه هدفی که براش ارسال میشد. مثلا ساعت دو نصفه شب پیامک میاومد «در يه بند بگو چي تنته و جايزه بگير». آخرشم در هرصورت يه ساعت ديوارى بهت ميده.
چهار صبح پیام میاومد «دوس داری بدونی نامزد غیررسمیت الان داره به چی فکر میکنه؟» این کار یا باعث میشد پیرمرد ۹۰ سالهای که پیام براش ارسال شده از وحشت ویبره سکته کنه و عمرشرو بده به شما، یا فردا صبحش تعداد طلاق در کشور سه برابر شه. تازه اگه در زمان مناسب برای فرد مناسب هم ارسال میشد، چون هزینه هر پیامک ۵۰ تومن بود، از پیامک دهم به بعد که تازه آشنایی داشت سر میگرفت، شارژ خط طرف تموم میشد و متاسفانه این دو کبوتر عاشق به هم نمیرسیدن.
داشتیم از دست این جور پیامکها راحت میشدیم که بیلبوردها جاشون رو گرفتن که این هم از شانس ما دهه شصتیهاست. یادتونه بچه که بودیم، تا شخصیت زن و مرد فیلمهای خارجی فاصلهشون کمتر از سه متر میشد، بابامون میزد تو سرمون و میگفت «برو تو اتاقت کره خر، این فیلما مناسب سن تو نیست؟»
یعنی اون موقع رومون نمیشد جلوی تلویزیون بشینیم. تو مهمونی رومون نمیشد وقتی جمعیت زیاده رو مبل بشینیم. تو عروسی به طوركلي رومون نمیشد بشینیم و باید واسه بستگان و آشنایان هنرنمایی میکردیم که بهمون بخندن.
الان هم که بزرگ شدیم و حتی وزیر تحویل جامعه میدیم، رومون نمیشه از تو خیابون رد بشیم با این بیلبورداشون! طرف برای تبلیغ گلدون تابلو میزنه «منو ببر خونهتون»، واسه پلیاستیشن میزنه «باهام بازی کن»، واسه صندلی میزنه «میخوام بهم تکیه کنی».
کم مونده بنر بزنن «شنیدم خونهتون یه گوسفند دارین که سیگار میکشه، منو ببر نشونم بده» که البته تبلیغ مخصوص عینکهای واقعیت مجازیه. چون همه میدونن که هیچ گوسفندی سیگار نمیکشه. فقط یه گونه بسیار نادر از کفتر هست که روپایی میزنه و نمونهش هم تو خونه ماست. جهت تهیه بلیت پیام خصوصی بدین، هر پیام فقط ۵۰ تومن.
نظر کاربران
دمت گرم