طنز؛ «رازی» یا «راضی»؟
دهخدا درِ کلاس را باز کرد و دید همه شاگردها دور روحانی حلقه زده و فریاد میزدند. روحانی با خونسردی سر جایش نشسته بود و مدام میگفت: «چشم، چشم، برای همهتون جا هست!» دهخدا با دسته کلیدش کوبید روی در و...
دهخدا درِ کلاس را باز کرد و دید همه شاگردها دور روحانی حلقه زده و فریاد میزدند. روحانی با خونسردی سر جایش نشسته بود و مدام میگفت: «چشم، چشم، برای همهتون جا هست!» دهخدا با دسته کلیدش کوبید روی در و فریاد زد: «اینجا چه خبره؟» علیعسگری همانطور که دوربین گوشیاش را رو به موگرینی نگه داشته بود گفت: «روحانی میخواد همه رو راضی کنه» دهخدا نگاهی به تختهسیاه انداخت و دید رویش نوشته بودند: «رازی شوید!»
دهخدا با شگفتی پرسید: «یعنی همهتون میخواین زکریای رازی بشین؟» جدیدی پرسید: «زکریای رازی کیه دیگه؟» ظریف پاسخ داد: «کاشف الکل» موگرینی گفت: «ابسلوتلی» لاریجانی واکرِ موگابه را از جلوی پایش کنار زد و گفت: «منظور دوستان رضایتمند شدن است» جابر الصباح با دلخوری بسته چیپس و ظرف ماست موسیرش را درون کیفش گذاشت و گفت: «لعنت» دهخدا سوی میزش رفت و با کلافگی پرسید: «پس چرا راضی رو با ز نوشتین؟ باید با ضاد بنویسین» موگرینی در حالی که چانهاش را در مقنعهاش جا میانداخت سوی دهخدا رفت، با انگشت علیعسگری را نشان داد و با کلافگی گفت: «نو مور کلوز آپ! پیلیز! تل هیم ایناف، ایناف!» دهخدا با کلافگی به علیعسگری گفت: «ولش کن این زبونبسته رو» علیعسگری لب ورچید و دوربین گوشیاش را سوی ظریف گرفت.
نظر کاربران
من هر بار با خواندن این قسمت،کلی لذت می برم.واقعا عالی می نویسید.نکته های ظریف...و زیبا...آفرین دارید