طنز؛ اسپایدرمن! بیا بغلم!
با نزدیک شدن به روزهای آخر سال، شاهد انواع تبلیغات برای کاهش وزن و لاغری هستیم. ظرف ده روز ۴۵ کیلو وزن خود را کاهش دهید، با دمنوشهای گیاهی ما طبیعت در فنجان شما و ...
با نزدیک شدن به روزهای آخر سال، شاهد انواع تبلیغات برای کاهش وزن و لاغری هستیم. ظرف ده روز 45 کیلو وزن خود را کاهش دهید، با دمنوشهای گیاهی ما طبیعت در فنجان شما و فیتنس در اندام شما، با رژیم لاغری خیار در یک ماه 20 سایز کم کنید، دنبه از شما معجزه از ما! و مواردی از این قبیل. تو مجله نوشته بود با پکیج لاغری دکتر گلاندام هر چه میخواهید بخورید و لاغر شوید. بسته رو خریدم، یه دفترچه توش بود. صفحه اول نوشته بود: بر اساس رژیم لاغری منحصر به فرد دکتر گلاندام، شما میتوانید طبق برنامه غذایی قبلی خود عمل کنید فقط باید روزانه 65 کیلومتر پیادهروی داشته باشید! تو صفحات بعدی هم تبلیغ کفش مناسب برای پیادهروی بود.
اما مشکلات ماههای پایانی سال به همین جا ختم نمیشه. یادمه پارسال همین موقعها رفتم از همسایه طبقه پایین چند تا دونه تخم مرغ بگیرم. زنگ که زدم یهو اسپایدرمن در رو باز کرد! چند لحظه بعد بتمن هم کنارش ظاهر شد! نمیدونستم چه کار کنم، اشک تو چشمهام جمع شده بود. آخه همیشه آرزو داشتم این دو بزرگوار رو از نزدیک ببینم و دقیقا هردوشون جلوم ایستاده بودن. با مردمکهای لرزون، عاشقانه نگاشون میکردم. دیگه طاقت نداشتم فریاد زدم: «عزیزهای من! عشقهای من!» رفتم جلو بغلشون کنم که یک دفعه اسپایدرمن در رو تو صورتم بست. گفتم: «چه کار میکنی؟ تو که نامهربون نبودی؟» یه نفر با صدای زنونه داد زد: «چی از جون ما میخوای با این حالت؟» گفتم: «تخم مرغ.» همون صدا رو میشنیدم که به اون یکی میگفت: «احتمالا شیشه مصرف کرده توهم زده!» سریع گفتم: «هوی! شيشه چیه؟ اصلا تو کی هستی؟»
یهو در باز شد و اسپایدرمن یه اسپری کامل فلفل خالی کرد تو صورتم بعد هم با یه دستگاه بهم شوک وارد کرد. افتاده بودم کف زمین، همه چیز تیره و تار شده بود. دو تا کله مبهم اومد بالا سرم. یکیشون گفت: «گناه داشت طفلک.» اون یکی جواب داد: «حقش بود مرتیکه هَوَلِ معتادِ منحرف.»
بعد از چند روز که از بستر بیماری بلند شدم، فهمیدم اسپایدرمن در واقع سولماز، دختر همسایه پایینی بوده با ماسک عسل و توتفرنگی رو صورتش. بتمن هم مامان ملوک، مادربزرگش، بوده با ماسک زغال. از اون روز هر وقت سولماز رو میبینم قشنگ معلومه که یه «ایششششش» خاصی تو نگاشه. ملوک بتمن هم چند وقته گیر داده هر روز پیام میفرسته میگه: «من او چیزی رو که یه عمر منتظرش بودم، تو چشمهای تو دیدم. بیا با هم فرار کنیم.»
بـله مسئله دیگه در این ایام تلاش هموطنان برای زیبایی پوسته که میتونه باعث همچین مشکلاتی بشه. دوست داشتم بیشتر توضیح بدم ولی باید برم. چای سبزم سرد میشه، بعدش هم باید زود بخوابم. آخه کمخوابی پوستم رو خراب میکنه.
ارسال نظر