طنز؛ گفتوگو با یکی از مسئولان شهری درباره حادثه پلاسکو
ما: سلام میشه در ابتدا خلاصهای از آمار و ارقام خسارات جانی و مالی حادثه پلاسکو به ما بدید؟
ما: سلام میشه در ابتدا خلاصهای از آمار و ارقام خسارات جانی و مالی حادثه پلاسکو به ما بدید؟
مسئول: بله متاسفانه تعدادی از قهرمانانمون رو از دست دادیم و صد و پنجاه نفر هم مصدوم شدند. هزار و دویست میلیارد تومن واحد صنفی و ششصد میلیارد تومن هم لباس از بین رفت.
ما: میشه بفرمایید درمان این صد و پنجاه مصدوم در چه مرحلهایه؟
مسئول: کدوم صد و پنجاه مصدوم؟!
ما: همین که در بالا اشاره فرمودید.
مسئول: من اشاره کردم؟! مصدوم؟ با کی کار کارید؟
ما: آقا مگه الان نفرمودید صد و پنجاه نفر مصدوم شدند؟
مسئول: کجا مصدوم شدند؟
ما: سر قبر بنده! تو حادثه پلاسکو دیگه.
مسئول دودستی میزند توی سرش: وای خاک به سرم! پلاسکو چی شده؟!
ما: اخوی ذوق خدمت بدجور فشار آوردهها! پلاسکو دیگه، همون خدابیامرزی که دربارهاش حرف زدید.
مسئول گوشیاش را چک میکند، سپس آن را به ما نشان میدهد: گوگل مپ رو ببین عزیزم؛ چنین جایی اصلا توی تهران نیست.
ما در حالی که سر خود را به قرنیز میکوبیم: آقا الان نیست، تا چهار روز پیش بود. سر چهارراه استانبول.
مسئول زیرلب از خود میپرسد:
چهارراه استانبول؟
ما: آقا چرا هر چی جلوتر میریم، عقبتر میریم؟! مگه شما دو دقیقه پیش نگفتید هزار و دویست میلیارد مغازه داشت و فلان و بیسار؟
مسئول، حرکاتی شبیه رابط ناشنوایان انجام میدهد.
ما زلزنان به دوربین: هوم؟!
مسئول روی تکه کاغذی برای ما مینویسد: اصلا بنده بهصورت مادرزاد از نعمت تکلم محروم بودهام.
ما در حالی که تشتک از سرمان پریده: استاد! صداتون ضبط شده!
مسئول محترم شهری اشاراتی میکند که از آنها سر درنمیآوریم. سپس زنگ روی میزش را فشار میدهد. چند مسئول شهری دیگر وارد میشوند که ما را توجیه کنند .
مسئول دو: قصد تخریب و تشویش اذهان داری؟ (سرزیربغل ما را گرفته، فیتوبارانداز میزند و با حرکت اشکلگربه ما را روی پل میبرد.)
مسئول سه: میخوای بهرهبرداری سیاسی کنی لاشخور؟ (موروپ چاگی و سپس اپ چاگی. از تاتامی پرت میشویم بیرون.)
مسئول چهار: بچهها نگهش دارید من دستام رو گچ بمالم، بیام. باز خدا پدر مسئول آخر را بیامرزد که وقتی دید عکاس داریم، رو به دوربین ما را نجات داد و نگذاشت بیش از این توجیه شویم.
ارسال نظر