طنز؛ با چی سفر کنیم؟
بدترین وسیله و البته بهترین وسیله برای سفر به دیار باقی هواپیماست. چون در حالت عادی شما سوار هواپیما می شوید که زودتر برسید، ولی حتی دیرتر هم نمی رسید! این اتفاق همه جای جهان می افتد.
یعنی هواپیمای مالزی می افتد داخل اندونزی، هواپیمای بلژیک می افتد وسط مزارع فرانسه، حتی چند وقت پیش یکی از عزیزان بومی جزایر تاسمانی پیغام داده بود: «چرا هواپیماها رو می ریزین توی تاسمانیا؟» ظاهرا یک هواپیمای چینی داشته می رفته ژاپن، فرمان قفل کرده و هواپیما کلا تغییر مسیر داده و رفته یک جای دیگر.
به دلیل طبیعی شدن این سوانحه و تبدیل آن ها به جزء جدایی ناپذیری از زندگی، شما انتظار داید وقتی سوار هواپیما می شوید، دیگر با پای خودتان پیاده نشوید و در هنگام پیاده یا پیدا شدن، از سایر مسافران قابل تشخیص نباشید.
اما دیگر این انتظار را ندارید که در آن لحظات باقیمانده از زندگی تان هم نتوانید خوش باشید. یعنی حداقل انتظاری که از سفر هوایی می رود این است که چهار تا مهماندار ملایم و مهربان از جلوی آدم رد شوند و این دم آخری را به کام شما شیرین کنند. اما تفاوت شرکت های داخلی با نمونه های مشابه خارجی همین جاست که مهماندارها بیخود مسافران را پررو نمی کنند و با پرت کردن یک کتلت ماسیده و یک برگ سس قرمز تاریخ گذشته به سمت مسافر، سطح توقعات را پایین نگه می دارند. درواقع، آن ها کارشان این است که روحیه شما را برای سوال و جواب آن دنیا آماده کنند.
با در نظر گرفتن تمامی این موارد به صورت یک پکیج کامل و در ژانر وحشت، ظاهرا قطار وسیله بهتری برای سفر محسوب می شود، چون حداقل چاله هوایی ندارد و همه چاله ها وطنی و زمینی هستند. همچنین، فقط یک بار و در یک ساعت مشخص با لگد به در کوپه شما می کوبیند و در سایر موارد کسی کاری به تان ندارد.
ارسال نظر