طنز؛ کنترل از راه دور ...
احمدرضا کاظمی در روزنامه شهروند نوشت:
دیروز خیلی اتفاقی در سایت یوتیوب با فیلمی تحت عنوان «کنترل سوسک با موبایل» برخورد کردم. اولش احتمال دادم که این هم از آن کلیپهای سرکاری باشد اما بعدا متوجه شدم که خیر، ماجرا واقعی است و به یک اپلیکشین موبایل مربوط میشود که با قراردادن یک قطعه الکترونیک روی بدن سوسک میتواند از طریق بلوتوث، سوسک را وادار به حرکت کند. حالا کاری به عقل مخترع محترم ندارم که اصلا چطوری آن سوسک را بگیریم و قطعه الکترونیکی رویش نصب کنیم! ولی ملاحظه میکنید که طی سالهای اخیر علم چقدر پیشرفت کرده است. ما که بچه بودیم، نهایت تسلطی که میتوانستیم روی حیوانات داشته باشیم، در این حد بود که مگس را به صورت زنده شکار کنیم و به پایش نخ ببندیم تا وقتی پرواز کرد، عین این پهبادهای جاسوسی توی هوا کنترلش کنیم و باهاش توی کوچه جلوی دختر همسایه ژست خلبانی بگیریم. یعنی لذت و هیجانی را که ما در آن دوران با این کار تجربه کردیم، را بعید میدانم کسی با پاراگلایدر هم تجربه کرده باشد! حال اما سوالی که مطرح میشود، این است که واقعا کنترل کردن یک موجود مشمئزکننده مثل سوسک چه کاربردی دارد؟ نهایتش این است که شما بتوانید به یکی بگویید: «بیا بریم توی دفترم، یه سوسک دارم با توپ روپایی میزنه!». غیر از این است؟ واقعا بهتر نبود پتانسیلهای فراوان این تکنولوژی گسترش پیدا کند و در زمینههای دیگر به کار گرفته شود؟ برای مثال...
کنترل «پشه» از راه دور
بنده شخصا اگر جای دانشمندان گرامی بودم، به جای اینکه وقت و انرژیام را صرف موجود کثیفی مثل سوسک بکنم که نهایت هنرش مزاحمت برای نوامیس مردم و دید زدن اشخاص درحمام و توالت است، روی موجودات موذیتر مثل پشه متمرکز میشدم. از نیشهای غولآسا، دراز و کلفتشان که وقتی داخل پوست دست فرو میروند، از تزریق عضلانی دگزامتازون هم دردناکتر هستند، میشود صرفنظر کرد اما از صدای ویزویز در گوششان هنگام خواب که از صدای «برای حمایت از تیمملی والیبال عدد ١ رو به شماره ٣٠٦٠ ارسال کنیدِ» مرتضی حسینی هم آزاردهندهتر است، نمیشود گذشت! من اگر دستی بر آتش علم و دانش داشتم، دقیقا مثل کنترل تلویزیون، یک دکمه Mute هم روی بال پشهها نصب میکردم! باور کنید خدمتی که این کار به مغز و اعصاب مردم میکند، را پرفسور سمیعی تا حالا نکرده است!
مدیریت وایرلسی
- الو؟! آقا پتروشیمی داره آتیش میگیره! کجایید؟
+ پتروشیمی؟ آتیش؟ نهخیر، من شمالم ولی ازهمینجا قویا تکذیب میکنیم!
- پس این دودی که بلند شده مال چیه؟!
+ دود؟ نمیدونم والا، سرخپوستان شاید، دارن بهم علامت میدن!
- آقا ماهشهر مگه سرخپوست داره؟ این آتیشه!
+ آتشفشان هم نداره؟ احیانا فراوان کرده باشه؟
- نه جناب! نداره، آتشسوزی شده.
+ تعطیلیه خب، لابد چهارتا از این جوونای خونگرم جنوب دور هم جمعشدن توی طبیعت بساط جوجه راه انداختن!
- آقا بساط جوجه نیست، همین الان اخبار هم گفت. پتروشیمی ماهشهره! مخازن سوخت دارن آتیش میگیرن!
+ عه؟ خب اشکالی نداره، جای نگرانی نیست. الان دکمهشو میزنم خاموش میشه!
خاموش کردن «کولر» و «بخاری» از راه دور
امروزه یکی از بزرگترین دغدغههای فصلی پدران در خانوادههای ایرانی همین است که وقتی داخل خانه نیستند، امکان خاموش کردن کولر و کمکردن بخاری را ندارند. این کار برای این عزیزان یک ایدئولوژی و نوعی مبارزه چالشی است، جوری که «دنیای بدون کولر و بخاری» برایشان اتوپیا و آرمانشهر محسوب میشود! واقعا اختراع یک تکنولوژی هوشمند که به صورت غیرحضوری کولر را خاموش و بخاری را کم بکند، میتواند زمینهساز یک انقلاب فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در خانوارهای ایرانی باشد:
تصور کن! اگه حتی، تصورکردنش سخته!... جهانی که توو اون «آبسال»، یه کارخونه بدبخته!
جهانی که توو اون شوفاژ، توی هیچ خونواری نیست... توی مغز زمستون هم، نیازی به بخاری نیست!
وسیلههای سرمایش، نه با آبه، نه با گازه... دیگه هیچ بچهای جاشو، جلو پنکه نمیندازه!
همه آزادِ آزادن! همه بیقبضِ بیقبضن!... توو نصفِ شب نمیبینی، کولر رو روشنش کردن!
دیروز خیلی اتفاقی در سایت یوتیوب با فیلمی تحت عنوان «کنترل سوسک با موبایل» برخورد کردم. اولش احتمال دادم که این هم از آن کلیپهای سرکاری باشد اما بعدا متوجه شدم که خیر، ماجرا واقعی است و به یک اپلیکشین موبایل مربوط میشود که با قراردادن یک قطعه الکترونیک روی بدن سوسک میتواند از طریق بلوتوث، سوسک را وادار به حرکت کند. حالا کاری به عقل مخترع محترم ندارم که اصلا چطوری آن سوسک را بگیریم و قطعه الکترونیکی رویش نصب کنیم! ولی ملاحظه میکنید که طی سالهای اخیر علم چقدر پیشرفت کرده است. ما که بچه بودیم، نهایت تسلطی که میتوانستیم روی حیوانات داشته باشیم، در این حد بود که مگس را به صورت زنده شکار کنیم و به پایش نخ ببندیم تا وقتی پرواز کرد، عین این پهبادهای جاسوسی توی هوا کنترلش کنیم و باهاش توی کوچه جلوی دختر همسایه ژست خلبانی بگیریم. یعنی لذت و هیجانی را که ما در آن دوران با این کار تجربه کردیم، را بعید میدانم کسی با پاراگلایدر هم تجربه کرده باشد! حال اما سوالی که مطرح میشود، این است که واقعا کنترل کردن یک موجود مشمئزکننده مثل سوسک چه کاربردی دارد؟ نهایتش این است که شما بتوانید به یکی بگویید: «بیا بریم توی دفترم، یه سوسک دارم با توپ روپایی میزنه!». غیر از این است؟ واقعا بهتر نبود پتانسیلهای فراوان این تکنولوژی گسترش پیدا کند و در زمینههای دیگر به کار گرفته شود؟ برای مثال...
کنترل «پشه» از راه دور
بنده شخصا اگر جای دانشمندان گرامی بودم، به جای اینکه وقت و انرژیام را صرف موجود کثیفی مثل سوسک بکنم که نهایت هنرش مزاحمت برای نوامیس مردم و دید زدن اشخاص درحمام و توالت است، روی موجودات موذیتر مثل پشه متمرکز میشدم. از نیشهای غولآسا، دراز و کلفتشان که وقتی داخل پوست دست فرو میروند، از تزریق عضلانی دگزامتازون هم دردناکتر هستند، میشود صرفنظر کرد اما از صدای ویزویز در گوششان هنگام خواب که از صدای «برای حمایت از تیمملی والیبال عدد ١ رو به شماره ٣٠٦٠ ارسال کنیدِ» مرتضی حسینی هم آزاردهندهتر است، نمیشود گذشت! من اگر دستی بر آتش علم و دانش داشتم، دقیقا مثل کنترل تلویزیون، یک دکمه Mute هم روی بال پشهها نصب میکردم! باور کنید خدمتی که این کار به مغز و اعصاب مردم میکند، را پرفسور سمیعی تا حالا نکرده است!
مدیریت وایرلسی
- الو؟! آقا پتروشیمی داره آتیش میگیره! کجایید؟
+ پتروشیمی؟ آتیش؟ نهخیر، من شمالم ولی ازهمینجا قویا تکذیب میکنیم!
- پس این دودی که بلند شده مال چیه؟!
+ دود؟ نمیدونم والا، سرخپوستان شاید، دارن بهم علامت میدن!
- آقا ماهشهر مگه سرخپوست داره؟ این آتیشه!
+ آتشفشان هم نداره؟ احیانا فراوان کرده باشه؟
- نه جناب! نداره، آتشسوزی شده.
+ تعطیلیه خب، لابد چهارتا از این جوونای خونگرم جنوب دور هم جمعشدن توی طبیعت بساط جوجه راه انداختن!
- آقا بساط جوجه نیست، همین الان اخبار هم گفت. پتروشیمی ماهشهره! مخازن سوخت دارن آتیش میگیرن!
+ عه؟ خب اشکالی نداره، جای نگرانی نیست. الان دکمهشو میزنم خاموش میشه!
خاموش کردن «کولر» و «بخاری» از راه دور
امروزه یکی از بزرگترین دغدغههای فصلی پدران در خانوادههای ایرانی همین است که وقتی داخل خانه نیستند، امکان خاموش کردن کولر و کمکردن بخاری را ندارند. این کار برای این عزیزان یک ایدئولوژی و نوعی مبارزه چالشی است، جوری که «دنیای بدون کولر و بخاری» برایشان اتوپیا و آرمانشهر محسوب میشود! واقعا اختراع یک تکنولوژی هوشمند که به صورت غیرحضوری کولر را خاموش و بخاری را کم بکند، میتواند زمینهساز یک انقلاب فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در خانوارهای ایرانی باشد:
تصور کن! اگه حتی، تصورکردنش سخته!... جهانی که توو اون «آبسال»، یه کارخونه بدبخته!
جهانی که توو اون شوفاژ، توی هیچ خونواری نیست... توی مغز زمستون هم، نیازی به بخاری نیست!
وسیلههای سرمایش، نه با آبه، نه با گازه... دیگه هیچ بچهای جاشو، جلو پنکه نمیندازه!
همه آزادِ آزادن! همه بیقبضِ بیقبضن!... توو نصفِ شب نمیبینی، کولر رو روشنش کردن!
پ
ارسال نظر