شوخیهای جالب شبکههای اجتماعی (۱۷۰)
نوشته های طنزِ حاصل ذهن خلاق هموطنان ایرانی از ابتدای پیدایش SMS و ایمیل تا به امروز در شبکههای اجتماعی نظیر توئیتر، وایبر، لاین، واتس آپ و .... حضور همیشگی و پررنگی داشته و دارند.
سعی داریم در این سری مطالب گزیده ای از این نوشته ها را در اختیار شما قرار دهیم که امیدواریم مورد استقبال شما عزیزان قرار گیرد.
*******
۱. - مارکو از ایران چه برایمان آوردی؟
- هیچی. مرکبِ خودمم تو شمال دزدیدن.
2. ﺩﺧﺘﺮﻫﺎﯼ ﺧﻮﺏ ﻣﺜﻞ ﺳﯿﺐ ﺭﻭﯼ ﺩﺭﺧﺖ ﻫﺴﺘﻦ. ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻫﺎ ﺩﺭ ﺑﺎﻻﺗﺮﯾﻦ ﻧﻘﻄﻪ ﺩﺭﺧﺖ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺭﻧﺪ. ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩﻧﺸﺎﻥ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺷﺎﺳﯽ ﺑﻠﻨﺪ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ.
3. من یه بار تو جاده مشهد به طبس یه گوشه دور افتاده که پرنده پر نمیزد، حدود 1300 کیلومتر دور از خونه یه سیگار روشن کردم رفیق صمیمی بابام از رو به رو اومد.
4. اگه دیدین امروز یه کیف داره واسه خودش گوشه پیاده رو حرکت میکنه، تعجب نکنین. اینا کلاس اولی اند!
5. ﺭﻭﺯﯼ ﺩﻭ ﺯﻥ ﻧﺰﺩ ﻋﻼﻣﻪ ﺑﺰﺭﮒ ﺁﻣﺪﻧﺪ ﻭ ﻫﺮ ﺩﻭ ﺍﺩﻋﺎ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﻣﺎﺩﺭ ﯾﮏ ﺑﭽﻪ ﻫﺴﺘﻨﺪ.
ﻋﻼﻣﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ: ﺑﭽﻪ ﺭﺍﻭﺳﻂ ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﺪ ﻭ ﻫﺮ ﺯﻥ ﺍﺯ ﯾﮏ ﻃﺮﻑ ﺩﺳﺖ ﺁﻥ ﮐﻮﺩﮎ ﺭﺍ ﺑﮑﺸﺪ.
ﺁﻥ ﺩﻭ ﺯﻥ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺩﺳﺘﺎﻥ ﮐﻮﺩﮎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻃﺮﻓﯿﻦ ﮐﺸﯿﺪﻧﺪ ﮐﻪ ﮐﻮﺩﮎ ﺍﺯ ﻭﺳﻂ ﻧﺼﻒ ﺷﺪ.
ﻋﻼﻣﻪ ﮐﻤﯽ ﺟﺎ ﺧﻮﺭﺩﻧﺪ ﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ: ﻗﺎﻋﺪﺗﺎ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺍﯾﻨﺠﻮﺭﯼ ﻣﯽﺷﺪ.
۶. تو خواص یونجه نوشته: "تقویت کننده اعصاب". همیشه برام سوال بود چرا الاغ ایقدر نسبت به مسائل بی تفاوته.
۷. پسره تو پروفايلش نوشته پسري هستم که باهر نفسم ۱۰ تا دختر ميميرن. منم نوشتم: خاک توسرت مسواک بزن.
۸. ﻧﺤﻮﻩ ﺩﺭﺱ ﺩﺍﺩﻥ ﺳﺮ ﮐﻼﺱ
4=2+2
ﺣﺎﻻ ﻧﺤﻮﻩ ﺳﻮﺍﻝ ﺩﺍﺩﻥ ﺗﻮﺍﻣﺘﺤﺎﻥ!
ﺍﺻﻐﺮ 13 ﺳﺎﻟﻪ ﺍﺳﺖ ﺳﻦ ﺑﺮﺍﺩﺭﺵ ﺍﺣﻤﺪ ﯾﮏﺷﺸﻢ سینوس ﺯﺍﻭﯾﻪ دست چپ ﺑﺮﺍﺩﺭﺵ است.
ﺍﻟﻒ ) ﺍﮔﺮ ﺍﺻﻐﺮ ﻧﺼﻒ ﭘﻮﻟﺶ ﺭﺍ ﺧﺮﺝ ﮐﻨﺪ ﺍﺣﻤﺪ ﭼﻨﺪ ﺷﮑﻼﺕ ﺩﺍﺭﺩ؟
ﺏ ) مادر ﺟﻌﻔﺮ را رسم کنید!
9. ﻓﻘﻂ ﯾﻪ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﻣﯿﺘﻮﻧﻪ ﺗﻮ ﺗﺮﺍﻓﯿﮏ ﻭ ﺑﺪﺑﺨﺘﯽ ﺑﺮﻩ ﺷﻤﺎﻝ ﺗﻮ ﭘﺎﺭﮎ ﺑﺨﻮﺍﺑﻪ، ﻧﯿﻤﺮﻭ ﻭ ﭼﺎﯼ ﮐﯿﺴﻪ ﺍﯼ ﺑﺨﻮﺭﻩ، ﯾﻪ ﻫﻔﺘﻪ ﺣﻤﻮﻡ ﻧﺮﻩ ﻭ ﻓﮏ ﮐﻨﻪ ﺗﻔﺮﯾﺢ ﮐﺮﺩﻩ.
10. Last seen at 7:00
.
از امروز صبح در سراسر کشور
11. پیرمرد به تعمیرگاه موبایل رفت با دستان لرزان گوشیشو از جیبش درآورد داد به تعمیرکار. تعمیرکار که فهمیده بود قضیه چیه گفت : پدر جان گوشیت خراب نیست شاید بچه هاتون سرشون شلوغه زنگ نمیزنن. پیرمرد با صدای خسته گفت: زر نزن، مموری هشت گیگ گرفتم عباس قادری بریزی.
12. به سلامتی کبریت توکلّی. هیچ دلیلی نداشت فقط دیدم از سال ۱۲۹۷ تاسیس شده تا حالا هیشکی ب فکرش نبوده. کبریت توکلّی خیلی دوستت داريم.
13. امروز از دانشگاه زنگ زدن بیا ثبت نام کن. تعجب کردم گفتم من که آزمون شرکت نکردم. گفت اون روز تو تلگرام به دوستت گفتی شاید تو آزمون ارشد شرکت کنی، ما ثبت نامت کردیم آزمون هم جات دادیم، الان ترم دو هستی، نگران نباش درست خوبه، فقط شهریه بدهکاری.
14. دختره 4 ﺳﺎﻟﺸﻪ ﺩﯾﺪﻡ ﺍﺧﻤﺎﺵ ﺗﻮ ﻫﻤﻪ ﻣﯿﮕﻢ ﺗﺤﻮﯾﻞ ﻧﻤﯽ ﮔﯿﺮﯼ؟! ﻣﯿﮕﻪ ﺳﻔﺎﺭﺷﺖ ﻧﺪﺍﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﮐﻪ ﺑﺨﻮﺍﻡ ﺗﺤﻮﯾﻠﺖ ﺑﮕﯿﺮﻡ. ﺍﻻﻥ ﺳﻪ ﺳﺎﻋﺘﻪ ﺣﺮﻑ ﻧﺰﺩﻡ!
15. یه عکس دیدم الان تو یه مدرسه به کلاس اولیها یه ماشین اسباببازی خفن داده بودن! روز اول مدرسه زمان ما فقط یه ماشین موزر بود!
16. یه سلامی هم عرض کنیم به اون معلمی ک زنگ اول روز اول مهر درس میده.
سلام عقده ای.
۱۷. ما دماغ فابریکیا با انگشت به جاهایی از دماغمون دسترسی داریم که شما دماغ عملی ها با گوش پاک کن هم دسترسی ندارین.
۱۸. بچه که بودم یه بار مامانم خواست منو تنبیه مدرن کنه، منو تو انباری زندونی کرد منم اون تو شروع کردم به آواز خواندن با صدای بلند. یهو دیدم در باز شد مامانم با لوله جاروبرقی اومد دوباره منو تنبیه سنتی کرد!
۱۹. دکمه روشن کنترلو ۲۰ بار می زنی تلویزیون روشن نمی شه. عصبانی می شی، ۲ بار پشت سر هم محکم فشار می دی روشن می شه دوباره خاموش می شه!
۲۰. شمارها های توی گوشیم ۹۹ درصد بی خودنا ... حالا کافیه یکیو پاک کنم، فرداش مرگ و زندگیم دست همون یه نفر می افته!
۲۱. اگه باتری موبایلت خوب شارژ نگه می داره به جای اینکه به جون کارخونه سازنده دعا کنی یه فکری به حال تنهاییت بکن بدبخت!
۲۲. اگه با هم قهرید اینو بدونید که دنیا دو روزه، پس واسه دو روز ارزش نداره برید منت کشی و آشتی و این حرفا!
۲۳. شما یادتون نمیاد برای درس علوم لوبیا لای دستمال سبز می کردیم، می بردیم سر کلاس چنان پز می دادیم انگار درخت گردو سبز کردیم!
۲۴. یکی از فانتزیام اینه که توی یه پارک شلوغ شروع کنم به دویدن و همزمان با موبایلم بگم لعنتیا تا من نگفتم هیچ کس شلیک نکنه کلی آدم بی گناه اینجا هست!
۲۵. «دیدی درد نداشت؟» چیست؟ جمله نوستالژیک پدر و مادرها بعد از آمپول زدن به بچه هاشون درحالی که بچه داره خون گریه می کنه! یعنی اون همه اشکی که ریخته اشک شوق بوده؟
۲۶. اگه دقت کرده باشین، زندگی همه کسایی که ما فکر می کنیم اُسکل هستن از زندگی خودمون بهتره.
۲۷. دختره لب ساحل ۵۰۰۰ تومن داده ۳۰ ثانیه اسب سوار شده بعد عکس گرفته زیرش نوشته: من عاشق سوارکاری ام!
۲۸. قیمت اجناس بعضی برندها و مغازه ها یجوریه که فقط مونده صاحب شرکتش بیاد بگه نمی خوام بفروشم فقط گذاشتم دلتون بسوزه!
۲۹. شمایی که دانشگاه قبول شدید جون مادرتون روز اول با کت و شلوار نیاید دانشگاه!
۳۰. بذارین یکم جیپسی کینگ بخونم براتون:
آمامیـــــــــو،
آمامیوس و نو دونه درا
جُکُتونو تاراسورااااااااااااااا
نظر کاربران
عاااالی ...
خخخخخخخخخخخ
در چاپ بعضی مطالب دقت کنید لطفا منظورم شماره 5 هستش
17 تا 23
:-)))))))))))))))))))))))
خعلی با16 موافقم........Big like
آخی ۴
عالي بود ممنون
شماره5روایتی ازحضرت علی است واون قاضی حضرت علی هستن لطفاباهرچیزی شوخی نکنید
پاسخ ها
فکر نمیکنم روایت درستی باشه خیلی با منطق جور درنمیاد
من این رو راجع به انوشیروان شنیده بودم
اگه دیدین امروز یه کیف داره واسه خودش گوشه پیاده رو حرکت میکنه، تعجب نکنین. اینا کلاس اولی اند!
عزیزززززززززززززززززززززززززززم الهی ی ی ی
تکراریه ولی ممنون
واس اینکه پشت کارتون بیشتر شه خوب بود خخخخخ
متوجه منظور شماره 10 نشدم میشه لطفا یکی واسم توضیح بده
خيلي بامزه بود . مرسي