ماندگارترین دیالوگ های تاریخ سینما (۵۹)
جک: من همه اون چیزی رو که لازم دارم الان همراه خودم دارم. هوایی که برای تنفس لازم دارم در ششها و تعدادی ورق برای نقاشی.
دوست دارم وقتی صبح از خواب بلند میشم ندونم چه اتفاقی برام میوفته. مهم نیست چه کسی رو ملاقات میکنم، مهم نیست شب رو کجا میگذرونم. پریشب رو زیر یه پل خوابیدم و حالا در یکی از بزرگترین مصنوعات عالم به سر میبرم و با شما آدمای ثروتمند و باحال دارم شامپاین میزنم.
زندگی هدیه ای است که نباید حروم بشه. شما نمیدونید برگ بعدی زندگی چیه. باید یاد بگیرید زندگی وقتی میاد بگیریدیش، باید روی تک تک روزها حساب کنید.
Titanic | ۱۹۹۷ |James Cameron
(رضا کیانیان): حرف حق میزنی عزیزم، ولی باید یاد بگیری هر حقیقتی رو تو صورت طرف مقابل تُف نکنی؛ روح و روان آدما از هر حقیقتی عزیزتره...
چتری برای دو نفر | ۱۳۷۹ | احمد امینی
کارلیتو (آل پاچینو): گاهی اوقات لطف، سریع تر از یک گلوله آدم را میکشه!
Carlito 's Way | ۱۹۹۳
سیاوش (مصطفی زمانی): وقتی یکی رو دوست داری یه بار بهش فرصت میدی، برای بار دومم همین کارو میکنی.
چون دل کندن سخته ...
قصهٔ پریا | 1389 | فریدون جیرانیراسل کرو (ماکسیموس): زمانی مردی رو میشناختم که میگفت: " مرگ به روی همه ما لبخند می زنه، ولی فقط یه مرد واقعی می تونه جوابش رو با لبخند بده. "
Gladiator | ۲۰۰۰ |Ridley Scott
بیمار سرطانی: یه نخ سیگار میدی؟
دنزل: مگه تو سرطان نداری؟
بیمار سرطانی: چی میشه مگه...سرطانم سرطان میگیره؟؟؟
Flight|۲۰۱۲| Robert Zemeckis
شهاب: آخه این فسقلی فنچ چی داره که تو اسیرش شدی؟
کوروش: یه چیزی داره که تو نمیفهمی
شهاب: لابد تو میفهمی..
کوروش: آره چون خیلی وقته ندیدم ...نجابت!
شهاب: بیخیال بابا نجابت و این حرفا کشکه، بگو از اینایی که دیر رکاب میده!
چهل دفعه باید ببری کافی شاپ، کتاب شعر بدی، سمینار ادبیات، فلسفه بذاری که تازه بعدش چی...
خب این بعدش رو بیار قبلش! نمیشه؟!
برف روی شیروانی داغ | ۱۳۸۹ | محمد هادی کریمی
تو در مورد دلتنگی واقعی چیزی نمی دونی، چون این تنها زمانی اتفاق می افته که کسی رو بیشتر از خودت دوست داشته باشی.
ویل هانتینگ نابغه | Good Will Hunting | ۱۹۹۷
شکارچی پیر: دیگه ازین خرسای سیاه لعنتی زیاد این اطراف نمونده. واسه همین وقتی یکیشون میاد تو تیررست، باید مطمئن باشی که میزنیش!
گوستداگ: پس واسه این بهشون شلیک میکنین؟ چون خیلی ازشون باقی نمونده؟
شکارچی جوان: داداش این اطراف آدمای رنگینپوست زیادی دیگه نیستن. شاید بهتره سوار ماشین گرونت بشی و بری پی کارت.
گوستداگ برمیگردد که سوارماشینش بشود. ولی اسلحه کمریاش را در میآورد و شکارچی جوان را هدف قرار میدهد. شکارچی پیر میخواهد اسلحه دیگری را از ماشین بردارد که گوست داگ به پایش شلیک میکند!
شکارچی پیر: لعنتی، چرا زانومو زدی؟
گوستداگ: میدونی. در فرهنگهای باستان خرسها و انسانها یکسان شمرده میشدند.
شکارچی: دیگه فرهنگ باستانی وجود نداره آقا.
گوستداگ: بعضی وقتا وجود داره.
| ۱۹۹۹| Ghost Dog جیم جارموش
تد: اینقدر سخت ورزش کردم که کت و کول برام نمونده. نمیتونم دستمو تکون بدم.
لیلی: حس میکنم از وقتی باشگاه میریم انرژی بیشتری دارم. روزمو با حس خوب آغاز میکنم.
رابین: آره اولش سخت بود ولی الان آگه یه روز، ورزش نکنم اعصابم بهم میریزه. اصلاً وابسته شدم بهش.
تد: بچهها به خودمون افتخار میکنم. اولین هفته سختترین هفتهاست و ما تونستیم از مانع اصلی بگذریم. به نظرم رفتن به باشگاه درستترین تصمیمی بوده که در زندگیام گرفتم.
راوی: و ما دیگه هیچوقت به اون باشگاه برنگشتیم!
How I Met Your Mother | ۲۰۰۵-۲۰۱۴
ایتن ترمبلی: فکر میکنی دریل بهت نامردی کرده؟
پیتر هایمن: نه.
ایتن ترمبلی: ولی بهنظرم کرده، وگرنه چرا باید این ماشین گرونقیمترو بهت قرض بده؟ چرا باید اینهمه پول بهت بده؟ حتماً واسه آینه که …
پیتر هایمن: واسه آینه که اون دوست منه!
ایتن ترمبلی: تا حالا رفتی باغوحش سندیهگو؟
پیتر هایمن: یه سؤال ازت دارم. چطور این سؤالات پشت سر هم به ذهنت خطور میکنه؟
ایتن ترمبلی: داشتم به تو و دریل فکر میکردم، و اینکه دریل بهت نامردی کرده... بعد فکر کردم که بچه دریل ممکنه چه شکلی باشه؟ شاید شبیه یه بچهگورخر باشه. و بعدش یادم آمد که من اصلاً تو عمرم یه گورخر هم ندیدم و بعدش فکر کردم که باید سر راه کالیفرنیا به باغوحش سندیهگو بریم.
پیتر هایمن: صحیح! نه، من هیچوقت به باغوحش نرفتم، لطفاً سؤال بعد.
Due Date | ۲۰۱۰|Todd Phillips
یه جا هست که باید وایستی.
یه جا هم هست که باید درری
اما خدا نکنه جای این دوتا باهم عوض شه، که دیگه تا آخر عمر بدهکار خودتی.
دندان مار | ۱۳۶۸ | مسعود کیمیایی
کلاه قرمزی: آقای مرجی، آقای مرجی.
مجری: بله بله.
کلاه قرمزی: یه چیزی فهمیدم... میدونین خوفیه عید چیه؟
مجری: چیه؟
کلاه قرمزی: وقتی عید نیست، مهمونا میان و میرن، بزرگترا دعوا میکنن مگه من بهت نگفتم جلوی مهمون این کارو بکن، اون کارو نکن، ولی عید خوبیش چیه؟
مجری: خوبیش آینه که جلوی مهمون این کارو نمیکنن!؟
کلاه قرمزی: نــــــــــــه! خوبیش آینه که بعد از رفتن مهمونا که میخوان دعوامون کنن، اون یکی مهمونا میان! برای همین دیگه نمیتونن جلوی مهمون جدیدتره، بگن چرا جلوی مهمونای قبلی فلان کارو کردی!
کلاه قرمزی | ایرج طهماسب
تا میتونی عکس بگیر وگرنه حسرت عکسهایی که نگرفتی تا آخر عمرت باهات باقی میمونه.
پناهگاه امن | Safe Haven |۲۰۱۳
بن (ویل اسمیت): در هفت روز خدا دنیا را آفرید..
و در هفت ثانیه من مال خودمو نابود کردم ...
Seven Pounds | ۲۰۰۸
نظر کاربران
حرف حق میزنی عزیزم، ولی باید یاد بگیری هر حقیقتی رو تو صورت طرف مقابل تُف نکنی؛ روح و روان آدما از هر حقیقتی عزیزتره..
فوق العادست این قسمت مجله خسته نباشید دمتون گرم