۱۸۰۹۴۷
۱ نظر
۵۰۹۸
۱ نظر
۵۰۹۸
پ

ماندگارترین دیالوگ های تاریخ سینما (۳۵)

ماندگارترین دیالوگ های تاریخ سینما (35)




ماندگارترین دیالوگ های تاریخ سینما


+شازده کوچولو: رو چه سیاره ای پایین اومدم؟
- مار: رو زمین... تو قارهٔ آفریقا
+ عجیبه!... پس رو زمین، آدما بهم نمیرسن ؟!
- اینجا کویره... تو کویر کسی زندگی نمیکنه... ولی زمین خیلی وسیعه...
+ (با نگاه به آسمان) به خودم میگم ستاره ها واسه این روشنن که هر کسی بتونه یک روز مال خودشُ پیدا کنه!... ستاره ی منو ببین... درست بالا سرمونه... اما چقدر دوره...
- اینجا اومدی چیکار ؟
+ با یه گل بگو مَگوم شده !... آدما کجان؟... آدم تو کویر یه خُرده احساس تنهایی میکنه
- پیش آدما هم احساس تنهایی میکنی !...

The Little Prince (شازده کوچولو)- Stanley Donen

ماندگارترین دیالوگ های تاریخ سینما (35)

- دیگه از خوش اومدن و بد اومدن بیزار شدم... دلم میخواد یکی پیدا بشه که یه جور دیگه بهش نگاه کنم... بهش احترام بزارم... بزرگ باشه، بـزرگ...

پری| ۱۳۷۳| داریوش مهرجویی

ماندگارترین دیالوگ های تاریخ سینما (35)

انعطاف پذير ترين انگل چيه؟ باکتري؟ ويروس؟ کرم روده اي؟ نه بلکه يه فکر. از همه انعطاف پذيرتر و واگيردار تره. به محض اينکه يه ايده وارد ذهنتون بشه. تقريباً غيرممکنه که اونو از بين ببريش. ايده اي که کاملاً شکل گرفته باشه و کاملاً قابل درک باشه، به ذهنتون مي چسبه.

Inception| تلقین ۲۰۱۰| کریستوفر نولان

ماندگارترین دیالوگ های تاریخ سینما (35)

کارولین : آدم وقتى یه بازى رو شروع می کنه ، احتمال داره ببازه ...
ولى وقتى از ترس باخت ، بازى نکنه ، همیشه یک بازنده ست !

Queen to Play| ۲۰۰۹| Caroline Bottaro

ماندگارترین دیالوگ های تاریخ سینما (35)

بهرام:چته استاد؟یکی دیگه کشتی هاش غرق شده تو تو فکری!
علی:هیچی.
بهرام:با لاله حرفتون شده؟
علی:حس می کنم داره یه چیزی رو ازم قایم می کنه!
بهرام:قایم کنه!تو هم یه چیزی ازش قایم کن.

سعادت آباد | مازیار میری

ماندگارترین دیالوگ های تاریخ سینما (35)

عشق مثل یه سرابه ...... از دستش فرار کنی به سمتت میاد ، وقتی به طرفش بری از دست تو فرار میکنه .......

El Amor Brujo | عشق ، افسونگر ۱۹۸۶| کارلوس سائورا

ماندگارترین دیالوگ های تاریخ سینما (35)

امیلی : بدون تو ، احساسات امروز مثل برف دیروز از بین میرن .

Amelie |۲۰۰۱| Jean-Pierre Jeunet

ماندگارترین دیالوگ های تاریخ سینما (35)

حبیب (ﺷﻬﺎﺏ ﺣﺴﯿﻨﯽ) : تو ﺭﺍ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﻫﻤﻪ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻧﺸﻨﺎﺧﺘﻪ ﺍﻡ ﺩﻭﺳﺖ ﻣﯽ ﺩﺍﺭﻡ ... ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﻋﻄﺮ ﻧﺎﻥ ﮔﺮﻡ , ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺮﻓﯽ ﮐﻪ ﺁﺏ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ
ﺩﻭﺳﺖ ﻣﯽ ﺩﺍﺭﻡ ... ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺩﻭﺳﺖ ﻣﯽ ﺩﺍﺭﻡ ...
ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﻫﻤﻪ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺍﻡ ﺩﻭﺳﺖ ﻣﯽ ﺩﺍﺭﻡ... ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺩﻭﺳﺖ ﻣﯽ ﺩﺍﺭﻡ.
ﺑﺮﺍﯼ ﺍﺷﮑﯽ ﮐﻪ ﺧﺸﮏ ﺷﺪ ﻭ ﻫﯿﭻ ﻭﻗﺖ ﻧﺮﯾﺨﺖ ﻟﺒﺨﻨﺪﯼ ﮐﻪ ﻣﺤﻮ ﺷﺪ ﻭ ﻫﯿﭻ ﮔﺎﻩ ﻧﺸﮑﻔﺖ ﺩﻭﺳﺖ ﻣﯽ ﺩﺍﺭﻡ... ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺧﺎﻃﺮﻩ ﻫﺎ ﺩﻭﺳﺖ ﻣﯽ ﺩﺍﺭﻡ
ﺑﺮﺍﯼ ﭘﺸﺖ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﻪ ﺁﺭﺯﻭﻫﺎﯼ ﻣﺤﺎﻝ... ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﻧﺎﺑﻮﺩﯼ ﺗﻮﻫﻢ ﻭ ﺧﯿﺎﻝ ﺩﻭﺳﺖ ﻣﯽ ﺩﺍﺭﻡ... ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺩﻭﺳﺖ ﻣﯽ ﺩﺍﺭﻡ
ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺩﻭﺩ ﻻﻟﻪ ﻫﺎﯼ ﻭﺣﺸﯽ... ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﮔﻮﻧﻪ ﯼ ﺯﺭﯾﻦ ﺁﻓﺘﺎﺏ ﮔﺮﺩﺍﻥ
ﺑﺮﺍﯼ ﺑﻨﻔﺸﯿﻪ ﺑﻨﻔﺸﻪ ﻫﺎ ﺩﻭﺳﺖ ﻣﯽ ﺩﺍﺭﻡ... ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺩﻭﺳﺖ ﻣﯽ ﺩﺍﺭﻡ... ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﻫﻤﻪ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻧﺪﯾﺪﻩ ﺍﻡ ﺩﻭﺳﺖ ﻣﯽ ﺩﺍﺭﻡ
ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺗﻠﺦ ﻟﺤﻈﻪ ﻫﺎ... ﭘﺮﻭﺍﺯ ﺷﯿﺮﯾﻦ ﺧﺎﻃﺮﻩ ﻫﺎ ﺩﻭﺳﺖ ﻣﯽ ﺩﺍﺭﻡ
ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﯼ ﻫﻤﻪ ﯼ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻧﺨﻮﺍﻫﻢ ﺩﯾﺪ ﺩﻭﺳﺖ ﻣﯽ ﺩﺍﺭﻡ
ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﻗﻄﺮﺍﺕ ﺑﺎﺭﺍﻥ ، ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﯼ ﺳﺘﺎﺭﻩ ﻫﺎﯼ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺩﻭﺳﺖ ﻣﯽ ﺩﺍﺭﻡ
ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺧﻮﺩﺕ ، ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺁﻥ ﻗﻠﺐ ﭘﺎﮐﺖ ﺩﻭﺳﺖ ﻣﯽ ﺩﺍﺭﻡ
ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺩﻭﺳﺖ ﻣﯽ ﺩﺍﺭﻡ... ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﻫﻤﻪ ﯼ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻧﻤﯽ ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﺍﻡ ﺩﻭﺳﺖ ﻣﯽ ﺩﺍﺭﻡ.

مجموعه تلویزیونی ﻣﺪﺍﺭ ﺻﻔﺮ ﺩﺭﺟﻪ| حسن فتحی

ماندگارترین دیالوگ های تاریخ سینما (35)

بهترين و واضح‌ترين شکلي که بتونم برات توضيح بدم اين هست که فکر کن اخبار ما راجب يک زن در حال جيغ‌زدني باشه که با گلوي بريده‌شده‌ اش توي خيابون ميدوه!

Nightcrawler| شبگرد ۲۰۱۴| دن گیلروی

ماندگارترین دیالوگ های تاریخ سینما (35)

کین: قضیه ی این چشمهای گنده ای که می کشی چیه؟
مارگارت: خب من اعتقاد دارم که میشه چیزهارو در چشم افراد دید، چشم ها پنجره ای به درونت هستن

Big Eyes |۲۰۱۴ چشمان بزرگ | Tim Burton - Official Page

ماندگارترین دیالوگ های تاریخ سینما (35)

محدثه ( هنگامه قاضیانی ): منصور … ساناز شیطونه، نه؟
منصور ( حمید فرخ نژاد ): زنِ شیطون معلوم می کنه!

زندگی مشترک آقای محمودی و بانو| ۱۳۹۰| روح‌الله حجازی

ماندگارترین دیالوگ های تاریخ سینما (35)

در عشق همانند سیاست تنها یکی از طرفین باید قدرت داشته باشد!...

Roman Polanski |Venus in Fur |۲۰۱۳

ماندگارترین دیالوگ های تاریخ سینما (35)

-من دوستت دارم ،ميخواستم باقي عمرم و با تو بگذرونم.
-من باقي عمر تو رو نميخوام! باقي عمر خودم و ميخوام.

Bitter Moon| ماه تلخ ۱۹۹۲| رومن پولانسکی

ماندگارترین دیالوگ های تاریخ سینما (35)

زن :میدونی من دلم میخواست دستگاهی اختراع می کردم
که خاطره رو نگه می داشت
مثل عطر تو شیشه و این خاطره هرگز محو نمی شد و من هر وقت دلم
می خواست می تونستم درِ بطری رو باز کنم و خاطره رو از نو تجدید کنم.
مرد :چه لحظه ی بخصوصی از زندگی ت رو میل داری حفظ کنی؟
زن : تمام ش رو
تمام لحظات اون رو ... فکر می کنم برای این کار باید هزاران هزار بطری جمع کنم .
مرد : می دونی بعضی وقت ها توی این بطری ها شیطونایی هستند که درست در لحظه ای که که آدم با تمام قوا سعی می کنه اون هارو فراموش کنه سر بلند می کنند.
زن : دلم می خواست یه زن سی و شش ساله بودم با لباس سیاه و یه رشته مروارید ..
مرد : در این صورت اینجا پیشِ من نبودی.

Rebecca| ربه‌کا ۱۹۴۰| آلفرد هیچکاک

ماندگارترین دیالوگ های تاریخ سینما (35)

جعفرخان ( حسین سرشار ): مردمی که قدرت تمیز ندارن، لیاقت ترقی هم ندارن.

جعفرخان از فرنگ برگشته| ۱۳۶۶| علی حاتمی

ماندگارترین دیالوگ های تاریخ سینما (35)

پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • بدون نام

    حسين سرشار آخي

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج