روش های درمانی عجیب در طول تاریخ
تکنیک های کلی پزشکان بر این پایه بنا شده ” تا جایی که امکان دارد به بدن بیمار صدمه ای وارد نشود” ولی با مطالعه بر روی روش های درمانی که در طول تاریخ رواج داشته به نتیجه ای می رسیم که این سخن چندان هم رعایت نمی شده است .
مته کاری
در بین طبیب های قدیمی ترعمل های جراحی به روش بسیار دردناکی صورت می گرفت . در ۷۰۰۰ سال گذشته کلا انسانها رابطه ی خوبی با تراشکاری و مته کاری داشتند و برای علم پزشکی هم از آن برای سوراخ کردن جمجمه ی فرد بیمار و خارج کردن بیماری استفاده می کردند . پژوهشگران به طور دقیقی نمی توانند دلیلی برای این عمل آنها بیان کنند ولی به احتمال زیاد این کار را نشات گرفته از خرافات و برای آزادسازی ارواح خبیثه از بدن فرد انجام می دانند . بعضی دیگر از پژوهشگران هم سوراخ کردن جمجمه را برای درمان بیماری صرع , سردرد و لختگی خون می دانند . از تحقیق بر روی اسکلت هایی که در پرو کشف شده می توان به این نتیجه رسید که در همه ی موارد سوراخ کردن جمجمه منجر به مرگ بیمار نمی شده و بیمار می توانست به زندگی اش ادامه دهد .
جیوه
در یونان باستان جیوه به عنوان یک مرهم یا روغن کاربرد داشت. مصریان و رومیان باستان هم از آن به عنوان ابزار آرایشی که گاهی باعث دگرگونی چهره میشود، بهره میبردند. در لامانه، یکی از شهرهای اصلی تمدن مایا یک استخر جیوه پیدا شده بود که در زیر یک زمین بازی (با توپ) در آمریکای میانه جای داشت. کیمیاگران گمان میکردند جیوه نخستین مادهٔ جهان بوده و دیگر فلزها از آن پدید آمدهاند. آنها بر این باور بودند که می توان با تغییر کیفیت و کمیت گوگرد افزوده شده به جیوه، فلزهای گوناگون را پدید آورد. همچنین این باور وجود داشت که خالص ترین فلزها، طلا است برای همین در تلاش شان در دگرگونی فلزهای ناخالص به طلا از جیوه بهره میبردند. به انجام رسانیدن چنین واکنشی، آرزوی دیرینهٔ بسیاری از کیمیاگران بود. مردم در چین و تبت گمان میکردند که جیوه باعث درازی عمر، درمان آسیبها و درمجموع، سلامتی بهتر افراد میشود. تا آنجا که در افسانهها گفته شده یکی از شاهان چین به نام چین شی هوان در آرامگاهی از سرزمینش به خاک سپرده شده که رودهایی از جیوه را دربرداشته به عنوان نمادی از رودهای چین. این پادشاه خود در اثر نوشیدن آمیختهای از جیوه و گَرد یشم سبز که کیمیاگران دربار " دودمان چهاین " آن را درست کرده بودند، کشته شده بود. او گمان میکرد با نوشیدن این معجون، جاودان خواهد شد. او با نوشیدن این معجون دچار نارسایی کبدی، مسمویت جیوه و در پایان مرگ مغزی شده بود.
حجامت
در طول هزاران سال پزشکان در برخورد با بیماری ها دلیل اصلی مرض را " خون بد " تشخیص می دانند و برای برقراری توازن در بدن بخشی از بدن و رگ اصلی را بریده و مقدار زیادی از خون را درون ظرفی خالی می کردند و در مواردی هم پزشکان خون را مکیده و بیرون می کشیدند . به احتمال فراوان اولین حجامت در دوره ی سامریان و یا مصریان رخ داده و کم کم تا قرن نوزدهم به طرز گسترده ای رواج یافت که گسترش انجام حجامت و خونگیری در طب غربی بر پایه طب اخلاطی که بیماریها را ناشی از اختلال در اخلاط چهارگانه بدن یعنی خون، بلغم، صفرا و سودا میدانست است . در موارد زیادی فرد براثر کم خونی جانش را از دست می داد . پزشکان قرون وسطا برای هر نوع دردی از گلودرد گرفته تا طاعون , تخلیه ی خون بیمار را تجویز می کردند . سرانجام پس از تحقیقات بسیار مشخص گردید که ضرر و زیان این کار بسیار بیشتر از منفعتش است و این روش در اکثر جهان منسوخ گردید . از عوارض جانبی حجامت می توان به انتقال بیماریهای عفونی مثل ایدز و هپاتیت - خونریزی و عوارض ناشی از آن (بیماریهای قلبی عروقی در افراد مستعد و…) و ایجاد یا تشدید کم خونی در صورت ایجاد خراشهای پوستی بیش از حد مجاز - اسکار یا اثر زخم در روی بدن در صورت ایجاد شکافهایهای خطی توسط تیغ -افزایش ریسک بروز لختههای خونی، سکته مغزی در پی حجامت در گردن ( به همین دلیل متخصصان حجامت توصیه میکنند بعد انجام حجامت شخص دراز نکشد و حداقل ۳۰ دقیقه فعالیت بدنی همچون دویدن انجام دهد تا احتمال بروز لخته کاهش یابد) . روش های حجامت در قدیم با حجامت های امروزی بسیار متفاوت بوده و مانند امروزه از قواعد و بهداشت خاصی پیروی نمی کردند. زالو درمانی هم همچنان برای درمان بعضی از بیماری ها مورد استفاده قرار می گیرد .
مرهم حیوانات
مصریان باستان سیستم سازمان یافته ای برای علم طب داشتند و پزشکانی که برای بیماری های خاصی طبابت می کردند با این حال روش های درمانی آنها همیشه درست نبوده.استفاده از خون مارمولک , موش مرده , بزاق دهان اسب و نان کپک زده برای ساختن مرهم موضعی و معجون از جمله اشتباهات این دسته از پزشکان محسوب می شد . همچنین از مدفوع انسان و حیوانات برای ترمیم زخم های موضعی استفاده می کردند . در ۱۵۰۰ سال قبل از میلاد , خر , سگ , آهو و مگس یه عنوان اصلی ترین داروهای آن زمان به حساب می آمد و در خیلی از موارد این روش های درمانی منجر به عفونت و تشنج های شدید می گردید.
آدم خواری
برای کسانی که به درد عضلانی و معده درد مبتلا بودند خوردن گوشت انسان تجویز می شد و نامش را " طب مرده خواری" نهاده بودند که تا صدها سال یکی از نگران کننده ترین روش های درمانی محسوب می گردید . در سالهای پایانی قرن پانزدهم میلادی، کریستف کلمب در جزیرههای آنتیل، میان آمریکای جنوبی و آمریکای شمالی، به قومی به نام کارائیب بر خورد که میانشان خوردن گوشت انسان رسم بود. کلمب آنها را کانیبال نامید. این نام در بسیاری از زبانهای اروپایی به معنی آدمخوار به کار رفتهاست. خوردن گوشت انسان در بین بومیان استرالیای مرکزی رسم بود که مادران گوشت کودکان مرده خود را میخوردند تا نیرویی را که به هنگام زادن به آنها داده بودند بازپس گیرند. مردم گل باستان(نیاکان فرانسویان) خوردن گوشت قسمتهایی از بدن انسان را برای درمان بعضی از بیماریها سودمند میدانستند. بعضی از قبیلههای سیاه پوست گینه، در آفریقا، گوشت انسان میخوردند و برای تهیه آن به قبیلههای دیگر حمله میکردند و اسیر میگرفتند. اسیران را، مانند گاو و گوسفند، می چراندند تا پروار شوند.اسکیموها نیز هنگام دست نیافتن به هیچ گونه ماده غذایی گوشت انسان میخوردند. بعضی از قومهای آدم خوار برای بزرگداشت خویشان و بزرگان قوم و قبیله خود، و دست یافتن به روح و نیرو و صفتهای خوب آنها، گوشت آنها را، پس از مرگ، میخوردند. ماساژت ها، که در حدود ۴۰۰ پیش از میلاد٬ در کناره شمال شرقی دریای خزر میزیستند، برای بزرگداشت خویشامندان سالمند خود، آنها را قربان میکردند و گوشتشان را میخوردند. بعضی از قومهای آدمخوار نیز برای نشان دادن خشم و نفرت و کینه خود گوشت دشمنان خود را میخوردند که در بین اعراب هم نمونه دارد.
جمجمه ی بابلی
براساس نظر پزشکان بابلی اکثر بیماری ها نشات گرفته از یک نیروی شیطانی و مجازات خدایان برای بخشیدن گناهان آنها بوده و در این راه با جن گیران آن زمان نظر مشترکی داشتند و برای درمان به را ههای جادویی متوسل می شدند. برای مثال اگر فرد بیمار دندانش می افتاد به این معنی بود که فردی از خانواده ی بیمار که در قید حیات نمی باشد می خواهد با فرد بیمار در خواب ارتباط برقرار کند و پزشکان جمجمه ی یک فرد بابلی را برای مدتی در کنار رختخواب فرد قرار می دانند تا ارواح از وی فاصله بگیرند و فرد بیمار می بایست هر شب هفت بار آن جمجمه را ببوسد .
ارسال نظر