ایرانیها، «خود مریضبین ترین» مردم جهان!
طرف زنگ زده آمبولانس، من را میگویی فکر کردم زابهراه رفته است، خودم را سوت سوت سوت (یعنی سه سوته) رساندم.
طرف زنگ زده آمبولانس، من را میگویی فکر کردم زابهراه رفته است، خودم را سوت سوت سوت (یعنی سه سوته) رساندم. میبینم سُرومُروگنده، چیتانپیتان کرده، یک تویی به خودش داده، موها را یک حالت همچینهمچین نصفش را داده بالا نصفش را داده پایین، یک طره هم انداخته روی چشمش، یک شیشه ادکلن هم خالی کرده رو خودش، آمده سوار آمبولانس شود. میگویم ببخشید، شما همراه مریض هستی؟ خود مریض کجاست پس؟ / میگوید: نه گلم. من خودم مریضم. / میگویم: آخی. شما خودت مریضی؟ در اینکه بحثی نیست. ولی شما اینطور که به خودت رسیدی، دقیقا حالت خواهر عروس را داری وسط مراسم عروسی. بعد حالا اصلا شما مریض. دقیقا چت شده که زنگ زدی آمبولانس؟ / میگوید: جوش زده کنار لپم. بعد هم یکذره چشمهام سیاهی میرفت. یکذره هم تپش قلب دارم. فشارم هم بالا پایین میرود. / گفتم: آخی، هیچجای دنیا بهخاطر جوشزدن زنگ نمیزنند آمبولانس بیاید. اصولا صبر میکنند خودش خشک بشود بیفتد. خودت باید به جوشت رسیدگی کنی، نه یک بیمارستان. / گل عزیز میگوید: وا. ما خانوادگی سروتهمان را بزنند توی بیمارستان بستری هستیم. همین بیمارستان خصوصی که سر کوچه هست، اصلا یک تخت را برای ما خالی نگهمیدارد. ما خیلی باکلاس هستیم. / گفتم: آخی. شما بهش میگویید باکلاس. ما بهش میگوییم روانشاد. / گل عزیز گفت: تازه خودم قرص خوردم حتما خوب میشوم. / گفتم: آخی. چی خوردی نازم؟
گفت: یککم کلروپرومازین، فلوفنازین، تیوریدازین، هالوپریدول، تریفلوئوپرازین، دیازپام، کلردیازپوکساید، آلپرازولام، لیتیوم [...] خوردم. فکر کنم دیگر خوب بشوم.
گفتم: کاش یککم هم اوآراس میخوردی، چون با این چیزهایی که خوردی، حتما مشکل پیدا میکنی.
گفت: الان هم باید بروم بیمارستان دکتر برام سرم بنویسد. / گفتم: آخی. میدانستی ایلنا گزارش داده «مصرف خودسرانه دارو 600هزارمیلیاردتومان به اقتصاد کشور تحمیل میکند؟»
نازجان گفت: اوه مایگاد. بد است که الان اقتصاد کشور به ما بستگی دارد؟ / گفتم: شما برو تو سرما نخوری. من هم بروم توی افق گموگور شوم.
گفت: راست میگویی سرد شده. باید بروم چهارتا ترامادول با مُلین بخورم بلکه حالم بهتر شود.
نظر کاربران
دقیقا ...