پسر فُکی +عکس
وقتی روی صحنه می آمد، پاهای کوتاه و دست های غیرمعمولی اش توجه همه را به خود جلب می کرد. از نظر تماشاچی ها او به شکل فک دریایی بود و همین لقب را روی او گذاشته بودند.
همشهری سر نخ: وقتی روی صحنه می آمد، پاهای کوتاه و دست های غیرمعمولی اش توجه همه را به خود جلب می کرد. از نظر تماشاچی ها او به شکل فک دریایی بود و همین لقب را روی او گذاشته بودند.
دست های بسیار کوتاه این ستاره سیرک اگرچه با افراد معمولی بسیار متفاوت بود اما آنقدر ماهرانه کارهای معمولی را انجام می داد که همه را شگفت زده می کرد. اگرچه پاهای سیلو، او را در اجرای نمایش یاری نمی کرد اما وی در برابر تماشاچی ها تمام قدرت خود را به کار می گرفت تا کسی متوجه ضعفش نشود و همین اعتماد به نفس به شهرت او بیش از پیش افزود.
تولد پسر فک دریایی
۲۴ نوامبر ۱۹۰۱ خانواده برنت صاحب فرزند پسری شدند اما این نوزاد با همه نوزادهایی که تا آن زمان در آن خانواده متولد شده بودند، تفاوت های بسیار زیادی داشت، برنت دچار اختلال ژنتیکی به نام «فوکوملیا» بود و برای همین دست های کوتاهی مثل فک دریایی داشت.
در حقیقت، برنت عضوی به نام ساعد و بازو نداشت و دست هایش از شانه رشد کرده بود. مشکلی که برنت دچار آن شده بود بر اثر مصرف داروی شیمیایی توسط مادرش نبود اما در دهه پنجاه و شصت میلادی، مادران باردار از داروی شیمیایی به نام «تالومید» استفاده کردند که نقص عضوی شبیه آنچه برنت مبتلا به آن شده بود را موجب شد. در آن دوران بیش از ده هزار کودک متولد شده با نقص عضوی شبیه برنت متولد شدند.
سیلو و روزنامه فروشی
سیلو دائما در مدرسه توسط همشاگردی هایش مورد تمسخر قرار می گرفت و به همین دلیل بود که خیلی زود درس و مدرسه را رها کرد. وقتی بزرگتر شد برای تامین مخارج زندگی اش تصمیم گرفت روزنامه بفروشد. وقتی او شغل روزنامه فروشی را انتخاب کرد خیلی ها با دیدن وی متعجب می شدند و به این ترتیب نام او زبان بر زبان ها چرخید تا به گوش افرادی رسید که آدم های عجیب و غریب را به اجرای نمایش در سیرک دعوت می کردند.
برنت خیلی زود پیشنهاد کار در سیرک را پذیرفت و روزنامه فروشی را رها کرد. او از سال ۱۹۲۰ تا ۱۹۷۰ در سیرک «کانی آیلند» مشغول کار شد، برای اینکه تماشاچی های بیشتری جذب نمایش برنت شوند بر روی پوسترهای تبلیغاتی، عکس او را چاپ کرده و زیر آن جمله «انسانی با اندام فک دریایی» را می نوشتند.
به رغم اختلال ژنتیکی که سیلو داشت، می توانست با دست هایش کارهایی را انجام دهد که یک انسان معمولی هم گاهی نمی توانست آنها را انجام بدهد و همین قدرت برای تماشاچی ها بسیار جالب بود.
سیلو در نمایش هایش اره ای به دست می گرفت و چوبی را به دو نیم می کرد، ریش هایش را می تراشید و حتی مجسمه های سفالی از حیوانات درست می کرد. فرد عجیب دیگری که او را همیشه در صحنه های نمایش همراهی می کرد توبی شامپانزه بود. وقتی نمایش سیلو تمام می شد همه برای او کف می زدند و حتی گاهی اوقات از او می خواستند تا یک نمایش را دو بار اجرا کند.
سیلو به دلیل اینکه پاهای کوتاه و ضعیفی داشت برای بالا و پایین رفتن از صندلی و میز در هنگام اجرای نمایش، همیشه با مشکل روبرو بود و از این رو توبی به او کمک می کرد. همیشه در پایان نمایش، پاهای سیلو درد می گرفت و او ترجیح می داد در اتاق هتل استراحت کند و بخوابد.
سال ۱۹۴۱ سیرک سایدشو از این انسان عجیب دعوت به همکاری کرد و سیلو همراه تور نمایشی دور دنیا به همراه دیگر انسان های عجیب و غریب راهی سفری طولانی شد.
این مرد شگفت انگیز، ۳۵ سال به عنوان پسر فکی در صحنه های سیرک نمایش اجرا کرد تا اینکه سال ۱۹۷۶ بازنشسته شد. او پس از بازنشستگی ترجیح داد به خانه سالمندانی که مخصوص ستاره های نمایش بود برود. او مدتی بعد به زادگاهش در پیتسبورگ برگشت. سیلو آخرین روزهای عمرش را در بیمارستان کاتولیک ها گذراند و در سن ۷۹ سالگی به دلیل کهولت سن درگذشت.
نظر کاربران
جلل خالققققققققققققققققق