از خانم خانه دار به یک کارآفرین تبدیل شوید
این گزارش را بخوانید و به این فکر کنید که شما هم میتوانید یک کارآفرین باشید؛ فقط کافی است خلاقیتتان را دستکم نگیرید و کمی هم پشتکار ضمیمه آن کنید. پیشنهاد میکنیم از راهنمای ۶مرحلهای خانم عسگری هم برای کارآفرین شدن استفاده کنید.
مجله ایده آل : این یک گزارش ویژه است از همسر و مادری هنرمند که از خلاقیتش استفاده کرده و برای خودش کسب و کار و البته مهمتر از آن، یک هنر شخصی راه انداخته است! «نسرین عسگری» مادر یک دختر 13 ساله و یک پسر کوچولوی 5 ساله است. او درست مثل اغلب شما در کنار وظایف همسری و مادری یک خانم خانهدار پر مشغله است اما در میان همه این مشغلهها، خالق عروسکهای دستساز «بیبی» و یک کارآفرین هم هست. راز تولد عروسکهای او بازی با زنجیرههای پایه کوتاه قلاببافی است؛ عروسکهایی که برخلاف ظاهر کوچکشان توانستهاند بازار بزرگی برای خودشان دست و پا کنند!
عروسکهایم کاربردی شدند
اوایل، عروسکهای من صرفا یکسری عروسکهای تزیینی بودند و واضح بود که این عروسکها هرقدر هم زیبا باشند و پرطرفدار، همیشه نمیتوانند خریدار داشته باشند. به هر حال آنها باید کاربردی هم داشته باشند تا کسی حاضر شود برای خریدشان پول بپردازد! از آن به بعد بود که عروسکهای بیبی تبدیل به جاسوئیچی، آویز موبایل، پیکسل(همان گلسینه خودمان)، رویخچالی و ... شدند. البته هنوز خیلیها عروسکها را میخرند فقط برای اینکه با شخصیتشان ارتباط برقرار میکنند.
همان قلاببافی خودمان!
فرمول بافت عروسکهای من، چیزی جز بازی با همان زنجیرههای پایهکوتاه قلاببافی خودمان نیست اما پشت بافتن همه آنها علاقهای است که وادارم میکند هر روز به فکر طراحی اتفاقی جزئی روی آنها و ظرافت بیشتر در بافتشان باشم، از تغییر رنگ لباس و مدلموهایشان گرفته تا تزییناتی که به آنها اضافه میکنم. خلاصه اینکه مدام ذهنم درگیر طراحی است؛ حتی وقتی که مشغول آشپزی و انجام کارهای خانه هستم.
هم کار و هم زنگ تفریح
موضوعی که در این ۲ سال من را برای ادامه كار امیدوارتر میکرد، این بود که بدون صرف کوچکترین هزینهای و فقط با استفاده از هنر و خلاقیت خودم توانستم از یک خانمخانهدار به یک کارآفرین تبدیل شوم. هیچچیز لذتبخشتر از این نیست که حالا من به عنوان یک زن خانهدار کسب و کار و هنر خودم را دارم. از آن مهمتر اینکه برای تمام اتفاقهای روزمره زندگیام برنامه مشخصی دارم چون میدانم در کنار کارهای همیشگی مثل پختن و شستن، یک مسئولیت مهم دارم و آن هم رساندن سفارشهاست! باید اعتراف کنم درآمدی که از این حرفه عایدم میشود، چیزی نیست که زندگیمان را بچرخاند اما به من اعتمادبهنفس میدهد و انگیزه برای تلاش بیشتر و همین برای من کافی است که از وقت تلویزیون نگاه کردن، تلفن حرف زدن و مشغولیتهای روزمره، این میزنم تا به حرفهام بپردازم برای من هم کار است و هم زنگ تفریح.
یک آرزوی قدیمی
از دوران نوجوانی تحصیل در رشته صنایعدستی، یکی از آرزوهای من بود؛ آرزویی که هیچ وقت محقق نشد اما حس و حالش همیشه با من ماند. برای راضی کردن خودم با وجود همه مشغلههای روزمره زندگی، پای ثابت شرکت در نمایشگاههای دانشجویان صنایع دستی بودم و آثار و طراحیهای آنها را به هر شکلی بود از طریق نمایشگاههای گروهی، وبلاگهای شخصی و حتی نشانیهای الکترونیکی دنبال میکردم، از کارهایشان ایده میگرفتم و خودم را جای آنها قرار میدادم که مثلا اگر من طراح فلان پروژه بودم از چه چیزی استفاده کرده و چطور کار میکردم.
اینکه با من حرف نمیزند!
۲ سال پیش بالاخره تصمیم گرفتم کارم را شروع کنم. برای شروع سراغ در دسترسترین ابزار ممکن رفتم یعنی قلاب و کلافهای کاموا! خیال داشتم به یکی از تصویرهای ذهنیام که ماهها بود با آن زندگی میکردم جان بدهم بنابراین شروع کردم به بافتن؛ یک بار، دوبار و... نه این نیست، این یکی خراب شد، آن یکی ظرافت لازم را ندارد. این که اصلا با من حرف نمیزند! مدام بافتم و شکافتم؛ شاید بیشتر از ۱۰۰و حتی ۲۰۰ طرح را بافتم و شکافتم. تمام کتابهای بافتنیای که طی این سالها مثل گنج از آنها مراقبت کرده بودم را بالا و پایین کردم، به وبسایتهای مختلف سر زدم تا اینکه بالاخره به چیزی که میخواستم رسیدم و اولین عروسک من متولد شد!
فراتر از سرگرمی
حالا باید کاری میکردم که این تلاشها به یک سرگرمی زنانه صرف محدود نشود؛ یعنی برای عروسکهایم بازار فروش پیدا میکردم. برای شروع در یک نمایشگاه خیریه شرکت کردم، این اولین قدمی بود که برای فراتر رفتن کارم از یک سرگرمی کوچک برداشتم. عروسکهای من در آن نمایشگاه مورد توجه قرار گرفتند و این باعث شد با انگیزه بیشتری عروسک ببافم! پیرو همان نمایشگاه و در میان همه تحقیقات من برای پیدا کردن فرصتی برای فروش، مسئول گالری گلسا به من پیشنهاد داد که چندتایی از عروسکها را به آنها بسپارم و همین شد اولین مرحله حضور عروسکهای دستساز من در اجتماع! از همان روز تا حالا من برای خودم یک کسب و کار خانگی موفق دارم؛ کسب و کاری که راه انداختن آن هزینه زیادی نمیخواست و فقط کافی بود کمی خلاقیت به خرج دهم و برای هدفم زمان بگذارم.
تا کارآفرین شدن ۶ قدم فاصله دارید
نقشهای که خانم عسگری برای تبدیل شدن از یک خانم خانهدار به یک خانم کارآفرین پیاده کرده به اعتقاد خودش اصلا نقشه سختی نبوده؛ یک نقشه ساده و کاملا کاربردی که همه خانمهای خانهدار هم میتوانند آن را پیاده کنند حتی خود شما!
«اولین قدم همیشه یادگیری است. به نظر من بهتر است برای شروع سراغ یادگرفتن هنرهایی بروید که با آنها هرچند کم، اما از قبل آشنایی دارید. همین آشنایی شما را یک پله جلوتر میبرد. البته کاربردی بودن آن هم مهم است؛ بنابراین قدم بعدی این است که سعی کنید برای کاربردی شدن هنرتان نقشه بکشید. در قدم سوم باید ابزار و ادوات کارتان را پیدا کنید اما این پیدا کردن باید کمی خلاقانه باشد و مهمتر از آن، کم هزینه! برایتان یک مثال میزنم؛ خود من به جای استفاده از میلهای بافتنی، سراغ قلاببافی رفتم و نخهای در هم تابیده شده کاموا را از هم جدا کردم. همین جایگزینی ساده باعث شده تا عروسکهای بافتنیام هم ظریفتر باشند و هم مواد اولیه کمتری لازم داشته باشند!
حالا وقتش رسیده که کارتان را شروع کنید و با پشتکاری که دارید در آن حرفهای شوید. این مرحله ممکن است بسیار طولانی شود اما بسیار مهم است چون کیفیت کار شما را تضمین میکند. قدم بعدی این است که دنبال پیدا کردن راهی برای فروش باشید. برای پیدا کردن بازار فروش باید جسارت داشته و از ارائه کارتان در جمعهای مختلف نترسید و اتفاقا از جمعهای کوچک و خودمانی شروع کنید اما قدم آخر که مهمترین بخش کار شماست، این است که حتی بعد از پیدا کردن بازار به تکرار نیفتید و مدام تغییرات خلاقانه را وارد کار کوچکتان کنید؛ لازمه آن هم تحقیق در سلیقه مخاطب و البته مطالعه است.»
نظر کاربران
آفرین دوست عزیز!
تحسین برانگیزه :)
خیلی عالیه کاش منم اراده کارکردن مانندشماروداشتم
با سلام .عروسكهايتان زيبا هستند ولي اگر يك دهان با طرح لبخند و شادي برايشان مي گذاشتيد بيشتر و بهتر زيبا ديده مي شوند.به اميد موفقيت بي پايان براي شما
مرحبا به این همه پشتکار خواهر عزیزم، من سالهاست که آرزو دارم که یه کاریو شروع وخلق کنم ولی متاسفانه هنوز موفق نشدم و کم کم دارم ناامید میشم.خوش به سعادت و تلاشهات، ازته قلبم برات آرزوی موفقیت وخوشبختیه فراوون میکنم.
ب پشتکار و خلاقیتتون تبریک میگم . واقعا عروسک هاتون با آدم حرف میزنن. موفق باشین.
عالی بود تبریک می گم
واقعا تحسینتون میکنم عزیزم انشاله هر روز موفق تر باشید
به دنبال کار در منزل هستم،ممنون میشم اگه راهنمایی کنید
تبریک میگم واقعا کارات حرف نداره 34 ساله تو کار بافت هستم انواع اقسام هنرا را انجام میدم خودم بخودم میگم کار افرینم ولی از طرف هیچ نهادی هنوز برای کار آفرین معرفی نشدم چند ساله فرم پر کردم مداراک گرفتن ازم فعلا حکم کار آفرینی برام صادر نشده