چرا زن و شوهرها اعتمادشان به هم را از دست میدهند
چــرا من به همسرم دروغ میگــویم؟
شاید دروغ گفتن عادت بسیاری از ما شده باشد اما باید بدانید در مورد زندگی مشترک دروغ گفتن سم است و هیچ صحبت و کلامی مانند دروغ، شما را در نظر همسرتان بدبین نمیکند.
برترین ها: شاید دروغ گفتن عادت بسیاری از ما شده باشد اما باید بدانید در مورد زندگی مشترک دروغ گفتن سم است و هیچ صحبت و کلامی مانند دروغ، شما را در نظر همسرتان بدبین نمیکند. بسیاری از ما زمانی به دروغ متوسل میشویم که بخواهیم نزد شریک زندگیمان دوستداشتنی و خواستنیتر شویم اما استفاده از آن برای پایداری روابط زناشویی باعث ایجاد شکاف عمیقی میشود تا جایی که ممکن است حتی باعث از هم پاشیده شدن زندگی شود. این را باید دانست که شرط بقای یک رابطه دوستانه میان زن و شوهر صداقت است.
عدم شناخت مناسب همسر: این مورد به آشنایی دوران قبل از ازدواج بازمیگردد. زمانی که شما همسر آیندهتان را در موقعیت و شرایط مختلف نسنجیدهاید، در واقع از واکنش و عکسالعملهای وی با خبر نیستید و بعد از ازدواج گاه به دروغگویی متوسل میشوید.
اعتماد به نفس پایین: زمانی که زن یا مردی دچار خودکمبینی هستند در واقع آنچه را که نیستند و میخواهند باشند را با توسل به دروغ انجام میدهند.
رضایت نداشتن از خود: زن یا شوهری که از وضعیت و شرایط خود در زندگی مشترکش راضی نیست برای آنکه همسرش را نرنجاند از ابزار دروغ استفاده میکند.
فرار از سرزنش: کسانی که از مورد سرزنش قرار گرفتن بدشان میآید و نمیخواهند در این شرایط قرار بگیرند گاه متوسل به دروغ میشوند.
عدم مسئولیتپذیری و قبول اشتباههای خود: برای برخی از زوجها جمله «اشتباه از من بود» بسیار سنگین است و برای آنکه در این وضعیت قرار نگیرند و این عبارت را به کار نبرند، دروغ میگویند.
آموزش اشتباه از دوران کودکی: هنگامی که زن و شوهری در خانوادهای که والدینشان متوسل به دروغ میشوند، رشد کنند ناخودآگاه به سمت و سوی دروغگویی پیش میروند. این افراد این عبارت «دروغ گفتم تا از درگیری و دعوا جلوگیری کنم» را بارها از والدینشان شنیدهاند و حالا آن را در زندگی خود تکرار میکنند.
رسیدن به اهداف: برخی از زوجها برای آنکه به آنچه میخواهند ولی رفتارشان مخالف میل همسرشان جلوه نکند، دروغ میگویند.
عادت: متاسفانه دروغ گفتن در مورد بسیاری بیش از آنکه ناشی از قصد و نیتی باشد، ناشی از عادت است.
ترس: برخی افراد به دلیل ترس از تنهایی، ترس از طرد شدن، ترس از آینده و اینکه دوستداشتنی و خواستنی باشند متوسل به دروغ میشوند.
خجالت کشیدن: زمانی که زن و شوهر از موقعیتی که در آن قرار دارند، شرمنده و ناراحت باشند از دروغ برای پوشش ضعفهای خود استفاده میکنند.
دروغهایی که در میان زوجها دیده میشود بیش از آنکه تعمدی و از روی نیت و قصد باشد از روی عادت است، مانند اینکه شوهر صدای زنگ تلفن همراهش را نمیشنود و وقتی همسرش از او میپرسد چرا جواب ندادی، پاسخ میدهد تلفن را در اتومبیلم جا گذاشته بودم و... در واقع ما از زمان کودکی که از زبان استفاده میکنیم برای رسیدن به خواستههایمان متوسل به دروغهایی از روی عادت میشویم. از آنجا که این نوع دروغها در روابط زناشویی باعث عدم اطمینان همسران به یکدیگر می شود، برای ترک این عادت ناپسند ابتدا باید فهرستی از دروغهای عادتی که به افراد گوناگون گفته میشود تهیه شده و نسبت به دروغها شناخت پیدا كرد و مراحل زیر را گام به گام رعایت کنید:
1- تغییر طرز فکر: در این مرحله شما باید درصدد تغییر خود باشید و با این دلیل که با گفتن دروغهای عادتی، باعث شک و بدگمانی همسرم نسبت به خود میشوم این بینش را عوض کنید.
2- مسئولیتپذیری و روبهرویی با حقیقت: در این قدم فرد باید روی اعتمادبهنفس خود کار کند و به جای رفتن زیر نقاب دروغ با حقیقت مواجه شود.
3- حل مسئله به جای فرار از آن.
4- مبارزه و مقابله با ترسهای فردی.
برای پاسخ به این سؤال که در زندگی زناشویی مردان بیشتر دروغ میگویند یا زنان باید گفت، دروغ گفتن به تیپ شخصیتی، اعتمادبهنفس، تربیت خانوادگی و محیطی که افراد در آن رشد کردهاند، بیشتربستگی دارد تا به جنسیت. اما احتمال آنکه آقایان در معرض خطر دروغ گفتن قرار بگیرند به دلایلی چون مورد سرزنش و قضاوت قرار نگرفتن، کنترل روی محیط، خشم و عصبانیت و نگرانی از بر ملا شدن مشکلات جنسی بیشتر از زنان است.
گفتن دروغ مصلحتی در واقع یک نوع بازی است که به جای آنکه مسئله و مشکل حل شود، صورت مسئله پاک میشود و سبب میشود دروغ گفتن ادامه پیدا کند. برخی از زوجها بر این باورند که با گفتن دروغ مصلحتی از دعوا و تنش جلوگیری میکنند اما باید بدانند گفتن حقیقت ممکن است باعث جنجال موقتی شود ولی در نهایت مشکل حل میشود. دروغ مصلحتی تنها فرار از واقعیت است که زوجها با عباراتی مانند «حوصله بحث کردن نداشتم»، «میترسیدم دعوا شود»، « اگر راستش را میگفتم، ناراحت میشد» و... خودشان را مجاب میکنند که کار صحیحی انجام دادهاند. رابطه زناشویی سالم، رابطهای است که شما آزادانه و بدون ترس (تحقیر شدن، طرد شدن، مورد قضاوت منفی قرار گرفتن، مسخره شدن) حرفهایتان را به شریک زندگیتان بزنید.
با ازدواج، پرونده گذشته هر فردی باید در ذهنش بسته شود. پیش از ازدواج و در مرحله آشنایی هر زمانی که همسر آیندهتان از گذشته شما سؤالی کرد باید به وی حقیقیت را بگویید، زیرا نگفتن حقیقت و متوسل شدن به دروغ باعث اضطراب شما میشود و این ترس از دروغ گفتن و بر ملا شدن واقعیت همیشه و در همه جا پس از زندگی مشترک همراهتان است و شما را در موقعیت اضطراب قرار میدهد، اما نباید فراموش کنید نحوه دادن اطلاعات به شریک زندگیتان بسیار مهم است.
زمانی که بخواهید دروغ گفتن را از زندگی خود حذف کنید باید ابتدا در خودتان تغییر به وجود آورید و برای تغییر باید موارد زیر را به خاطر بسپارید:
بالا بردن سطح آگاهی: باید به این شناخت برسید که در چه موقعیتها و به چه تیپ شخصیت هایی دروغ میگویید.
باور به آگاهی: با شناخت نسبت به اطلاعات بالا این مسئله را متوجه میشوید که درصد خطر دروغ گفتن به همسرتان چه آسیبهای جدیای را به زندگی زناشویی میزند.
خواستن: اینکه واقعا بخواهید تغییر کنید، این خواستن مستلزم داشتن هدف است و چه هدفی بهتر از داشتن یک رابطه زناشویی سالم و استوار.
تمرین، تمرین، تمرین و...: این واقعیت را بپذیرید که شما سالهای طولانی به این عادت زشت خود گرفتارید و برای این تغییر تفکر احتیاج به رفتار درمانی دارید و این مسئله نیازمند تمرین رفتار جایگزین است.
بعد از شناخت یکدیگر و داشتن یک رابطه دوستانه برحسب اطمینان، امنیت، احترام، گذشت و بخشش بین زن و شوهر، هر زمان که موضوعی پیش آید که در آن شرایط قادر به گفتن حقیقت نیستید، وقتی با پرسش همسرتان روبهرو میشوید، بهترین پاسخ آن است که بگویید «فعلا از من نپرس، هر وقت شرایط و موقعیت فراهم شود حقیقیت را میگویم.» این عبارت یک کد ارتباطی است که باید پسر و دختر در دوران آشنایی و مراحل پیش از ازدواج آن را قبول داشته باشند و مورد توافق هر دو طرف باشد.
نظر کاربران
امان از دروغ....
بنظرمن
صداقت نباشه .... اعتمادنیست...اعتمادم نباشه....هیچی نیست..
تا آنجايي كه من برخورد كرده ام آقايان چون زياد خيانت ميكنند و با (بقول خودشان دوست دخخترشان ) دست به يكي ميكنند و ميخواهند اين رابطه نا به هنجار را ادامه دهند متوسل به دروغهاي كوچك و بالطبع رفته رفته دروغهاي بزرگ ميشوند . تنها راهش هم اين است كه دست از خلافكاريها بردارند با توجه به اينكه ديگر مورد اعتماد قرار نميگيرند .
خانمها هم چون آقايان را مانند بچه هاشان ميدانند دروغهايشان را زود متوجه ميشوند .و خودشان هم شروع به دروغ گفتن ميكنند
پاسخ ها
نبايد اينقدر منفي به موضوعات نگاه كنيد.
من اصلا نمی تونم دروغ رو هضم کنم , در حدی که شده به ضررم بوده, اما حقیقت رو مطرح کردم ولی متا سفانه خیلی سرکوفت خوردم و برام توهین ها شد , اما ,طرفم با کتمان حقیقت از سمت خودش ,توجیه اون رو صرفا به خاطر ناراحت نشدن من عنوان کرد و زمانی من نپذیرفتم برای من توهین کرد و اینکه فلانی به تو مربوط نیست...واقعا این درسته؟یا ایراد از من هست که طالب صداقتم و سواستفاده از اعتمادم تا حدی بدبینم کرده
من ی اشتباهی کردم یه دروغ به عشقم گفتم اونم ازسردوس داشتن نمیتونستم ازدستش بدم
الان فهمیده زندگیم ازهم پاشیده کمکم کنیدچیکارکنم منوببخشه