مشاور معاونت سرمایه انسانی و توسعه اشتغال وزارت کار:
دانشگاهیان ما به بازارهای خارجی راه نمی یابند!
صرف پزشک، ماما و متخصص بودن به درد بازارهای امارات، عربستان، فیلیپین، ژاپن و... نمی خورد؛ باید با زبان و فرهنگ کار کشور مقصد آشنا بود
ـ کارآفرینی یعنی چه؟
اینکه کسی بتواند، کسب و کاری را راه اندازی کند، منتها در این امر حتماً نوآوری داشته باشد؛ مثلاً روش، ابزار و تکنولوژی او متفاوت باشد. اصلی ترین شاخصی که الان در بحث کارآفرینی به آن توجه می شود، ایجاد ارزش افزوده است.
ـ کارآفرینی، صرفاً در حوزه تولید است؟
کارآفرینی اکنون در حوزه های دیگر همچون اجتماع، سیاست، فرهنگ و آموزش رونق پیدا کرده است و منحصر به فعالیت های تولیدی و اقتصادی نیست. کارآفرینی پایه اش بر ایده خلاقانه استوار است و اینکه این ایده به تولید انبوه برسد. مثل اینکه شما کلاه سلمانی هوشمند را به عنوان یک «ایده» داشته باشید، بعد آن را به مثابه یک اختراع به ثبت برسانید و پس از این مرحله هم تولید انبوه و فروش داشته باشید. ما اکنون به کارآفرینی در حوزه سیاست به شدت نیاز داریم، کارآفرینی در این حوزه یعنی اینکه ما زمان تصویب سیاست ها را به شدت کاهش دهیم که در این میان به رویکردهایی همچون افزایش بهره وری و کیفیت بخشی به برنامه ها نیاز داریم؛ بنابراین در حوزه هایی چون مجلس شورای اسلامی و هیأت دولت باید سیاستگذاران را با قواعد و مقررات کارآفرینی آشنا کنیم.
بر این اساس در برخی کشورها، دیده شده فعالیت یک دولت در ۴ سال توانسته برابر ۴۰ سال تأثیر مثبت بر جامعه بگذارد و برخی اوقات دیده شده دولتی به دور از قواعد کارآفرینی، فعالیت کرده و با تمام شدن عمر فعالیتش، برنامه هایش نیز بایگانی شده و اثربخشی نداشته است. بنابراین کارآفرینی در حوزه ای مانند سیاست مقوله جدیدی است که باید بتوانیم آموزش ها و مفاهیم این امر را به سیاستمداران منتقل کنیم.
ـ مفهوم این عبارت که «هنوز چک های میلیاردی با انگشت امضا می شود» چیست؟
اینکه در حال حاضر ما در حوزه خدمات و تجارت چالشی بزرگ داریم که آن سنتی بودن بازار است! شاید اگر به بازار تهران و یا دیگر استان ها مراجعه کنید متوجه شوید که بازاریان با شیوه های قدیمی به فعالیت تجاری می پردازند و بازار از آن کسانی است که خیلی دانش آکادمیک ندارند؛ بنابراین نمی توانید توقع داشته باشید که بازار شما با بازار دنیا تطابق داشته باشد. قطعاً در چنین فضایی هم تحصیلکردگان دانشگاهی راه نمی یابند و از تخصص آنان استفاده نمی شود.
ـ دلیل این مسأله چیست؟
اینکه فارغ التحصیلان دانشگاهی ما از آن چیزی که در دانشگاه یاد می گیرند نمی توانند در بازار استفاده چندانی کنند؛ به عبارت دیگر دانشگاه های ما «مهارت محور» نیستند. از طرف دیگر فضای بازار سنتی ما هم به گونه ای نیست که بتواند فارغ التحصیلان دانشگاهی ما را جذب کند. در حال حاضر نرخ بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهی ما نسبت به نرخ بیکاری عمومی جامعه ۲ تا ۵/۲ برابر است و کاریابی برای فارغ التحصیلان دانشگاهی به مراتب سخت تر است. شاید یک دلیل عمده دیگر برای این مسأله آن باشد که نیروی کار ما برای حضور در بازارهای داخلی و خارجی آماده نیست و نمی تواند از اشتغال موجود در کشورهای حاشیه دریای خزر و خلیج فارس بهره گیرد.
ـ چرا؟
برای اینکه اگر ما آمادگی را به معنای مهارت داشتن و آشنا بودن با فرهنگ کار بین المللی و تیمی بدانیم، مهارت های لازم در دانشگاه های ما داده نمی شود. امیدواریم سازمان ملی مهارت که به تازگی راه اندازی شده بتواند فکری برای این مسأله بکند.
ـ پس ما با این همه نیروی متخصص بیکار، از جمله پزشک و ماما چه کنیم؟
صرف پزشک، ماما و متخصص بودن برای حضور در بازار کار داخلی و یا کشورهای دیگر همچون امارات، عربستان، فیلیپین، ژاپن و... کافی نیست؛ باید با زبان و فرهنگ کار کشور مقصد آشنا بود. مشکل در ناکارآمدی آموزش های ما است و برای همین است که درس کارآفرینی در بسیاری از رشته ها گنجانده شده است.
ـ یکی از دلایل بیکاری دانشگاهیان ما این نیست که کار را عار می دانند؟
به هر حال جوان و خانواده اش انتظار دارند که متناسب با رشته تحصیلی فرد کاری برای او پیدا شود. بنابراین دانشگاه های ما هم باید براساس نیاز بازار کار نیرو تربیت کنند و پذیرش هایشان براساس اطلاعات بازار باشد.
منبع: روزنامه اقتصادی آسیا
باز نشر: مجله اینترنتی Bartarinha.ir
ارسال نظر