«پاسخ خواستگاریاش را چطور بدهم ؟» این موقعیتی است که خیلی از دخترها با آن مواجه میشوند . میدانستید اگر در این موقعیت درست برخوردنکنید ممکن است فاجعه به بار بیاورید؟
برترین ها: ناتوانی دختر جوان در گفتن پاسخ قطعی به خواستگارش، فاجعه آفرید. شاید این خبر را چند هفته قبل در صفحه حوادث روزنامه ها خوانده باشید. فرزاد ۲۴ ساله، كه مدتها منتظر گرفتن بله از دختر موردعلاقهاش بود، بودن مرد دیگری را در كنار او نپذیرفت و مرتكب قتل شد. گرچه فرزاد خیلی وقت بود به انتظار پاسخ دختر نشسته بود اما پای خواستگار دیگری به نام «محسن» به میان آمد و «مینا» را بیش از پیش بهتردید انداخت. قاتل جوان در این مورد میگوید: «فكر میكردم جواب پیشنهادم را بهزودی خواهد داد ولی مینا به بهانههای مختلف از جواب دادن به پیشنهاد من خودداری میكرد. تصور كردم كه قصد ازدواج با كس دیگری را دارد، به همین بهانه سایهبهسایه او را تعقیب میكردم تا اینكه...» اما مینا این داستان را به شكلی دیگر روایت میكند. او میگوید: «وقتی تصمیم گرفتم به محسن جواب منفی بدهم، با او قرار گذاشتم، سوار ماشینم شد و در حال صحبت كردن بودیم كه ناگهان فرزاد پشت چراغ قرمز سوار ماشین شد. با هم درگیر شدند و فرزاد با اسلحه به او شلیك
كرد.»
كدامشان مقصرند؛ مینایی كه با ناتوانیاش در نه گفتن زندگی دو نفر دیگر را به بازی گرفته یا فرزادی كه نتوانسته با این موضوع كنار بیاید و جان رقیبش را گرفته؟ شاید هر دو. اما در این صفحه نمیخواهیم از فرزادها حرفی بزنیم. تنها میخواهیم به شما نكتههایی را گوشزد كنیم كه با بهكار بستنشان، اشتباهات مینا را تكرار نكنید.
با عشق شوخی نكنید
با ادای احترام به همه خانمهای جوان، باید قبول كنیم در سالهای اخیر، بعضی باورهای نادرست و «عوامانه» بهعنوان اصول زندگی درست و «عاقلانه» در ذهن خانمهای جوان جا گرفته است. البته این را هم قبول داریم كه شكلگیری این ذهنیتها، ناشی از برخوردهای نادرست جامعه و بهخصوص برخی رفتارهای نادرست آقایان در قبال خانمها بوده است اما چیزی كه اشتباه است، اشتباه است و اینكه چه زمینههای قبلی باعث آن شده، از اشتباهبودن آن كم نمیكند.
یكی از این گزارههای غلط در ذهن خانمهای جوان، راهبرد «در آب نمك خواباندن» آقا پسرهاست. گاهی خانمها، وقتی با پیشنهاد خواستگاری روبهرو میشوند، هرچه سبك و سنگین میكنند، نمیتوانند به این نتیجه برسند كه بله را بگویند یا نه. این طبیعی است. گریزی هم از آن نیست اما رفتار خانمها در این دوره تردید، باید رفتار استانداردی باشد، با رعایت ۳ اصل: اول اینكه باید صریح و شفاف به طرف مقابلشان بگویند كه هنوز تصمیمی نگرفتهاند و نیاز به زمان دارند. دوم اینكه باید زمانی را برای خود مشخص كنند و بهخودشان تكلیف كنند تا آن زمان، تصمیم قطعیشان را بگیرند و آن را به خواستگارشان اعلام كنند. سوم اینكه در طول این مدت باید تلاش كنند به شناختی برسند كه بتوانند بر مبنای آن، تردیدهایشان را برطرف كرده و به نتیجه قطعی برسند.
متاسفانه بعضی خانمها، حتی وقتی جمعبندی نسبیشان این میشود كه به خواستگارشان نه بگویند، بازهم این را اعلام نمیكنند. گاهی نمیدانند چطور نه بگویند (به خصوص اگر خواستگارشان خیلی علاقه نشان بدهد) و گاهی هم پیش خودشان فكر میكنند بهتر است چیزی نگویند و این مورد را از دست ندهند، شاید مرد بهتری پیدا نشد! توضیح اینكه این رفتار چقدر خطرناك است، بحث مفصلی میطلبد اما كافی است به حادثه تلخی كه در همین صفحه به آن اشاره شده، توجه كنید. همین كافی نیست؟
بگویم بله؟ بگویم نه؟
اگر هنوز نتوانستهاید تصمیم بگـیرید، ایــن4 نکته را فراموش نکنید
اگر گیج شوید هم حق دارید. پای یك عمر زندگی در میان است و به سادگی نمیتوانید در موردش تصمیم بگیرید. اما با تمامی این اوصاف، میتوانید راه را كوتاهتر كنید و انتخابی بهتر و منطقیتر داشتهباشید. قرار نیست به تنهایی تصمیم بگیرید اما كمی رازدار بودن، میتواند شما را در داشتن انتخابی مناسبتر كمك كند.
اگر میخواهید با آرامش بیشتری به این موضوع فكر كنید، باید از ورود هر عامل مزاحمی جلوگیری كنید. رودربایستیهای اجتماعی، ترس از اینكه فرصت دیگری برایتان فراهم نشود و تحریكهای دیگران، بزرگترین مشكلاتی هستند كه میتوانند شما را در تصمیمگیری به اشتباه بیندازند، پس قدم اول شما برای داشتن یك انتخاب خوب، این است كه موضوع را با هركسی در میان نگذارید. از میان آدمهای اطرافتان، میتوانید چند نفر كه اعتماد بیشتری به آنها دارید و فكر میكنید خودشان بهدلیل داشتن یك زندگی موفق میتوانند راهنمایتان باشند را انتخاب كنید و راز كوچكتان را برایشان فاش كنید. این افراد به شما كمك میكنند كه واقعیت را بدون توجه كردن به احساساتتان ببینید و با نگاهی منطقی در مورد آیندهتان تصمیم بگیرید.
عجله نكنید. بهخودتان و او فرصت دهید تا شرایط را بررسی كرده و باتوجه به تمامی مسائل در مورد آیندهتان تصمیم بگیرید. خانوادهها را بهطور كامل به این روند وارد كنید. برای تفریحهای خانوادگی برنامهریزی كرده و با خانوادهها و دوستانتان بیرون بروید. فكر نكنید حالا كه خیلیها از این موضوع خبردار شدهاند، هیچ راه برگشتی ندارید. این دوره كوتاه نامزدی، فقط و فقط برای شناخت بیشتر است، پس اگر فكر میكنید به هزار و یك دلیل نمیتوانید كنارش احساس خوشبختی كنید، با خانوادهتان در این مورد صحبت كنید و از آنها بخواهید برای گرفتن تصمیمی درست شما را همراهی كنند. اگر هم جوابتان مثبت است، بهدلیل بهانههای كوچك ماجرا را كش ندهید. اجازه ندهید كه نامزدیتان كمتر از ۶ ماه و بیشتر از دو سال باشد چراكه روانشناسان معتقدند نامزدی بیشتر و كمتر از این زمان، میتواند زندگی مشتركتان را دچار آسیب كند.
قطعا هر كدام از شما برای آیندهتان برنامههایی دارید، پس با تلف كردن وقت و ناتوانی در تصمیمگیری، همدیگر را بازی ندهید. حالا كه دید دقیقتری در مورد او و تواناییهایش به دست آوردهاید و نظرهای علمی و بیطرف مشاور را هم در اختیار دارید، وقت را تلف نكنید. دو دو تا چهار تا كنید و با دادن پاسختان، او را هم از این تعلیق بیرون بیاورید. اگر جوابتان مثبت است، میتوانید فاز بعدی را شروع كنید و برای ساختن یك زندگی موفق، از همین حالا تلاش كنید و اگر جوابتان منفی است، میتوانید از راههایی كه در ادامه گفته شده، برای قطع این ارتباط كمك بگیرید. مهم نیست چه جوابی میدهید، مهم این است كه با كش دادن این موضوع، زندگی او و خودتان را تلف نكنید.
- تعارف نكنید؛ حرف دلتان را بگویید
درست است كه تا قبل از ازدواج خیلی چیزها را در مورد زندگی مشترك و فراز و فرودهایش نمیدانید، اما حتی قبل از این مرحله هم، موضوعاتی برایتان اهمیت دارند. احتمالا شما هم فكر میكنید بدون برخی معیارها نمیتوانید زندگی كنید و البته در ذهنتان شرایط خاصی را برای ساختن و ادامه این زندگی تصور میكنید. این موضوعها را بدون پرده با خواستگارتان درمیان بگذارید. شاید از برخی مسائل بتوانید بگذرید و او هم بتواند خودش را تاحدودی با نیازهای شما تطبیق دهد. اما اگر در مورد موضوعات اساسی اختلاف دارید و فكر میكنید سبك زندگی و نیازهایتان زمین تا آسمان با هم فرق میكند، قید این گزینه را بزنید.
چطــــــــوری بگویــــم نه؟
بالاخره تصمیم تان را گرفتید؟ حالا به این نکتهها توجه کنید
اگر بعد از بررسی تمام موارد بالا و درست تحلیل كردن شرایطتان، باز هم فكر میكنید برای هم ساخته نشدهاید، باید هرچه زودتر حرف دلتان را به او هم بگویید. حستان را در دلتان نگه ندارید و سعی نكنید با تحقیر و كممحلی، به او پاسخ منفیتان را نشاندهید. دلایلتان را بیان كنید و مقابلش اعتراف كنید كه علاقهای به او ندارید. از شكستن دلش نترسید و نگذارید كه بیشتر از این امیدوار باشد و در دلش برای ازدواج كردن با شما برنامه بریزد. پردهپوشی را كنار بگذارید. اگر قرار بود منظور شما را به زبان بیزبانی بفهمد تا حالا فهمیده بود، پس وقت آن است كه با صراحت تمام و بدون ترس، تكلیف را روشن كنید. ممكن است حرف شما دلش را بشكند. اشكالی ندارد. اگر بدون توهین و او نشانه گرفتن نقاط ضعفش، تنها واقعیت را روشن كنید، دیگر مسئولیتی متوجه شما نخواهد بود، پس كاملا منطقی و بدون اینكه هیجان بیموردی به این روند تزریق كنید، بگویید كه برای خودتان و او آینده خوبی نمیبینید یا اینكه احساسی كه به او دارید از این جنس نیست و هیچوقت هم نخواهد بود.
اگر هنوز جواب منفیتان را قاطعانه به او ندادهاید، بجنبید. در نخستین فرصت یك قرار دونفره با او بگذارید و بدون گوشه و كنایه یا در لفافه حرفزدن، برایش همه چیز را توضیح دهید. احترام گذاشتن به او پذیرش این موضوع را برایش آسانتر میكند و تنظیم كردن چنین قراری یكی از نشانههای این احترام است. قرار نیست این ملاقات را دوباره تكرار و دهها بار موضعتان را بیان كنید. چه قانع شود و چه نه، شما تنها باید یكبار و برای همیشه تكلیف این ماجرا را روشن كنید.
هیچ وقت او را بهدلیل علاقهای كه به شما دارد، تحقیر نكنید. شما هر راهی را برای رد كردن درخواستش میتوانید بروید؛ اما حق ندارید به او حمله و توهین كنید یا بهدلیل حسی كه دارد او را سرزنش كنید. اگر او با درخواستهای مكررش شما را آزار میدهد، تنها جریان ارتباطتان را قطع كرده و تلاش كنید تاجایی كه میتوانید از او فاصله بگیرید.
موضعتان را طوری بیان كنید كه امكان هیچ برداشت دیگری وجود نداشته باشد و مهمتر اینكه، هیچ امیدی برای آینده به او ندهید. جملاتی مثل «فعلا قصد ازدواج ندارم»، «بگذار بازهم فكر كنم»، «بهدلیل مخالفت خانوادهام نمیتوانم» و... نه تنها كمكی به پیشبرد این ماجرا نمیكند بلكه او را هم معلق و بلاتكلیف گذاشته و آیندهاش را تحتتاثیر قرار میدهند. بهدلیل ناتوانی در نه گفتن، با او بازی نكنید.
- علمی تصمیم بگیرید، نه احساسی
قبل از آنكه موضوع را علنی كنید، باید یك قدم دیگر هم بردارید. یك روانشناس خبره پیدا كنید و برای مشاوره و البته دادن یك تست از او وقت بگیرید. تستهای شخصیت كه از هر دو شما گرفته میشوند، میتوانند تاحدودی آینده ازدواجتان را پیشبینی كنند. مشاور با تحلیل تستی كه از شما میگیرد، میتواند بگوید كه چقدر با هم تفاهم دارید و در چه مواردی ممكن است دچار مشكل شوید.
- بگذارید از احساسش حرف بزند
متكلم وحده نباشید و به او هم اجازه دهید كه حرفهایش را بزند و از خودش دفاع كند. بدون آنكه حرفش را قطع كنید یا با لحنی تند و شتابزده به او جواب دهید، بگذارید خودش را خالی كند. او بهعنوان خواستگار شما، حق دارد تمام تلاشش را بكند و هر راهی كه گمان میكند برای رسیدن به شما منتهی میشود را برود. پس به او این فرصت را بدهید اما در تمام مراحل، قاطعانه روی موضع اولیتان پافشاری كنید.
اینجا هم اعتماد به نفس حرف اول را میزند مثل آدمهای ضعیف رفتار نكنید و با اعتماد بهنفس حرف دلتان را بزنید. این حق شماست كه تنها با كسی كه دوستش دارید زیر یك سقف زندگی كنید و علاقه فرد دیگری به شما، نمیتواند این حق را از بین ببرد. هر كسی مسئول احساسات خودش است و اگر شما كاری نكردهاید كه به او آسیب بزند، پس دیگر نباید نگران چیزی باشید. او باید آنقدر منطقی باشد كه بتواند با این موضوع كنار بیاید و اگر در این مورد ناتوان است، شما نمیتوانید كمكی به او بكنید.
- بگویید دیگران عاشقش می شوند اما شما نه !
اگر میخواهید یك پایانبندی خوب ایجاد كنید و مثل یك فرشته به او نه بگویید، كمی او را تحسین كنید. در ذهنتان فهرستی از نقاط قوت او را بچینید و وقت نه گفتن، با اشاره به همه آنها برایش توضیح دهید كه باز هم میتواند شانس عاشق شدن و دوست داشته شدن را داشته باشد. فقط برایش توضیح دهید كه او را به چشم مرد زندگیتان ببینید و این به معنای بد بودن یا ناتوان بودن او نیست.
اگر پیشنهاد ازدواجش را رد كردهاید، باید تا آبها از آسیاب نیفتاده از او فاصله بگیرید. به هیچ بهانهای به او زنگ نزنید. شاید برای شما كه به او احساسی ندارید، این اتفاق كاملا عادی بهنظر برسد و بخواهید كاملا دوستانه با او حرف بزنید یا ببینیدش، اما اشتباه میكنید، حتی باوجود پایان گرفتن این ارتباط، ماجرا در او تمام نشده، پس آتشی كه سعی كردید خاموشش كنید را دوباره روشن نكنید.
اگر میبینید كه بعد از گفتن حرف دلتان، شرایط زندگی برای او روز به روز سختتر میشود یا اینكه با نپذیرفتن حرف شما، همچنان برای برقراری این ارتباط تلاش میكند، یك راه دیگر را امتحان كنید. با او به جلسههای مشاوره بروید و حل كردن این ماجرا را به علم روانشناسی بسپارید. به او نگویید كه برای قانع كردنش نیاز به كمك روانشناس دارید، بلكه موضوع مشاوره پیش از ازدواج را مطرح كنید و بگویید اگر واقعا با شما بودن را میخواهد، باید این شرط، یعنی شركت در جلسات مشاوره را بپذیرد. شاید او در كنترل و شناخت احساساتش دچار مشكل شده و نیاز به كمكهای یك متخصص داشته باشد.
هرگز بهدلیل ترحم وارد یك ارتباط نشوید. اگر واقعا به او حسی ندارید، حق ندارید بهدلیل اینكه دلش را بشكنید به او وعدهای بدهید كه در مورد ادامه دادنش مطمئن نیستید. اگر به آینده مشتركتان امیدی ندارید، قبل از آنكه چیزی شروع شود، تمامش كنید. شما نمیتوانید یك عمر با ترحم زندگی كنید، پس با كش دادن این ماجرا با احساسات و آینده او بازی نكنید و خودتان را هم به بازی نگیرید.
- تصمیمتان را بگیرید، میخواهیدش یا نه؟
قبل از آنكه حجت را برای این خواستگارتان تمام كنید، به پیشنهاد خواستگار دیگری فكر نكنید. درست است كه رابطهای میان شما و هیچ كدام از آنها نیست اما تا زمانیكه پاسخ قطعیتان را ندادهاید، در قبال فكری كه این خواستگار در مورد آینده مشتركتان میكند، مسئولید، پس با گفتن جوابتان به این مسئولیت پایان دهید. شاید هم پاسخ ندادن شما بهدلیل تردید باشد، اما اگر فكر میكنید كه اول باید موقعیت بهتری پیدا كنید و بعد باید به این خواستگار جواب منفی بدهید در اشتباه هستید. شما حق ندارید بهدلیل منافع خودتان، دیگران را معلق نگه دارید.
نظر کاربران
با تشكر از شما.
انگار اين كار سخت ترين كار دنياست.
من از همين ندونم كاري دخترا ضربه خوردم..خوشحالم كه همچين آموزش هايي به خانم هاي جوان ميديد...چون واقعا خيلي هاشون نميدونن.
دليلم چيه؟ به اين خاطر كه تا زماني كه درون موقعيت قرار نگرفتن ميگن ما از پسش بر ميايم و منطقي تمومش ميكنم اما وقتي رابطه اي شكل گرفت و احساس برشون غلبه پيدا كرد به شدت دچار دوگانگي ميشن و ابتدايي ترين مسائل رو از ياد ميبرند. مرهم دردهاشون رو فقط گريه ميكنند و كاري از پيش نميبرند يا اونايي كه خيلي مغرورند بشدت برخورد ميكنند كه ما پسرها بيشتر جري ميشيم و حتي تو فاز انتقام هم شايد بريم.
خانم هاي عزيز بهشون برنخوره. من چون ازين رابطه ضربه خوردم ازين متن لذت بردم.
مرسي از همه دوستان
پاسخ ها
شدید موافقم...
شدیدا موافقم ایولا ++++++++++++++++++++++++++++++++++++
سلام و خسته نباشید ممنون از شما چون دختر من هم خواستگاری برایش آمد پسر خیلی خوب و خانواده خیلی خوبی هم دارد اما دخترم هم می گوید بگذارید من خوب فکر کنم اما من نمی دانم چگونه راهنمایی کنم دختر گلم را یکدانه عزیزدل مادر را به من کمک کنید ممنون از شما
سلام وقتی 4 بار نه می شنون چرا قبول نمی کنند چرا واسه 5بار گفتن اقدام می کنند .ازم دلیل می خواد. اما دوس داشتن دل می خواد نه دلیل..
چی کار کنم ؟؟؟
نه اون فراموش می کنه؟ نه من عاشقش میشم؟
خيلي ممنون ميشم اگه راهنماييم كنيد كه چطور قانع اش كنم دليل نه گفتنم به خاطر نامزد سابقم نيست
واقعا سخته مخصوصا اگه فکر کنی اگر اونا زنگ نزنن چی پیشه
سلام
من به مشاوره های زیادی مراجعه کردم ولی هیچ کس نتوست من رو بصورت کامل راهنمایی کنه و این موضوع رو از همه جهات بررسی کنه.ولی این متن بسیار زیاد به من کمک کرد. بی نهایت ازتون مچکرم.
سلام من یه خواستگار دارم که دیگه دیونم کرده.مشکل از پسر هاس که انقد سمجن
پاسخ ها
خب میخوادت دیوونه. باهاش ازدواج کن