دوستم داری؟ حالا اگه نداری باشه!
به همسرتان بگویید كه چقدر دوستش دارید
میگویند وقتی به یكی بگویی دوستش داری، دوست داشتنت تولید مثل میكند و زیاد میشود. بعدا بعضیها كه كارشان تولید مثل به مصرف است، از این كار خوششان میآید و به هر كس و ناكسی میگویند دوستت دارم.
مجله زندگی ایده آل : میگویند وقتی به یكی بگویی دوستش داری، دوست داشتنت تولید مثل میكند و زیاد میشود. بعدا بعضیها كه كارشان تولید مثل به مصرف است، از این كار خوششان میآید و به هر كس و ناكسی میگویند دوستت دارم. اما همیشه حس میكردم وقتی عشقت را به زبان بیاوری، از دلت خارج میشود و از زبان سُر میخورد میافتد توی جوب!
آدمهای زبانباز زیادی را میشناسم كه مطمئنم چیزی توی دلشان نیست و عشقشان روی زبانشان تولید میشود و از تولید به مصرف میرسد؛ «دوستت دارم» را با اجازه با هر كسی به اشتراك میگذارند. حالا نمیخواهم بگویم كه هر كس زبانباز باشد بد است و فقط خود ما كه عشقمان با یك من عسل هم هضم نمیشود، خوبیم اما بعضیها خیلی توی مخ هستند و در هر نفسی كه فرو میدهند یك «دوستت دارم» و در هر نفسی كه بالا میآورند یك «دوستت دارم» دیگر تولید میكنند.
شما نه اینوری باشید، نه آنوری. نه رومی روم به دیوار، نه مار زنگی. نه به آن داغی، نه به این سردی، ولرم باشید تا نه سیخ بسوزد نه كباب یا كم بسوزند كه بعدا بشود سیخ یا كباب را با پماد سوختگی خوب كرد. جمله خیلی سنگین بود. یك چند دقیقهای در اختیار خودتان باشید و استراحت كنید تا خستگی ناشی از سنگینی این جمله از تنتان در برود. ادامه متن را بعد از چند دقیقه استراحت بخوانید. . .
تو خوبی؛ اصلا تو زورویی!
. . . به همسرتان بگویید كه چقدر دوستش دارید. البته اگر دوستش ندارید به روی او نیاورید. حالا فكر كردید مثلا خودتان خیلی دوست داشتنی هستید؟ با آن قیافه درب و داغان؟ تا حالا كسی بهتان گفته چه چشم و ابروی بیریختی دارید؟ تاحالا پیش جراح بینی نرفتید كه همان اول ویزیت به دماغ ضایع شما بخندد؟ البته ببخشید اینقدر رك حرف میزنیمها. دوست آن است كه بگریاند نه آنكه عطار بگوید! فكر كردید اگر همسرتان به شما ابراز علاقه میكند تحفه نطنز و آب سنگین اراك هستید؟ تخم دوزرده میخرید؟ جوانی دیوید بكامید؟ میانسالی جرج كلونی هستید؟ خوشگلید؟ خوب تار میزنید؟
زبانتان بچرخد، ایشالا چرخش بچرخد و شما هم دوست داشتنتان را ابراز كنید. بههرحال شما بنا بر دلایلی در كنار هم دارید زندگی میكنید؛ از این طرف مهریهها سنگین است، از آن طرف شوهر گیر نمیآید. اگر ته دلتان از او دلگیر هستید، یادتان باشد كه او همسر و شریك زندگی و مادر بچههای شماست.
مرگ پس از «دوستت دارم»
اگر میمیرید به او بگویید دوستش دارید، یكجوری یك چیز دیگری بگویید مثلا بگویید «دو، ست دارم» (یعنی دو ست گرمكن ورزشی دارم) ولی یكجوری كلمهها را در دهان بچرخانید انگار دارید میگویید «دوسِت دارم». یادتان میآید قدیمها به طرف فحش میدادیم و آخر فحشهای طولانی یه «صدام یزید» هم اضافه میكردیم كه یعنی با صدام بودیم؟
بگویید «دوستت دارم» ولی توی دلتان بگویید قورمهسبزی، یعنی دوستت دارم قورمهسبزی! یا مثلا تند بگویید «اوس دارم» یا «دوست دارمـ» یعنی عشقم كشیده. با اینحال او خیال میكند ابراز علاقه كردهاید. اصلا همین دوستتدارمهای الكی هم باعث میشود واقعا امر به خود شما هم مشتبه بشود و یكدفعه به خودتان بیایید كه واقعا دوستش دارید. وقتی یكدفعه به خودتان میآیید، ماشالا چقدر به خودتان میآیید و برازنده میشوید.
مشاور خانواده چه میگوید این وسط؟
مشاور خانواده گفت: «حتی اگر شده بهدروغ به همسرت بگو كه دوستش داری.» ما هم ناراحت شدیم اما به جای اینكه با پشت دست بزنیم توی دهانش و جواب بدهیم: «دروغگو سگه! اصلا مگر خودت خوار مادر نداری؟ آدم به ناموس خودش هم از این حرفها میزنه»، پول ویزیت را دادیم و زدیم بیرون.
جوری بار آمدهایم كه زورمان میآید احساس درونی را به طرف منتقل كنیم. به ما یاد داده بودند كه خوبیت ندارد جلوی مردم، بدیت دارد، مردم چه میگویند و. . . نسل ما حتی خجالت میكشد توی چشم همسر شرعی و قانونی خودش زل بزند و به خاطر همین خجالت و حجب و حیا میرود زل میزند به رهگذران خیابان! موقع گفتن دوستت دارم انگار زبانمان قفل میكند و دچار فلج اطفال از ناحیه زبان میشویم. حاضریم جانمان را هم برای طرف بدهیم اما یك بار به او نگوییم «عشقم! امروز چه خوشگل شدی!» مردهای امروزی از این لحاظ خیلی از ما بهترند. آخر هر جمله به جای نقطه از «عشقم» استفاده میكنند، حتی وقتی از دست همسر خانم عصبانی هستند هم دست از این عادت برنمیدارند.
مثلا میگویند: «لطفا دهنتو ببند عشقم» یا «گورتو گم كن برو خونه بابات عشقم»! گاهی هم وسط همین عشقم عشقم گفتنها یك جمله دیگر هم بیندازند كسی متوجه نمیشود. اما مهم این است كه با همین یك كلمه ساده اما جادویی كارشان را راه میاندازند. خب، معامله خوبی است، با یك «عشقم» به همه خواستههای خود میرسید، كسی هم گیر بیخودی به شما نمیدهد. زنها دوست دارند تمجید شوند، مردها هم دوست دارند كنترل تلویزیون دستشان باشد و بوی قورمهسبزی هم در فضای خانه بپیچد!
بین عشقهای زندگی فرق نگذارید
یكی از همكاران شب خواستگاری به همسر آیندهاش گفته بود كه چقدر دوستش دارد اما تاكید كرده بود كه برای او خانواده و مادر و خواهرش در اولویت هستند. وی افزوده بود: «مادر و خواهرم خط قرمزم هستند.» همین یك جمله كافی بود تا همسر برای همیشه دنبال فرصتی باشد برای خونین و مالین كردن این خط قرمز.
چه نیازی هست كه آدم جلوی كسی كه دوستش دارد بگوید فرد دیگری را هم دوست دارد؟ مثلا شما میروید ایرانخودرو ماشین اقساطی با شرایط خاصبردارید به طرف میگویید كه سایپا را دوست دارید؟ وقتی میروید چلوكبابی، به گارسن میگویید خط قرمزتان فستفود است؟ البته اینها مثال است و نگاه جنسیتی به افراد نیست. حالا كه چیزی نشده. گیر ندهید؛ اصلا من چلوكباب زعفرانی، من فستفود و هاتداگ. اصلا من ایرانخودرو، من سایپا، من وسپا، من داغون! فمینیسمبازی را ول كنید، مثال را بچسبید. منظور این است كه برای یكی از عشقهای زندگی رقیب و حساسیت نتراشید. نه اینكه شما چند عشق داشته باشید و شلوارتان چند تا شده باشد؛ به هرحال، پدر و مادر و خواهر و برادر و فرزند هم عشقهای زندگی هستند دیگر. جلوی مادرتان بگویید كه هیچكس را بیشتر از او دوست ندارید و جلوی همسرتان هم همین را بگویید.
دروغ كه نیست؛ یعنی شما هیچ مادری را بیشتر از مادر خودتان و هیچ زنی را بیشتر از زن خودتان دوست ندارید. خط قرمز مال ایستگاه مترو است كه كسی نباید از آن رد شود وگرنه میرود زیر قطار. تازه، همین خط قرمزهای مترو را هم برداشتهاند زرد كردهاند. میبینید؟ حتی خط قرمزها هم قانون و حكم قطعی نیست و سلیقهای است. شاید چند سال دیگر رئیس مترو دستور داد سبزش كنند و عبور از آن را آزاد اعلام كنند. شاید قهوهای شد، پس اینقدر گیر ندهید به خط قرمزها و بین عشق زندگیتان با خانواده مرزبندی نكنید.
زنها و شوهرها حتی به فرزند خودشان هم حسادت میكنند. یكی از اقوام ما نمیتوانست جلوی همسرش فرزندش را ببوسد و به او محبت كند. دو دلیل داشت؛ یكی اینكه خانمش خیلی حساس بود و به عشق پدر/فرزند حسادت میكرد و دلیل دیگر اینكه دماغ این فامیل ما كمی گنده بود و وقتی میخواست بچهاش را ماچ كند، دماغ میرفت توی چشم بچه! خود من زمانی كه زیدان در رئال بازی میكرد چند بار از زیدان تعریف كردم و با لذت بازی او را تماشا میكردم تا اینكه یكبار همسر گرامی وسط یك مسابقه حساس تلویزیون را خاموش كرد.
به علاقهام به زیدان حساس شده بود و به رئال هم شك كرده بود. شنیده بود كه «عشق واقعی آن است كه به آن نرسی» و میدید بین تهران و مادرید چقدر فاصله است و هرگز ممكن نیست به زیدان برسم، برای همین شك كرده بود مبادا عشق واقعی باشد. حتی وقتی در یك فیلم تعداد زومهای روی صورت یك بازیگر زن از حد استانداردی بالاتر میرفت، باید زرنگی میكردم و میگفتم كه مثلا فلان بازیگر چقدر زشت و بدتركیب است و چه كسی اینها را به سینما راه داده وگرنه امكان تماشای ادامه فیلم مقدور نمیشد.
خلاصه، برای همسرتان ایجاد حساسیت نكنید و عشقتان را به او نشان بدهید، البته نه مثل آن جوكی كه مرد میخواست عشقش را به همسرش نشان بدهد، عكس عشقش را درآورد و به همسرش نشان داد و گفت: «این عشق منه»! عشق را بكوبید توی فرق همسر!
ارسال نظر