قسمت اول
سریال های تلویزیون، راهنمای گردشگری خوب!
این یک پرونده سفر است. اسفند که می آید بوی عید آدم ها را هوایی می کند. آنها که اهل سفرند، بیشتر اهل اکتشاف هستند. کشف یک مکان جدید با فضایی متفاوت، از هیجانات و سرخوشی های سفر است.پیشنهاد ما به اهالی سفرهای اکتشافی، سفری به خاطرات شان است.
مجله همشهری 6 و 7 - سعیده نیک اختر: این یک پرونده سفر است. اسفند که می آید بوی عید آدم ها را هوایی می کند. آنها که اهل سفرند، بیشتر اهل اکتشاف هستند. کشف یک مکان جدید با فضایی متفاوت، از هیجانات و سرخوشی های سفر است. در کنارش بحث هزینه مناسب هم وجود دارد. پیشنهاد ما به اهالی سفرهای اکتشافی، سفری به خاطرات شان است. مکان هایی وجود دارد که ما همیشه آنها را در قاب تلویزیون یا در پرده سینماها دیده ایم. دیدن این فضا یا همان لوکیشن های تاریخ سینما یا سریال هایی که برای مردم جذابیت زیادی داشته به همان شکل دست نخورده حفظ شده و تبدیل به موزه می شوند.
توریست هایی از نقاط مختلف دنیا فقط برای دیدن لوکیشن مورد نظر می آیند، بلیت می خرند و در صف می ایستند. لوکیش سریال جواهری در قصر یا همان یانگوم در کره جنوبی امروز تبدیل به یکی از شهرک سینمایی های بزرگ و معروف دنیا شده که توریست ها برای دیدنش ساعت ها در صف می ایستند. دیزنی لند هم به بهانه تولیدات عظیمش سال هاست که به یکی از مکان های بزرگ جذاب دنیا مشهور شده است. از زمانی که ارباب حلقه ها پایش به سینماها باز شد، نیوزلند میزبان توریست هایی شد که فقط به بهانه تماشای لوکیشن های فیلم راهی این کشور شدند ولی هنوز در کشور ما چنین اتفاقی نیفتاده است.
ما با وجود ساختن سریال هایی عظیم و جذاب و پرطرفدار و با داشتن یک شهرک سینمایی وسیع (غزالی)، هنوز به نقطه تبلیغات و بهره وری نرسیده ایم. البته این یک عیب دارد و چند حسن. عیبش این است که خبری از توریست نیست و بزرگ ترین حسنش این است که بی دردسر و بی هزینه می شود به لوکیشن هایی سفر کرد و عکس یادگاری انداخت که سال ها با هر کدام شان خاطره بازی کرده ایم.
حتی می شود یافتن لوکیشن ها را محور سفر نوروزی قرار داد و یک سفر اکتشافی 13 روزه به راه انداخت. پیشنهاد ما به شما این است: اگر در تهران ماندید از منوی لوکیشن های تهرانی ما دیدن کنید. اگر خواستار دیدار طبیعت هستید، منوی لوکیشن های شهرستانی ما را انتخاب کنید. در این گزارش سراغ لوکیشن هایی رفته ایم که امکان بازدید از آنها وجود دارد وگرنه برخی لوکیشن ها مانند لوکیشن های سریال های شب های برره، پاورچین و باغ مظفر که در خانه های ویلایی هستند امکان دسترسی به آنها وجود ندارد.
لوکیشن های تهران
مادر- علی حاتمی
مکان: شیخ هادی
وقتی ۲۷ سال پیش، علی حاتمی خانه قدیمی را در خیابان شیخ هادی تهران برای لوکیشن فیلم مادر انتخاب کرد، نمی دانست زیر پای برج ها و آپارتمان های نوساز خاک می شود. ۱۲ سال پیش، مالک خانه بنا را خراب کرد تا جای آن ساختمانی پنج طبقه با سنگ های سیاه بسازد و فقط اجازه داد، درخت توت پیر خانه، تنها یادگار مادر در محله باشد. حالا هم خانه ای در مقابل آن قد کشیده و خانه مادر در سایه او به فراموشی می رود. خانه مادر متعلق به ساعد مراغه ای بود و امیراصلان افشار آن را خرید که بعد از انقلاب از ایران رفت.
علی حاتمی نیز برای ساختن فیلم مادر خانه را اجاره کرد. بعد از ساخت فیلم هم این بنا به قیمت ۶۰۰ هزار تومان به فروش رسید.
در گوشه حیاط این خانه، دو اتاق قرار داشت که مخصوص سرایدار بود. ساختمان، پله های بلند و پهنی داشت. سمت راست خانه، اتاق بزرگی بود، با سقف بلند و گچ بری های زیبا، سمت چپ هم آشپزخانه قرار داشت. این ساختمان زیرزمین هم داشت. کف اتاق ها موزاییک های شطرنجی سیاه و سفید بود و بوته توت بزرگی داخل حیاط که هنوز هم زنده است.
خانه ای که در آن نوروز همه دور هم جمع می شدند و روی تخت حیاط کنار حوض آب و جارو شده قالی پهن می کردند و باقلا با گلپر و سرکه و کاهو سکنجبین نوش جان می کردند، حالا جای آن آپارتمانی با نمای آجر سه سانتی و درهای بزرگ و کوچک قهوه ای جاخوش کرده است. اگر احیانا به آن محل رفتید، ناامید نشوید راه تان را تا خیابان سی تیر و میدان ارگ ادامه دهید تا عطر خانه مادر حاتمی را در موزه ملی و کاخ گلستان جست وجو کنید. نوروز تنها زمانی است که می توانید با خیال راحت با ماشین بدون طرح و ترافیکی تا دم در موزه های تهران بروید و از هوای پاکش لذت ببرید.
قیصر- مسعود کیمیایی
مکان: امامزاده یحیی
امامزاده یحیی لوکیشن فیلم قیصر است. خیابان ری نرسیده به خیابان مصطفی خمینی با نام قدیم عودلاجان برای خیلی ها نامی آشناست. زمانی یکی از تفریح گاه های قدیم تهران محسوب می شد و برای خودش برو و بیایی داشت. بیشتر اهالی وجب به وجب این محله را با نام های فیلم قیصر می شناسند؛ فیلمی که طی ۹ سال بارها روی پرده رفت و به تعداد نیمی از جمعیت تهران بیننده داشت و بلیت فروخت. گردش در این کوچه و خیابان بی شباهت به سفر تاریخی نیست. آنها که بارها فیلم را دیده اند به راحتی می توانند بعد از ۴۰ سال و اند کوچه های محله را تشخیص دهند. از امامزاده به سمت بازارچه که حرکت کنید، مغازه برادران آب منگل را می بینید که حالا تبدیل به سوپر مارکت شده است.
بعد می رسید به قهوه خانه ای که به یک رستوران تغییر کاربری داده است. قصابی فرمان که زیر بازارچه بود برقرارو پابرجاست و هنوز هم قصاب سبیل بناگوش در رفته ای آنجا ایستاده و ساطور می زند. جالب است به حمامن واب که می رسی با همان بنا و با همان سردر سرجایش ایستاده. حمام هم مثل اغلب حمام های قدیمی تبدیل به موزه شده است. بخشی از حمام را به فروش صنایع دستی اختصاص داده اند و بدلیجات می فروشند. تفرج در کوچه بازارهای امامزاده یحیی در نوروز هم سیاحت است و هم زیارت.
ضیافت- مسعود کیمیایی
مکان: بازارچه شاپور
میدان وحدت اسلامی، نبش گذر مهدیخانی، یک مغازه دونبش که حالا هم خالی است. اینجا لوکیشن فیلم ضیافت است. تصویرهای ضیافت رنگ مایه زرد داشت. تصویرها مربوط به سال ۱۳۵۵ می شد. چند جوان دیپلم گرفته از دبیرستان «بدر» که تابلویش در کادر بود، بیرون می آیند. هفت جوان دل نگران، هفت دوست صمیمی که بدجوری حال شان گرفته بود. بعد هم یکی پیشنهاد می دهد بروند کافه ماطاووس چیزی بخورند تا از این حال بیرون بیایند، وارد کافه می شوند.
ماطا آنها را می راند که بروید آن ور خیابان کیک و نوشابه بخورید ولی آنها که ۱۸ سال شان شده دور میز جمع می شوند و قرار ضیافت را می گذراند. یعنی ۲۰ سال بعد همین جا در کافه ماطاووس جمع شوند و از حال همدیگر باخبر شوند. ماطا روی میز ژامبون گوسفند و کالباس تازه و الویه خنک و زیتون رودبار و نوشابه تگری چیده بود. در خیابان وحدت اسلامی یا همان شاپور قدیم رو به روی خیابان فرهنگ، بازارچه قدیمی شاپور قرار دارد و پر است از طاق های گنبدی آجری که مردم در آن در حال جنب و جوش اند. بوی سبزیجات تازه و میوه های فصل آمیخته با بوی توتون سیب قلیان های قهوه خانه، روح نواز است.
ادامه بازار را که می گیرید، محله ای می بینید با خانه های گود قدیمی با سوراخ سنبه ها و زیرزمین و دالان و راه پله، با شیر آب انبار که حال خالی شده اند و دیگر سر و صدای بچه های تخس و های و هوی همسایه ها به گوش نمی رسد. درعوض همه این خانه ها و سوراخ سنبه ها تبدیل شده اند به کارگاه های کفاشی و از هر طرف صدای چکش کفاش ها به گوش می رسد و فضا آکنده از بوی چرم تازه شده است. اینجا بی شباهت به بازارچه قدیمی تجریش نیست و این روزها تبدیل شده به مکانی برای دانشجویان عکاسی. نوروز این بازارچه حال و هوای قشنگی دارد و هنوز بوی تهران قدیم و فیلم های کیمیایی را می دهد.
خانه سبز و همسران- بیژن بیرنگ و مسعود رسام
مکان: سعادت آباد- خیابان یازدهم
۲۰ سال پیش بود. سریال همسران که شروع می شد، آن موسیقی شاد بهرام دهقانیار و آن تصاویر پاهایی که مرتب می روند و می ایستند در قاب شبکه ۲ جای می گرفت. همه راهی خانه ها می شدند تا کل کل کمال و مهین و عاشقانه های علی و مریم را ببینند. سریالی که یک سال به مدت ۵۲ هفته روی آنتن بود و بعدش هم همان گروه بیژن بیرنگ و مسعود رسام، خانه سبز را با بازی درخشان مرحوم خسرو شکیبایی در نقش رضا همین جا ساختند. فقط روی نمای سنگی خانه را آهن کشیدند و رویش را رنگ سبز زدند. لوکیشن این دو سریال و حتی مجید دلبندم، سیب خنده، نوعی دیگر و دنیای شیرین دریا هم یکجا بود. سعادت آباد، خیابان یازدهم پلاک ۱۲.
یک ساختمان سه طبقه با نمایی از سنگ. ساختمانی که هنوز هم سرپاست و هنوز هم ساکنان آن، خانواده آقای رجبی اند. همان خانواده ای که اسم شان پای ثابت تیتراژهای پایانی خیلی از سریال ها بود. «و با تشکر از خانواده محترم رجبی» نمای بیرونی تغییری نکرده است و حتی اتاق فرید (رامبد جوان) بالای پشت بام دیده می شود.
خانواده رجبی در طبقه اول زندگی می کنند و دو طبقه بالایی همان جایی است که هفت سال لوکیشن سریال های مختلف بوده و الان به شرکت مهندسی تبدیل شده اند. بیرنگ و رسام، این خانه را که آن زمان نوساز بوده از بنگاهی در خیابان ولیعصر پیدا می کنند. طبق قراردادی دوساله، ماهانه ۲۰۰ هزار تومان برای دو واحد که هر کدام بیش از ۲۰۰ متر بوده اند، پرداخت می شد که سال به سال تمدید می کردند.
همه چیز تیم سازنده سریال ها از خانه خانواده رجبی، جدا بود. برق، راه ورود و خروج اصلا ورودی خانه رجبی ها از ورودی ساختمان جداست. در ورودی کنار پارکینگ و کنار ساختمان اصلی است. آقای رجبی، در خیابان سهروردی فرش فروشی دارد و با همسرش اینجا زندگی می کند. آنها شش فرزند دارند که هر کدامشان سر خانه و زندگی شان رفته اند. این خانه الان مسکونی است و امکان ورود به آن وجود ندارد، اما نمای بیرونی آن درست مثل همان موقع است. خانه آقای رجبی در سعادت آباد و نزدیک میدان کاج قرار دارد. وقتی می خواهید از جنوب وارد میدان شوید، یک خیابان مانده به میدان، خیابان یازدهم است.
دزد عروسک ها- محمدرضا هنرمند
مکان: یوسف آباد پارک شفق
«آهای... آهای ننه... من گشنمه.» ۲۵ سال پیش صدای گنجور (اکبر عبدی) که روی تابش در دخمه ای مخوف جلو عقب می رفت، سالن های سینما را پر ک رد. فیلم دزد عروسک ها ساخته محمدرضا هنرمند با بازی اکبر عبدی، آزیتا حاجیان، مرتضی ضرابی، مهراوه شریفی نیا، ابراهیم آبادی، منوچهر آذری، مرحوم فرهنگ مهرپرور تابستان ۱۳۶۹ روی پرده رفت. این فیلم با وجود تقارن با جام جهانی ۱۹۹۰ ایتالیا و ترس از پس لرزه های احتمالی زلزله رودبار و منجیل، سه میلیون و ۷۰۰ هزار نفر را به سینماها کشاند و با بلیت ۲۵ تومانی، ۶۵ میلیون تومان فروخت تا در میان رقبایی مانند مادر و هامون پرفروش ترین فیلم سال لقب بگیرد.
این فیلم کودکانه با هزینه شش میلیون تومان در عرض یک سال ساخته شد و لوکیشن آن هم پارک شفق بود. فیلم برداری در این پارک ۴۵ روز طول کشید و بقیه کارها مانند کار با عروسک ها و موسیقی بعدا به آن اضافه شد. دکورهای فیلم در بخش های مختلف پارک ساخته شد. پارک شفق ۱۰۰ سال قبل جزو املاک مستوفی الممالک از چهره های نامداری اواخر قاجار بود که با توسعه تهران، پادگان و بعد در دهه ۱۳۴۰ توسط دکتر رضازاده شفق به پارکی با معماری نو تبدیل شد.
صحنه های مربوط به شهر شادی، محل زندگی بچه ها در محل فعلی فرهنگ سرا و کنار حوض، فیلم برداری شد و تصاویر مربوط به کاخ ننه عجوزه (آزیتا حاجیان) و گنجور هم در زیر طاقی های کتابخانه پارک کار شدند. کافی است بعد از دیدن این فیلم سری به پارک شفق که حالا، با فرهنگ سرا و نمایشگاه های شان، شلوغ شده اند، بزنید تا خودتان صحنه های مختلف فیلم را کشف کنید.
آژانس شیشه ای- ابراهیم حاتمی کیا
خیابان کریمخان زند- خیابان خردمند شمالی
ماجراهای حاج کاظم (پرویز پرستویی) و عباس (حبیب رضایی) در آژانس مسافرتی، در فیلم آژانس شیشه ای، محور اصلی فیلم بود. حدود ۹۰ درصد این فیلم دیدنی سال ۱۳۷۶ ساخته و در یک آژانس واقعی در خیابان خردمند شمالی فیلم برداری شد. هلی کوپتری هم که در صحنه های پایانی کنار آژانس بر زمین نشست، درست در تقاطع کریمخان و خردمند فرود آمد. این آژانس تا چند سال قبل برقرار بود اما الان تبدیل به شعبه بانک شده است. معماری داخلی آن اندکی تغییر کرده اما در ورودی و فضای اتاق رییس همان است که بود. می توانید به بهانه گرفتن پول وارد این بانک شوید و چرخی بزنید. بیرون بانک و اطراف آن، فرق چندانی نکرده است.
آشپزباشی- محمدرضا هنرمند
مکان: مجتمع رفاهی ملاصدرا صدا و سیما
اگر در تعطیلات نوروزی در تهران مهمان هستید، بدنیست بزرگراه تهران را به سمت شمال بیایید. گلکاری ها و چمن آرایی های فضای سبز اطراف بزرگراه همراه مجسمه های پوشیده از گیاه بسیار دیدنی است. به تقاطع چمران با خیابان ملاصدرا که رسیدید، داخل شوید. اولین راه ماشین رو سمت راست را که بروید روی تپه بعد از چند پله یک رستوران می بینید که مشرف به زمین چمن و گل و بوته است.
این فضا آشنای رستوران سریال آشپزباشی است که پرویز پرستویی و فاطمه معتمدآریا ۴۰ قسمتی را در آن سپری کردند و با جر و بحث های شان ما را پای تلویزیون نشاندند. کل این محوطه متعلق به سازمان صداوسیماست که ورودش برای عموم آزاد است. سری به این رستوران خوش منظره بیندازید و از غذاهایش لذت ببرید.
ارسال نظر