ایلان ماسک یک ثروتمند معمولی نیست!
ایلان ماسک یک ثروتمند و کارآفرین معمولی نیست، او می خواهد زندگی انسان ها را تغییر دهد و ببرد به عصر زندگی در مریخ و استفاده از انرژی های پاک و تجدید شونده!
مجله همشهری جوان - شهریار نوبهار: بازنشستگی در 32 سالگی شاید یک رویای دست نیافتنی برای عده زیادی باشد اما ایلان ماسک به این آرزو جامعه عمل پوشانده. با فروش Paypal به وبسایت Ebay، وی موفق شد 180 میلیون دلار پول نقد را به حساب هایش واریز کند؛ پولی که تضمین می کرد او دیگر لازم نیست فقط برای گذران زندگی کار کند.
ولی زندگی در رفاه و لذت نمی توانست برای او راضی کننده باشد. قهرمانان دوران کودکی اش را به یاد می آورد که همیشه در کمیک بوک ها جهان را نجات می دادند. او تصمیم گرفت یکی دیگر از همین ابرقهرمان ها باشد؛ مردی استثنایی که منجی دنیا شده و آن را تبدیل به جای بهتری برای زندگی می کند.
«من مثل آنها قدرت های افسانه ای و اندامی نیرومند نداشتم؛ اما به نظرم توانایی های دیگری داشتم که می توانست به من در هدفم کمک کند.» از همین جا بود که ماجراهای «مرد آهنی» از فیلم های هالیوودی خارج شد و به دنیای واقعیت آمد.
ایلان ماسک برای عده زیادی یادآور ماجراهای تونی استارک است. سرمایه دار و کارآفرینی که به کمک ثروت و اختراعاش تبدیل به یکی از همان ابرقهرمان ها شد. او به سادگی نشان داد که می توان ساده شروع کرد و پیچیده ترین مسائل را هم حل کرد. او جسارت تغییر و حرکت در مسیرهای مختلف را داشت و سرمایه اش را فقط صرف خوش گذرانی نکرد. رویاهای کودکی اش را جدی گرفت و برای واقعی شدن آنها تلاش کرد.
ماسک برخلاف جریان اصلی دره سیلیکون که بیشتر بر مسائل نرم افزاری تعلق دارد، بر دنیای فیزیکی تکیه کرده. پروژه های جدید و متفاوتی را حمایت کرده و برنامه های هیجان انگیزی دارد؛ برنامه هایی که به ثمر نشستن یکی از آنها هم برای تغییر چهره سیاره زمین کافی است.
«من اسم این کارها را احمقانه های دوست داشتنی گذاشته ام.» کارهای احمقانه ای که او را ثروتمند و جهان اطراف را تبدیل به جایی ساده و زیباتر می کند. به نظر که معامله منصفانه ای می رسد.
۱- ZIP۲ (نقطه پرش)
اگر این پروژه موفق نمی شد شاید مسیر زندگی ایلان تغییر می کرد. ZIP۲ سکوی پرش ایلان ماسک بود. به عنوان یک نابغه جوان او به خوبی آینده را مشاهده می کرد. آینده ای که در اینترنت رقم زده می شد. سال ۱۹۹۵ بود و ZIP۲ یک نرم افزار اینترنتی بود که به موسسات مطبوعاتی کمک می کرد تا راهنماهای شهری دقیق تر و کامل تری را منتشر کنند. ایلان این پروژه را با همراهی برادرش کیمبال انجام می داد و آنها موفقیت های بزرگی را در این راه به دست آوردند.
بزرگترین کار آنها امضای قرارداد با موسساتی مثل نیویورک تایمز و شیکاگو تریبون بود. به اعتبار این موسسات بود که پروژه ZIP۲ رشد کرد و تبدیل به یکی از ابزارهای پولساز اوایل ظهور اینترنت شد.
آنها رقبا را به سادگی حذف کردند و تبدیل به بازیگر اصلی این بخش از بازار شده بودند. موفقیت هایی که از چشم سایرین پنهان نمانده بود. سرانجام شرکت Compaq طی توافقی با مبلغ ۳۰۷ میلیون دلار ZIP۲ را خرید. ۳۴ میلیون دلار هم به صورت سهام به آنها ارائه شد. معامله ای که در سال ۱۹۹۹ انجام شد و به ایلان ماسک کمک کرد تا ۲۲ میلیون دلار پول به دست بیاورد.
«این اولین موفقیت واقعی من بود و لذتی وصف نشدنی داشت. به کمک این معامله و پولی که به دست آوردیم، سایر اتفاقات بزرگ هم امکانپذیر شد.» او قدم اول را به درستی برداشته بود و حالا دیگر می توانست رویاپردازی را آغاز کند.
2- Paypal (سرویس مالی راحت طلبان)
شاید اگر ایلان به ندای راحت طلب درونش گوش می داد حالا دیگر خبری از پروژه های بعدی اش نبود ولی جاه طلبی های ایلان ماسک با 22 میلیون دلار اغنا شدنی نبود. برای همین او خیلی زود دست به کار شد و ایده دیگری را امتحان کرد.
در ماه مارچ 1999 بود که پروژه بعدی ماسک آغاز شد. سایت X.com اولین تلاش او برای ایجاد کسب و کاری جدید بود. پروژه X.com سرویسی مالی بود و خدمات پرداخت ایمیلی را هم انجام می داد. یک سال بعد آنها با کمپانی Confinity ادغام شدند و پایه های اولیه Paypal را بنا نهادند.
ایلان و همکارانش به خوبی موفق شدند تا برند X.com را با Paypal ادغام کرده و ساختاری قدرتمند را برای این شرکت درست کنند. تلاش های ایلان ماسک و بازاریابی ویروسی اش نقش مهمی در رشد کردن X.com داشت. فقط سه سال بعد و در اکتبر ۲۰۰۳ بود که مجموعه Ebay برای خرید Paypal به توافق رسید. یک میلیارد و پانصد میلیون دلار رقم این قرارداد بود و اهمیت Paypal در آینده اینترنت را نشان می داد.
ماسک با در اختیار داشتن ۱۲ درصد سهام Paypal بزرگترن سهامدار این مجموعه بود و ۱۶۵ میلیون دلار از این معامله به دست آورد. موفقیت ایلان در به وجود آوردن و رشد Paypal نشان داد که ایده های او مثل جرقه نیست و نگرش متفاوتش به مسائل در نهایت منجر به سودآوری چشمگیری خواهد شد. سودآوری و موفقیتی که در پروژه های ZPI۲ و Paypal به خوبی دیده شدند.
3- SpaceX (روی ماه زندگی کن)
فقط چند ماه بعد از فروش Paypal او سومین پروژه اش را آغاز کرد. ژوئن 2002 در تاریخ صنعت هوا و فضا روز بسیار مهمی بود. روزی که ایلان ماسک با تاسیس کمپانی SpaceX تصمیم گرفت تغییر بزرگی در این عرصه ایجاد کند. سازمان هایی مثل ناسا و آژانس های فضایی در اروپا، چین و روسیه هر کدام مشکلات مالی و ساختاری مختلفی داشتند. هزینه های سرسام آور پروژه های فضایی روند پیشرفت و اکتشافات فضایی را کند کرده بود. با این وجود ایلان دست از تلاش برنداشت.
«همه به من می گفتند دیوانه شده ام ولی من از کودکی به فضا علاقه داشتم. چه فرصتی بهتر از این؟» بعد از فرود انسان بر روی ماه در سال ۱۹۶۹ بسیاری امیدوار به پیشرفت های فضایی شگفت آوری در سال های آینده بودند. آرتور سی کلارک پیش بینی کرده بود که تا سال ۲۰۰۱ انسان ها در سطح مریخ به زندگی می پردازند اما هیچکدام از این اتفاقات رخ نداد.
«این واقعا غم انگیز است. با تکنولوژی و تجربه های کمتر موق به فتح ماه شدیم. حالا چرا نتوانیم دوباره به همانجا برویم و زندگی جدیدی تشکیل بدهیم؟» هزینه های تحقیقات فضایی SpaceX بسیار بالا بود و ۷ سال بعد به بازدهی عملی رسید ولی ایلان ماسک ناامید نشد.
بسیاری عقیده داشتند که پروژه های فضایی فقط با سازماندهی دولتی قادر به انجام است ولی قراردادهای اخیر شرکت SpaceX با ناسا نشان می دهد که توانایی های این شرکت در بالاترین سطوح ثابت شده است. در غیر اینصورت دلیلی نداشت که ناسا چیزی حدود ۲.۶ میلیارد دلار برای پروژه های آینده اش به این شرکت بپردازد.
4- Tesla (خودروی برقی وارد می شود)
دیگر روند اتفاقات بزرگ و مهم آغاز شده بود. پروژه Tesla یکی دیگر از همین اتفاقات مهم بود. ایلان ماسک یکی از پنج نفری بود که در سال 2003 این مجموعه را تاسیس کردند. به کمک ارتباطاتی که ماسک در سال های گذشته جمع کرده بود، آنها به سرعت سرمایه های لازم برای شروع کار را فراهم آوردند.
«ایده اصلی تسلا بسیار ساده اس. تولید خودروهای برقی که بدون آلوده کردن زمین، ما را جابجا کنند.»
تسلا مثل دیگر پروژه های ایلان ماسک بلندپروازانه و جالب توجه است. پروژه ای که البته بارها به مشکل خورد تا سرانجام رنگ موفقیت را به خود دید. بحران مالی سال ۲۰۰۸ باعث شد تا ایلان ماسک خودش شخصا وارد امور اجرایی شده و مدیریت مجموعه را در دست بگیرد. او با تزریق ۷۵ میلیون دلار از سرمایه های شخصی اش ریسک بزرگتری را هم تقبل کرد. خطرپذیری عظیمی که حالا پس از شش سال کاملا موفق به نظر می رسد.
تسلا حدودا به ۳۰ کشور خودروی برقی فروخته و توجه شرکت های بزرگی مثل تویوتا را هم به خودش جلب کرده. ارزش کلی این مجموعه در حدود ۱۸ میلیارد دلار است و ماسک نزدیک به ۳۲ درصد سهام آن را در اختیار دارد. هر چند که مثل استیو جابز فقید در سال حقوقی یک دلاری دریافت می کند و سایر دریافت های مالی اش فقط به صورت پاداش است.
«مردم به ما می گفتند که در زمان کنونی حتی فورد و جنرال موتورز هم در فروش اتومبیل مشکل دارند. شما حالا می خواهید ماشین های برقی و تازه به آنها بفروشید؟ شاید کار ما کمی دیوانگی بود اما نتیجه را دیگر خودتان می بینید.»
تسلا شاید مثل رقبای بنزینی اش آمار فروش میلیونی نداشته باشد اما آینده را در اختیار دارد و این یعنی اعتبار بیشتر برای نگرش ایلان ماسک و شرکت تسلا. شرکتی که مثل همان دانشمند بزرگ یکی از پیشروترین مجموعه های فناوری در سال های اخیر بوده است.
5- SolarCity (به زمین عشق بورز)
دغدغه های محیط زیستی ایلان ماسک چیز تازه ای نیست. برای همین وقتی پروژه شهر خورشیدی اعلام شد، کسی تعجب نکرد: «شاید این کارهای من برای همه تکراری شده باشد اما من عقیده ای ساده دارم. کره زمین باید حفظ شود و نباید آن را آلوده کنیم. انرژی خورشیدی هم یکی از بهترین راه ها برای کمتر وابسته شدن ما به سوخت های فسیلی و آلودگی بیشتر این اکوسیستم است.»
البته ایلان به طور مستقیم در مدیریت این مجموعه دخالت نمی کند و کار را به خواهرزاده هایش واگذار کرده اما همکاری SolarCity با Tesla نشان داد که ماسک علاقه زیادی به هم افزایی مجموعه های تحت نظارتش دارد.
طبق آخرین آمار سال ۲۰۱۳ مجموعه پنل های خورشیدی این شرکت چیزی نزدیک به ۴۵۰۰ مگاوات انرژی الکتریکی تولید می کردند.
SolarCity با حجم عظیم فعالیت هایش تبدیل به دومین مجموعه بزرگ تولیدکننده انرژی در آمریکا شده. از هاوایی تا نیویورک و تگزاس، پنل های مختلفی برای تولید انرژی خورشیدی توسط این شرکت تعبیه شده. حتی گوگل هم ۲۸۰ میلیون دلار در این پروژه سرمایه گذاری کرده و نگاه خاصی به آن دارد؛ پروژه ای که حالا بیشتر از چهار هزار نفر کارمند دارد و برنامه هایی برای گسترش حضورش در سایر کشورها را هم تدارک دیده. شاید این پروژه مثل Tesla و SpaceX عجیب و چشمگیر نباشد اما بی تردید نقش مهمی در افزایش کیفیت انسان ها ایفا خواهد کرد.
نظر کاربران
کارای عام المنفعه همیناست دیگه.
خدا اجرش بده ، کارش درسته
نوش جانش