عجایب باشگاه های ورزشی ایرانی!
کلنگ سازان خوش دست کاتالان!!
«در مسابقات لیگ برتر کشتی، خونه به خونه بابل، پیشگامان آسانسور مازندران رو برد. تله کابین گنج نامه همدان هم مجاهدان صنعت برق ایران گلوگاه رو شکست داد.» آنهایی که خبرهای ورزشی را دنبال می کنند، به شنیدن این نام های عجیب و بعضا خنده دار، عادت کرده اند.
حتی گویندگان اخبار هم با نیشخند خبرهایی از این دست را می خوانند. گشت و گذار کلی در میان لیگ های مختلف، نشان می دهد این جور تیم ها با نام های عجیب، کم نیستند. این تیم ها از کجا می آیند؟ طرفدار دارند؟ چه نظارتی بر روی نام گذاری آنهاست؟ صاحبان شان کی هستند؟ در این پرونده، سراغ این موضوع رفته ایم؛ موضوعی که تقریبا در جهان ورزش، خاص خودمان است.
ورزش، پول می خواهد و قهرمانی و اول ماندن، پول بیشتر اما ورزش کشور، دولتی است و ذات این رشته ها، پولساز نیست. با این وضع حتی فوتبالش هم نمی تواند روی پای خودش بایستد و بدون کمک دولت جلو برود.
قهرمانان ما در آسیا و جهان از بدقولی مسئولان برای دادن جوایزشان می نالند و خانه های وعده داده شده، مسکن مهر در میانه جاده ساوه اند. تیم های دولتی مقروضند و گاه و بیگاه نامه شکایت این و آن از آنها، حتی سر از دادگاه های بین المللی درمی آورد.
در چنین وضعی که بغداد، خراب است و طبق معمول، بی مایه فطیر، یکی از راه ها ورود کارخانه ها به عرصه ورزش است. تا مدتی طبق قانونی که به «بندج» معروف بود، کارخانه های دولتی می توانستند تا یک درصد از بودجه شان را صرف امور ورزشی کنند، بندی که باعث درخشش سپاهان، ذوب آهن و فولاد شد اما با برداشته شدن این بند، ستاره این تیم ها کم کم افول کرد و نوبت کارخانه های بنگاه های اقتصادی خصوصی و نیمه خصوصی شد که در گود، خودی نشان بدهند.
بنگاه خیریه که نیست!
شرط حضور بنگاه های اقتصادی خصوصی، استفاده از فرصت تبلیغاتی آن است والا چرا باید یک کارخانه، همین جطوری وارد میدانی شود که نه تنها سودی برایش ندارد که همه اش ضرر است. بنگاه خیریه که راه نینداخته. طبیعت در کنار هم قرارگرفتن ورزش و صنعت این است که کارخانه مورد نظر به عنوان حامی مالی، نامش را بر پیراهن و وسایل تیم حک کند و از فضای تبلیغی دور زمین استفاده کند؛ چیزی که در دنیای ورزش امری متداول است اما در کشور ما، رسانه ها چندان قوی نیستند.
اکثر بازی ها، پوشش رسانه ای نمی شود مگر اینکه یک طرفش استقلال یا پرسپولیس باشند. با چنین و ضع پوشش محدودی یا کارخانه دار، قید ادامه کار را می زند یا کل یک تیم را با نام و ملحقاتش می خرد. آن وقت نام کارخانه ولو بی ربط، تبدیل به نام تیم می شود. با این ترفند، تمام رسانه ها گریزی از انتشار نام تیم یا بهتر بگوییم نام کارخانه ندارند.
کافیست این وضع را با تیم های اروپایی که بیشتر ای یک قرن سابقه دارند و نه نام و نه محل شان تغییر نمی کند مقایسه کنیم تا وضع متلاطم ما بیشتر معلوم شود. مالکان تیم ها عوض می شوند؛ حتی از کشورهای دیگر می آیند ولی کسی دست به نام تیمش نمی زند؛ مثلا آبراموویچ روس، چلسی را خرید یا منچسترسیتی را هم که شیوخ مایه دار قطری، صاحب شده اند اما دست به تیم نزده اند.
ضمن اینکه یک نکته مهم است؛ واقعا اگر کسی تیمی مثل منچستریونایتد یا بارسلونا را بخرد، طبیعتا با همین نام فعلی و فروش محصولاتش، بیشتر فروش می کند. اگر بارسلونا را یک کارخانه کلنگ سازی می خرید و اسمش را می گذاشت «کلنگ سازان خوش دست کاتالان»، بازهم در صدر اخبار و توجهات بود و طرفدار داشت؟ حالا با این وضع مردم شهرها، چه نگاهی به این تیم ها دارند؟
سودایی که زود فراموش می شود
جایگاه شرکتی که تیمداری می کند، خیلی مهم است. اگر شرکتی که می خواهد تیم بزند اشتغالزایی کرده باشد و کارگران و کارمندان بومی را استخدام کرده و به قول معروف نشان داده باشد که آمده تا بماند، آن وقت طرفداران بیشتری پیدا می کند چون از نگاه اهالی، این شرکت ها اول بزرگ شده اند و بعد تیمداری را شروع کرده اند اما بعضی شرکت ها اول تیمداری می کنند تا نامشان سر زبان ها بیفتد و بزرگ شوند.
حسین که از اهالی یکی از شهرهای شمالی است که تیمی با نام عجیب در لیگ برتر کشتی دارد، معتقد است این کار اتفاقا دافعه دارد: «من اگر الان بازی تشویق این تیم به ورزشگاه بروم احساس می کنم دارم الکی یک شرکت را بزرگ می کنم. شرکتی که فقط به فکر سوءاستفاده از علاقه مردم به ورزشه. این کار شرکتا، اتفاقا دافعه داره».
پیش زمینه قبلی درباره تیمداری های مقطعی هم در نظر طرفداران موثر است هنوز خیلی ها تیم هایی مثل تیک کشتی لوله جویبار، گراد، الکتریک دماوند و... را در ذهن دارند که مدتی درخشیدند و بعد به یک شبه محو شدند.
«الان همه بازیکنا، قرارداد یک ساله دارن. نه عرق به تیم دارن، نه علاقه به شهر. همه شون تهرانن فقط موقع مسابقه می آن. اصلا معلوم نیست این تیم، هفته بعد تو این شهر باشه. حتی ممکنه رئیس کارخون میلش بکشه هفته بعد به جای این تیم، تیم کشتی داشته باشه.» این حرف حمید که شهرش امسال در لیگ والیبال، تیمی با نام عجیب دارد، نکته دیگری را نشان می دهد، آن هم مدیریت این باشگاه هاست.
رئیس یک شرکت که خودش هم ممکن است چندان جاپایش محکم نباشد ممکن است علاقه خاصی به یک رشته داشته باشد باا ین علاقه تیم تشکیل می دهد و بازیکن گرانقیمت می خرد اما چون از مدیریت حرفه ای ورزش چیزی نمی داند سریع هم سرد می شود، پولش را از ورزش بیرون می کشد، تسویه می کند و بی خیال می شود. با این وضع، پایان این تیم ها چگونه خواهد بود؟
نامی که نام آور نیست
مردم خیلی از شهرها که تیم هایی با نام های عجیب و غریب دارند، ترجیح می د هند با نام شهرشان، اخبار تیم را دنبال کنند. خیلی از بازیکن ها و مربی ها اهم همین وضع را دارند. مسوولان تیم ها و روسا یکارخانه هم از اینکه فقط نام کارخانه و اسم خودشان در خبرها باشد رضایت دارند.
در این میان به نظر می رسد گذاشتن نام های عجیب و غریب از نظر قانونی و بخشنامه های ثبت شرکت ها که در سازمان ثبت اسناد و املاک موجود است، ایرادی ندارد. در تربیت بدنی هم کسی انگار متولی این امر نیست.
نام یک تیم ولو اینکه نام بی ربط یک کارخانه باشد اهمیت چندانی ندارد. چون این تیم ها خصوصی اند و پولی از تربیت بدنی نمی گیرند. ضمنا آخر سال، تربیت بدنی در بیلان کاری سالانه اش، آن تیم ها را به عنوان افتخارات خودش به مرکز معرفی می کند.
تیم هایی از این دست مدام اسم عوض می کنند و جا به جا می شوند. آخرین نمونه اش هفته قبل بود در لیگ دسته اول فوتسال که فرش آرا مشهد نامش عوض شد و شد موسسه مالی و اعتباری اعتماد ایرانیان. تا تیم بعدی کدام باشد؟
همه اسامی عجیب و غریب باشگاه های ورزشی ایرانی
شیتوریوشو کو کای یونیون
باورکردنی نیست! ما هم تا وقتی در لیگ های مختلف جستجو نکرده بودیم، فکر نمی کردیم چنین اسامی عجیب و غریبی داریم. این اسامی را از بین بیشتر از ۵۰ اسم عجیب انتخاب کردیم. خودتان یک مروری بکنید ببینید اوضاع چطور است؟
لیگ برتر کشتی آزاد:
مجاهدان صنعت برق ایران گلوگاه
تله کابین گنج نامه همدان
مالی و اعتباری ثامن الحجج سبزوار
لیگ بسکتبال:
جهش ترابر قم
آ.اس شیراز
سیم و کابل لیان بوشهر
قصر بازی گیلان
لبنیات آلیش گنبد
لبنیات مانیزان کرمانشاه
گروه صنعتی تکماش قزوین
گروه فلات تهران
ذوب آهن غرب اسدآباد همدان
لیگ دسته اول والیبال:
شهرک های صنعتی خراسان شمالی
عصر چوب زنجان
لیگ دسته یک فوتسال:
آرش بتن قزوین
فرش آرا مشهد: این تیم هفته قبل اسمش عوض شد و شد موسسه مالی و اعتباری اعتماد ایرانیان
لیگ فوتسال ساحلی:
پارک ساحلی الوند آبادان
لسمان مروارید خزر بندرانزلی
فائزکاران خزر فرح آباد
آرسن میناسیان گیلان
یگانه امواج خوزستان
سازمان پایانه شهرداری همدان
قوی سپید انزلی
لیگ دسته دوم فوتبال:
آشیان گستران ورامین
البدر بندر کنگ
گار فجر جم بوشهر
لیگ دسته سوم فوتبال:
ذرت کاران پارس آباد دشت مغان
احسان سپند نهاوند
خیبر متوسلیان پل دختر لرستان
رعد پدافند کیش
کارگر بنه گز بوشهر
کیمیا رشد آق قلا
هود کن بابا خانی
خدمات شهری کیش
لیگ برتر فوتبال نونهالان:
پتوی لاله اصفهان
لیگ دسته اول جودو:
تله کابین یزد
چای گلدان شهرری
لیگ برتر بدمینتون:
روغن گلبهار سمنان
لیگ برتر ووشو:
رنگ فیروزه فارس
تاکسیرانی آمل
لیگ کاراته:
لبنیات مالگای مرکزی
شهاب گازسوز
شیتوریوشو کوکای یونیون
لیگ برتر دوچرخه سواری:
تک اسپرت کرج
لیگ برتر هندبال (بانوان):
مجید تهران
باز نشر: مجله اینترنتی Bartarinha.ir
نظر کاربران
آرسن میناسیان اسم یکی از بزرگترین و عزیز ترین خیران مسیحی گیلان و ایرانه که در قدیم اولین خانه سالمندان در رشت و گیلان برای مسلمونا بنا کرد.
اسم جالب داره اما خیلی که ازاین ادم تقدیر می کند