تو بزرگی یا خودت را بزرگ می بینی؟
وقتی که فرد خود را نمی شناسد ممکن است از آن چیزی که هست خود را بیشتر یا کمتر در نظر بگیرد و ...
معمولا این افراد دچار عدم خودآگاهی صحیح یا عدم ارزیابی صحیح از خود هستند دچار اعتماد به نفس کاذب می شوند. امکان دارد فرد خود را بشناسند اما ارزیابی از میزان توانایی هایش نداشته باشند به همین دلیل به توانمندیهای خود بیشتر از آن چیزی که هست اعتماد می کنند. دو عامل عدم ارزیابی صحیح و عدم خود ارزیابی از خودآگاهی های افراد باعث می شود که فرد گرفتار اعتماد به نفس کاذب شود. فرد برای داشتن این آگاهی و خودارزیابی ها باید بتواند فرهنگ محیطی که در آن زندگی می کند را ارزیابی کند. معمولا افرادی دچار اعتماد به نفس کاذب می شوند که نمی دانند که جامعه به چه میزان از توانایی آنها نیاز دارد.
یکی از دلایل از دست دادن واقع بینی نسبت به خودمان را می توانیم در تربیت های زمان کودکی مان دنبال کنیم. زمانیکه والدین بی دلیل و بیش از اندازه و در زمان نامناسب تشویقمان کنند و یا به عنوان مثال برای انجام دادن وظایف عادی ما، هدایای بزرگ و فوق العاده تهیه می کنند! با فعال شدن مسئله خود بزرگ بینی در درونمان، تنها نقاط قوت خود و نقاط ضعف سایرین را می بینیم و دچار خودشیفتگی می شویم!
احتمالاً بسیاری از ما کم و بیش در بخش یا بخش هایی از زندگی دچار این اختلال هستیم. زمانیکه دچار این مسئله هستیم مسلماً قادر به برقراری ارتباط سالم با دیگران نیز نخواهیم بود. ارتباط بر بستری از نیاز و رفع نیاز شکل میگیرد و زمانیکه ما نسبت به وضعیت خودمان واقع بین نباشیم قادر به برقراری ارتباط مناسب نیز نیستیم! چراکه غالباً انتظارات و توقعات بیش از اندازه ای از سایرین داریم که مانع ارتباط صحیح خواهد شد.
خود شیفتگان به خاطر عدم شست و شوی پنجره دیدگاه خودشان همه چیز دیگران را تیره و تار می بینند. آنها برای پر کردن خلاء اعتماد به نفس خود تمام تلاش و کوشش خود را می کنند تا به دیگران بقبولانند که چقدر مهم هستند
این اختلال دشواریهای زیادی را در روابط بین فردی خصوصا زناشوئی ایجاد میکند چون فرد خودشیفته همیشه حق به جانب است و دنیا باید بر محور او بچرخد و ابر و باد و مه و خورشید به خاطر او در فعالیت باشند! با این ویژگیها به خود حق میدهد که با دیگران مثل یک ابزار برخورد کند چون فکر میکند که از همه بالاتر است. افرادی که با انسانهای خودشیفته رابطه تنگاتنگ دارند باید توجه کنند که اگر از طرف این افراد مورد ملامت و یا عیب و ایرادگیری قرار بگیرند، نباید به آن اهمیت زیادی بدهند. این عیب گیری ها و سرزنش ها مربوط به جهان بینی و دیدگاه های خاص این خود شیفتگان است.
یک زن و شوهر جوان خانه خود را عوض کرده بودند. یک روز خانم خانه که از پشت پنجره اطاق خود منزل همسایه را مشاهده می کرد، به همسرش گفت: «نمی دانم چرا لباسهای این همسایه که روی بند آویزان شده اینقدر کثیف است، انگار او این لباسها را با آب کثیف شست و شو می کند». هر بار که این خانم از پشت پنجره این لباسهای همسایه را می دید این مسئله را با شوهر در میان می گذاشت. یک روز صبح که خانم طبق معمول به طرف پنجره رفته بود تا لباسهای همسایه را مشاهده کند، با تعجب و خوشحالی به همسرش گفت: «بالاخره انگار صدای نق زدن های من به گوش همسایه اثر کرد، امروز لباسهایش بسیار تمیز است». شوهرش لبخندی به لب زد و گفت: «عزیزم لباسهای او همان لباسهاست، من امروز پنجره اطاقمان را شُستم». خود شیفتگان به خاطر عدم شست و شوی پنجره دیدگاه خودشان همه چیز دیگران را تیره و تار می بینند. آنها برای پر کردن خلاء اعتماد به نفس خود تمام تلاش و کوشش خود را می کنند تا به دیگران بقبولانند که چقدر مهم هستند.
ارسال نظر