افراط در افطار
مُد شدن افطاري هاي آنچناني!
برگزاري مهمانيهاي مجلل و سفرههاي رنگي اعياني و اشرافي در هيچ كجاي دنيا امر غريبي نيست؛ هميشه افرادي هستند كه تمكن ماليشان اجازه برگزاري چنين مهمانيهايي را به آنها ميدهد.
حتما بارها و بارها وقتي كه در انتظار افطار بودهايد، اين ابيات را كه از مثنوي معنوي است با صداي استاد شجريان شنيدهايد و پس از آن دقايقي رسيدهاند كه چشم به دعا بستهايد و بعد... سفره افطار. سفرهاي چرب و شيرين و مملو از طعام. طعامي كه هر خانواده به اندازه وسع خود چيده است. وسعتي كه اين روزها در بعضي خانهها و خصوصا مهمانيها بيپايان است و باورنكردني! سفرهاي كه پول هنگفتي براي آن خرج و متاسفانه گاهي حجم زيادي از غذاهاي آن راهي سطلهاي زباله ميشود. سفرههايي كه به نام سفرههاي معنوي انداخته ميشوند؛ ميزهايي كه به نام ميزهاي مهماني خدا چيده ميشوند اما نشان و رنگ و بويي از تمام آن هدفهايي كه براي ماه رمضان در نظر گرفته شده و فلسفه اين ماه را رقم زده، در آنها نيست. نه در آن سفره، نه در كساني كه كنار آن نشستهاند.
كساني كه انبان را پر از غذا كردهاند؛ چرب و شيرين از طعام خوردهاند و چنان سنگين بر كنار اين سفرهها افتادهاند كه جان باز كردن لب به ذكر دعايي كوتاه هم ندارند. كافي است در اينترنت نام رستورانها را جستجو كنيد تا ببينيد چگونه در فهرست غذاها و برنامههايشان براي افطار تبليغ كردهاند و آن را كنار واژههايي نشاندهاند كه غيرقابل باور است مثل «افطار شاهانه»، «افطار در محلي مجلل»، «بوفه باز و آزاد افطار مجلل»، «سفره افطار شاهانه» و... البته به كار بردن واژه «غيرقابل باور» كمي اغراق است چون حتما خود ما هم گاهي مهمان اين سفرهها و ميزها شدهايم يا حداقل عكسي از آن ديده و تعريفي از آن شنيدهايم. افطارهايي كه قيمتهاي آنها براي هر نفر ميتواند بدون اغراق هزينه ۱۰ روز غذاي يك نفر باشد. منوهايي كه از ۳۰، ۴۰، ۵۰ هزار تومان شروع ميشوند و به بالاي ۱۰۰ هزار تومان براي يك نفر ميرسند. كافي است امتحان كنيد و شماره رستوراني را در شمال يا حتي مركز شهر بگيريد و از آنها درباره برنامه افطارشان بپرسيد تا صداي خانم يا آقاي پشت خط را بشنويد كه از رديف غذاهاي افطار ميگويد: «كره، سبزي، آش، حليم، شلهزرد، چاي، خرما، سوپ روز، سالادهاي مختلف، دسر، ميوه، قليه ماهي، غذاهاي محلي روز، تهچين، تهچين بادمجان، لازانيا، كباب، غذاهاي محلي، فرنگي، ايراني، انواع نوشيدني و...».
برگزاري مهمانيهاي مجلل و سفرههاي رنگي اعياني و اشرافي در هيچ كجاي دنيا امر غريبي نيست؛ هميشه افرادي هستند كه تمكن ماليشان اجازه برگزاري چنين مهمانيهايي را به آنها ميدهد. حتي شايد اين افراد غم بيناني و گرسنگي يك ميليارد آدم گرسنه در دنيا را هم داشته باشند و در كنار اين هزينهها بخشي را به كمك به آنها اختصاص دهند اما غريب بودن اين امر اين است كه چنين مهماني و ضيافتي در ماهي برگزار ميشود كه اساس آن بر «پرهيز» بوده و «حال ديگران را دريافتن». شكاف عميق، بين معناي اين ماه و مراسم بابشده در آن است كه غريب و گاهي تاسفانگيز است. شكافي كه «موضوع ويژه» اين هفته ماست!
مسابقه افطاري هاي آنچناني
سادهزيستي يکي از رفتارهايي است که هم باعث آرامش رواني ميشود و هم انسان را از رقابتهاي ناسالم اجتماعي در امان نگه ميدارد. تشريفاتگرايي و اشرافيگري، از عارضههاي اجتماعي است که بعضي از افراد گرفتار آن شدهاند و برخي ديگر براي عقب نماندن از قافله جامعه از ديگران تقليد ميکنند. آنها حاضرند دشواريهاي مختلفي را به جان بخرند و مشکلات زيادي را تحمل کنند اما به تجملات و اشرافيگري تظاهر کنند. ادامه اين رفتارها در زندگي، باعث شده بعضي از انسانها به مسيرهاي نادرست کشيده شوند چراکه با درآمد معمول خود قادر به زندگي اشرافي و تجملي نخواهند بود.
متاسفانه اين رفتارها در ماههاي معنوي و فضاهاي الهي هم مشاهده ميشود؛ سفرههاي تجملاتي افطار و اسرافهايي که ميشود، از نمونههاي رفتارهاي نوکيسهگان و تازه به دوران رسيدههاست. اگر کسي به نيت نزديکي به خداوند و بهرهبرداري از ثواب رمضان به روزهداران افطاري دهد، سادهزيستي، سادهگرايي و پذيرايي علوي بايد الگوي رفتار او باشد در حالي که متاسفانه بسيار اتفاق ميافتد که افراد از روي چشم و همچشمي و براي کسب عنوان، در هتلهاي گرانقيمت، سفرههاي تشريفاتي افطار ميگسترانند آن هم در شرايطي که انسانهايي با حداقل طعام، افطار ميکنند.
سرايت اين رفتار ناهنجار و اشرافگرايانه به ديگران باعث ميشود سفرههاي ساده و معنوي افطار به فراموشي سپرده شود و مسابقه سفرهآرايي در رمضان سرلوحه اين بهرهبرداري معنوي قرار گيرد. من معتقدم لازم است مسئولان و دولتمردان در شکستن اين سنت تجملگرايي پيشقدم شوند؛ بهطوري که در چنين مراسمي شرکت نکنند يا به اعتراض، محل را ترک کنند. رسانهها نيز بايد با بيان فضيلت افطار براي روزهداران، افراد را به سادهگرايي و سادهزيستي دعوت کنند و در يک کلام به مسابقه افطاري دادن خاتمه داده شود تا حداقل فضاي معنوي و الهي رمضان به تشريفات آلوده نشود.
خطر مد شدن افطاري تجملاتي
در پس فلسفههاي ارزشمند روزهداري، افزايش اعتماد به نفس و توانايي مبارزه با سختيهاست و وقتي انسان سختيها را پشت سر ميگذارد و تحمل ميکند در او احساس رضايتمندي به وجود ميآيد. متاسفانه امروزه برخي افراد اين فلسفههاي ارزشمند را از ياد بردهاند و همين موضوع باعث شده تجملگرايي در اين ماه به نوعي مد تبديل شود. آنها به جاي فکر کردن به بهرهبرداري از ارزشهاي اين ماه مبارک، فکر و ذکرشان چگونه بهتر برگزار کردن مهمانيها، سرآمد بودن و رقابت است و افتخار ميکنند که در فلان رستوران يا سالن افطاري دادهاند و تنوع غذايي که با آن از مهمانان پذيرايي کردهاند، چقدر زياد بوده است.
اين در حالي است که يکي ديگر از فلسفههاي ماه مبارک رمضان، تمرين سادهزيستي و افزايش اعتماد به نفس با غلبه بر مشکلات و افزايش توانمندي با غلبه بر غرايز است. بايد نيتمان خدايي باشد و اگر غير از اين باشد، تحمل سختي گرسنگي و تشنگي و ... ارزشي ندارد. پرداختن به مسائل ظاهري در اين زمان، مکانيسم دفاعي است براي خودنمايي و تبليغ خود. برخي افراد هم احساس اعتماد به نفس پاييني دارند و به همين علت سعي ميکنند با انجام چنين کارهايي، اين ضعف را جبران کنند چون يکي از مکانيسمهاي دفاعي، واکنشسازي است؛ يعني فرد درون خود ممکن است کمبودهايي احساس و بخواهد آن را طوري جبران کند که يکي از اين روشها تجملگرايي است. البته اين تجملگرايي با رعايت آداب و رسوم مناسب و در حد متعارف و شأن افراد، تفاوت دارد زيرا وقتي مهماني دعوت ميشود، بايد اصولي را رعايت و مثلا با غذاي سالم، مناسب و متناسب از او پذيرايي کرد.
تجملگرايي زماني اتفاق ميافتد که از وسايل غيرکارآمد و بيشتر براي نشان دادن خود و تواناييها استفاده شود که اين کار با روحيه و فلسفه روزهداري منافات دارد. اصلا به طور کلي، غير از مواقع روزهداري و اين ماه هم تجملگرايي درست نيست. ما با مد مخالف نيستيم و در علم روانپزشکي يکي از چيزهايي که به نوعي به آن بها داده ميشود، مد است. مد به معناي تحول، تنوع و خلاقيت در لباس، خانه، وسايل خانه و ... و وسيلهاي براي حرکت به سوي پيشرفت است اما وقتي به تجملگرايي و مصرفگرايي بيش از اندازه و غيرمتعارف بينجامد به طوري که باعث شود زندگي شخصي و اجتماعي خانوادهاي به خطر بيفتد و وقت فرد و خانواده را بگيرد و باعث تراشيدن خرج و صرف هزينههاي غيرضروري شود، باعث ضرر و نوعي اشکال خواهد بود. پس پرداختن به تجمل در حد معقول، معمول، مناسب و متعارف و در حد توان هر فرد، اشکالي ندارد ولي وقتي باعث اختلال در عملکرد و رقابت غيرموثر در جامعه شود، بايد از آن حذر کرد.
افطاري و خودشيفتگي
شخصيت هر فردي تا حدي وابسته به ژنتيک او است و تا حدي به آموزش و تربيتي که داشته بستگي دارد. به برخي افراد تا حدودي خصوصياتي به ارث ميرسد که باعث ميشود بيش از ديگران نياز به خودنمايي داشته باشند، تحتتاثير حرفهاي ديگران قرار بگيرند و تلقينپذير شوند. اين افراد احتمالا بيشتر اهل تجملگرايي هم خواهندبود. آدمهايي که تحتتاثير تعريف ديگران قرار ميگيرند، براي گرفتن تاييد اطرافيان به تجمل تمايل پيدا ميکنند.
البته بحث تربيتي بيشتر در اين زمينه موثر است. يکي از خصوصيات شخصيتياي که بسيار به تربيت افراد بستگي دارد و در فرد به وسيله اعضاي خانواده تقويت ميشود، خودشيفتگي است. همه ما انسانها بايد اين خصوصيت را تا حدي داشته و خودمان را دوست داشته باشيم تا تلاش کنيم موفق باشيم اما خصوصيت خودشيفتگي اگر از حد طبيعي خارج شود، هم با تجملات ارضا و هم باعث استفاده از تجملات ميشود چون افرادي که اين خصوصيت را دارند دلشان ميخواهد ديده شوند، در هر جمعي مورد توجه و نفر اول باشند و وقتي با تجمل اين نيازشان ارضا ميشود، اين خصوصيات در آنها تقويت خواهدشد. به اين ترتيب که ممکن است در مهماني بعدي افراط و بريز و بپاش بيشتري براي جلب نظرها و گرفتن تحسين ديگران انجام دهند. با اين روند شاهد هستيم که هر روز يک مدل پذيرايي و مهماني برگزار کردن مد ميشود؛ حتي در ماه معنوي و مبارکي مثل رمضان.
تجملگرايي، در واقع جنگي است براي بيشتر ديده شدن و فرد ناچار است مدام در فکر اين باشد که چه کند در اين نبرد پيروز و از ديگران سرآمد باشد بنابراين خصوصيات خودشيفتگي در او تقويت ميشود چون به هر حال تاييد ديگران را ميگيرد.
مساله اين است که اين رفتارها علاوه بر ايجاد احساس دافعه در اطرافيان خيلي وقتها کار را به جايي ميرساند که امکان دارد فرد از نظر مالي ديگر توانايي پيشروي بيشتري نداشته باشد بنابراين مجبور ميشود فراتر از استطاعت مالي و حتي ذهني و روانياش عمل کند و دردسرهاي بيشتري به وجود ميآيد. از طرفي، چون ديگر نميتواند نفر اول باشد، در معرض استرس و افسردگي قرار ميگيرد.
تمايل به تجملات باعث ميشود گاهي افراد کارهايي انجام دهند که فراتر از تواناييهايشان است و حتي در زندگي خانوادگيشان دچار مشکلاتي شوند.
به نظر من، تجملات فقط محدود به ريخت و پاش نيست و تلاش افراد براي بهتر و برتر نشان دادن خود است بنابراين فرد علاقهمند به اين کار، وارد محدوده رياکاري هم ميشود. آنچه در حال حاضر در جامعه ما ديده ميشود، تجملاتي غير از ريخت و پاش و پول خرج کردن است و فقط مسائل اقتصادي مطرح نيست؛ اينکه فردي تظاهر شديدي به برتر بودن کند، رياکاري است. حتي اينکه کسي به دروغ بگويد من افطارم فقط يک خرما و چاي است هم نوعي تمايل به ريا و برتر نشان دادن خود و يک زنگ خطر است مخصوصا که در کشور ما در حال حاضر خيليها قدرت اقتصادي کمتري پيدا کردهاند ولي تمايل به تجملگرايي هنوز در آنها وجود دارد. البته مدتي است جامعه اين رويه را پس ميزند کمااينکه خيليها پهن کردن سفرههاي افطاري تجملي را نکوهش ميکنند و احساس خوبي نسبت به اين قضيه ندارند. آرامآرام جامعه با اين نگرش به سمت تغيير مد و تجمل ميرود.
افطاري هاي خاص با اهداف خاص
از ديدگاه جامعهشناسي، تمام تلاش انسان در زندگي اين است که به ديگران ثابت کند وجودش بيهوده نيست. يکي از راههاي اثبات وجود، نمايش توانمنديهاي فرد در عرصههاي مختلف است. گاهي اين توانمنديها ميتوانند بهشکل نشان دادن ثروت در مراسم مختلف مانند ضيافت افطار نمايش داده شوند. درواقع در سالهاي اخير، ضيافتهاي افطاري که بهصورت بسيار مجلل و مفصل در خانه يا رستورانهاي مختلف برگزار ميشوند، راهي براي اثبات وجود شده است. متاسفانه خيلي از افراد، اين ضيافتهاي مجلل و گرانقيمت را زير پوششي از مذهب پنهان ميکنند تا از آنها خرده گرفته نشود. بهطور حتم، اگر شخصي يک مهماني باشکوه و پرخرج ترتيب دهد، از سوي بسياري از افراد جامعه نکوهش ميشود و حتي امکان طرد شدن او از برخي اجتماعات هم وجود دارد اما اگر همين فرد، هزينه مشابهي براي يک مراسم افطاري صرف کند، شايد کار او از نظر بخشي از جامعه ايراني مقبول باشد زيرا ريشههاي مذهبي با نمايش ثروت و ابراز وجود او در مهماني، گره ميخورد بنابراين مراسم مذهبي در ايران، يکي از بهترين زمانها براي اثبات وجود و ابراز توانمنديها به ديگران است.
البته بهخاطر داشته باشيد که تجملگرايي، هميشه و از زمانهاي گذشته وجود داشته است. ما در تاريخ هم ميخوانيم که در زمان برخي از پادشاهان مانند اختيوويگو (يکي از پادشاهان دوران ماد)، دربار مرکز خوشگذرانيها و تجملات باشکوه بوده است. در همين دوران، طبقات بالاي اجتماعي، بنده مد و زندگي تجملي شده بودند و از مجلس جشني به مجلس ديگر ميرفتند بنابراين نميتوان تجملگرايي را محصول زندگي مدرن دانست. با اين حال، صورت و حجم تجملگرايي در دنياي مدرن، متفاوت و بيشتر از گذشته شده است. دليل آن هم اين است که در زمانهاي گذشته، ثروت و قدرت، در دست گروه يا گروههاي بسيار کوچکي از جامعه بود اما در سالهاي اخير و با رشد سرمايه، انسانهاي بيشتري توانايي پذيرايي باشکوه از ديگران را پيدا کردهاند و طبيعي است که بخواهند از اين توانايي استفاده کنند.
مثال تاريخي ديگري که ميتوان در اين زمينه زد، اشاره به فردي بهنام «حاتم طايي» است. در زمانهاي گذشته، توزيع ثروت بهقدري محدود بوده که فردي مانند حاتم طايي با مهمانيها و پذيراييهاي خود در ذهن تاريخ نقش بسته است. در صورتي که در جامعه مدرن و سرمايهداري حال حاضر، نميتوانيم شاهد بزرگي يک نام بهخاطر تجملات نهفته در پس آن نام باشيم و نتيجه اين ميشود که حس ابراز وجود از طريق تجملگرايي، روزبهروز بيشتر شود. تجملگرايي در ماه رمضان، يکي از راههاي نشان دادن ثروت به ديگران و افزايش اعتماد به نفس، بهواسطه آن است. درنهايت بايد به اين نکته هم اشاره کنيم که معمولا ۳ گروه در جامعه علاقه بيشتري به عرضه داشتههايشان به ديگران دارند؛ آنهايي که ثروت خود را صرف فقرا ميکنند، آنهايي که بخشي از ثروت خود را به فقرا اختصاص ميدهند و بخش ديگري را به خواص و گروه سوم که تجملات و ثروت خود را فقط براي خواص خرج ميکنند. معمولا افراد مشهوري مانند ورزشکاران يا هنرمندان، جزو گروه دوم هستند. هدف گروه سوم هم از چيدن بساط تجملات براي افراد خاص، پيدا کردن راههايي براي برقراري ارتباط با افراد شاخص و برجسته در کشور است. اين افراد ميخواهند لذت مهماني را با تجملات فراوان آن در ذهن مهمانهاي خود ماندگار کنند تا مهمانها براي مدتها از آنها با مهماني باشکوهش ياد کنند.
افطاري هايي که سلامت را تهديد مي کند
در ماه مبارك رمضان، علاوه بر بهرهمندي از آثار معنوي، بايد سعي كنيم به نوعي جسممان هم پاكسازي شود. معمولا توصيه ميشود افرادي كه وزن طبيعي هم دارند، در اين ماه ۱ تا ۳ كيلوگرم وزن كم كنند و افرادي كه چاق هستند بين ۳ تا ۵ كيلوگرم كاهش وزن داشته باشند. لازمه رسيدن به اين هدف، امساك و رعايت در ميزان خورد و خوراك است.
از طرفي امسال كه روزهداران حدود ۸۱-۷۱ ساعت در روز غذا نميخورند، حضور آنها بر سر سفرههايي با غذاهاي متنوع چرب، گوشتي و سنگين، فشار مضاعفي بر دستگاه گوارش وارد ميكند. بايد همانطور كه هر سال خانهمان را خانهتكاني ميكنيم، در سال يكي دو بار چربيهاي ذخيره بدنمان را بسوزانيم و جاي آن چربي نو قرار گيرد البته در حجم كمتر از قبل و چه فرصتي بهتر از ماه مبارك رمضان. اگر قرار باشد در افطار و سحر غذاهاي رنگارنگ با انواع تنقلات و شيريني بخوريم و معدهاي كه ساعتهاي طولاني خالي بوده با اين خوراكيها پر كنيم، صدمه شديدي به آن خواهيم زد، درست مانند اينكه اتومبيلي را كه خاموش بوده، يكدفعه روشن كنيم و بهشدت گاز دهيم و قبل از اينكه روغن در سيلندرها پخش شود، حركت كنيم.
بيشك به آن فشار شديدي ميآيد و دچار مشكل خواهد شد. علاوه بر اين، چون در ماه مبارك رمضان در روز ساعتها ناشتا هستيم، سلولها حريص ميشوند و جذب كالري افزايش مييابد بنابراين حتي اگر به همان اندازه قبل از ماه رمضان كالري، كربوهيدرات، چربي و ... مصرف كنيم، احتمال دارد تا حدي اضافه وزن پيدا كنيم بنابراين حتما بايد حدود ۵۱-۰۱ درصد حجم غذايمان را كاهش دهيم. در غير اين صورت و با حضور بر سر سفرههاي رنگارنگ، نتيجه معكوس ميگيريم كمااينكه ميشنويم برخي افراد ميگويند در اين ماه وزن اضافه ميكنند يا دچار مشكلات گوارشي مي?شوند. بهترين كار اين است كه افطار بسيار ساده باشد، كم بخوريم و حجم كالري افطار و سحريمان كمتر از وعدههاي غذايي در ماههاي ديگر سال باشد. شركت در مهمانيهاي افطاري پرتجمل، هم انسان را از معنويات دور ميكند و هم از نظر جسمي و رواني او را دچار مشكل خواهد كرد و بدن را فرسوده و فشار زيادي به سيستم متابوليك و تنظيم اشتها وارد ميكند.
نظر کاربران
کلا وضع جامعه بسیار اسف بار شده. فاصله طبقاتی زیاد شده. از پاسداران به بالا انگار وارد یک مملکت دیگه شدی. وقتی میری پایین شهر یک وضع دیگه ای رو می بینی. درآمدهای آنچنانی و بادآورده عده ای باعث شده انقدر پول داشته باشن که نمی نمی دونن باهاش چیکار کنن. اونوقت بیشتر پیرمردها راننده تاکسی هستن. وضعیتی که مناسب مردم ایران نیست.......
تو تانگو یاور پست گذاشته از هموطنان عزیز خواهش میکنم قیمت پورشه که حالا از یک میلیارد و چهارصد شده یک میلیارد و ششصد برای سه روز نخرید و اعتصاب کنید- بزارید دولت بفهمه گرونیه!!!! واقعا بعضیا انگار خیلی شوت نااااا-- مردم دارن تو فلاکت غلط میزنن یارو مونده فکر.........
پاسخ ها
ببخشید چون عجله ای نوشتم دو کلمه یارو به اشتباه یاور و غلت به اشتباه غلط تایپ شد.. روزه بردهه دیگه مارو ببخشید
ما ایرانیا گند همه چیو درآوردیم به ملت اجازه بدیدیم اگر معتقد نیستند موردی نداره لازم نیست تظاهر کنند لااقل آداب و اصول دین حفظ میشه ... قضیه یه یارو تو گوهر دشت کرج پارسال محرم غذای آنچنانی میداد گفتم چیکارست گفتند مواد فروش .... !!!!
کسانیکه انقلاب برای مستضعفا کردن کجاین