بهترين مكان براي كشف استعدادهايم كدام است؟
من يك آدم احساساتيام
گوشي همراه دوستم مدام زنگ ميخورد و اعصاب برايم نميگذارد، يكي ديگر از دوستانم طوري حرف ميزند كه انگار ميخواهد پولش را به رخم بكشد، همكارم يك آدم منفي و بدبين است و در تمام بحثها ميخواهد با من مخالفت كند، رئيس جديدم يك تازه به دوران رسيده تمام عيار است و فقط ميخواهد دستور بدهد اما با اين همه دلم براي همه آدمها ميسوزد و...
«گوشي همراه دوستم مدام زنگ ميخورد و اعصاب برايم نميگذارد، يكي ديگر از دوستانم طوري حرف ميزند كه انگار ميخواهد پولش را به رخم بكشد، همكارم يك آدم منفي و بدبين است و در تمام بحثها ميخواهد با من مخالفت كند، رئيس جديدم يك تازه به دوران رسيده تمام عيار است و فقط ميخواهد دستور بدهد اما با اين همه دلم براي همه آدمها ميسوزد و...» حتي شنيدن اين جملهها براي يك بار ميتواند روح و روان يك فرد با اعصاب آهنين را هم به هم بريزد حال چه برسد به آنهايي كه ذهن تحليلگرشان در هر اتفاقي مو را از ماست بيرون ميكشند و بهخوبي رفتارها و جملههاي اطرافيانشان را تفسير ميكنند. به اين دسته از افراد كه ۱۵ تا ۲۰ درصد جامعه را تشكيل ميدهند، آدمهاي احساساتي و حساس ميگويند اما آن عواملي كه به راحتي اين دسته از افراد را چه در محيط كار، منزل يا خيابان به واكنش وا ميدارد، چندان قدرتمند نيستند بلكه اين روحيه حساس و شكننده افراد احساساتي است كه اجازه ميدهد هر چيزي آنها را متاثر كند اما مشكل زماني بيشتر ميشود كه افراد حساس در محيط كار با ديگر افراد قرار ميگيرند و به دليل درك بالا و قدرت بالاي تجزيه و تحليل، تقريبا نميتوانند با كسي كنار بيايند و اينجاست كه محيط كار برايشان تبديل به يك زندان ميشود ولي روان شناسان براي اين دسته از افراد نسخههاي سودمندي پيچيدهاند كه خواندنش را براي آنهايي كه احساساتي هستند پيشنهاد ميكنيم.
آدمهايي احساساتي و واكنشي در محيطي كه نظارت و كنترل دقيقي روي آنها وجود دارد و به قول معروف «كسي بالاي سرشان ميايستد» نميتوانند كارشان را به بهترين صورت انجام دهند اما اگر اين افراد به تنهايي روي كاري تمركز داشته باشند، ميتوانند خلاقيت خود را به بهترين صورت نشان دهند و حتي شاهكارهاي بزرگي بيافرينند. روانشناسان به اين دسته از افراد مشاغلي را پيشنهاد ميكنند كه به تنهايي و تحت مديريت خود فرد انجام شود و از همه مهمتر، تماس با افراد به حداقل برسد. مشاغلي مانند: مشاور خانواده، نقاشي، نوازندگي، طراح، ويراستار، فيلمنامه نويس، كتابدار، مترجم، نويسندگي، كار كردن با حيوانات و گل و گياه، برنامه ريز و مربي پرورش اندام ميتواند شغلهاي مناسبي براي افراد احساساتي باشند چون در اين مشاغل ارتباط با افراد به صورت همزمان وجود ندارد و به راحتي ميتوان روي ايدهها و پيشنهادات خلاقانه تمركز كرد.
اما حساس بودن اين دسته از افراد به هيچوجه نشانه ضعف آنها نيست و حتي ميشود از اين ويژگي بهعنوان يك نقطه قوت استفاده كرد. از آنجا كه قدرت تجزيه و تحليل افراد حساس بسيار بالاست آنها ميتوانند تحليلگران بسيار عالي شوند. تحليلگر بورس ياتفسيرگر اقتصادي، سياسي و ورزشي يا حتي منتقد ادبي جزو شغلهايي هستند كه آنها ميتوانند در آن بدرخشند اما تمامي اين تحليلها بايد با آرامش و زمان كافي انجام شود. چون عجله و سرعت در كار باعث به هم خوردن آرامش و در نتيجه وارد شدن استرس زياد به اين دسته از افراد ميشود و ديگر نميتوان روي پيشگوييها و تفسيرهاي آنها اطمينان كرد.
آدم هاي احساساتي ۱۵ تا ۲۰ درصد جامعه را تشكيل ميدهند. اين دسته از افراد نسبت به تمام جزئيات اطرافشان حساس هستند و بهتر از افراد ديگر ميتوانند تشخيص دهند نگاه چپ همسايه و بيمحلي بقال سر خيابان، دنيايي از دلايل مشخص و البته قابل تحليل براي آنها دارد. آنها درك بالايي دارند و خيلي زود به وسيله هر چيزي تحريك ميشوند
اگر جزو آن دسته از افراد حساسي هستيد كه به راحتي از ديگران عصباني ميشويد و در عين حال فرد نكته سنجي هستيد، اين اصل مهم را نيز از ياد نبريد كه هيچ چيزي به اندازه سلامت و آرامش شما نبايد اهميت داشته باشد. بين كار با درآمد بالا و آرامش روحتان، خودتان را در اولويت قرار دهيد. اگر فضاي كار شما اصلا خوب نيست و با رعايت همه تكنيكهاي روان شناسي روز هم نتوانستيد با افراد و محيط جديد كارتان سازگار شويد پس شغلتان را رها كنيد و نگران از دست دادن كارتان نباشيد و مطمئن باشيد با رها كردن اين ترس، موقعيت جديد شغلي را براي خودتان به وجود خواهيد آورد اما اگر واقعا به كارتان علاقهمند هستيد و مشكلات را از حساس بودن خودتان ميدانيد راههايي وجود دارد كه با انجام آن ها ميتوانيد از اين زندان آزاد شويد. براي قدم اول يادتان باشد، در محيط كار با چه كسي نزديك شدهايد و چه مدتي را در روز به گوش كردن به حرفهاي همكار و دوستانتان اختصاص دادهايد. مردم دوست دارند كه از مشكلاتشان حرف بزنند مانند خود شما اما اين موضوع ميتواند شما را عصباني و گاه متاثر كند. اگر همكار شما آدم خيلي منفي يا خيلي مثبتي است با روحيه شما سازگار نيست، سعي كنيد در بحثها و گفتوگوهايش شركت نكنيد چون اين گفتوگو ميتواند، روي شما تاثير زيادي بگذارد.
مشكل افراد حساس و احساساتي در مورد شغلي كه انتخاب كردهاند نيست بلكه بيشتر نوع تفكر آنهاست كه باعث آزارشان ميشود. ۸۰ تا ۸۵ درصد از افراد احساساتي ميخواهند همه نزديكان و اطرافيان خود را راضي نگه دارند؛ اين موضوع مثل اين است كه شما از يك فرد سفيد پوست بخواهيد سياه پوست شود. خيلي احمقانه بهنظر ميرسد درست است؟ اما سياه كردن يك فرد سفيد پوست مضحكتر از اين نيست كه شما بخواهيد خود و نيازهاي واقعيتان را سركوب كنيد و آن چيزي باشيد كه ديگران ميخواهند. دست از هميشه «بله» گفتن برداريد و «نه» گفتن را تمرين كنيد. به اين بازي يكطرفه پايان دهيد و براي خودتان زندگي كنيد.
وقتي در محيط كارتان با اتفاقي روبهرو شديد كه اعصابتان را به هم ريخت، سعي كنيد براي چند دقيقه از آن محيط فاصله بگيريد، به اتاق استراحت يا به حياط خلوت محل كارتان برويد. يك نفس عميق بكشيد تا كنترلتان را به دست آوريد. براي بهتر كردن فضاي كار ميتوانيد حين كار به موزيكي نرم و آرام گوش دهيد. روي ميز يك چراغ كم نور بگذاريد تا نور، آن محيط را كمي آرامتر كند. قاب عكسي از افراد و نزديكان مورد علاقهتان را روي ميز بگذاريد تا با ديدنشان آرام شويد و روي كارتان تمركز كنيد. اگر هنوز هم محيط كار برايتان مثل يك زندان است دست به كار شويد .
اختصاصی مجله اینترنتی برترین ها Bartarinha.ir
ارسال نظر