اتاق غذاخوری زیبا، دنج و متفاوت
در این مطلب نمونههای متفاوتی از یك اتاق غذاخوری دنج را به شما معرفی میكنیم. دنجبودن در شكلها و سبكهای مختلفی بروز میكند.
اگر از من در مورد اتاق دنج بپرسید در تصورم این اتاق رستیك و زیبا میآید: آتشدان، صندلیهای راحت، لوستر، آجرها و تیركهای نمایان. میتوانم در همین جا متوقف شوم و بگویم كه این اتاق حد نهایی یك اتاق غذاخوری دنج است، اما به كار خود ادامه میدهم و اتاقهای غذاخوری بیشتری به شما معرفی میكنم.
این فضای غذاخوری در یك خانه روستایی در فرانسه واقع شده است. اگر این اتاق در ایتالیا بود دیگر شاید اتاقی از این دنجتر نمیشد زیرا حتما در آن ریستو (نوعی غذایی ایتالیایی) سرو میشد.
دنجبودن میتواند به این معنی باشد كه وقتی میخواهید از میز خارج شوید حداقل چهار نفر باید از سر جایشان بلند شوند. شاید این مسئله كمی ناراحتكننده به نظر برسد اما این هزینهای است كه شما برای ذخیره كردن فضا میپردازید و خیلی هم مسئله بزرگی نیست.
دنج بودن همچنین میتواند به معنی شانه به شانه نشستن با هم میزیهای خود باشد. این یعنی شما خیلی به هم نزدیك هستید، دیگری را دوست دارید، و در كنارهم ساعات خوبی را میگذرانید.
معاصر بودن و دنجبودن با هم در تضاد نیستند و میتوان هر دو ویژگی را در كنار هم داشت. چوبهای گرم، بافتها، رنگها، و نورپردازی فضایی دنج به این اتاق داده است و در عین حال مبلمان خاص آن سبكی مدرن را به آن اضافه كرده است.
این اتاق غذاخوری انتقالی دارای خطوط ساده و منظم است، اما صندلیهای روكشدار، آثار هنری، یك میز گرد، الوارهای نمایان در سقف، و تركیبی از سطوح چوبی همگی به دنجبودن آن كمك كردهاند.
بسیاری از ما احتمالا عاشق وسایل مدرن این آپارتمان واقع در سان فرانسیسكو میشویم. عناصری مانند شومینه مسی، تخته سیاه، میز روستایی، و صندلی خاص آن به آن حسی از دنجبودن را اضافه كردهاند.
این اتاق غذاخوری جذاب و زیباست، اما پوست گوسفندی كه روی صندلیها قرار گرفته است، نورپردازی فوقالعاده، و سایهبانهای از جنس چوب درخت بامبوی آن را تبدیل به فضایی دنج و راحت كرده است.
این اتاق غذاخوری به سبك كوچنشینی اسپانیایی گرم و در عین حال پیچیده است. مبلمان قرقرهای، لوستری كه شبیه شمع است، دیوارهای قرمزرنگ، و یك قالیچه آنتیك آن را دنج و خواستنی كرده است.
سبك این اتاق هم كوچنشینی اسپانیایی است، اما با نمونه قبلی تفاوت زیادی دارد. در این اتاق پارچههای بافتهشده با طرحهایی پیچیده بر روی صندلیها، نیمكت و میز چوبی عسلیرنگ، دیوارهای بافتدار، قالیچه، پردهها، و نورپردازی همگی این اتاق بسیار پرنور را تبدیل به فضایی دنج كردهاند.
این اتاق غذاخوری دنج است و در عین حال دارای طراحی متنوعی است. تختهكوبیها، كاغذدیواریهای شاد، پردهها، و لوستر بدون این كه آن را بینظم نشان دهند به آن گرما بخشیدهاند.
گاهی یك اتاق غذاخوری یك فضای كوچك است كه دو نفر میتوانند در كنار هم غذا بخورند و لذت ببرند. در این اتاق راحت، دو صندلی و یك میز گوشهای دنج را در یك فضای باز ایجاد كردهاند.
این اتاق غذاخوری از آن فضاهایی است كه یك خانواده عاشقانه در آن جمع میشوند و از راحتبودن و دنجبودن آن لذت میبرند. مطمئن نیستم كه این ویژگی مربوط به قالیچه قدیمی، ساعت دیواری، و یا ظروف تزئینی موجود در آن است یا ویژگی دیگری.
اگرچه من معمولا رنگ سفید را با دنجبودن مرتبط نمیدانم، اما این اتاق تلفیقی فضایی شاد است كه افراد خانواده در آن جمع میشوند.
باز هم میگویم، استفاده زیاد از رنگ سفید فضا را دنج نمیكند، اما صندلیهای روكشدار، شمعهای بالای میز، یك شومینه، الوارهای رستیك، و یك كفپوش طبیعی این اتاق را تبدیل به فضایی بینهایت دوستداشتنی و راحت كرده است.
تركیب اتاق غذاخوری با كتابخانه شیوه مطمئن و ثمربخشی در خلق یك اتاق چندمنظوره راحت است. در ایجاد این راحتی و دنجبودن پردهها، صندلی مهمان، و صندلی میزبان نیز سهیم بودهاند.
لایههای اضافی به این اتاق غذاخوری دنج بودنی دوچندان را اضافه كردهاند. میز دارای دو لایه رومیزی است، صندلیها در حاشیههای خود دارای دو لایه پارچه هستند، یك لایه ظروف چینی، گلوگیاه، و شمع بر روی شومینه قرار گرفته است، حتی لوستر هم دارای سایهبانهای كوچك و كمی سبزه است.
چیزی در مورد فضای رستیك وجود دارد كه آن را از دیگر خانههای روستایی متفاوت میكند. مواد و مصالح طبیعی مانند سنگهای بزرگ و قطعات چوبی نازك تاثیر خاصی در فضا میگذارند و به آن تنوع و زیبایی میبخشند. در این اتاق غذاخوری سقف چوبی و دیوارهای به رنگ اخرایی در ایجاد چنین تاثیری شریك هستند.
بدون وجود عكس بالا نمیتوانستم چیزی در مورد این اتاق غذاخوری بنویسم. اگرچه این اتاق نسبتا بزرگ است، اما كاناپه بزرگ میز غذاخوری، صندلیهای كناری مخصوص میزبان، صندلیهای قرمزرنگ، لوستر شمعی، قالیچه، چارچوبهای پنجره، رنگ ملایم دیوار آن را منحصربهفرد و جذاب كرده است.
من این مطلب را با اتاقی به پایان میبرم كه در ابتدای مطلب آن را توصیف كردم: اتاقی با یك میز گرد، دیوارهای سنگی، آجرهای نمایان، صندلیهای روكشدار، و البته یك شومینه پرصدا.
ارسال نظر