غولهای آهنین؛ تاریخچه ۱۰۰ سال حضور تانکها در میدان جنگ
اولین تانک در تاریخ ۱۵ سپتامبر ۱۹۱۶ وارد میدان نبرد شد، زمانی که نیروهای بریتانیایی همراه با ۳۲ تانک به مواضع گردان پیاده ذخیره ۲۸اُم آلمان در فلرز-کورسله حمله کردند تا بن بستی که در نبرد سومه رخ داده بود را بشکنند.
برترین ها - ترجمه از حسین علی پناهی: اولین تانک در تاریخ ۱۵ سپتامبر ۱۹۱۶ وارد میدان نبرد شد، زمانی که نیروهای بریتانیایی همراه با ۳۲ تانک به مواضع گردان پیاده ذخیره ۲۸اُم آلمان در فلرز-کورسله حمله کردند تا بن بستی که در نبرد سومه رخ داده بود را بشکنند. در ادامه این مطلب قصد داریم به مناسبت گذشت بیش از یکصد سال از ورود این غول های آهنی به میدان نبرد به بررسی تاریخچه تحول تانک ها و سیر تکامل آن ها در ۱۰۰ سال گذشته بپردازیم.
سال 1915
تانک های که در سپیده دم ۱۵ سپتامبر ۱۹۱۶ وارد قلمرو آلمانی ها شدند از روی یک نمونه اولیه آزمایشی که سال قبل توسط فوسترهای لینکلن توسعه یافته و «ویلی کوچولو» (Little Willie) نامیده می شد ساخته شه بودند. این خودرو زرهی از اجزایی مجزا تشکیل شده بود که هر کدام توسط یک کمپانی تولید می شد و بر تکنولوژی هایی استوار بود که بر اساس پروژه های قبلی توسعه یافته بودند. این تانک بر روی یک قالب شنی غیرمعلق ساخته شده بود که یک برجک بسیار اولیه بدون خاصیت گردان همراه با یک مسلسل روی آن نصب شده بود.
این تانک 8 متر طول داشته و راندن آن به 2 خدمه نیاز داشت: یکی برای هدایت کردن، کنترل کلاچ و گیربگس و تحت کنترل داشتن سوخت رسانی به موتور و دیگری برای ترمزها. 4 نفر دیگر نیز برای استفاده از تجهیزات نظامی این تانک در درون آن حضور داشتند. این تانک با استفاده از صفحات فلزی به کار رفته در دیگ های بخار مقاوم سازی شده و سرعت آن حداکثر به 2 مایل در ساعت (3.2 کیلومتر در ساعت) می رسید.
یک نمونه اولیه پیشرفته تر که «ویلی بزرگ» (Big Willie ) نام داشت و بعدها نام آن به «مادر» (Mother ) تغییر داده شد از یک قالب شنی لوزی شکل استفاده می کرد که به آن امکان می داد حرکت غیرمستقیم نیز داشه باشد. برجک قبلی نیز با جایگاه هایی برای جای دادن به مسلسل ها در کناره های تانک جایگزین شده بودند. هیچ یک از این نمونه های اولیه میدان نبرد را به چشم ندیدند اما در توسعه و پیشرفت تکنولوژی ساخت تانک هایی که در سال های آینده وارد میدان نبرد می شدند نقش بسزایی داشتند.
سال 1916
ساخت تانک موسوم به «مادر»، طراحی اولین تانکی که برای اولین بار همراه با نیروهای پیاده بریتانیا وارد میدان نبرد شد را در پی داشت. این تانک «بریتیش مارک ۱» (British Mark I) نام داشت. تانک مارک ۱ در آگوست سال ۱۹۱۶ در دو نوع وارد سرویس شد: نوع «مذکر» (male) که به دو توپ با گلوله ۲.۷ کیلوگرمی و ۳ مسلسل ۸ میلیمتری هاچکیس مجهز بوده و ۲۸ تن وزن داشت و نوع «مونث» (female) که به ۴ مسلسل ویکرز ۰.۳۰۳ و یک مسلس هاچکیس مجهز بوده و نزدیک به ۲۷ تن وزن داشت. با سفارش تانک توسط فوسترز و متروپولیتن، ۶ کمپانی ساخت تانک هر کدام ۲۵ دستگاه تانک تولید کردند. به دلیل محدودیت ساخت توپ های با گلوله ۲.۷ کیلوگرمی (۶ پوندی)، نیمی از این تانک ها تنها با مسلسل مجهز شده و هر کدام نیز ۸ خدمه را در خود جای می داد. تنها حدود یک سوم از ۳۲ تانکی که در نبرد سومه در ۱۵ سپتامبر به کار گرفته شده بودند موفق به عبور از خطوط آلمانی ها شدند.
17 دستگاه از 49 تانکی که به فرانسه فرستاده شده بودند حتی شرایط لازم برای ورود به میدان نبرد را پیدا نکردند و از تانک هایی که وارد میدان نبرد شدند برخی در نیمه راه از کار افتاده و برخی دیگر نیز در اثر آتش مستقیم توپخانه و خمپاره اندازهای دشمن زمینگیر شدند. اما تانک هایی که توانست نبرد غول های آهنی را به وجود آورند انقلابی در جنگ های مدرن ایجاد کردند. علیرغم نقص ها و کمبودهایشان، این تانک ها می توانستند از سنگرها و خندق هایی به طول بیش از 2.7 متر و همچنین از روی سیم خاردارها عبور کنند و از چنان قدرت تحرکی برخوردار بودند که نقش حیاتی آن ها به عنوان ابزاری در دست نیروهای پیاده در قرن بیستم را تضمین کرد.
سال ۱۹۱۷
زمانی که تانک «مارک 4» (Mark IV ) در می 1917 وارد مرحله تولید شد، پیشرفت های قابل توجهی در زمینه ساخت زره، سلاح ها، لجستیک و سیستم ریکاوری تانک ها تحقق یافته بود. در این سال بود که بیشترین استفاده از تانک از جانب بریتانیا در جنگ جهانی اول شکل گرفت و در کل 420 تانک مذکر، 595 تانک مونث و 202 تانک تدارکاتی از انواع دیگر ساخته و به کار گرفته شدند. یک نمونه جدیدتر با موتوری بهتر و سیستم انتقالی جدیتر در دسامیر 1917 وارد مرحله تولید شد که بر اساس آن از هر نوع تانک مذکر و مونث 200 دستگاه و اولین نمونه «هرمافرودیت» ساخته شد که در مورد نمونه اخیر ترکیبی از نمونه های مذکر و مونث بود.
اولین گام مهم در زمینه فاز جدید طراحی تانک ها در سال پایانی جنگ جهانی اول و در قالب تانک «مارک ۸» (Mark VIII) یا تانک «لیوری» (Livery ) رخ داد که به صورت مشترک توسط بریتانیا و ایالات متحده و با مساعدت فرانسه ساخته شده و بدین ترتیب هر سه ارتش این کشورها به یک تانک سنگین مجهز شدند. این تانک ۳۸ تن وزن و ۱۰.۴۲ متر طول داشت و عرض آن نیز ۳.۵۶ متر بود به نحوی که برجک های کناری آن بیرون زده و ارتفاع تانک به ۳.۱۳ متر می رسید. تانک های بریتانیایی ۱۲ نفر پرسنل و تانک های آمریکایی ۱۰ نفر پرسنل داشتند. سلاح های این تانک ها از دو توپ ۵۷ میلیمتری هاچکیس، ۷ مسلسل ۷.۹۲ میلیمتری هاچکیس یا ۵ مسلسل برونینگ ام ۱۹۱۷ تشکیل شده بود. این تانک ها توسط یک موتور وی-۱۲ لیبرتی یا یک وی-۱۲ ریکاردو ۲۲۰ کیلوواتی با قدرت ۳۰۰ اسب بخار تغذیه می شدند که نسبت توان به وزن آن ها ۷.۸۹ اسب بخار در تن بود. همچنین این تانک ها با از یک زره ۱۶ میلیمتری نیز استفاده می کردند.
سال 1934
علیرغم تلاش های انجام گرفته و سفارش هایی که در مقیاس هزار تانک ارایه داده شد اما به دلیل تاخیر در تولید و فرسودگی صنعتی شدید در فرانسه و همچنین پایان جنگ جهانی اول بدین معنا بود که تنها ۱۲۵ دستگاه از تانک مارک ۸ ساخته شده و تنها آمریکایی ها توانستند یکی از واحدهای نظامی خود را به طور کامل به این وسیله مجهز نمایند. در سال ۱۹۳۴ تانک ها یا در انبارها حضور داشتند یا به عنوان تانک های آموزشی به کانادا فروخته شده و یا اسقاط شده بودند.
1942
در جنگ جهانی دوم نمونه ای جدید از تانک چلنجر با نام «اَی ۳۰» (A۳۰) معرفی شده و توسط ارتش بریتانیا مورد استفاده قرار گرفت. این تانک ۳۲ تنی با یک توپ ۷۶ میلیمتری کیو اف ۱۷ و یک مسلسل برونینگ مجهز شده و ۵ خدمه داشت. شاسی این تانک از تانک «کرامول» (Cromwell) یا همان مارک ۸ گرفته شده بود، یک تانک بسیار قوی و موفق که اولین بار در نبرد نرماندی در سال ۱۹۴۴ دیده شد و به دلیل توازن در زمینه قدرت آتش، حفاظت، سرعت و کارآمدی مورد تحسین قرار گرفت. در حالی که بیش از ۴.۰۰۰ دستگاه تانک کرامول ساخته شده بود تنها ۲۰۰ چلنجر اَی ۳۰ از مرحله تولید بیرون آمدند و در زمینه ارزانی و سهولت ساخت نتوانست با تانک های شرمن فایرفلای رقابت کند. در واقع تانک شرمن تنها برای پر کردن خلاء زمانی تا تکمیل ساخت چلنجر اَی ۳۰ ساخته شد اما مشخص شد که نمونه کارآمدتری از چلنجر به لحاظ هزینه و سهولت تولید است. تانک شرمن فایرفلای بر اساس تانک های شرمن ام ۴ ایالات متحده ساخته شده بود که به یک توپ ضد تانک بریتانیایی ۱۷ پوندی مجهز بوده و بین سال های ۱۹۴۳ تا ۱۹۴۵ بیش از ۲.۰۰۰ دستگاه از آن ها ساخته شد.
سال 1943
تانک آمریکایی ام ۴ شرمن توانست قاعده نبرد در میدان جنگ جهانی دوم را به نفع ایالات متحده و به طور کلی متفقین تغییر دهد. این تانک در میدان نبرد در مقایسه با تانک های سبک و متوسط آلمان ها بسیار کارآمدتر بوده و به یکی از پراستفاده ترین تانک ها در جنگ جهانی دوم تبدیل شد. این تانک به یک توپ ۷۵ میلیمتری M۳ L/۴۰ یا توپ ۷۶ میلیمتری M۱، M۱A۱C یا M۱A۲ و همچنین یک مسلسل M۲HB برونینگ با کالیبر ۵۰/۰ و دو مسلسل M۱۹۱۹A۴ برونینگ ۳۰/۰-۰۶ مجهز می شد.
دهه 1950
بین سال های ۱۹۴۱ تا ۱۹۴۵ حدود ۵۰.۰۰۰ دستگاه تانک شرمن در انواعی از گونه ها ساخته شد. این تانک تا اواسط دهه ۱۹۵۰ در سرویس باقی ماند و در جنگ کره نیز حضور داشت و البته برخی از کشورهای عضو ناتو نیز این تانک را دریافت کردند.
دهه 1980
دهه ۱۹۸۰ شاهد معرفی تانک چلنجر ۱ در ارتش بریتانیا و تانک ام ۱ آبرامز در ارتش ایالات متحده بود که هر دوی آن ها گامی بلند در زمینه بهبود طراحی و توانمندی تانک ها انگاشته می شدند. چلنجر ۱ خیلی زود در اواسط دهه ۱۹۹۰ جای خود را به چلنجر ۲ داد و این تانک مهم ترین تانک رزمی ارتش بریتانیا تا به امروز باقی مانده و تا سال ۲۰۳۵ نیز در سرویس باقی خواهد ماند.
دهه 1990
چلنجر ۲ یکی از اولین تانک هایی بود که از ویژگی «واقعیت افزوده» (augmented reality) در سیستم دیده وری، سیستم تصویربرداری حرارتی در طول روز و شب و سیستم پیشرفته کنترل آتش دیجیتال استفاده می کرد که هدف گیری بسیار دقیق و باثبات را حتی در سرعت های بالا در عوارض زمین ناهموار را نیز برای آن ممکن می ساخت. از تجهیزات نظامی این تانک می توان به توپ ۱۲۰ میلیمتری با قابلیت پرتاب گلوله های نفوذ کننده در زره و آتش زا و زره بسیار قدرتمند و مستحکم اشاره کرد که در نبردهای بوسنی، کوزووو و عراق به خوبی از سرنشینان این تانک محافظت می کرد و تنها یک دستگاه چلنجر ۲ در نبرد از بین رفت که آن هم در اثر آتش نیروهای خودی بود.
علاوه بر ارتش ایالات متحده، تانک آبرامز M1A1 در ارتش کشورهای مصر، کویت، عربستان سعودی، استرالیا و عراق نیز به کار گرفته می شود. این تانک که قدرت حفاظتی و دوام بالایی دارد با یک توپ 120 میلیمتری بدون خان، 2 مسلسل 7.62 میلیمتری M240 ، یک مسلسل ام 2 کالیبر 50/0 و تیرباری دیگر روی پلتفرم چرخان مجهز شده است. تانک ام 1ای 1 با وزن 67.6 تن، 4 خدمه داشته و از سیستم کشف و خاموشک کردن آتش، مسافت یاب لیزری، سیستم دید در شب تصویری حرارتی، سیستم اصلی دیده وری نوری در روز و سیستم های جانبی و یک سیستم شیمیایی بیولوژیکی هسته ای نیز سود می برد.
نسل های آینده تانک ام 1 ای 2 آبرامز می توانند انواع مختلفی از گلوله ها را به سمت خودروهای زرهی دشمن، پرسنل و پرنده های با ارتفاع پایین شلیک کنند و دارای یک زره بیرونی بسیار سنگین تر نیز خواهند بود که بسیار بهتر از قبل از خدمه در مقابل تهدیدها محافظت خواهد کرد. همچنین ارتش ایالات متحده از یک سیستم جدید استتار استفاده می کند که آن را از دید سیستم های شناسایی تصویری، مادون قرمز، مادون قرمز حرارتی و رادارهای باند پهن مخفی خواهد کرد و برخی از انواع آن ها نیز در حال مجهز شدن به سیستم محافظت فعال «سافت کیل» (softkill ) هستند که از عملکرد سیستم های هدایت موشک های ضد تانک و موشک های مادون قرمز جلوگیری خواهد کرد.
آینده تانک ها
وقتی به آینده تانک ها فکر می کنیم، صحبت در مورد تکنولوژی هایی که در تانک های آینده به کار گرفته می شوند بسیار به میان می آید؛ به خصوص در سایه پیشرفت های خیره کننده ای که روسیه در این زمینه به کار گرفته و این کشور را بسیار جلوتر از کشورهای غربی در زمینه ساخت تانک های قدرتمند قرار داده است. اکنون در بریتانیا تلاش ها و تحقیقاتی در زمینه استفاده از سیستم های حفاطتی فعال برای خودروهای زرهی اینده با استفاده از چلنجر 2 به عنوان پلتفرم اصلی در حال جریان است. این سیستم های حفاظتی از قبل نیز توسط برخی ارتش ها مورد استفاده قرار گرفته که از آن میان می توان به استفاده از سیستم حفاظتی فعال رافانل تروفی (Rafael Trophy Active Protective System) در تانک های مرکاوا 4 اشاره کرد. زره الکتریکی نیز برای محافظت از زره تانک در برابر گلوله آر پی جی و دیگر سلاح های مشابه در حال توسعه می باشد.
از دیگر تکنولوژی های مورد تست قرار گرفته می توان به تکنولوژی های پنهانکار، سیستم استتار متحرک، سیستم رانش الکتریکی که بسیار سبک تر و کارآمدتر از موتورهای معمول هستند، سیستم های ذخیره انرژی که می توانند نیروی لازم برای لیزرها را تامین کنند، زره های بسیار سبک تر، تعلیق پیشرفته و خودروهای زرهی بدون سرنشین که در ماموریت های شناسایی و باز کردن مسیر برای حفاطت موثرتر از نیروها به کار گرفته می شوند اشاره کرد. تمام این نوآوری ها بدین معنی است که خودروهای زرهی آینده می توانند بسیار متفاوت تر از غول های سنگین آهنی دارای شنی باشند که امروزه به طور متعارف در ارتش های جهان مورد استفاده قرار می گیرند.
نظر کاربران
چی میگی تو همه چی از روسیه تعریف میکنی؟؟!!!بهترین تانک رو المان میسازه