محبوبیت رو به زوال کاپیتان تیم ملی والیبال
فاصله عرش تا فرش برای سوپر استارهای ایرانی در کوتاهترین زمان ممکن طی میشود.
روزنامه شهروند: فاصله عرش تا فرش برای سوپر استارهای ایرانی در کوتاهترین زمان ممکن طی میشود. فرقی هم ندارد از فوتبال باشند یا والیبال و کشتی. ستارهها در ایران اگر مواظب «معروفیت» و «محبوبیت» نباشند پلههای ترقی را زودتر از آنچه طی کردهاند پایین میآیند. درست مثل همین روزهای کاپیتان تیمملی والیبال.
آغاز امپراطوری معروف در تیم ملی
«میرسعید معروف» در روزهایی که تب و تاب فوتبال بین مردم خوابیده و ستارهای در مستطیل سبز نبود تا به وجدشان بیاورد، یک به یک پلههای پیشرفت را طی کرد تا برسد به آن جایی که همه او را با انگشت نشان میدادند و دوستش داشتند. معروف خیلی زودتر از آنچه برای برخی فوتبالیستهای ستاره رخ داد، به محبوبیت و شهرتی چشمگیر رسید. او طلسمشکن محبوبیت در والیبال شد. ولاسکو نسلی از والیبال را در ایران کشف کرد که معروف سردمدار آن شد و بقیه در سایه قرار گرفتند. شخصیت خاص معروف و ابهتی که در زمین از خود نشان میداد، مرد آرژانتینی را واداشت تا بازوبند کاپیتانی را از فرهاد ظریف بگیرد و بر دستان معروف ببندد. ابهت معروف و نمایشهای دلپذیرش در تیمملی او را به چنان شهرت و محبوبیتی رساند که خیلی زود در دنیای والیبال لقب نابغه برایش در نظر گرفته شد. معروف شد همان ستارهای که مردم سالها در فوتبال به دنبالش میگشتند و برای یافتنش دست به دامن والیبال شده بودند.
پایان روزهای خوب
انگار این خاصیت همه ستارههای ایرانی است که باید یاغیگری را با استعداد نابشان مخلوط کنند. معروف بهدلیل شخصیت منحصربهفرد و غرور دوست داشتنیاش «آقای خاص والیبال» شد. اگرچه کمتر با رسانهها حرف میزد اما همیشه مورد احترام بود. متاسفانه این روزهای خوب زیاد طول نکشیدند. معروف در یکسال گذشته بارها در اردوهای تیمملی با خبرنگاران درگیری لفظی پیدا کرد و کار به جایی رسید که برخی رسانهها از تحریم کاپیتان تیمملی والیبال حرف میزدند. معروف دیگر آن نابغه دوست داشتنی نبود و برخوردهای تندش حتی همبازیانش را هم آزار میداد. شایعات ناامید کنندهای درباره او شنیده میشد. درگیری با مربیان تیمملی آغاز شده و حرف از باند بازی بود و تاثیرگذاری کاپیتان بر لیست تیم ملی. ناامیدکنندهترین صحنه از سعید معروف را وقتی دیدیم که در بازی با لهستان نیمکتنشین بود و لبخندی که بر لب داشت، ته دل همه را خالی کرد. خونسردی او بعد از شکستهای تیمملی و چهره آرامش همه را آزار میداد و همان موقع خیلیها فهمیدند که روزهای سقوط نزدیک است. دیگر حتی خبری از طنازیهای معروف در زمین والیبال نبود. نرفتن به مراسم رژه در المپیک درحالیکه والیبال
برای اولین بار به المپیک رفته بود و همراه کردن دو ستاره دیگر با خود، تیر خلاص بود برای ابهت کاپیتان تیم ملی. او دیگر میلی برای درخشیدن در پیراهن مقدس تیمملی نداشت و برایش هیچ چیز مهم نبود.
مرد شماره یک جنجالها
سعید معروف که در لیگ برتر والیبال برای پیکان به میدان میرود. در تمام هفتههای سپری شده از لیگ والیبال مرد شماره یک جنجالها و حاشیهها است. از اعتراضات نه چندان مؤدبانه به داور گرفته تا درگیریهای لفظی با بازیکنان و مربیان حریف. انگار او انتظار دارد هرچه میخواهد در زمین انجام دهد و حریفان به احترام اینکه کاپیتان تیمملی روبرویشان قرار گرفته، دم نزنند اما هیچ مربی و بازیکنی رفتارهای اخیر معروف را برنمی تابد. او حتی در هفته اول لیگ که با پیکان به ارومیه رفت با همشهریان خودش هم درگیر شد و جنجالی بزرگ به پا کرد. معروف در بازی اخیر پیکان با سایپا نیز با مربی و بازیکنان حریف درگیر شد. او این روزها مدام برای همه پالس میفرستد که میخواهد تمام روزهای خوبی که در والیبال ساخته را خراب کند. میر والیبال ایران، تیشه بهدست گرفته و به ریشه خود میزند و تا پایینترین سطح ممکن شخصیت خاصش را به خاطر یک امتیاز تنزل میدهد. او بخواهد یا نخواهد الگوی خیلیهاست. معروف بیش از یکمیلیون و ٤٠٠هزار نفر در اینستاگرام فالوئر دارد(حتی بیشتر از فرهاد مجیدی و علی کریمی سرخابیها) اما واقعاً میتواند الگوی مثبتی برای این همه هوادار
باشد؟ انگار فاصله گرفتن از روزهای اوج برای معروف پذیرفتنی نیست. او نمایشهای ضعیفش در زمین را با رفتارهای حاشیهای توجیه میکند و نمیخواهد واقعیت را بپذیرد که به خط پایان نزدیک شده است. تقصیر اینکه جوانترین بازیکنان لیگ والیبال حرمت کاپیتان تیمملی که افتخارات زیادی را به ارمغان آورده نگه نمیدارند، فقط متوجه خودشان نیست. معروف این روزها در برزخی خودخواسته به سر میبرد. انگار پایان عصر امپراطوری میرسعید معروف نزدیک شده، اگرچه سخت است هنوز این اعتراف.
عطایی: معروف دلزده و خسته است
بهروز عطایی، پیشکسوت والیبال درباره رفتارهای اخیر معروف در لیگ برتر میگوید: «همانطور که از جوانها انتظار داریم حرمت بزرگان را نگه دارند، بازیکنان بزرگ هم باید بزرگی کنند و نگذارند احترامشان خدشه دار شود. به نظر من این روزها سعید معروف جایگاه خودش را فراموش کرده است. او بازیکن بزرگی است که نباید به هر اتفاقی تن دهد. نمیدانم حال این روزهای معروف چطور است اما انگار تمرکز و آرامش ندارد. شاید هیچ چیز مطابق میل او نیست و چون تیمش نمیتواند انتظاراتش را برآورده کند عصبانی میشود. متاسفانه بازیکنان بزرگ چه در والیبال و چه در ورزشهای دیگر رفتارهای حرفهای ندارند و نمیتوانند در بزنگاهها خودشان را کنترل کنند.»
عطایی درباره اینکه ممکن است معروف سیبل حریفان شده باشد، میگوید: «شاید برخی بازیکنان یا هواداران وقتی تحریکپذیری کسی مثل معروف را میبینند عمداً او را به حاشیه میبرند. ممکن است بازیکنان حریف با زمزمههای خود آرامش معروف را به هم بریزند اما او باید آستانه تحمل بالایی داشته باشد. البته نباید هم فقط معروف را مقصر این اتفاقات دانست. معروف خسته و دلزده والیبال است. او به همراه ٧ نفر دیگر ٤سال است که یک ماه هم استراحت نداشتهاند. بازیهای پی در پی ملی و باشگاهی باعث خستگی ذهنی او شده است. بهتر است برای تیمملی مدتی از این بازیکنان استفاده نشود تا آنها هم کمی استراحت کنند. چون ما سوپر استاری به نام سعید معروف داریم نباید مدام از او استفاده کنیم تا اینطور تحلیل برود. کاش بیشتر قدر ستارههایمان را بدانیم.»
پ
ارسال نظر