چند خط رک و بیپرده برای محمد بنا!
محمد بنا به کشتی بازگشت؛ اتفاقی که عامه مردم به خاطرش خوشحالاند. جمع شدن بزرگان کشتی فرنگی دور هم اتفاق بیسابقهای بود که سرانجام پس از سالها رخ داد.
محمد بنا در حفظ این گروه قدرتمند نقش مهمی دارد. انتظار میرود او از گذشته درس گیرد و با برطرف ساختن اشتباهها با نیرو، نگاه و فکری تازه وارد گود شود.
آقای بنا! جامعه کشتی از شما انتظار دارد چارچوبی بسازید و سیستمی را حاکم کنید که کشتی ایران سالها ثمرهاش را ببیند تا اگر روزی هم محمد بنا نبود، کشتی ایران بهره افکار و تصمیمات شما را ببرد و آیندهاش تضمین شود، چون روشهای سلیقهای برای همیشه دوام نخواهند داشت و پابرجا نخواهند بود.
توقع این است گمانهزنی آنها را که میگویند "بنا و بابک شش ماه هم کنار یکدیگر دوام نمیآورند" نقش بر آب کنی تا منیتها جای خود را به پیروزیهای تاریخی بدهند. غلامرضا تختی بزرگ به درستی میگفت: " وقتی قهرمان جهان شدم فهمیدم بیشتر باید خم شوم تا مدال طلا را بر گردنم بیاویزند."
آقای بنای عزیز! از شما انتظار میرود اطراف و اطرافیان خود را بهتر نگاه کنید و مربیان کاربلد را به حقشان برسانید نه این که در انتخاب دستیاران، دوستیها به تواناییها بچربد. آنها که کشتی را به دقت دنبال میکنند هنوز این پرسش بیپاسخ را در ذهن دارند که چرا ناصر نوربخش هیچ سهمی از پاداشهای المپیک نداشت و نه تنها به المپیک فرستاده نشد که در هیچکدام از تجلیلهای پس از المپیک هم اسمی از او برده نشد! همان نوربخشی که سالها چه در رده جوانان و چه در بزرگسالان در برنامهریزی و طراحی تمرینها شما را یاری و پیش از المپیک شبانهروز کار کرد و مربی مستقیم آمادهسازی حمید سوریان بود؛ سوریانی که نخستین طلایی کاروان کشتی فرنگی و صفشکن فرنگیکاران در بازیهای المپیک لندن بود.
آقای بنا! به مربی سازندهای چون نوربخش حق بدهید که از دستتان ناراحت باشد. به دنبال همین رخدادها بود که دور از چشم شما که استعفا داده بودید، برخی در آستانه جامجهانی تهران پاداشهای چندین میلیونی را به جیب زدند که شاید حقشان هم بود. پرسش این است که چرا مربیان زحمتکش دیگر از جمله مربی قهرمان المپیک نباید نصیبی از آن پاداشهای میلیونی ببرند؟
اکنون باید کدورتها را بزدایید تا با رعایت عدالت بهترینها را در کادر خود جای دهید.
آقای بنا، از شما انتظار میرود همچون برخی از روزهای گذشته مرد روزهای سخت باشید و در مقابل دشواریها تاب بیاورید. با اوضاع و احوالی که ورزش ایران به دنبال شرایط اقتصادی کشور و جامعه دارد، شاید خیلی کمبودها باشد، سفری لغو شود و یا غذای اردو باب میل نباشد اما باید دوام آورد و کار کرد. گاهی هم باید با سیلی صورت را سرخ نگه داشت. جامعه ورزش انتظار دارد که شاهد قهر و آشتیهای متعدد و تصمیمهای احساسی نباشد.
آقای بنای عزیز، کشتی ایران به مردان بزرگی همچون شما احتیاج دارد و از مردان بزرگ هم انتظار میرود در کنار پیروزیها و قهرمانیها، اگر باختی هم بود، طاقتش را داشته باشند و تابشان بیاورند و در نهایت با کار بیشتر و پیدا کردن اشتباهها زمینه پیروزیهای آینده را فراهم آورند. کشتی به شما احتیاج دارد چون در مدیریت مسابقه، کوچینگ و اعتماد به نفس بخشیدن به کشتیگیران در دنیا کمنظیر هستید. کشتی به شما احتیاج دارد چون قوت قلب سربازان فرنگیکار در کارزارهای جهانی و المپیک هستید و مانند کوهی محکم پشت سرشان میایستید اما شما هم به کشتی احتیاج دارید چون محمد بنا نمیتواند دوری از تشکهای زرد و قرمز را تاب بیاورد. کشتی را از محمد بنا بگیری دیگر برایش چه میماند؟ جز این است که گویی مادری را از فرزندش جدا کرده باشی؟
پس آقای بنا! بمان، بساز و با فرزندت جاودانه شو!
ارسال نظر