برگک به جای چیپس، خمیراک به جای پاستا
جدیدترین واژههای مصوب فرهنگستان فارسی
فرهنگستان زبان و ادب فارسی تلاش میکند در برابر واژههای بیگانهای که به زبان فارسی وارد میشوند، معادل فارسی قرار دهد، که این واژهسازیها معمولا با حرف و حدیثهایی روبهروست.
مروری داریم بر برخی واژههای مصوب فرهنگستان که به این شرحاند:
«کادر» (cadre): «پایوران» (گروهی متشکل از افراد متخصص در یک زمینه)، «واکمن» (Walkman): «پخش همراه»، «فلش تانک» (flash tank): «آبشویه»، «تیزر» (teaser): «آگهی تلویزیونی»، «مگنت» (magnet): «آهنربا»، «سوپراستار» (superstar)، «اَبَرستاره»، «اولتیماتوم» (ultimatum):«اتمامِ حجت»، «هیتر» (heater): «اجاقک»، «اسپری» (spray): «افشانه»، «فیبر» (fiber):«الیاف»، «پوینت» (point): «امتیاز»، «گلایدر» (glider): «بادپَر».
تعداد دیگری از واژههای مصوب فرهنگستان هم در ادامه میآید:
«کانتینر» (container):«بارگُنج»، «بورس» (bourse):«بهابازار»، «کابل» (cable): «بافه»، «توستر» (toaster): «برشتهکن»، «چیپس» (chips): «برگک»، «فایل» (file): «پَرْوَنجا» (محفظهای کشویی برای نگهداری پروندهها، پرونجا از ادغام دو واژهی «پرونده» و «جا» ساخته شده است)، «زونکن» (Zonnecken):«پَرْوَندان» (نوعی پوشه با ابعاد بزرگ و جلد ضخیم که معمولاً در ادارات برای بایگانی مدارک از آن استفاده میشود. پروندان از ادغام واژهی «پرونده» و پسوند «دان» ساخته شده است)، «کاور» (cover): «پوشن» (پوشش محافظ برای اشیایی مانند لباس و کتاب که از از ترکیب «پوش» و «ن» (پسوند اسم ابزارساز) ساخته شده است)، «کپسول» (capsule): «پوشینه»، «دسر» (dessert): «پِیغذا»، «آوِِِن» (oven): «تاوَن» (اجاق بسته برای پختوپز، از ترکیب «تاو» (تاب) و «ن» (پسوند اسم ابزارساز) ساخته شده است.)، «کراکر» (cracker): «تُردَک» (نوعی بیسکویت ترد و شکننده و معمولاً شور)، «فانتزی» (fantasy): «نامتعارف؛ غیرمعمولی؛ غیرضروری»، «وارمِر» (warmer): «چراغک»، «پاراگلایدر» (paraglider): «چتربال»، «کپیرایت» (copyright): «حق نشر»، «پاستا» (pasta): «خمیراک».
نظر کاربران
بعضیاش واقعاً مسخرس
هر چی از پرون جا و تاون خوشم اومد از معادل فانتزی بدم اومد هیچ ارتباطی نداره.. میشه یه چیز ضروری و معمول و متعارف باشه اما "فانتزی" باشه ..... ضمنن فانتزی به معنی آرزوی خاص هم هست...
فروتن : آمپول
Injury : اينجوري
سرباز : بي حجاب
پيشاهنگ : سكوت
Black light: سيانور
Easy Love: لواسان
مملكت : گربه مملي
سيمين : نيم ساعت
Free fall: فال مجاني
كوسه : اين كه دوتاس
چيذر : چه ضري زدي؟
Superman : مرد بقال
واهمه : همه را باز كن
سيرت : موش دريايي
كامران : راننده كاميون
ايستك : سكتهٔ خفيف
Refer: فركردن مجدد مو
*********
خدا رو شکر مشکلاتمون حل شد
پاسخ ها
جالب بود
خيلي باحال بود
آخه واژه هایی که مشکلی ندارند و مدت هاست که بین مردم رایج شده چرا باید حذف بشن؟ این کار جواب نمیده. به نظرم فقط یه کار نمادینه شاید هم وقت تلف کردن.
از اون اقایون فرهنگستان عرب بپرسید که التیماتوم شده اتمام حجت!!!! چه فرقی کرده.
کراوات : دراز آویز زینتی
پاپیون : دو ور پف زینتی
اینا رو هم فرهنگستان گفته مسخره نیس واقعیه!!
خود تلويزيون كه بيگانه هستش «تیزر» (teaser): «آگهی تلویزیونی»، يا مثلا واسه ايميل گذاشتن پست الكترونيك خوب همون ايميل كه بهتره بابا
پاسخ ها
جالب اینجاست خود پست الکترونیک از دو کلمه پست و الکترونیک درست شده که جفتشون لاتینه...خخخخ
معادل ایمیل رایانامه است نه پست الکترونیک
خدایی من بگم عزیزم شام برات خمیراک درست کردم طلاقم نمیده :)))))))))
باد پر !!! چه استعدادي ماشاالله.تلويزيون= همه درش پيدا
با سلام
واقعا زحمت کشیدن این حضرات
اینا که همشون عربی بودن. لاتینشو استفاده کنیم بهتره تا کلمات عربی رو استفاده کنیم
bikaaran
میشه اسامی افرادی که عضو این فرهنگستان زبان هستند اعلام بشه! شاید ما هم اونارو بشناسیم و بدونیم چه کسانی زیرکانه به بهانه ی معادل سازی کلمات فارسی با لاتین سعی در ترویج زبان عربی به جای زبان فارسی دارند؟!
اینهایی که این واژه ها رو ساخته اند انتظار دارند مردم استفاده کنند؟
آخه چرا یه کاره بیهوده انجام میدید؟
فکر کنید مثلا ناهار خمیراک داریم!!!!
یا مثلا بریم داروخونه و بگیم یه بسته پوشینه چرک خشک کن بده!!!!!
بابا دست بردارید از این کارهای بی فایده که احتمالا بیت المال رو هم برای این هنرنمایی ها دارید حروم میکنید
همه یه طرف ! اون برگک رو کجای دلمون بزاریم
اونوقت واژههاي عربي بيگانه به حساب نميان ديگه؟!
خیلی مسخرس واقعا.همینجور دور هم میشینن کلمه جایگزین برای خودشون میسازن و الکی حقوق میگیرن.این همه ساله اسم کامپیوتر و هلیکوپتر و ... رو عوض کردن گذاشتن رایانه و چرخ بال و ....خداییش بعد از این همه سال تا حالا شنیدین غیر از صدا و سیما کسی بگه رایانه ، چرخ بال ، پیامک و ....
دلشون خوشه به خدا.الکی دارن وقت خودشون و بودجه مملکتو حروم میکنن.
پاسخ ها
انصافا باهات موافقم
قبل از هر چیز دوست دارم چندتا نکته رو به این دوستان عزیزی که به معادلهای فرهنگستان ایراد گرفته اند گوشزد کنم.
نخست آنکه فرهنگستان از سال 1313 در ایران فعال است و سه دوره رو پشت سر گذاشته، رضاشاه، محمدرضا شاه و جمهوری اسلامی، در این سه دوره بیش از شصت هزار کلمۀ نو برای زبان فارسی ساخته که شامل «دانشگاه، دانشکده و دانشجو، دودکش، انگشت نگاری، بردار، استادیار، دانشیار، دادگستری، شهرداری» و هزاران کلمۀ دیگر می شود. در این بین البته بعضی از واژهها مقبول مردم نیافتاده اند که چیز عجیبی نیست مثل چینی جا درمقابل «بوفه» یا شاید همین واژه هایی که دراین صفحه دیده ایم. نکتۀ دوم اینست که بسیاری از بزرگان علم و صاحبنظران بسیار برجسته در کار واژه گزینی دخیلند که به هیچ عنوان نمی توان تهمت بیسوادی یا کم دانشی را به آنها زد مثل مرحوم دکتر حسابی، مرحوم دکتر بیرشک و مرحوم دکتر گنجی پدر علم جغرافیا و سایرین. نکتۀ سوم اینست که بسیاری از واژه هایی مانند «سیم دنگ» برای پیانو، « دمش گرم» برای سشوار یا «کش لقمه» برای پیتزا که باعث خنداندن شما می شود ساختۀ فرهنگستان نیست و افراد خوش ذوقی آنها را ساختهاند. فرهنگستان از این افراد برای بررسی واژه های مصوب خود در سایت یا وبگاه خود دعوت به عمل آورده است و صاحبنظران می توانند دربارۀ واژه های فرهنگستان در آنجا نظر بدهند.
اما اصلی ترین قسمت مطلب من اینست که برای نهادینه کردن علم در بین مردم و آنچه فرنگیان به آن knowledge engineering یا مهندسی دانش می گویند باید علم و دانش را به زبان مادری، یعنی زبانی که در خانه استفاده می شود، به فراگیران انتقال داد. نمی دانم شما هم مثل من بوده اید یا نه ولی من تا این اواخر نمی دانستم که در خسوف خورشید میگیرد یا در کسوف! و نهایتاً اینطور حفظ کرده بودم که آن کلمه که حرف خ ندارد مال خورشید است!! یا شاید هنوز هم بسیاری ندانند که مسند و مسند الیه یک جمله چیست؟ فرهنگستان برای خسوف ماهگرفتگی را ساخت و برای کسوف خورشیدگرفتگی تا کار برای بسیاری مثل من راحت بشود. شاید بتوان با اطمینان کامل گفت که بیش از پنجاه درصد کلمات علمی که در زبان دانشجویان و دانشگاه رفته ها شنیده می شود محصول کار فرهنگستان باشد.
به نظر من ایراد گرفتن به/انتقاد کردن از کار سازمانهای دولتی حق هر ایرانی است ولی این ایراد باید از روی دلسوزی باشد تا نتیجه اش بهبود کارها بشود.
پاسخ ها
از نظر شما بسيار ممنونم و اينكه قدرشناس زحمات بزرگان فرهنگ و ادب ايران هستيد جاي تقدير فراوان دارد
ان شاء الله دوستان منتقد هم به اين مطلب زيباي شما كه حق مطلب را ادا كرده است توجه كرده و بهرهمند شوند و البته مسلم است كه جاي گرفتن هر واژه نو در زبان و گويش كسي كه از آغاز كودكي با واژگان ديگري براي همين مفاهيم خو گرفته است، دشوار است، اما مسلما براي غنا بخشيدن به زبان و ادبياتمان بهترين كار همين واژهگزينيهايي است كه اتفاقا بسيار براي گزينش آنها دقت و هوشمندي و همچنين جامعهنگري به
كار رفته است و هرگز ناگهاني ساخته نشدهاند
من ديگه از اين به بعد به جاي آهن ربا ميگم magnet خخخخخ :-))))
بارگنج = کانتینر... ببخشید یه بارگنج داریم از چین؟ خخخخخ
درود
روی کاربرد و روش استفاده اون در میان مردم هم اندیشه ای میشه یا ناگهانی ساخته میشن....
آخه چندی از واژه ها آفتابه خرج لحیم شدند....
سپاس
معنی واژه کلیدور واستج رامیخواستم
بزرگترین اساتید ادبیات و رشته های علمی با فرهنگستان همکاری میکنن... پس الکی انگ بیسوادی نزنید...شما بلدید بفرمایید
این معادلا که اکثریت قریب به اتفاقشون عربیه
ول کنین بابا