هرکس بگوید پرسپولیس بد است نمی فهمد!
مربي خونگرم و منضبتي است و در استعداديابي و ميدانداري به بازيکنان جوان و گمنام مهارت دارد. وينگو بگوويچ که در فوتبال ايران نيز شاگردان خوبي تربيت کرده است دوباره قصد دارد در تيم پرطرفدار پرسپوليس مربيگري کند.
اما اين بار نه به عنوان سرمربي، بلکه به عنوان مربي و دستيار گلمحمدي شاگرد قديمياش! بگوويچ در مربيگري سبک و سليقه خاصي دارد. او به بازيکنان سرعتي اهميت ويژهاي قائل است و در تمرينها بيشتر روي سرعت بازيکنان و سرعت تيمي تاکيد دارد. بگوويچ در تمرينها هميشه ساعت کرنومتردار به دست دارد و روي ثانيهها و دقيقهها زوم ميکند و بازيکنان آماده و سرعتي تيمش را شناسايي ميکند.
اين مربي معمولا در تيمهايش از پزشکان ماهري استفاده ميکند و با اندازهگيري نبض و ضربان قلب بازيکنان و تهيه ديگر آزمايشهاي لازم از بازيکنان بدون توجه به سفارشي و رنگ و تيپ بازيکنان! ترکيب اصلي تيمش را ميچيند و معمولا نيز بازيکنان مورد نظر وينگو بازيکناني دونده و پر انرژيک از آب در ميآيند. حالا او دوباره به پرسپوليس برگشته است تا فعاليتش را با اين تيم پرطرفدار پايتختنشين از سر بگيرد.
بگوويچي که خوب ميداند حضورش روي نيمکت سرخپوشان حتي به عنوان دستيار بازتاب وسيعي در رسانههاي داخلي و خارجي خواهد داشت. او حالا با انگيزهتر از قبل تلاش ميکند شايستگيهاي خود را به رخ بکشد. لازم به ذکر است اين مربي زمان مديريت اکبر غمخوار در پرسپوليس به اين تيم آمد که با مسائل حاشيهاي و جناحبنديهاي خاصي مواجه شد تا عرصه کار برايش در اين تيم تنگ شود.
اکبر غمخوار با کنار گذاشتن علي پروين، اين مربي کروات را از تاريخ ۲۶ تير ۱۳۸۲ و با قراردادي ۲۰۰ هزار دلاري به پرسپوليس آورد. که آن زمان يحيي گلمحمدي به اتفاق بازيکناني چون افشين پيرواني، حامد کاويانپور، حميد استيلي، ساشا ايليچ، عيسي ترائوره، علي دايي، کريم باقري، جواد کاظميان و ... شاگرد اين مربي صاف و ساده فوتبال ما بودند. همکاري بگوويچ با پرسپوليس پس از ناکامي در مسابقات جام حذفي و در سال ۱۳۸۳ خاتمه يافت.
وينگوي عاشق
وينگو بگوويچ مربي اهل کرواسي متولد دوم اکتبر ۱۹۴۸ شهر اشپيلت که چند سالي است در فوتبال ايران فعاليت ميکند. او به زندگي در ايران عادت کرده است و از حضور در کشورمان لذت ميبرد. وينگو عاشق کار و فوتبال است و برايش فرقي نميکند عضو چه تيمي باشد و در کدام شهر فعاليت کند.
براي او گرماي کشنده اهواز يا سوز و سرماي همدان فرقي ندارد. اين مربي کروات دوست دارد به کارش که همانا آموزش فوتبال است بپردازد و جوانان و بازيکنان مستعد را آموزش دهد. وينگو وقتي آثار مثبت کارش را ميبيند از حضورش در تيمهاي ايراني لذت ميبرد و از ميدان دادن به بازيکنان جوان ترسي ندارد.
سوابق مربيگري
اکنون بگوويچ مربي کمتجربهاي به حساب نميآيد. او بيشتر تجارب مربيگري خود را در کشورمان ايران کسب کرده است و از فوتبال ما به خوبي شناخت دارد. او در تيمهاي پيانکي اشپيلت(۸۷-۱۹۸۶)، فولاد خوزستان(۲۰۰۳-۱۹۹۹)، پرسپوليس(۲۰۰۴-۲۰۰۳)، الوصل امارات(۲۰۰۵-۲۰۰۴)، پگاه گيلان(۲۰۰۶-۲۰۰۵)، تيم ملي اميد ايران(۲۰۰۷-۲۰۰۶)، پاس همدان(۲۰۰۹-۲۰۰۷)، آلومينيوم هرمزگان(۲۰۱۱-۲۰۰۹) و پاس همدان مربيگري کرده است که اين اواخر به دليل برخي مسائل از حضور در تيم پاس همدان استعفا کرد تا در خوشبختي به رويش گشوده و دوباره در جمع تيم پرطرفدار پرسپوليس آفتابي شود.
مسلط به زبان فارسي
آدم تا به فرهنگ و مردم يک کشور علاقه نداشته باشد، زبان رسمي آن کشور را ياد نميگيرد. وينگو ثابت کرده است که به کشور ما علاقه ويژهاي دارد و يکي از دلايل آن نيز اين است که او به زبان فارسي تسلط خوبي دارد و به راحتي با مردم کشورمان ارتباط کلامي برقرار ميکند و حتي به سوالهاي خبرنگاران با لهجه شيرين فارسي جواب ميدهد. همين مسئله باعث ميشود او ارتباط خوبي را با بازيکنان ايراني برقرار کند و زياد براي انتقال داشتههايش به بازيکنان دچار مشکل نشود. اين در حالي است که مربيان خارجي زيادي در ايران حضور داشتهاند و آنها فقط چند کلمه معمولي سلام، خداحافظ و... را ياد گرفتهاند اما بگوويچ واقعا به شيريني زبان فارسي پي برده است.
مقايسه يحيي و وينگو
هنوز بحث حضور بگوويچ در تيم پرسپوليس مطرح نشده بود که اکثر کارشناسان يحيي گلمحمدي را با وينگو بگوويچ مقايسه کردند. ماجرا از اين قرار بود که وينگو هم با پرسپوليس شروعي طوفاني داشت و پس از اخراج پروين از تيم با نتيجه شگفتانگيزه ۸ بر ۲ تيم پگاه گيلان را شکست داد.
گلمحمدي هم در اولين تجربه سرمربيگرياش در پرسپوليس با نتيجه قاطع ۶ بر صفر ملوانيها را شکست داد تا اهالي فوتبال اين مربي وطني را با بگوويچ مقايسه کنند. بگوويچ علاوه بر برد جالبي که مقابل پگاه کسب کرد توانست تيم فجر سپاسي را نيز با نتيجه ۵ بر دو و برق شيراز را با نتيجه ۴ بر صفر شکست دهد که اين مسابقات در تاريخ بردهاي پرگل سرخپوشان ثبت شده است.
دو شال قرمز
علاوه بر شروع طوفاني دو مربي اين نکته نيز قابل اشاره است که هر دو مربي با شالهايي قرمز رنگ در گردن به کنار زمين ميآيند و تيمهاي خود را هدايت ميکنند. گلمحمدي نيز جشنهاي پرسپوليس را با شال قرمز رنگ خود تکميل ميکرد که اين نکته نيز از هر دو مربي به صورت مشابه در ذهن هواداران ثبت شده است. البته رقص شال بگوويچ پس از شکست پگاه گيلان در سال ۸۲ يک چيز ديگر بود! حالا بايد شادي اين دو را در کنار هم ببينيم و منتظر باشيم تا دوربينهاي عکاسان و تصويربرداران لحظههاي نابي را از شادماني اين دو مربي شکار کنند.
فراز و نشيب دنيا
سال ۸۲ گلمحمدي شاگرد بگوويچ بود و حالا با چرخش روزگار سرمربي سابق پرسپوليس مجبور است به عنوان دستيار و مربي با شاگرد خود کار کند. به هر حال روزگار فراز و نشيبهاي زيادي دارد و ما انسانها متاسفانه از آن غافل هستيم و درس نميگيريم.
در موفقيت برانکو نقش داشتم
اما حالا بخوانيد حرفهاي جديد بگوويچ را که ابتدا در خصوص خدمتش به فوتبال ايران به روزنامه«مردمسالاري» ميگويد: من بيشتر از هر مربي ديگري در ۱۰ سال اخير به فوتبال ايران خدمت کردهام. زماني که در تيم فولاد خوزستان مربيگري ميکردم بازيکنان بسيار خوبي همچون جلال کامليمفرد، ايمان مبعلي، علوي، کلاهکج،بداوي، پژمان منتظري و ... را به فوتبال ايران و تيم ملي معرفي کردم. در تيم پاس هم بازيکناني چون خسرو حيدري، حنيف عمرانزاده، محمد غلامي و ... را به فوتبال ايران معرفي کردم و دوست دارم باز هم به فوتبال ايران خدمت کنم.
مطمئن باشيد در پرسپوليس هم اگر فرصت بدهند مليپوشان خوبي را به فوتبال ايران معرفي ميکنم و باز هم تاکيد ميکنم هيچکس در اين ۱۰ سال اندازه من به فوتبال ايران خدمت نکرد من حتي در موفقيتهاي برانکو ايوانکوويچ زمان رياست دکتر دادکان در تيم ملي نقش داشتم هر چند برخي قدر کارهاي مرا ندانستند.
بازيکنان خوبي داريم
پرسپوليس بازيکنان شايستهاي دارد و هر کسي بگويد پرسپوليس بازيکنان خوبي ندارد، فوتبال نميفهمد! داشتن بازيکناني چون انصاريفرد، نوروزي،نوري،پولادي، مهدويکيا، کريمي و... آرزوي هر مربي به شمار ميرود و هر کسي که بگويد پرسپوليس تيم خوبي ندارد اصلا فوتبال نميفهمد و بحث کردن با او اشتباه است.
چه اتفاقا پرسپوليس مليپوشان خوب و شايستهاي دارد و اين تيم در جدول هم موقعيت خوبي دارد و به راحتي با کسب چند نتيجه ميتواند خود را بالا بکشد. پرسپوليس در خط دفاعي هم مدافعان فوقالعادهاي دارد و هر تيمي اگر يک مدافع همچون سيدجلال، بنگر و ماهيني داشته باشد ميتواند به خوبي به مشکلات دفاعياش سر و سامان بدهد. فقط ما بايد اين مدافعان را هماهنگ کنيم و با توجه به ظرفيت و توانمنديهاي بازيکنان از آنها انتظار داشته باشيم. يک مربي بايد شرح وظايف بازيکنان را به خوبي تعريف کند و از بازيکنان کاري نخواهد که از انجام آن عاجز هستند.
کريمي ۲۰ است
کريمي بازيکن تکنيکي و فوقالعادهاي است. بازيهاي کريمي کيفيت بسيار بالايي دارد و مثل يک تيم است. او در قلب زمين همه کار ميکند و به همه جا سر ميزند. من که خودم به حضور کريمي در تيمي چون پرسپوليس افتخار ميکنم. او اکنون سرشار از تجربه و دانش است و به بازيکنان جوان تيم نيز انگيزه ميدهد و به آنها فوتبال ياد ميدهد.
بازيکنان جوان و مستعد اگر در کنار کريميها و مهدويکياها کسب تجربه نکنند به بيراهه ميروند و نميتوانند به سرمنزل مقصود برسند. من هم از فوتبال کريمي شناخت دارم و هم از اخلاق او. پس بين ما نميتواند هيچ مشکلي به وجود بيايد و از نظر من کريمي بازيکن ۲۰ و کاملي است و فقط اميدوارم او دچار مصدوميت نشود و ما بتوانيم بيشتر از اين از توانمنديهايش استفاده کنيم. پرسپوليس خانه بازيکنان باتعصب و محبوبي چون کريمي است.
يحيي مربي سالمي است
پرسپوليس با حضور گلمحمدي در راس تيم متحول شد و يحيي در اين سه هفته اخير نتايج جالبي گرفته است. من هم آمدهام تا به پرسپوليس کمک کنم و همانطور که ميدانيد پرسپوليس را خيلي دوست دارم و از حضورم در اين تيم خوشحال هستم. يحيي هم مربي بااخلاق و باکلاسي است. او مربي کمتجربهاي نيست بلکه به واسطه حضور در تيمهاي مختلف ملي، تجارب کرانچاري کسب کرده است. مهمتر از همه اينکه يحيي به خوبي با بازيکنانش ارتباط برقرار ميکند و اهل زدوبند و مسائل حاشيهاي نيست و در کل او مربي سالمي است و خودم نيز شخصا افتخار ميکنم که قرار است در کنارش حاضر شوم.
لحظهشماري ميکردم
پس از اينکه از حضور در پاس همدان استعفا کردم يحيي با من تماس گرفت و خواست به پرسپوليس بيايم من هم از اين موضوع استقبال کردم و با آغوشي باز به پرسپوليس آمدم. به هر حال من در شرايط خوبي از پرسپوليس جدا نشده بودم و با اين تيم اهداف بلندي در سر داشته و براي بازگشت به اين تيم پرطرفدار لحظهشماري ميکردم و خوشحالم که اين امر به واقعيت پيوست چون من هر لحظه براي بازگشت به پرسپوليس لحظهشماري ميکردم اما انتظار نداشتم به اين زوديها به آرزويم برسم. البته آرزوي اصلي من کسب موفقيت و قهرماني با سرخپوشان در مسابقات داخلي و برونمرزي است. در خصوص باشگاه پاس همدان هم بايد بگويم من با اين تيم مشکلي ندارم و به دليل برخي مسائل استعفا دادم و از همدان آمدم.
به مصاحبه کيروش کاري ندارم
در خصوص مصاحبه کارلوس کيروش با BBC کاري ندارم. او سرمربي تيم ملي است و نظر خودش را اعلام کرده و فقط اين نکته را ميگويم که در تيمملي فقط پرسپوليسيها ضعيف نبودند! من که در چند بازي آخر تيمملي متوجه شدم اکثر بازيکنان بيبرنامه و به دور از انتظار ظاهر شدهاند. البته قصد دخالت در کار کيروش را ندارم و نميخواهم تيم ملي را با مصاحبههايم به حاشيه بکشم اما خودتان هم ميدانيد در تيم ملي فقط بازيکنان پرسپوليس ضعيف نبودند بلکه کل تيم ناهماهنگ و بيبرنامه بود.
وظايفم مشخص شد
قطعا پس از ۸ سال که به پرسپوليس برگشتم حالا از تجربه و دانش بيشتري برخور دارم و ميتوانم بهتر از قبل به تيم خوب و پرطرفدار ايران کمک کنم. پرسپوليس در تمام شهرهاي ايران هوادار دارد حتي اين تيم در خارج از مرزها نيز محبوب است و همين مسئله باعث ميشود مربيان يا بازيکنان با شور و اشتياق بيشتري به حضور در اين تيم فکر کنند. در جلسه دوم با گلمحمدي و مجتبي حسيني در مورد وظايفم در پرسپوليس به بحث و تبادل نظر پرداختيم و قرار شد من تمرينهاي تيم را زير نظر بگيرم و با توجه به حريفانمان و سبک بازي پرسپوليس برنامههاي تمريني را به بازيکنان ارائه کنيم. من اکنون با ۶۴ سال سن به آن درجه از پختگي رسيدهام که بتوانم نقاط ضعف و قوت تيم را به خوبي تشخيص دهم.
پروين بزرگ و اسطوره است
زمان غمخوار هم من با شخص علي پروين مشکلي نداشتم. او مربي بزرگ و باتجربهاي است و اسطوره پرسپوليسيها به شمار ميرود. وقتي يک مربي با تيمي به چندين عنوان قهرماني دست مييابد در قلب هواداران جا ميگيرد که اين موضوع سادهاي نيست و هرکسي نميتواند به اين راحتيها به قلب مردم نفوذ کند. زمان مديريت اکبر غمخوار هم ما دوست داشتيم از تجربيات پروين استفاده کنيم اما آن زمان خود پروين با برخي مديران جديد پرسپوليس مشکل داشت.
هنوز هم شال قرمز را دارم
هنوز هم آن شال قرمز پرسپوليس را دارم و شروع طوفانيام در پرسپوليس را هرگز فراموش نميکنم. حالا هم که خدا را شکر گلمحمدي نتايج جالبي گرفته است که اميدوارم با هم به همين روند ادامه دهيم و نتايج بهتري بگيريم. به هر حال هدف همه ما موفقيت پرسپوليس است و ميخواهيم با نتايج خوبمان هواداران را خوشحال سازيم. من هم اگر ببينم هواداران با ديدن شال قرمز رنگ من خوشحال ميشوند دوباره آن شال قديميام را براي هواداران ميرقصانم چون تعدادي از هواداران مدام از آن شال من ميپرسند!
نظر کاربران
پس همه ایران نفهمند عیبه این حرف را نزن زشته
پاسخ ها
نه علی آقا همه ایران رو با خودت جمع نبند.
استقلال محبوبیت که نداره فقط به چند تا امثال شما که توهم دارید دلخوشه .