آقای دایی! محکم ادامه بده، جای تو صدر جدول است
این روزها علی دایی تیتر یک اخبار شده. او مدتهاست که به خاطر اتفاقات ورزشی در تیررس افکار عمومی ققرار نمیگیرد و ترجیح میدهد تا با موضعگیری در فضایی دیگر مسیرش را ادامه دهد.
برترینها: این روزها علی دایی تیتر یک اخبار شده. او مدتهاست که به خاطر اتفاقات ورزشی در تیررس افکار عمومی قرار نمیگیرد و ترجیح میدهد تا با موضعگیری در فضایی دیگر مسیرش را ادامه دهد. به هر حال هر چه که هست ختم کلام او این بوده که دوست ندارد علی دبیر یا هر کسی که با مسلک دبیر پیش میرود برایش تعیین تکلیف کنند.
در همین رابطه روزنامه وطن امروز که مواضع اصولگرایانه دارد در یادداشتی تند به دایی تاخته. البته که این روزنامه تلاش کرده بخش دیگری از صحبتهای دایی را به چالش بکشد و درباره اختلاف نظر او با دبیر اظهارنظر خاصی نکرده. عنوان مطلب وطن امروز "شوت در آفساید" است و با روتیتر "دروغپردازی جدید علی دایی" واکنشبرانگیز شده. در ادامه مروری داریم بر این یادداشت:
عبدالله دارابی نویسنده این یادداشت است: علی دایی اخیرا در حاشیه بازی پیشکسوتان در حالی که قرار بود علیه علیرضا دبیر اظهار نظر کند، ناگهان به موضوع مدیریت در کشور اشاره کرد و گفت: «مدیریت این نیست که با هزینه ایران در کشورهای عراق، سوریه و لبنان ورزشگاه ساخته شود که در آنها به ایرانی اهانت شود و تورنمنت خلیج عربی برگزار شود».
اینکه وی دغدغه ساخت استادیوم و اماکن ورزشی مناسب در کشور خودمان را دارد، بجاست اما اینکه بدون اطلاع درست و لابد بر اساس شنیدههای بدون مدرک و غیرواقعی از فضای مجازی و شبکههای دروغپرداز، آدرسی غلط بدهد که قطعا به استناد گفتههای وی به عنوان چهرهای سرشناس، تبعاتی منفی هم در جامعه ایجاد شود و به موجسواری عدهای در داخل و خارج بینجامد، کاری پسندیده و مورد انتظار از وی نیست که متاسفانه دروغی آشکار هم هست.
دارابی خیلی زود از دایی عصبانی شده و عقاید دایی را همسو با رسانههای لندننشین میداند! این قسمت را بخوانید: شایسته بود دایی حداقل حرمت مدرک دانشگاهی خویش را مراعات میکرد و با کسب اطلاعات صحیح و واقعی، اظهارنظری متقن میکرد نه ابراز نظری خلاف که ریشه در دروغپردازیهای پروپاگاندای وسیع رسانههای آنور آبی دارد! یک سرچ ساده در گوگل را سالهاست دانشآموزان دبستانی هم بخوبی بلدند! ولی ظاهرا آقای مهندس نمیداند یا شاید هم خودش را به آن راه زده.
دارابی در ادامه ترجیح داده با قاطعیت علی دایی را یک دروغگو فرض کند و با قاطعیت روی این فرضیه بماند. در واقع او انگار هنگام نوشتن این یادداشت خیلی عصبانیتر از چیزی بوده که از لحنش برمیآید:
آقای دایی، محض اطلاع جنابعالی!
۱- ایران ورزشگاهی در سوریه و لبنان نساخته است و این از اساس کذب محض است. معلوم نیست دایی این ادعا را از کجا آورده است. این اولین دروغ دایی.
۲- درباره استادیوم یا استادیومهایی که به دروغ گفته میشود دولت ایران برای عراقیها ساخته است لازم به توضیح است در عالم واقعیت و نه گمان و شایعه، استادیومی در کربلا توسط کشور ترکیه ساخته شده است که یک شرکت پیمانکار خصوصی ایرانی، ساخت قسمتی از آن را برعهده داشته و پولش را نیز دریافت کرده است و ربطی به حاکمیت و دولت ایران هم نداشته است!
از زمان ساخت استادیوم کربلا حالا خیلی گذشته. این موضوع که ایران در ساخت این استادیوم نقش داشته چیز جدیدی نیست. اما اینکه چرا وقتی علی دایی درباره آن صحبت میکند به آقایان اینقدر بر میخورد که در مقام شفافسازی بربیایند هم جای پرسش دارد: پروژه ساخت ورزشگاه الزورا در بغداد نیز توسط شرکت ایرانی «بلندپایه» سال ۱۳۹۱ آغاز و سال ۱۴۰۰ به اتمام رسید. این شرکت در معرفی خود آورده است: «شرکت بلندپایه یک شرکت پیمانکاری عمومی است و به صورت خصوصی در این زمینه فعالیت دارد». این شرکت سال ۲۰۱۱ با ورود به بازارهای دیگر غرب آسیا چندین پروژه کلیدی دیگر نیز احداث کرد. در پروژه ساخت ورزشگاه الزورا، شرکت ایرانی «سدروس سبز» که متعلق به خانواده «استادجو» است نیز، نقش داشته و چمن هیبریدی ورزشگاه را با استفاده از فناوریهای پیشرفته اجرا کرده است، پس اگر مشارکتی بوده توسط شرکتهای پیمانکار خصوصی بوده است.
و عصبانیتی که به مرور بیشتر هم میشود: دایی! که در کار تجارت گسترده و صاحب چندین شرکت و دنیادیده است، حتما بخوبی میداند چنین شرکتهایی در رابطه با حیطه کاری خود در کشورهای مختلف، به فعالیت و انجام پروژههای گوناگون میپردازند. پروژه میگیرند؛ پولش را هم میگیرند و میآورند همینجا در ایران. بنابراین حضور یک شرکت ایرانی در امور عمرانی خارج از کشور به معنی ساخت ورزشگاه برای آن کشور با پول ایران نیست. دایی واقعا این را نمیفهمد؟
و البته شاید بزرگترین نقطه ضعف یادداشت او همین جا باشد. درست در روزهایی که کشور در زمینه فروش سیبزمینی با بحران روبروست و قیمت آن سر به فلک کشیده، او مثال نقضی برای اظهارات دایی با همین محوریت آورده: چند سال است برخی سیبزمینیکاران ایرانی در برخی شهرهای کشور عراق از جمله بصره، با اجاره زمین کشاورزی مبادرت به کشت سیبزمینی در سطح وسیع میکنند، آیا میتوان با سطحینگری و نداشتن اطلاع درست، به دلیل گرانی سیب زمینی در کشور، حرف دایی را بدین مقوله هم تعمیم داد و مدعی شد دولت ایران برای عراقیها سیبزمینی رایگان میکارد و خودمان در مضیقهایم؟! ببینید چقدر ساده میتوان سطح پایین فکر کرد؟ ببینید چقدر میتوان خود را به نادانی زد؟
میرسیم به نقطهای که نویسنده تلاش کرده برای اثبات مدعاهای خودش دست به معالفارقترین قیاس ممکن بزند. در واقع به اعتقاد او، افرادی که در آلمان یا امارات هرگونه فعالیت ورزشی یا اقتصادی داشتهاند کاری خلاف واقع انجام دادهاند. استدلالش هم پشتیبانی این دو کشور از صدام در خلال جنگ بوده. البته کاش آقای دارابی، نقبی هم به شوروی میزد که از حامیان اصلی صدام در آن هشت سال بحرانی بود. این قسمت را بخوانید:
اما درباره خلیج فارس و ایران. آیا دایی این ماجرا را بهانه کرده یا وقتی پای منافع خودش در میان بوده آن کار دیگر را میکند؟ سالهاست کشورهایی چون آلمان و امارات برخی شیطنتها و دشمنیها نسبت به ایران و ایرانی روا داشته و دارند و بعضا زیادهخواهیهایی بزرگتر از حد و قواره خویش و خلاف اسناد معتبر بینالمللی نیز دارند؛ هر ۲ کشور از حامیان صدام در تجاوز علیه تمامیت ارضی کشورمان بودند، آلمان بمبهای شیمیایی را در اختیار صدام قرار داد که همه از عوارض وخیم بجا مانده آن بر مجروحان شیمیایی کشورمان در جبهههای جنگ و حتی مردم عادی برخی شهرهای مرزی ایران مطلعند، آلمان همواره از مغرضان مشکلساز برای ایران و ایرانی در مجامع بینالمللی بوده و هست. یکی از حامیان و مجریان تحریمهای ظالمانه علیه مردم ایران، همین کشور است؛ از تحقیر ایرانیهای مقیم آلمان توسط برخی مردم خودبرترپندار این کشور نیز که خاطرات متعددی ذکر شده، پس چرا دایی که دغدغه کشور و مردم را دارد، سالها در آلمان به فعالیت فوتبالی و تجاری پرداخت؟ امارات نیز به رغم کوچکی، سالهاست ادعای کذب مالکیت جزایر سهگانه ایرانی را دارد و در این راستا، از هیچ اقدام مذبوحانه نیز کوتاهی نکرده و قطر هم از حامیان ادعای پوچ آنها طی این سالها بوده است. این ۲ کشور، خلیج همیشه فارس را هم خلیج عربی میخوانند، پس چرا دایی، در باشگاههای هر ۲ کشور توپ زد؟
دارابی در این قسمت علی دایی را "جاهل" میخواند: اگر قرار باشد خودمان را مانند علی دایی به تجاهل بزنیم، حتما باید به دریافت پول از آلمانیها و اماراتیها توسط او انتقاد کنیم. شاید دایی اینجا درباره خودش انتظار دارد هم عاقلانه فکر کنیم اما در سایر موارد خودمان را مثل خودش به آن راه بزنیم.
در ادامه نبش قبر کردن رفتارهای دایی طی این دو دهه توسط نویسنده محترم، او به سراغ زمانی رفته که شهریار روی نیمکت تیم ملی مینشست. او از بردن نام عادل فردوسیپور هم حذر میکند و جوری این قسمت را شرح میدهد که انگار علی دایی از رسیدن به نیمکت تیم ملی برای خود شهرت و محبوبیت میخواسته. در واقع دایی از معدود چهرههاییست که طی دورههای مختلف زمانی مورد توجه مسئولین بلندپایه و بازیگران اصلی ورزش کشور بوده و اتفاقا آنها بودند که تلاش کردند با دست گذاشتن روی اسم علی دایی، جایگاه خود را محکمتر کنند: در کشاکش انتخاب سرمربی تیم ملی فوتبال و هنگامی که صحبت از احتمال انتخاب افشین قطبی برای این سمت بود، در برنامه 90 علی دایی ناراحتی خود را اینگونه بیان کرد: «هر کس لابی قویتری با مقامات دارد، سرمربی تیمملی میشود و من انتخاب نمیشوم چون اهل لابی نیستم» و هنگامی که در عین ناباوری، خودش بدین سمت برگزیده شد، در جواب مجری همان برنامه که پرسید: «شما با چه کسی لابی کردید که گوی سبقت را از قطبی ربودید»؟ گفت: «من با خدا لابی کردم!». سخنی که فیالمجلس موجب تعجب مشهود مجری برنامه 90 (که اتفاقا از حامیان پر و پاقرص دایی است) در برابر دیدگان میلیونها مخاطب تلویزیونی شد!
و بخش پایانی یادداشت تند دارابی؛ او هنوز هم از علی دایی عصبانیست و خشمش فروکش نکرده. اینقدر که نوشهر را با بهشهر اشتباه گرفته و به گفتوگوی فوتبالی آقای شهردار با علی دایی تاخته: آقای دایی! سوزنی نیز به خودتان بزنید. در حاشیه دیدار پیشکسوتان در مشهد و حین حضور استاندار خراسان رضوی، خود را به خواب تصنعی میزنید تا وانمود سازید میانهای با مسؤولان ندارید و حتی از احوالپرسی با آنان گریزانید ولی سپس عکس حضورتان در دفتر شهردار بهشهر بیرون میآید که در حال قهقهه و گعده با وی هستید! حتما میدانید نخستین چیزی که از این تناقض رفتاری به ذهن مخاطب متبادر میشود؛ نقش منافع شخص در چگونگی برخوردهاست!
علی دایی از معدود چهره های شاخص ورزشی غیربومی است که از ورزش مازندران به ویژه فوتبال آن اطلاعات خوبی دارد و شخصا تعداد زیادی از بازیکنان صاحب شهرت مازندرانی را که در فوتبال کشور حضور دارند از مازندران شناسایی و به تیم های مختلف معرفی کرد. حالا سخن آخر دارابی را بخوانید: آقای دایی! زیبنده نیست فردی سرشناس و تحصیلکرده، تناقضات رفتاری و گفتاری و اظهارنظر بر پایه وهمیات و شایعات داشته باشد.
نظر کاربران
قهرمان بی نظیرایران درپناه خداباشی
چقدرگرفتی که بنشینی برعلیهه سلطان توماربنویسی امیدوارم سلطان جواب تو یکی رونده😁
علی دایی بدون تحقیق درفضای مجازی اظهارات نادرست میکنه چون از سیاست چیزی نمیدونه حرف اضافی میزنه
آقای روزنامه نویس توراست میگی
میلیاردها دلار که دادن اون رو چی میگی
به نظر من علی دایی تویه انتخابات ریاست جمهوری شرکت کنه دیگه کسی تویه کشور نیست که بتونه. به پاش برسه تا آخر عمر ریس جمهور میشه
چون در عمل به مردم ثابت کرده نه در حرف
حرف حق همیشه تلخه
علی دایی حرف دل اکثر مردم رو زده
بنده خدا آقای دایی حرف بدی نزده
تو میدونی
علی دایی بشدت بی سواده و بدون مدرک اظهار نظر میکنه .
آره علیرضا دبیر۲درصدی میدونه
اقای دایی عزیز تاج سر قهرمان مای افتخار ایران زمین هستید شما همیشه بالای
دایی همیشه بزرگ بوده و خواهد ماند
شماها با شش کلاس سواد ، باسواد محسوب می شید ولی اونی که دانشگاه شریف رفته بی سواده، منطق شما در همین حده
دمت گرم دایی...
رسانه های دروغگو
به دایی کاری نداشته باشید.
اسطوره مالدیوی
دایی سلطان آقا علی دایی ♥️♥️♥️♥️♥️♥️
دقیقا
چرا همه شما ها تحمل یه انتقاد کوچک را ندارید و زود علیه همه جبهه میبرید.
آره تو راست میگی