دایی: دلم سوخت و دو بازیکن را اخراج نکردم
زمان یکی از بزرگترین استباهات دوران زندگی اش را انجام داد:«آن موقع غیر حرفه ای رفتار کردم.اگر نه باید آن دو بازیکنی که همه ماجرایش را می دانند از تیم ملی اخراج می کردم.
علی دایی روبروی مان نسته. این زمان مناسبی است برای گفت و گو با کاپیتان محبوب سالهای نچندان دور فوتبال ایران که البته خیلی هم در این دقایق حال و روز خوشی نداشت . اما چون همیشه با رویی باز پذیرای مان شد. او فلاش بکی به زمان حضور خودش در تیم ملی(در قالب سرمربی)زد و گفت آن زمان یکی از بزرگترین استباهات دوران زندگی اش را انجام داد:«آن موقع غیر حرفه ای رفتار کردم.
اگر نه باید آن دو بازیکنی که همه ماجرایش را می دانند از تیم ملی اخراج می کردم.» سرمربی راه آهن زنگ خطر را برای فوتبال ایران به صدا در می آورد و می گوید که بازی با کره جنوبی آخرین فرصت است.به عقیده دایی اگرتیم ملی در مهرماه موفق به شکست دادن کره در تهران نشود باید قید حضور در جام جهانی را بزند.دایی دوباره انتقادهایی هم از کفاشیان کرد و ....
فوتبال مان حال و روز خوشی ندارد. خیلی ها مثل محمد دادکان معتقدند شاید باید برای چند سالی تعطیلش کنیم.
فوتبال تعطیل نمی شود اما به یک جایی می رسد که دیگر کسی حاضر نیست در این رشته سرمایه گذاری کند.
*به نظر شما با حذف این مدیران می توان امیدوار بود که فوتبال در مسیر رشد خودش قرار بگیرد؟
من این مسئله را قبول ندارم.شما در کجای دنیا می بینید که مدیر عامل ها فوتبالی باشند.مثلا بارسلونا و رئال مادرید مگر مدیران فوتبالی دارند؟خیلی کم پیدا می شود که مدیر یک باشگاهی فوتبالی باشد اما آنها مشاورانی انتخاب می کنند که آنها فوتبالی هستند.آن هم مشاورانی تحصیل کرده که همه چیز را می داند.متاسفانه در ایران آنقدر جاذبه فوتبال زیاد است که با این ورزش یک آدم غیر فوتبالی در عرض یک ماه به محبوبیت بیست ساله می رسد.
مردم آنها را می شناسند و این جاذبه ها است که باعث دخالت مدیر عامل در خیلی از مسائل می شود.در کجای دنیا مدیر عامل یک باشگاه می آید و در برنامه های تلویزیونی حرف می زند؟جایگاه ها در فوتبال روز دنیا مشخص است و اصلا درست نیست که مدیر عامل زیاد حرف بزند.باشگاه سخنگو دارد و او باید در مورد مسائل باشگاه حرف بزند.اما این جاذبه در فوتبال ایران باعث می شود تا مدیرانی که در دید مردم نبودند به یک باره روی جلد روزنامه ها می روند و معروف می شوند.
من در سه سالی که در هرتا بودم مدیر باشگاه را فقط چند بار آن هم در مهمانی ها دیدم.کسی با او ارتباط مستقیم نداشت.ولی در اینجا بازیکن راحت با مدیر عامل ارتباط دارد و شاید خود مدیر عامل با بازیکن تماس می گیرد.همین اتفاق باعث می شود که خیلی از چیزها از بین برود.درایران تیم های زیادی داریم اما آدم تحصیل کرده ای که فوتبال را بداند و بفهمد نداریم.
*چه نسخه ای می توان پیچید که این مشکلات در فوتبال ایران حل شود؟خیلی ها امیدشان این است که یک مدیر بیاید و شخص محور باشد.
تا زمانی که باشگاه های ما خصوصی نشود این مشکلات وجود دارد.باید مالک باشگاه مشخص باشد. اگر این اتفاق بیفتد آن مدیر به خاطر پیشرفت تیم خودش و به خاطر اینکه کمتر هزینه کند و درآمد داشته باشد خیلی چیزها را رعایت می کند.در ایران مدیرانی را که قبل در جاهای دیگر بوده اند را به ورزش می آورند.
آنها از جیب خودشان که خرج نمی کنند.درست هم برنامه ریزی نمی کنند.اگر از جیب خودش خرج کند در انتخاب بازیکن و حتی مجموعه زیر نظرش دقت می کند و هزینه ها را کم می کند.موقعی که پول را کس دیگری می دهد و من نوعی را کس دیگری عوض می کند نباید اسم مدیر عامل را روی آن افراد گذاشت.به نظر من از بیت المال هزینه می شود تا یک سری از آدم ها معروف شوند.الان هر کجا که بروی بچه ده ساله هم مدیران فوتبالی را می شناسد.این روزها برخی ها راه صد ساله را یک روزه می روند.
*و همین اتفاق و هزینه های بی رویه باعث می شود که خیلی از استعداد ها در فوتبال نابود شود.
شما نمی توانید در مورد همه فوتبال این نکته را بگویید.پول ها فقط در چند باشگاه دولتی هزینه شده است.من نمی گویم که فوتبالیست ها نباید پول بگیرند اتفاقا آنها باید بیشتر هم بگیرند اما یک چیزی به شما بگویم.فوتبالیست با یک میلیارد تومان پول می تواند یک آپارتمان ۲۰۰ متری در سعادت آباد بگیرد؟نه.
اما فوتبالیستی که در آلمان سالی یک میلیون یورو در آمد دارد با یک سوم درآمدش می تواند یک خانه ویلایی بخرد.شرایط فرق می کند.در خارج ورزشکار در اختیار باشگاه است و حتی مرخصی اش هم دست خودش نیست. شما ببینید بعد عمر مفید فوتبالیست در ایران چقدر است؟نهایتا ۶ یا ۷ سال؟یک فوتبالیست با این درآمد ها چطور باید برای آینده اش برنامه ریز کند؟آن هم در جایی که نه بیمه ای وجود دارد نه چیز دیگری.
*الان علی دایی بیمه است؟
نه.الان من دارم این همه مالیات می دهم.از این همه مالیات چه چیزی به من بر می گردد؟در حالی که اگر من در آلمان مانده بودم به خاطر مالیات هایی که پرداخت کرده بودم تا آخر عمرم ۱۰ هزار یورو بازنشستگی می گرفتم اما در اینجا هیچ اتفاقی نمی افتد.
*در گفت و گو با کروش به ایشان گفتیم که بازیکنی مثل علی دایی اگر روز چهارشنبه با هرتابرلین بازی داشت برای سه روز بعدش و بازی کردن در تیم ملی مقابل لائوس به ایران می آمد و دوباره به آلمان بر می گشت تا در بوندس لیگا بازی کند.ایشان گفتند این مشکل من نیست که بازیکنانی مثل شما ندارد.آیا زمان را از دست داده است و بازیکن سازی نکرده است.یا اینکه واقعا ساختار فوتبال ما همین است و ...
آقای کروش هم حق دارد.شما نمی توانید به ایشان ایراد بگیرد.شما زمانی تیم ملی خوبی دارید که باشگاه های خوبی داشته باشید.آقای کروش باید فقط بیاید بهترین ها و آماده ترین ها را انتخاب کند.تنها ایرادی که می توان از ایشان بگیرم این است که کروش با لیگ سر و کاری ندارد.چرا تیمهای بالای جدول لیگ ما بازیکنی در تیم ملی ندارند؟اگر بازیکنان این تیم ها ضعیف هستند پس چطور تیمهای آنها درصدر جدول قرار دارد؟
الان فجر صدر جدول اس،نفت صدرنشین است و ...تیم ملی بازیکن آماده می خواهد.بازیکنی که خوب بوده است و آماده نیست فرصت را در تیم ملی از دست می دهد.تیم ملی جای آماده ترین ها است.اگر نه بازیکنانی که تیم ملی دارد همه خوب هستند اما سوال این است که آنها در مقاطع مختلف آماده هستند؟
*خود شما ۴ سال پیش شرایطی مشابه داشتید.یک اتفاقی آن زمان افتاد و دو بازیکن تان بی انضباطی کردند اما خط شان نزدید. الان فکر می کنید کروش باید این کار را برای بازیکنان که نظم تیم را به هم می زنند ، بکند؟
شرایط سخت است.یکدفعه تیم ملی را نمی تواند تغییر داد.
*حتی آن دو سه تا بازیکن شاخص و ....
من نمی توانم در این مورد نظری بدهم و این را باید خود کروش جواب بدهد.اما برخی از بازیکنان هستند که وجودشان در تیم ملی واجب است و صرفا نباید بازی کنند.خیلی چیزها را مربی باید در نظر بگیرد.فقط عملکرد فنی مورد قبول نیست.
*یعنی شما فکر نمی کنید اگر آن زمان،آن دو تا بازیکن را خط می زدید کار درستی بود؟
من یکی از بزرگترین اشتباهاتم این بود که در آن مقطع آن دو بازیکن را اخراج نکردم.آن هم به این دلیل که حس کردم با این کار فوتبال آنها تمام می شود و در ایران هجمه زیادی به وجود می آید.من به خانواده آنها فکر کردم.اما اگر آن زمان حرفه ای فکر می کردم باید آنها را ازاردوی تیم ملی اخراج می کردم.اما این کار را نکردم و تساوی در بازی فردای آن اتفاق راگردن آنها هم نیانداختم.من خودم آن تصمیم را گرفتم.
*شما آن زمان از طرف رسانه ها و برای دعوت از چند بازیکن تحت فشار بودید.اما می گفتید که حالا زمانش نیست و پای حرفتان هم ایستادید.الان خیلی ها از کروش می خواهند که برخی از بازکنان را دعوت نکند تا تیم ملی جوان شود.شما اگر قرار باشد به کروش توصیه بکنید به او می گویید که آنها را به تیم ملی دعوت کند یا نه؟
من نمی توانم به عنوان کسی که بیرون هستم توصیه ای به ایشان بکنم.ایشان جوابگوی کار خودش است.همانطور که اصلا دوست ندارم کسی از بیرون در کار من دخالت کند.ما می دانیم که کروش باید بهترین ها را دعوت کند که تیم ملی بتواند جواب مردم را بدهد.فوتبال و مربیگری سلیقه ای است.
شاید به نظر من یک بازیکن بهترین باشد اما به درد آقای کروش نخورد.من می گویم باید همه ما کمک بکنیم تا بتوانیم کره را ببریم.اگر کره را نبریم همه چیز تمام است.من تا الان صحبت نکرده بودم.در بازی قبلی تیم ملی کسانی را دیدید که در باشگاه خود بازی نکرده است.مگر می شود بازیکنی در باشگاهش بازی نکند و در تیم ملی فیکس باشد؟این نتیجه اش همین می شود که تیم ملی مقابل لبنان شکست می خورد.
*یک فرهنگی که در ایران وجود دارد این است که می گویند در این طور مواقع ما باید از فوتبالمان یک قربانی بگیریم. ۴ سال قبل آقای کفاشیان گفتند که اگر به ایشان تکلیف بشود همان کار را انجام می دهند.فکر میکنید دوباره کار به تکلیف در فوتبال ما می رسد؟
این ها یک چیزهای غلط است.کسانی که از خودشان اختیار ندارند این حرف ها را می زنند.من اگر رییس فدراسیون هستم آن چیزی را که به ذهنم می رسد را انجام می دهم.اگر هر چیزی ار بیرون بگویند تکلیف است؟این ها جملاتی هستند که فقط می توانیم مردم را با آنها بازی بدهیم.
ارسال نظر