پاریس بدون مسی متمدنتر است!
مسی هم مثل بوفون روزهای بیشکوهی را در پاریس سپری کرده و کمکم باید به فکر رفتن از این تیم باشد. هو شدن از سوی مردم متمدن پاریس، نه در شأن مسی است نه در شأن پاریسیها. گاهی جدایی محترمانه، بهترین کار ممکن است.
اهورا جهانیان در عصر ایران نوشت: هو شدن لیونل مسی در پایان بازی پاری سن ژرمن و رن، تجربۀ تازهای در زندگی این ستارۀ بینظیر تاریخ فوتبال است. مسی مثل پله همیشه محبوبالقلوب بوده و مثل مارادونا نبوده که در میلان و تورین و حتی رم، تماشاگران علیه او گارد داشتند.
در اواخر سال ۱۹۹۰، مردم ایتالیا در یک نظرسنجی، در پاسخ به این سؤال که منفورترین آدم دنیا نزد شما چه کسی است، مارادونا را در رتبۀ اول نشاندند و پس از او به صدام و جرج بوش پدر رای دادند.
مارادونا پر از خشم و احساس جنگندگی بود و با عالم و آدم سر ستیز داشت. بنابراین جوری رفتار نمیکرد که مبادا تماشاگران علیه او شعار دهند یا او را هو کنند.
در بازیهای تیم ملی آرژانتین در همان جام جهانی ۱۹۹۰، وقتی آهنگ سرود ملی آرژانتین نواخته میشد، تماشاگران برای اینکه روی اعصاب مارادونا رژه بروند، سوت میزدند. دیهگو هم گفت اگر کسی با من مشکل دارد، با خود من تسویه حساب کند و به سرود ملی آرژانتین بیاحترامی نکند.
اما مسی همیشه در پر قو بوده. در بارسلونا که اصلا معنی نداشت کسی او را هو کند. در تیم ملی آرژانتین هم روی تخم چشم همه جا داشت. حتی در جام جهانی اخیر، وقتی که در پایان بازی با هلند، به سراغ فنخال رفت تا او را بابت شیوۀ بازی هلند سرزنش کند، ادگار داویدز، با حالتی دوستانه آمد و سعی کرد مسی را آرام کند.
در حالی که اگر بازیکن دیگری جای مسی بود، احتمالا از داویدز رفتار متفاوتی سر میزد. و یا در جریان بازی با هلند، در یکی از صحنههای تنشآلود، یکی از بازیکنان هلند با حالتی تهاجمی به سمت مسی آمد ولی فندایک، کاپیتان هلند، جانب مسی را گرفت و اجازه نداد همتیمیاش متعرض نابغۀ آرژانتینی شود.
پس اخم و تخم و چهرۀ آزردۀ مسی، بعد از اینکه هواداران پاری سن ژرمن در بازی دیشب او را هو کردند، عجیب نبود. مسی عادت به این جور رفتارها ندارد. به همین دلیل حتی حاضر نشد همراه سایر بازیکنان تیم به سمت تماشاگران برود و از آنها بابت شکست پاری سن ژرمن عذرخواهی یا دلجویی کند. تکی به سمت رختکن رفت و عکاسان هم عکسش را انداختند که اعصابش کشمشی شده!
حضور مسی در پاری سن ژرمن تقریبا شبیه حضور بوفون در این تیم بوده. بوفون یکسال برای پاری سن ژرمن بازی کرد و از زندگی در پاریس لذت برد و بعد ترجیح داد برگردد به خانۀ خودش.
احتمالا بازیکنانی مثل مسی و بوفون و حتی راموس زود متوجه میشوند که پاری سن ژرمن چیزی از بزرگی کم دارد. چرا چنین است؟ احتمالا چون این تیم سابقۀ درخشان چندانی در سطح اول فوتبال اروپا ندارد.
بایرن مونیخ هم در دهۀ 1960 چنین موقعیتی داشت ولی در دهۀ 1970 با درخشش بکنبائر و گرد مولر و سپ مایر، سرمایهای تاریخی برای خودش فراهم کرد و هنوز هم نان آن توفیق عظیم را میخورد. یعنی شخصیت تیمیاش، روحیۀ بالایش برای کسب عنوان قهرمانی اروپا را تا حد زیادی مدیون سه قهرمانی پی در پی بایرنِ بکنبائر و گرد مولر در اروپای اواسط دهۀ 1970 است.
شاید پاری سن ژرمن فعلی هم بتواند زمینهساز برخورداری پاری سن ژرمن از "شخصیت قهرمانی" در دهه یا دهههای آتی باشد. مسی میتوانست کمی غیورتر و باانگیزهتر برای این تیم بازی کند و دست کم یکبار با این تیم به فنیال لیگ قهرمانان اروپا برود و به سهم خودش در پیریزی شخصیت قهرمانی برای پاری سن ژرمن کاری کرده باشد.
اما پاریسیها بد زمانی مسی را خریدند؛ زمانی که او همۀ افتخارات باشگاهی را درو کرده بود و فقط به فکر فتح جام جهانی بود. این شد که مسی فصل قبل چندان به آب و آتش نزد برای پاری سن ژرمن، این فصل هم قبل از شروع جام جهانی نسبتا خوب بازی کرد برای این تیم، ولی الان دیگر انگیزۀ چندانی ندارد.
او الان دیگر همه چیز را برده و افتخاری باقی نمانده که دستش از آن کوتاه مانده باشد. در شرایط فعلی، او باید در برابر پیشنهاد عربستانیها مقاومت کند و قید بازگشت به بارسلونای شکوفاشدۀ ژاوی را بزند. ظاهرا بایرن مونیخ هم به خریدن مسی تمایل دارد و مسی میداند با بایرن، در قیاس با پاری سن ژرمن، شانس بیشتری برای فتح لیگ قهرمانان اروپا دارد. جدا از این، بازی کردن در تیم باکلاس و با حساب و کتاب بایرن مونیخ، تجربهای تازه برای لیونل مسی است.
او آشکارا سرحالتر و باکیفیتتر از آن است که بخواهد سال بعد، عمرش را در فوتبال عربستان حرام کند. اما پول فرانجومی به علاوۀ جا نماندن از کریس رونالدو در کورس گلزنیهایشان، او را وسوسه میکنند که به جای بارسا و بایرن، راهی الهلال شود.
مسی هنوز چند ماه دیگر فرصت دارد که دربارۀ آیندهاش تصمیم بگیرد. ولی انگار ادامۀ حضور او در پاریس منتفی است. او حاضر به تمدید قراردادش نشده، لیگ قهرمانان اروپا را هم از دست داده، فتح لوشامپیونه هم برایش چندان مهمتر از فتح لیگ عربستان نیست. بنابراین باید شش و بش کند که تابستان امسال راهی سرزمین حجاز شود یا در اروپا بماند. حالا بارسلونا یا مونیخ؛ هر دو خوباند از جهاتی.
چند روز قبل، یوری ژورکائف ستارۀ سابق تیم ملی فرانسه، به درستی گفت مسی لیاقت تمدید قرارداد با پاری سن ژرمن را ندارد چراکه هیچ کار مهمی برای این تیم در ازای رقم هنگفتی که دریافت کرده، انجام نداده است.
پاری سن ژرمن تیمی است که ستارۀ اصلیاش امباپه را هم به ضرب و زور پول کلان و فشار شهردار پاریس و رئیس جمهور فرانسه حفظ کرده. این یعنی کسی در این تیم دنبال رویاهای آنچنانیاش نیست. نه امباپه، نه مسی، نه حتی راموس و وراتی. همه در پاریس پول پارو میکنند و همزمان به تیمی باشکوهتر یا به دوران بازنشستگیشان فکر میکنند.
مسی هم مثل بوفون روزهای بیشکوهی را در پاریس سپری کرده و کمکم باید به فکر رفتن از این تیم باشد. هو شدن از سوی مردم متمدن پاریس، نه در شأن مسی است نه در شأن پاریسیها. گاهی جدایی محترمانه، بهترین کار ممکن است. پاریس بی مسی متمدنتر است!
ارسال نظر