پاشازاده: با کیروش جلوی فاجعه گرفته شد
تیم فوتبال استقلال در ادامه روند خوب خود در فصل جاری موفق شد نساجی را با یک بازی روان و تماشاگرپسند شکست داده تا در صدر جدول خود را بین مدعیان حفظ کند.
فرهیختگان: تیم فوتبال استقلال در ادامه روند خوب خود در فصل جاری موفق شد نساجی را با یک بازی روان و تماشاگرپسند شکست داده تا در صدر جدول خود را بین مدعیان حفظ کند. این در حالی است که برخی کارشناسان از جمله مهدی پاشازاده، پیشکسوت استقلالیها هنوز به این تیم ایرادهایی را وارد میدانند و معتقدند سرمربی پرتغالی تیم آنطور که باید و شاید به شناخت کافی از نفراتش نرسیده و از سوی دیگر تعویضهای مناسبی هم انجام نمیدهد. به همین بهانه دقایقی با پاشازاده به گفتوگو پرداختیم، هرچند آغاز صحبت را از بازگشت کارلوس کیروش به تیم ملی کلید زده و ابتدا دقایقی درباره تیم ملی با او صحبت کردیم. گفتوگو با مدافع سابق آبیها را در ادامه میخوانید.
صحبت را از بازگشت کارلوس کیروش فوتبال ایران آغاز کنیم، سرانجام سرمربی پرتغالی سابق تیم ملی بامداد دیروز به تهران رسید تا دوباره کار را با تیم ملی آغاز کند، در این مورد چه حرفی دارید؟
من معمولا مدل خودم ارزیابی و بررسی میکنم. به نظر من ابتدا باید موقعیت و زمان را بسنجیم و سپس درباره امور صحبت کنیم. در شرایط عادی میتوان هر صحبتی را مطرح کرد اما الان شرایط عادی نیست چون زمان کمی تا آغاز رقابتهای جامجهانی داریم. در ابتدای بحث میخواهم درباره اسکوچیچ صحبتهایم را آغاز کنم، او زحمات خود را کشید اما معتقدم وقتی معلوم شد که تیم ملی به جامجهانی صعود کرده باید این کار همان زمان انجام میشد، یعنی آن زمان باید با اسکوچیچ قطع همکاری صورت میگرفت و سرمربی جدید تیم ملی کار خود را آغاز میکرد. درواقع همان زمانی که در بازی آخر مقدماتی جامجهانی بازیکن به نیمکت تیم ملی میگوید ساکت باشید و بنشینید این موضوع نشان میدهد که نیمکت فوق اقتدار لازم را ندارد.
اتفاقاتی هم که بعدا رخ داد مشخص کرد صحبتهایی که میشد واقعیت دارد اما در هر صورت اسکوچیچ زحمت خود را کشیده و در آن زمان همهچیز خوب بود اما درنهایت معتقدم اگر ما در شرایط خاص با ویلموتس گیر نمیکردیم هیچ موقع این پیشنهاد به اسکوچیچ داده نمیشد که بهعنوان سرمربی تیم ملی ایران انتخاب شود. نمیخواهم به اسکوچیچ توهین کنم اما این یک واقعیت است اما در آن زمان احساسم این بود که اگر تیم ملی بخواهد با این شرایط در جامجهانی شرکت کند احتمال فاجعه زیاد است و با آن سیستم و با آن مدل اصلا نمیتوانستیم به کسب نتیجه فکر کنیم. این در حالی است که در رختکن تیم ملی هم چنددستگی ایجاد شده بود و یکدل نبودیم. همچنین در زمین در کار دفاعی خوب نبودیم، هیچ فلسفه و برنامهای هم نداشتیم و نابود میشدیم. همان موقع هم گفتم که پیشنهادم این است که خط دفاعی را ۳ دفاعه کنیم چون ما دفاع راست و چپ کلاسیک در فوتبال ایران نداریم و بهتر است که با سه مدافع بازی کنیم و نقاط ضعف را پوشش دهیم.
در هنگام دفاع با پنج دفاع شاید بتوانیم جلوی تیمی مثل انگلیس که از بازیکنانی مانند استرلینگ و هری کین بهره میبرد مقابله کنیم. این در حالی است که بازی با سیستم چهاردفاعه برابر تیمهای مطرح جهان شانس ما را بهشدت پایین میآورد، چون دفاع وسط تخصصی در حد و استانداردهای جهانی اصلا نداریم اما میتوانیم با دفاع تیمی که فلسفه کاری کیروش هم هست و از سوی دیگر با برگرداندن نظم و انضباط امیدوار باشیم که بتوانیم حداقل نتایج معقولی بگیریم.
پس در فاصله حدود دو ماه تا جامجهانی این تغییر را منطقی و قابل قبول میدانید؟
بله درست است، البته من به مخالفان کیروش هم ایرادی نمیگیرم؛ چراکه هرکسی هم موافق دارد و هم مخالف. اما نظر من این است که در این مدت کم هیچکس مثل کیروش شناخت کافی از تیم ملی و فوتبال ایران ندارد. او شناخت کافی از ملیپوشان ایران، لیگ برتر کشورمان و رقبای تیم ملی دارد و بقیه این موضوع به مدیریت و ارکان فدراسیون فوتبال که کارها را مدیریت کند برمیگردد که بتوانند به بهترین شکل کارها را پیش ببرند. درواقع باید همه بندهای قرارداد و نوع همکاری مشخص و شفافسازی شود تا فردا دیگر هیچ شک و شبههای ایجاد نشود و دوباره اتفاقاتی بیفتد که قبلا شاهد آنها بودیم. اگر همهچیز مشخص و روشن باشد دیگر در نحوه بستن قرارداد و اتفاقات بعدی هم حرف و حدیثی پیش نخواهد آمد. پس باید همه جزئیات امر مشخص باشد.
دودستگی عجیب و غریبی هم در تیم ملی در زمان اسکوچیچ رخ داده بود تا جایی که اخبار حکایت از آن داشت که برخی ملیپوشان تهدید به عدم حضور در اردوی تیم ملی درصورت تداوم همکاری با سرمربی کروات کرده بودند، اما به نظر میرسد با وجود آنکه کیروش در دوره آخر سرمربیگری خود در تیم ملی مخالفانی هم داشت حداقل از این حیث میتواند خیالمان راحت باشد که دیگر شاهد دودستگی نخواهیم بود.
به نظر من کیروش کار خود را بلد است و آنقدر زرنگ است و تجربه دارد که بداند چه کاری انجام بدهد. توصیه من به بازیکنان این است که از آن جایی که جامجهانی بهترین اتفاقی است که برای یک فوتبالیست میتواند در زندگیاش بیفتد، با تمام توان و بدون ذهنیت از اتفاقات قبلی کار را با تیم ملی ادامه دهند. جامجهانی مثل میدان جنگ است. مگر میشود برادرت را بکشند و شما سرت را به سمت دیگر بکنی و راهت را بکشی و بروی! این موضوع شدنی نیست. اینجا اسم و پرچم ایران مطرح است و هیچ چیز دیگری مهم نیست و امیدوارم که ملیپوشان ایران کار خود را درست انجام دهند و موفق باشند. مهم این است که بهخصوص در این روزهای سخت دل مردم شاد شود.
درباره دستیاران ایرانی کیروش صحبتی دارید؟ به نظر میرسد جواد نکونام خیلی تمایل به همکاری با تیم ملی بهعنوان دستیار ندارد؟
در هر صورت جواد نکونام هم تیم دارد و دارد کارش را انجام میدهد و هم برای این تیم برنامهریزی کرده است، نظرم این است که باید به تصمیم نکونام احترام گذاشت و اجازه بدهیم خودش تصمیم بگیرد.
در سیستم قبلی تیم ملی هم مشخص نبود دستیاران ایرانی اسکوچیچ با چه سازوکار و حساب و کتابی انتخاب میشوند. در این خصوص صحبتی دارید؟
اگر همین الان هم از من بخواهند که بهعنوان دستیار و کمک در تیم ملی حاضر شوم از خودم میپرسم که چه کاری میتوانم انجام دهم اینکه فقط به اردو بروم تا روی نیمکت بنشینم این کار من نیست. حتی یک ایراد هم همان زمان گرفتم و درحالیکه در بازی با سوریه اسکوچیچ روی نیمکت تیم ملی نبود چرا دستیاران ایرانی او کنار خط برای هدایت ملیپوشان نیامدند و دستیار کراوات ایشان این کار را برعهده گرفت. من اگر بودم همانجا میگفتم خداحافظ. من اینجا برای چه اصلا آمدهام و چه کاره هستم؟ آمدم که فقط روی نیمکت بنشینم؟ الان هم همینطور است، اگر قرار است از دستیار ایرانی در کادر فنی تیم ملی استفاده شود نباید مثل سالهای گذشته با او رفتار شود بلکه باید دستیاری باشد که تاثیرگذار و قابل قبول باشد تا مملکت ما و جامعه فوتبالی ما نیز از این موضوع استفاده ببرد.
پس شما معتقدید که با این اتفاق حداقل جلوی یک فاجعه در جامجهانی گرفته شد؟
بله، همینطور است. شاید نتایج مناسب کسب نکنیم و به دور دوم نرویم اما با حضور کیروش جلوی فاجعه گرفته شد.
در برخی از رسانهها و برنامههای تلویزیونی شاهد هستیم که به قطع همکاری با اسکوچیچ و انتخاب کیروش این هجمه وارد میشود که باید با حضور این مربی به دور دوم جامجهانی برویم در غیر این صورت باید منتظر یک زلزله بزرگ دیگر در فوتبال ایران باشیم.
به چه دلیلی ما باید به دور دوم جامجهانی برویم؟ به این دلیل که لیگمان ورشکسته است یا به این دلیل که هر سال پنج ستاره به سطح اول فوتبال جهان تحویل میدهیم؟ یک طارمی را داریم که او هم ۳۰ سالش است دیگر چه کسی را داریم؟ الان چه کسی در سطح اول فوتبال جهان بازی میکند؟ حق پخش داریم؟ تبلیغات محیطی داریم؟ تلویزیون اینترنتی داریم؟ وقتی برنامه نداریم و ورشکسته هستیم چرا باید به دور دوم جامجهانی صعود کنیم؟ تیمهای ما همه بدهکار هستند، این هم از فدراسیون که در سه سال ۵ مدیر در آن تغییر میکند. در فوتبال فقط همین را کم داشتیم و حالا میخواهیم به دور دوم جامجهانی برویم. باز هم معتقدم با حضور کیروش حداقل جلوی فاجعه و شکستهای اسفبار گرفته میشود.
آیا کارلوس کیروش برای سیستم دفاعی تیم ملی ابزار لازم برای موفقیت را دارد؟
به نظر من تیم ملی در خط دفاعی مشکل دارد و یکی از این مشکلات این است که مرتضی پورعلیگنجی در شرایط آرمانی قرار ندارد، البته چنین موضوعی طبیعی است، چون بعد از یک مدت مصدومیت دوباره به میادین برگشته، اما امیدوارم در آینده شرایط برای بهتر شود. از سوی دیگر از مجید حسینی خبر ندارم، چون بازیهای او را خیلی ندیدهام، همچنین شجاع خلیلزاده و حسین کنعانیزادگان نیز در لیگی بازی میکنند که خیلی فشاری ندارد و این موضوع میتواند آسیب باشد.
یک مقدار هم درباره استقلال صحبت کنیم، این تیم در بازی اخیر مقابل نساجی خیلی امیدوارکننده ظاهر شد و جالب اینکه تیم استراماچونی هم از هفته ششم موتورش روشن شده و درنهایت به صدر جدول رسید.
صددرصد همین است، اگر مربی ایرانی هم در رأس کار بود باید به او زمان میدادیم. روز اول هم گفتم که به این تیم امیدوار هستم و آرشیو مصاحبههایم موجود است. گفته بودم این تیم خیلی خوبی است و فقط حمایت و پشتیبانی از طرف باشگاه و هواداران میخواهد تا دوباره موفق شود. اگر هم تیم پارسال قهرمان شد به خاطر این بود که باشگاه و همچنین هواداران تمام قد پشت مربی بودند و نتیجه را هم دیدید. امسال هم همینطور است و باید از کادر فنی و بازیکنان فقط حمایت شود.
باز هم تاکید میکنم باید به این نفرات زمان داد. الان عدم شناخت از نفرات باعث شده است تا بازیکنی مانند مهدیپور از فرم خوب خود خارج شود. یا در تعویضها میبینیم که همین عدم شناخت وجود دارد، چون میتوانست به شکلی دیگر این تعویضها در جریان بازی صورت بگیرد. بهطور مثال دلیلی نداشت در دقیقه ۵۵ بازی با نساجی مهدی قایدی یا محبی تعویض شوند، ضمن اینکه عدم ثبات نیز باعث شده تا یک بازی خوب باشیم و یک بازی بد و لغزش داشته باشیم یا یک بازی متوسط هستیم و بازی بعد مثل نساجی بهترین عملکرد را داریم. پس شکل تیم در ذهن کادرفنی محقق نشده و هنوز این تیم کار دارد.
بعد از بازی با پیکان گفته بودید که این تیم پیشرفت کرده و به نظر میرسد در ادامه این پیشرفت شاهد نمایش بسیار خوب از آبیپوشان در دیدار مقابل نساجی بودیم.
صددرصد همینطور است. به نظر من ادامه این روند و پیشرفت استقلال هنوز خیلی جا دارد و میتوانیم روزبهروز روز بهتر و هجومیتر شویم، حداقل در آزادی خیلی سرتر از حریفان بازی کنیم.
استقلال سالها با سیستم ۳ دفاعه به میدان رفته و با همین سیستم هم قهرمان شد اما حالا با تغییر سیستم از سوی ساپینتو مواجه هستیم این موضوع بعدا مشکلساز نمیشود؟
هر مربی تفکرات خاص خودش را دارد و باید خودش پاسخگوی نتایج باشد. اگر او با سیستم چهاردفاعه میباخت، همین شما خبرنگاران او را بازخواست میکردید که چرا سیستم را عوض کرده است. تفکرات کادر فنی در ارائه بازی موثر است و آنها هستند که همه چیز را ارزیابی میکنند و میبینند که آیا ابزار تغییر تاکتیک و سیستم را دارند یا خیر. در این موضوع توانایی خود کادر فنی هم موثر هست و آنها به این نتیجه میرسند که تیم با سیستم ۳ دفاعه نمیتواند بازی کند یا سیستم چهار دفاعه را بهتر بلد است. در هر صورت مهم این است که تیم با هر سیستم و تاکتیک و روشی نتیجه بگیرد.
به نظر میرسد با این نتایج بازگشت سیاوش یزدانی و محمدحسین مرادمند به ترکیب اصلی استقلال کار سختی باشد.
آنها بازیکنان بسیار خوبی هستند و سال گذشته در نیم فصل اول به قهرمانی استقلال خیلی کمک کردند، اما در سالی که جامجهانی پیش رو است متاسفانه این دو بازیکن گرفتار قوانین نامناسبی شدند.
استقلال میتواند امسال هم کار را با موفقیت به پایان رساند؟
به نظر من باید یکی دو دیدار دیگر را از استقلال ببینیم و این تیم با بازی خوب و نتیجه مناسب میتواند همه را به آینده امیدوار کند. معتقدم این تیم در تعویضها هنوز مشکل دارد. این در حالی است که در بازی با نساجی و وضعیتی که این تیم بهخصوص در نیمه دوم داشت میتوانستیم با گلهای بیشتری حریف را شکست بدهیم تا هم به تفاضل گل خوب برسیم و هم این موضوع موجب روحیه بخشی به بازیکنان هم بشود. ما نباید ارکان اصلی هجومی تیم را در همان ابتدای نیمه دوم تعویض میکردیم. فوتبال مثل بوکس است، وقتی شما گوشه رینگ یک نفر را گیر میآوری اگر نزنی حریف جان میگیرد و یک ضربه به شما میزند و ناکاوتت میکند. در این شرایط نباید اجازه بدهی جان بگیرد اما استقلال در بازی با نساجی با تعویضهایش این اجازه را داد، درحالیکه میتوانست فاصله گل خود را افزایش داده و بچهها روحیه بگیرند و شرایط خیلی بهتر شود، اما این اتفاق نیفتاد.
ارسال نظر