پایانی بر یک پزشک نافرجام
سال ۱۳۹۱ آغاز برنامهای بود که بر اساس آن هر خانواده در برخی از استانها همچون فارس زیر نظر یک پزشک عمومی در میآمد و مدیران وقت بر اساس طرحی از کانادا و کشورهای اروپایی میخواستند پزشک خانواده را در ایران پیادهسازی و بومی کنند!
عصر ایران: سال ۱۳۹۱ آغاز برنامهای بود که بر اساس آن هر خانواده در برخی از استانها همچون فارس زیر نظر یک پزشک عمومی در میآمد و مدیران وقت بر اساس طرحی از کانادا و کشورهای اروپایی میخواستند پزشک خانواده را در ایران پیادهسازی و بومی کنند!
برنامهای که در همان روز نخست با مخالفت نظام پزشکی استان فارس و پزشکان عمومی روبهرو شد اما با اصرار رئیس دانشگاه علوم پزشکی وقت این برنامه به صورت آزمایشی در فارس اجرا شد تا اگر نتایج آن مطلوب بود در سراسر کشور به اجرا در آید.
پس از آن در چند استان دیگر نیز به صورت پایلوت این طرح اجرا شد اما مشکلات عدیده آن سبب گردید تا پزشک خانواده با آن تعریف اولیه فاصله بسیاری داشته باشد.
هر پزشک خانواده نزدیک به سه تا چهار هزار نفر را تحت پوشش خود قرار میداد و در واقع پزشک خانواده اصلاً خانواده نبود و یک پزشک شهری به حساب میآمد! پزشکان غالباً به یاد نداشتند که فلان مریض چه بیماری دارد و چه اقدامات پیشگیرانهای باید برای آن انجام داد؟
از سویی اگر یک روز پزشک خانواده به هر دلیلی در مطب حضور نداشت آنگاه بود که مردم نمیدانستند چه باید بکنند؟ دفترچههای بیمه بیاعتبار میشد و ویزیتهای آزاد رونق میگرفت تا اینکه اعلام کردند درمانگاهها و بیمارستانها پذیرش بیمار را با تعرفه ۳۰ به ۷۰ انجام میدهند و پزشکان خانواده هم ملزم به مشخص کردن جایگزین شدند هر چند این مسئله تا همین اواخر هم ایرادات متعددی داشت.
ارجاع بیماران به پزشکان متخصص نیز خود داستان دیگری داشت؛ باید حتماً پزشکان خانواده نامه ارجاع میدادند و همین سبب شده بود که مردم کاری به تشخیص پزشک عمومی نداشته باشند و به گفته یکی از پزشکان که با من در همین رابطه صحبت میکرد آنها فقط رابط کاغذی بین بیمار و پزشک متخصص بودند!
او می گفت: حتی اگر ما بیماری را تشخیص می دادیم در نهایت می گفتند حالا یک برگ ارجاع به ما بدهید تا به پزشک متخصص مراجعه کنیم چون هزینه پزشک متخصص ۴ هزار تومان بیشتر نبود و همین برگههای زرد رنگ بلای جای پزشکان متخصص شد و حجم مراجعات به طور چشمگیری افزایش یافت و اعتراضات مردمی هم بالا گرفت.
کمبود پزشک عمومی مشکلات را دو چندان کرده بود و دردسرهای عدیدهای را برای مردمان فارس به بار آورد. برنامه پایلوت کم کم داشت به یک دهه تبدیل میشد تا این که هفته گذشته در یک اقدامی سنجیده از سوی دانشگاه علوم پزشکی شیراز فعالیت پزشکان خانواده اختیاری شد و حالا پزشکان میتوانند با همان تعرفه قبل از این طرح بیماران را ویزیت کنند و افراد هم خودشان پزشک مدنظرشان را انتخاب مینند.
خوب به یاد دارم که آن زمان اعلام شد با توکل شروع کردیم و آن را در کل کشور اجرایی خواهیم کرد اما پس از این که ماجرای هتلینگ بیمارستانها و پایین آمدن تعرفههای بیمارستانی به میان آمد عملاً طرح پزشک خانواده به حاشیه رانده شد.
ای کاش در تعریف برخی اقدامات و طرحها تمام جوانب را میدیدیم و بعد خود را با کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی مقایسه میکردیم تا اینگونه مشکلی بر مشکلات مردم اضافه نکنیم!
نظر کاربران
اگر یک طرح خوب بود همین پزشک خانواده بود
اگر درست پیش بره خیلی عالیه ما که راضی هستیم دکترای خوبی هم ویزیت میکنن
اره اینا هر جا به دردشون باشه توکل میکمن به نفعشون نبودنی کلا خدارو بیخیال میشن.اینایی میگم که این طرحارو تصویب میکنن بدون فکر
چی بود.من فقط باید به پزشک خانواده ویا جایگزین ایشون مراجعه می کردم واگر نامه ارجاع به پزشک متخصص هم می خواستم اینقدر از من ناراحت می شدن که مثلا چرا به تشخیص ما ایراد می گیره.وای به روزی که مطب ایشون مثل ایام نوروز تعطیل بود واقعا می موندیم که چکار باید کنیم.
پزشک خانواده در انگلستان تحتNHS سیستم ملی بهداشت ایجاد شد در آنجا ۱۰ سال زودتر از ایران که شروع آن اواخر دولت اصلاحات و وزیر پزشکیان بود شروع شد آنقدر اشکال داشت بازنویسی دستور العمل میشد ایران نیاز به نسخ الکترونیکی و حذف دفترچه ها دارد طرح در ظاهر خوب است ولی در عمل اختلاس زیاد است و چون تعدادی در حاشیه طرح پول به جیب می زنند برداشت نخواهد شد خودشان مزخرف بودن طرح را می دانند ولی تعدادی پول مفت می گیرند حمایت می کنند ایران می تواند ویزیت را رایگان کند ولی عدالت درمان تنها تعرفه نیست