کمک به پدر در کتک زدن مادر !
زنی در دادگاه گفت: برای نجات جان خود حاضر به ادامه زندگی با شوهرم نیستم زیرا او فردی است که به بهانههای مختلف مرا کتک میزند و گاهی اوقات پسرم نیز در این امر او را همراهی میکند.
زنی با حضور در دادگاه خانواده ضمن ارائه درخواست طلاق خود خطاب به قاضی دادگاه گفت: من برای حفظ جانم حاضر به ادامه زندگی با شوهرم نیستم، زیرا او در رفتارش تعادل ندارد و به نوعی جنون روانی دارد.
وی ادامه داد: زمانی که با شوهرم ازدواج کردم از قبل میدانستم فردی عصبی است، زیرا خانواده آنها از دوستان خانوادگی ما بودند، اما با این تفکر که به مرور زمان این رفتارش را کنار میگذارد، با او ازدواج کردم، اما بعد از گذشت بیست سال از زندگی مشترکمان نه تنها او بهبودی نیافته است، بلکه تنها پسرمان نیز اخلاق و رفتارش شبیه پدرش شده است.
این زن که ۴۳ سال سن داشت، عنوان کرد: همسرم مرتب به بهانههای مختلف من را کتک میزند و گاهی اوقات پسرم نیز پدرش را همراهی میکند، من برای تنها فرزندم زحمتهای بسیاری را متحمل شدم اما او به قدری تحت تاثیر رفتارهای پدر خود قرار گرفته است که دست روی مادر خود بلند میکند.
وی در حالی که به شدت گریه میکرد، اظهار کرد: من به خاطر فرزندم در این چند سال با تمام بد رفتاریهای همسرم کنار آمدم حتی زمانی که متوجه شدم او برای بار دوم ازدواج کرده، سکوت کردم ولی اکنون دیگر حاضر نیستم ثانیهای به این زندگی ادامه دهم.
شوهر این زن که در دادگاه حضور داشت در پاسخ گفت: من حاضر نیستم همسر خود را طلاق دهم، زیرا فرزندم به این امر راضی نیست و بارها گفته است که اگر ما از یکدیگر جدا شویم اقدام به خودکشی خواهد کرد.
وی افزود: اینکه من فرد عصبانی هستم را قبول دارم، اما همسرم نیز در تشدید کردن عصبانیت من نقش موثری دارد ولی اکنون او محال است اشتباهات خود را بپذیرد.
قاضی دادگاه بعد از شنیدن اظهارات طرفین، حکمی مبنی بر طلاق صادر نکرد و آنها را به سازش دعوت کرد.
منبع : ایسنا
باز نشر: مجله اینترنتی Bartarinha.ir
نظر کاربران
chqadr pedar o pesar namardan,bichare khanumee,taze natuneste talaq bgire yani edameye hamin davaha va kotakhaaaa
همسرم را طلاق نمی دهم...زنمو طلاق نمیدم...طلاق میدم...طلاق نمیدم...هر وقت دلم بخواد طلاق میدم...نخوام طلاق نمیدم...گردنم کلفته...و...و...و...
بخوام میرم هزار تا زن دیگه میگیرم...این یکی رو هم طلاق میدم هر وقت که عشقم کشید...زنمه...اختیارش رو دارم...و...و...و.
قاضی حکمی مبنی بر طلاق صادر نکرد...طرفین رو به صلح و سازش دعوت کرد...صلح با یک روانی...سازش با یک عقده ای...زندگی زیر یک سقف با همسر جانی خطرناک...زنی همسرش را کشت و به قصاص محکوم شد...اولیای دم مقتول تنها قصاص می خواهند...و...و...و...
چی فکر کرده؟ نه جانم باید بسوزی و بسازی!!!!
قاضی دادگاه بعد از شنیدن اظهارات طرفین، حکمی مبنی بر طلاق صادر نکرد و آنها را به سازش دعوت کرد.
(دلم به حال اون مادر مي سوزه وقتي كه حتي قانون هم به دادش نمي رسه)
bisiyar movhakeram az saayteton kheli jalebe ama dar morde en mozo ghazi mikhad jasd biyaran ta talgh bede ya mikhad shoharesh eghdam be talagh bashe ta sekee be en keroni azash bekire
میتونم از همین الان خبر یکسال بعد شما را در رابطه با این خانواده حدس بزنم : " زنی که توسط شوهر وپسرش مورد شکنجه قرار گرفته دربیمارستان ... جان به جان آفرین تسلیم کرد .
بیچاره زنه چی ازدست شوهرش میکشید
زنی به روانشناس مراجعه کردوگفت آقای دکترهروقت شوهرم عصبانی واردخانه می شود مرا کتک می زند!!!دکتر گفت ازامروز تا دو هفته دیگر هروقت دیدی شوهرت باعصبانیت واردخانه شدبلافاصله یک مشت چای سبز بریزتوی دهانت وبجو. پس ازدوهفته خانم باخوشحالی به روانشناسش گفت آقای دکتر تجویزتون عالی بودودیگر کتک نخوردم. دکتر گفت خانم این کاریعنی اینکه اگر حرف مفت نزنی زندگیت راحت خواهدبود. )) جداازطنز قضیه اگرخانمها اززخم زبان دست بردارند زندگی شیرینترخواهدشد و حمله آن پسربه مادرش دوجنبه دارد یابه قول پدرش که گفته باطلاق شما خودکشی خواهم کرد نگرانی حاصل ازدعوا وطلاق راباحمله به مادرواجبار اوبه سکوت راه حل می داند و جنبه دوم هم امکان دارد مقصر دعواهارا مادرش می داندوازاین جنگ وجدال هرروزه عصبی شده و تندخویی جوانی هم مزیدبرعلت شده تا حرکاتی جنون آمیزانجام دهد. کار قاضی فقط صدوربرگه طلاق نیست بلکه ایجاد صلح درمربته اول قراردارد وطلاق آخرین راه حل است. الله اعلم.
آره دیگه درهرصورت حق با مردهاست چه روانی چه غیرروانی!حق طلاق بااونهاست چون مردن!هروقت دوس داشتن میزنن چون مردن!تومجبوری بسازی چون زنی!کتک خوردی خوردی مهم نیست چون زنی!
قاضی کاملا اشتباه کرده این خانواده اگه اهل سازش و حل کردن مشکلات از راه حرف زدن بود الان وضعیتش این نبود
زنه مقضر باشه یا نباشه الان در خطره و باید از اون زندگی بیاد بیرون
مهريه سنگين مال همين وقتهاست. اگر ميفهميدند.براي زني كه مهريه سنگين نداره هرگز نميشه كاري كرد.
ظلم تا چه حد؟
سازش برابر با مرگ
من دلم نه فقط براي اين زن بلكه براي تمام زنان ايراني مي سوزد. تازه ببينيد اين خانم چقدر بهش فشار اومده كه رفته دادگاه، كم نيستند از اين زنان بيچاره كه كتك مي خورند ولي حتي جرات ندارند به دادگاه بروند.
زن فقط وسیله آسایش مرد است و خودش هیچ سهمی ندارد گاهی وقتها میگم حق دارند بعضی از زنان که به شوهرانشان خیانت می کنند چون مردها لیاقت زنای ایرانی رو ندارند . اگر دادگاههای ایران یه کمی سخت می گرفتند الان مردها حساب کار دستشون اومده بود . همین زن الان باید چند تا شاهد بالغ داشته باشه و یا اگر طلاق می خواد باید هر چیزی از مال دنیا داره حلال کنه و بعد از بیست سال تازه کاسه چکنم دستش بگیره و یا بره خدای نکرده کلفتی و یا ... برای یه لقمه نون .
خداییش من جای زنه باشه میزازم میرم هر جا باشم بهتر از تحمل 2تا ...
Az oun pesar namardtar khodeshe.bichare madare chand sal zahmat bekesh einam dast mozdesh..
صراحتا" به اين قاضي و تمام قاضي هايي كه جاي شير مردان نشستند ميگم حس كن عزيز دل خودتون باشه باز هم ميگي برو سازش كن اگه حق با شوهره است و زنه انقدر نميفهمه كه دو تايي ميزننش پس طلاقش بدن بره در هر دو حالت سازش جايز نيست
مطلب جدیدی نمیتونم به حرف های دوستان اضافه کنم فقط میگم این قصه ای تکراری است وهیچ وقت کهنه نمیشه متاسفانه وطن ما سرشار شده از این خبرها خدا به داد این انسان های مظلوم برسه.
اون چه قاضی هست که ادامه این زندگی خشن رو به طلاق ترجیح میده.اگر مرد درست میشد باید تو بیست سال درست میشد.مرده باید تحت درمانقرار بگیره این درستترین کاری بود که دادگاه میتونست بکنه.
مردهاي ليراني چون تمام حق ها رو دارند به خودشان اجازه هركاري راميدهند،چه خشونت،چه ازدواج مجدد،زن هم مجبور به سازش است،چون قانون ايران هيچ حقي برايش قائل نيست من خودم 9ماه عقد كردم ديگه اينقدر ازشوهرم شنيدم كه مي خواد زنبگيره ديونه شدم،يا محبت مي كنه به خانم هاي ديگه اعتراضم بكنم ميگه تو حسودي،فرقي هم نداره چقد بهش محبت كني و باهاش راه بياي،تو كشور ما قانوني براي من نيست من بايد بسوزم وبسازم
دیوونه با وجود این که میدونسته یارو آدم عصبی ایه بازم باهاش ازدواج کرده خاک بر سرش !
متاسفانه عدل و انصاف کشته شد زمانی که علی (ع) را کشتند. مادر هر چه قدر بد باز هم مادر است و احترامش واحب. بباید این خانم اجازه میداد شوهرش ازدواج دوباره کند و حداقل از زمانی که متوجه این مورد شد تقاضای طلاق میکرد. پرونده سازی و تشکیل مدارک پزشکی قانونی نیز در در این موارد راه گشاست
الهی ظلمشون به خودشون برگرده